الگوهای کلاسیک چیست؟ معرفی 9 الگوی بسیار مهم
الگوهای کلاسیک چیست؟ انواع الگوهای کلاسیک را در این آموزش بشناسید و با نحوه تشخیص آنها نیز آشنا شوید. چه چیزی از این بهتر که بتوانید با الگوهای کلاسیک که به شکل رایگان در دسترس همه وجود دارند، ورود و خروج خود را تشخیص دهید؟ قصد داریم آموزش الگوهای کلاسیک را با شما به اشتراک بگذاریم تا در کمترین زمان ممکن بتوانید الگوهای مختلف را روی چارت قیمت مشخص کنید و تصمیم بگیرید که ارز دیجیتال مورد نظر را در چه زمان و نقطهای خریداری کنید.
اگر شما هم به الگوهای کلاسیک علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم حتماً تا انتهای مقاله الگو کلاسیک همراه ما باشید چون قصد داریم 9 تا از بهترین الگوهای کلاسیک را به همراه تصویر آنها با شما به اشتراک بگذاریم و به خوبی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید. برای اینکه بتوانید به صورت کلی الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص دهید، مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را از قلم نیندازید.
الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر اهل تحلیل تکنیکال باشید، نام الگوهای کلاسیک را شنیدهاید و احتمالاً چند مورد از معروفترین آنها را بشناسید. مانند الگوی پرچم و سقف دوقلو … اما اگر نگاهی عمیقتر به الگوهای کلاسیک بیندازیم، باید گفت بخش مهمی از تحلیل تکنیکال بهواسطه وجود چنین الگوهایی است. اصلیترین کار این الگوها پیشبینی روند بازار است که تریدر به کمک این اطلاعات تصمیم به خرید یا فروش میگیرد. این الگوها در تایم فریم (time frame) های مختلفی قابل استفاده هستند، اما بیشترین کاربرد و استفاده از آنها در تایم فریم روزانه است.
الگوهای کلاسیک به 2 دسته کلی تقسیم میشوند:
1. الگوهای بازگشتی: این الگوها زمانی دیده میشوند که محدوده قیمتی در آخر روند، زور فروشندهها بر خریداران برتری پیدا میکند و قیمت توانایی عبور از محدوده را ندارد و شروع به اصلاح میکند که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. الگوهایی مانند الگوی سر و شانه، سقف دوقلو و کف دوقلو از این نوع هستند. اگر معاملهگر توانایی تشخیص الگوها را داشته باشد، میتواند فرصت خوبی برای خرید پیدا کند.
شاید این نکته برایتان تکراری باشد، اما در تحلیل تکنیکال نمیتوان قطعی گفت که یک اندیکاتور بدون مشکل است. برای این منظور از اندیکاتورهای دیگری استفاده میکنیم که درصد خطا کاهش پیدا کند. در الگوهای بازگشتی میتوانیم از اندیکاتور مکدی و RSI کمک بگیریم که اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تحلیل پیدا کنیم.
2. الگوهای ادامهدهنده: در این نوع الگوها، روند قیمت پس از افزایش رنج میزند (در همان محدوده نوسان میکند). در آخر زمانی که فروشنده و خریدار با هم توافق میکنند، روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد و به همین دلیل نام آن الگوهای ادامهدهنده است. الگوهایی مانند پرچم و الگوی مثلث از نوع الگوهای ادامهدهنده هستند.
چرا باید از الگوهای کلاسیک استفاده کنیم؟
شاید از خودتان بپرسید چه نیازی به یادگیری چنین الگوهایی است در صورتی که میتوان از سایر ابزارها و اندیکاتورها استفاده کرد؟ هر ابزار و الگویی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و زمانی بهترین نتیجه حاصل میشود که همه این ابزارها را با هم ترکیب کنیم. الگوهایی که به الگوی کلاسیک معروفاند، درواقع الگوهای تکرار شونده هستند. تکرار این الگوها به دلیل احساساتی بودن معامله گران است. احساسات نیز هرگز از بین نمیروند. به همین دلیل واجب است تا با چنین الگوهایی آشنا باشید.
مهمترین دلیل استفاده از الگوهای کلاسیک این است که بازار آینده را برای شما نمایان میکند، زیرا هر چیزی روی نمودار قیمت رخ میدهد، حاصل احساسات و تصمیماتی است که معامله گران مختلف اتخاذ کردهاند. با دریافت اطلاعات از چارت قیمت شما جادوگری خواهید بود که از آینده خبردار است. بینش و درکی که شما از بازار خواهید داشت، با تریدری که در مورد این الگوها شناخت ندارد، کاملاً متفاوت است.
معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک
به اصلیترین بخش مقاله یعنی معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک میرسیم. در این بخش به بررسی الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامهدهنده اشاره میکنیم که منظور خود را از ادامهدهنده و بازگشتی در ابتدا مشخص کردیم. در این قسمت 9 الگوهای فوقالعاده مهم معرفی میکنیم که با کمک تصاویر میتوانید شکل آنها را به خاطر بسپارید تا الگوها سریعتر قابل تشخیص باشند.
الگوی سقف دوقلو (The Double Top)
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو از معروفترین الگوهای کلاسیک است. این الگو در بازاری که روند صعودی را دنبال میکند، پولبک یا همان برگشت قیمت دارد و در ادامه تلاش میکند تا به سقف قبلی خود دست پیدا کند و از آن عبور کند. در این هنگام شکست میخورد و قیمت نزولی خواهد شد. سقف دوقلو به این دلیل گفته میشود که هر دو قله در قیمت تقریباً یکسان قرار دارند.
از این الگو نتیجه میگیریم که بازار توانایی و قدرت لازم برای رد شدن از سطح مقاومت اصلی را ندارد. زمانی که الگوی دوقلو را روی چارت مشاهده کردید، میتوانید پیشبینی کنید که حداقل بازار گاوی به پایان رسیده که البته موقتی است؛ پس یا شاهد نوسان در محدودهای خاص خواهیم بود و یا قیمت کاهش خواهد داشت.
الگوی کف دوقلو (double bottom)
الگوی کف دوقلو نیز بیانگر تغییر روند و یا تغییر شتاب روند است. با کمک الگوی کف دوقلو نیز میتوان پولبک (بازگشت قیمتی) را مشاهده کرد یا تغییر در شتاب روند و بازگشت را خواهیم دید. کفهای این الگو بهنوعی شکل میگیرند که کف دوم، در محدودهای 3 تا 4 درصد بالاتر از کف قبلی خود ثبت میشود. با الگوی کف دوقلو شاهد روندی قوی و صعودی خواهیم بود که حجم معاملاتی زیادی دارد.
بهتر است از الگوی الگوی پرچم صعودی کف دوقلو در تایم فریمهای هفتگی یا روزانه استفاده کنید. علت این پیشنهاد به این خاطر است که چنین الگویی در بازههای زمانی ذکر شده، اعتبار بیشتری دارند؛ چون از نوساناتی که در تایم فریمهای کوتاهمدت وجود داشته، در امان بودهاند.
الگوی فنجان و دسته (The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته
علت این نامگذاری به دلیل شکل ایجاد شده روی نمودار است که به شکل یک فنجان و دسته آن است. با مشاهده چنین الگویی در مییابیم که قیمت افزایش پیدا میکند. اگر میخواهید الگوی فنجان و دسته را مشاهده کنید باید به سراغ روندهای نزولی بلندمدت بروید.
کف فنجان به این روش قابل تشخیص است که قیمتها صعود دارند و قبل از اینکه کاهش پیدا کنند، به بیشترین مقدار اولیه خود میرسند. سپس رشد پیدا میکنند و کف فنجان قابلمشاهده است. برای خرید این محدوده بهترین موقعیت برای معامله گران است. اما دسته فنجان زمانی دیده میشود که قیمت کاهش خود را آغاز کرده است و فرورفتگی قابلمشاهده است. قیمت نیز قبل از اینکه نزولی شود، پایینتر به حرکت خود ادامه میدهد. موقعیت مناسب خرید زمانی است که سطح مقاومت در بالای الگوی فنجان و دسته قرار بگیرد.
الگوی پرچم (Flag)
الگوی پرچم از جمله الگوهای ادامهدهنده است که معامله گران میتوانند از آن برای همه تایم فریمها استفاده کنند. این الگو دارای دو حالت است. در الگوی کلاسیک یا الگوی پرچ نزولی داریم و یا الگوی پرچم صعودی. الگوی پرچم صعودی به این شیوه مشخص میشود که نمودار صعودی با بیشتر شدن قیمت مشخص خواهد شد و در ادامه بازار توقف میکند و برگشت پیدا میکند. در این حین تعدادی نوسان ریز دیده میشود که بهنوعی استراحت روند را بازگو میکند.
الگوی پرچم نزولی نیز برعکس پرچم صعودی عمل میکند. تحلیل گران ارزهای دیجیتال میتوانند با رسم خط از هر نوسان بالا و پایین، به الگوی پرچم دست پیدا کنند. اگر خطوط بهدرستی رسم شده باشند، پرچمی را مشاهده میکنید که دلیل این نامگذاری هم شکل الگو است.
الگوی سر و شانه (The head and shoulders)
از محبوبترین الگوهای کلاسیک حتماً سر و شانه به گوشتان خورده است. این الگو در تحلیل تکنیکال استفاده زیادی دارد و تقریباً همه آن را میشناسند. نامگذاری این الگو نیز به دلیل شکل قرارگرفتن آن روی چارت است. 3 قله که قله وسط بلندتر از همه بوده و بهعنوان سر شناخته میشود و 2 قله دیگر شانهها هستند.
قله وسط یا همان سر، بیشترین ارتفاع را داشته و صعود بیشتری از سایر قلهها دارد. سر و شانه از الگوهای بازگشتی است که نشاندهنده این است که بازار دیگر روند صعودی نخواهد داشت و روند نزولی را آغاز خواهد کرد. زمان مناسبی که یک تریدر میتواند وارد معاملات شود، زمانی است که قیمت کاهش داشته باشد و به پایین دو سطح برود که «شکاف» نام دارد. پس از شکست گردن، نقطه مناسبی برای خرید است.
الگوی مثلث (Triangles)
هر زمان که الگوی مثلث در ذهنتان شکل میگیرد به دنبال نوسانهای زیاد باشید. نوسانات در این الگو کوچکتر و کوچکتر میشوند. الگوی مثلث در الگوهای کلاسیک نیز طرفداران زیادی دارد. مثلث زمانی روی نمودار مشخص است که خطوطی از هر نوسان بکشیم و به یکدیگر وصل کنیم. هر زمان که الگوی مثلث را مشاهده کردید، بدانید که بین دو روند قبلی و اصلی قرار دارد و در واقع در این حین استراحت میکند. 3 نوع الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
مثلث نزولی: برای تشخیص الگوی مثلث نزولی باید به این شیوه عمل کنید. خط پایین بدون هیچ شیبی قرار دارد و خط بالایی با شیبی به سمت پایین به خط زیرین برخورد میکند. در روندهای نزولی شاهد چنین الگویی خواهید بود و به این معناست که فروشندگان بازار را تحت کنترل خود گرفتهاند.
مثلث صعودی: مثلث صعودی دقیقاً برعکس مثلث نزولی است و خط بالایی آن ثابت و افقی است و خط زیرین، به سمت بالا شیب دارد. با این مثلث متوجه میشویم که شکست قیمت دیگری در بازار وجود دارد ولی خرید نسبت به فروش قدرت بیشتری دارد.
مثلث متقارن: خط بالایی شیبی رو به پایین دارد و خط پایین، شیبی رو به بالا دارد که متقارن نامیده میشوند. مثلث متقارن توقفی است که قبل از ادامه روند شکل میگیرد.
الگوی کنج یا گوه (Wedges)
الگوی کنج یا گوه
الگوی کنج که آن را با نام گوه نیز میشناسند، قوانین مطابق با الگوی مثلث دارد و به شکل کنج دیده میشود. تنها تفاوت آن با الگوی مثلث، در ظاهر میباشد. الگوی کنج نزولی (Falling Wedge) و الگوی کنج صعودی (Rising Wedge) 2 شکل این الگو هستند. شکلگیری کنج به این دلیل است که شیب یکی از خطوط رسم شده، بیشتر از خط دیگری است و در محلی با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. نمودار قیمت باید حدالامکان 4 برخورد با خطوط روند داشته باشد و فضای خالی داخل را پر کند.
وقتی الگوی کنج، حکم الگوهای بازگشتی را ایفا کند، تا حدی پیش می رود که به قیمت اولیه آغاز الگو برسد. اما می تواند نقش الگوی ادامهدهنده را نیز داشته باشد. به این صورت که به اندازه فاصله دو خط روند در آغاز شکل گیری الگو به روند خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل (rectangle pattern)
الگوی مستطیل محدودهای است که اگر قیمت از این محدوده خارج شود بهعنوان روندی در جهت شکست در نظر گرفته خواهد شد که جهت روند ممکن هست هر جهتی باشد. قیمت با شکستن خطوط حمایت و مقاومت از محدوده الگو خارج میشود. فراموش نکنید که هر شکستی موفقیت آمیز نیست. ممکن است قیمت پس از خروج از الگو صعودی باشد و دوباره به سمت مستطیل بازگردد. به این حالت، نقطه شکست خورده میگویند.
مستطیلی که در الگوی کلاسیک وجود دارد افقی بوده و دو ضلع افقی آن (طولها) همان خطوط مقاومت و حمایت هستند که با یکدیگر موازی هستند. شما هم الگوی مستطیل را مشاهده کردهاید؟ درسته! الگوی مستطیل هنگامی ایجاد میشود که خریداران در مورد جهت بلندمدت مطمئن نیستند و در محدوده مستطیل بلاتکلیف است و نوسان دارد.
الگوی الماس (Diamond)
به آخرین الگو کلاسیک پرایس اکشن میرسیم. الگوی الماس بر روی بالاترین نقطه صعودی رنوند تشکیل میشود و پس از آن قیمت نزولی خواهد بود. در ادامه بازار به بالاترین نقطه صعود میکند که بعد از آن قیمت به کمترین مقدار نوسان قبلی میرسد. در این بین یک نقطه نوسان کف جدید پدید میآید.
پس از مدتی شاهد این خواهیم بود که قیمت دوباره بالا میرود و حرکت آن پایینتر رفته تا یک فرورفتگی ایجاد کند. اما این نوسان اندازهای کوچکتر از قبل دارد. قیمت دوباره ادامهدار خواهد بود و در نقطه اوج که قبلاً ثبت کرده بود، ثابت میشود. سپس دوباره کاهش داشته و بالاتر از نقطه کف نوسان قبلی خود، ثابت میماند.
با توجه به شکل مشاهده میکنید که 4 خط تقریباً به شکل لوزی با اندازههای نسبتاً برابر رسم میشوند. به شکلی که نقاط صعودی در بالای الگو و نقاط نزولی در پایین الگو قرار دارند. مهمترین رکن در این الگو این است که 4 خطی که برای تشخیص الگوی الماس رسم میکنیم، طولهای تقریباً یکسانی داشته باشند. الگوی الماس به 2 شکل الماس صعودی و الماس نزولی دیده میشود.
جمعبندی الگوهای کلاسیک
با الگوهای کلاسیک آشنا شدیم و به این پرسش که الگوی کلاسیک چیست پاسخ دادیم. این الگوها در تمام بازارهای مالی کاربرد داشته و هر تحلیل گری میتواند از آنها استفاده کند بهشرط آن که از نحوه کار آن باخبر باشد. الگوهای کلاسیک ارز دیجیتال نیز تفاوتی با این الگوها ندارند؛ البته شاید طرز استفاده آنها با سایر بازارها کمی متفاوت باشد، اما پایه و اساس آنها فرقی ندارد.
آموزش الگوهای کلاسیک برای افرادی که سعی دارند روی چارت همه چیز را متوجه شوند اولویت بالایی دارد و باید نسبت به یادگیری آنها اقدام کنند. پیداکردن و مشاهده الگوها تمرین مهمی است که باید برای آشنایی با این الگوها انجام دهید. نحوه تشخیص هر الگو را نیز بیان کردیم که کار چندان سختی در تشخیص آنها نداشته باشید. تنها کار مهم شما، شناسایی و تصمیم صحیح در زمان مشاهده الگوهاست. برای آشنایی بیشتر با سایر الگوها، میتوانید الگوهای هارمونیک را مطالعه کنید.
اگر جزو افرادی هستید که از این الگوها برای معاملات خود استفاده میکنید، تجربیات و نظرات خود را در رابطه با استفاده از این الگوها در قسمت نظرات ارسال کنید.
الگوهای نموداری- پرچم چهار گوش و پرچم سه گوش
این الگوهای نموداری کوتاه مدت، الگوهایی ادامه دار هستند و زمانی تشکیل می شوند که یک حرکت قیمت تند و تیز و پس از آن یک حرکت افقی اتفاق بیافتد. در ادامه، این الگواز طریق یک حرکت تند و تیز دیگر در جهتی مشابه با حرکت آغازین روند، تکمیل می شود. به نظر می رسد که این الگو ها یک الی سه هفته طول بکشند.
همانگونه که در شکل زیر می توانید ببینید، تفاوت کوچکی بین یک پرچم سه گوش و یک پرچم چهار گوش وجود دارد.
تفاوت اصلی بین این دو حرکت قیمت را می توان در بخش میانی الگوی نموداری مشاهده نمود. در یک پرچم سه گوش، در بخش میانی خط روندهای همگرا دیده می شود که خیلی شبیه به یک مثلث متساوی الساقین است. از سوی دیگر، بخش میانی یک الگوی پرچم چهار گوش، یک الگوی کانالی را نشان می دهد که هیچ همگرایی بین خط روند ها وجود ندارد. در هر دو حالت، انتظار می رود تا هنگامی که قیمت از خط روند بالایی فراتر رود، روند به حرکت اصلی خود ادامه دهد.
منبع:
جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی دکتر تفتیان
لینک های مفید
این الگوهای نموداری کوتاه مدت ، الگوهایی ادامه دار هستند و زمانی تشکیل می شوند که یک حرکت قیمت تند و تیز و پس از آن یک حرکت افقی اتفاق بیافتد. در ادامه، این الگواز طریق یک حرکت تند و تیز دیگر در جهتی مشابه با حرکت آغازین روند، تکمیل می شود. به نظر می رسد که این الگو ها یک الی سه هفته طول بکشند.

الگوی نموداری پرچم چهار گوش (flag) و پرچم سه گوش (pennant)
ارتباط پرچم چهارگوش با قیمت: الگوی پرچم همانطورکه از نامش پیداست، روی نمودار قیمت به صورت پرچم چهارگوش دیده میشود. این آرایش، توقف کوتاه مدت را در حرکت تقریباً عمودی سهام به سمت بالا یا پایین نشان میدهد. قیمت بهصورتی حرکت میکند که الگویی شبیه پرچم ساخته شود، سپس در قسمت شکسته شدن (بالا یا پایین) ادامه مییابد.
ارتباط پرچم چهارگوش با حجم: حجم قبل از ایجاد آرایش، بسیار سنگین است. هنگام شکلگیری آرایش، حجم تا حد بسیار زیادی کم میشود. سرانجام، پس از شکلگیری آرایش و در نقطه شکست پرچم، حجم دوباره افزایش مییابد و بسیار سنگین می شود.
وقوع پرچم چهارگوش : پرچمها را معمولاً میتوان روی نمودارهای روزانه مشاهده نمود، اما از آنجاکه شکلگیری این آرایش، زمان کوتاهی طول میکشد (معمولاً کمتر از چهار هفته)، به ندرت روی نمودارهای هفتگی تشکیل میشوند وروی نمودارهای ماهانه وجود ندارند.
اهمیت تکنیکی: پرچمها عموماً در میان راه حرکت صعودی یا نزولی سهام اتفاق میافتند. بنابراین، میتوان انتظار داشت که پس از پایان آرایش، قیمت از همان جایی ادامه یابد که قطع شده بود. یعنی، قیمت پیش از آغاز آرایش و پس از آن، تقریباً یکسان است.
شکل ۲ الگوی نموداری «پرچم سه گوش» را در روند صعودی نشان میدهد.
پرچم سه گوش
ارتباط پرچم سه گوش با قیمت: پرچم سه گوش و چهار گوش، مشخصههای یکسانی دارند، بجز اینکه خطوط مرزی در پرچم سهگوش، همگرا و در پرچم چهارگوش، موازی هستند.
روند صعودی پرچمهای سهگوش، به سمت پایین و در روندهای نزولی، به سمت بالا متمایلاند، پرچمهای سهگوش نیز مانند پرچمهای چهارگوش، از آرایشهای باثبات هستند که در اثر بالا یا پایین رفتن سریع قیمت بوجود میآیند.
ارتباط پرچم سهگوش با حجم: قبل از ایجاد پرچم سهگوش، حجم بسیار سنگین است. با شروع شدن الگو، حجم بسیار اندک میشود. سرانجام، با تکمیل شدن آرایش و شکسته شدن پرچم سهگوش، حجم دوباره به مقدار قابل توجهی افزایش مییابد.
وقوع پرچم سهگوش: مدت زمان تکمیل شدن پرچم سهگوش باید از چهار هفته کمتر باشد. بنابراین، این آرایش نیز همانند برادر خود، (پرچم چهارگوش)، بیشتر در نمودارهای روزانه قابل تشخیص است تا در نمودارهای هفتگی. آرایش پرچم سهگوش در نمودارهای ماهیانه مشاهده نمیشود و بیشتر در مرحله آخر یا مرحله دوم بازار کاهشی قابل مشاهده است.
الگوی پرچم یا Flag
این الگوی تقریبا شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. در واقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی می باشد. معمولا این الگو به دلیل تسویه سفارشات افرادی که در سود بوده اند ایجاد می شود.
شکل ساده آن را در ادامه مشاهده می کنید.
باید توجه داشته باشیم که این الگو زمانی تکمیل می شود که قیمت ضلع موافق حرکت فعلی را بشکند. یعنی اگر پرچم به سمت بالا در حال حرکت بود (پرچم نزولی)، باید ضلع پایین شکسته شود. در صورتی که شیب الگو به سمت پایین باشد (پرچم صعودی)، باید ضلع بالایی الگو شکسته شود.
هدف الگوی پرچم
ابتدا باید میله پرچم را اندازه بگیریم. سپس از نقطه ای که شکست مدنظر انجام شده است، به اندازه میله پرچم هدف گذاری میکنیم. در ادامه پرچم ها و روش هدف گذاری را در چارت واقعی می توانید ببینید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد. بنابراین یکی از روش هایی که می توان برای این الگو هدف قیمتی را مشخص کرد، بر اساس همان الگوی مثلث متقارن است (مطلب مربوط به مثلث متقارن را در طلاچارت بخوانید).
روش بعدی تعیین هدف برای الگوی مثلث سه گوش، استفاده از میله پرچم می باشد که در بالا توضیح دادیم. بنابراین به منظور جلوگیری از طولانی شدن مطلب، به چند تصویر بسنده خواهیم کرد.
بررسی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)
الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی. ما در این مطلب در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال صحبت کرده و نهایتا با آموزش الگوهای تکنیکالی در خدمت شکا کاربران عزیز خواهیم بود. اما مقدمه ای کوتاه در مورد آموزش پرایس اکشن و الگوهای تکنیکالی:
وارد شدن به بازارهای مالی با هدف سرمایه گذاری و کسب سود نیاز به آموزش داره. چرا که شناخت انواع و اقساط تحلیل ها و استراتژی ها لازمه ی موفقیت در این زمینه هستش. پرایس اکشن یکی از استراتژی هاییه که مورد استفاده ی بسیاری از معامله گران قرار گرفته. در این مقاله مفهوم پرایس اکشن رو با هم مرور و در ادامه در مورد برترین و مهمترین الگوهای پرایسی و تکنیکال صحبت می کنیم و آموزش الگوهای تکنیکالی رو خواهیم داشت. با مطالعه این مطلب و تمرین الگوها درک بهتری نسبت به کندل های ثبت شده و بالا و پایین رفتن قیمت در نمودارهای دارایی های مختلف از جمله ارز دیجیتال خواهین داشت و می تونین تصمیم های بهتری در معاملات بگیرین با ما همراه باشین.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) روشی برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت هستش و بوسیله بسیاری از معاملهگران علاقمند به تحلیل های کوتاه مدت، مورد استفاده قرار میگیره. در تعریف کلی پرایس اکشن به حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان که روی یک نمودار نشان داده میشه، گفته میشه. پرایس اکشن اساس تحلیل تکنیکال هستش و در همهی بازارهای مالی مثل ارزهای دیجیتال و . جواب میده. در واقع، ساختار و الگوهای نمودارهای تحلیل تکنیکال همه بهره گرفته از پرایس اکشن هستن.
در استراتژی پرایس اکشن تنها از روی کندل های ثبت شده روی نمودار قیمت یک دارایی در مورد معاملهی اون (خرید و فروش دارایی) تصمیمگیری میشه. سیگینال های ورود و خروج تولید شده توسط پرایس اکشن قابل اعتماد هستن و در معامله با پرایس اکشن، الزامی به استفاده از اندیکاتور نیستش. پرایس اکشن میتونه با استفاده از نمودارهایی که قیمت رو در طی زمان رسم میکنن، مشاهده و تفسیر بشه. معاملهگران میتونن از نمودارهای متفاوتی برای مشاهده دقیقتر روند، سطوح شکست و معکوس شدن ها استفاده کنن. البته ترجیح بسیاری از تحلیلگران استفاده از نمودارهای شمعی هستش چرا که مشاهده حرکت قیمت رو راحتتر میکنه.
اولویت در Price Action تاریخچه ی قیمتی ارز یا دارایی هستش که شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی میشه. پرایس اکشن نشاندهنده ی این هستش که قیمت ها چگونه تغییر میکنن. یک تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت و حجم نمودارهای میلهای یا شمعی رو بررسی میکنه و بعضا ممکنه اونها رو با اطلاعات بدست اومده از میانگین متحرک و خطوط روند ترکیب کنه.
الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟
الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال به الگوهایی گفته میشه که در طول سالیان مختلف چندین و چند بار روی نمودارهای قیمتی دارایی های مختلف شکل گرفته. با توجه به تعریف الگوهای پرایس اکشن تحلیلگران اسم های مشخصی برای این نمودارهای قیمتی انتخاب کردن. دلیل استفاده از این الگوها اینه که معمولاً وقتی یکی از اون ها روی نمودار شکل میگیره، همون نتیجه ای که قبلاً بارها اتفاق افتاده، دوباره تکرر میشه و دقیقا به همین دلیله که بسیاری از فعالان بازارهای مالی ترجیح میدن، بر اساس این الگوها اقدام به خرید و فروش ارز دیجیتال مورد نظرشون کنن چرا که از نتیجهی احتمالی اون آگاه هستن.
البته توجه به این نکته مهم هستش که الگوهای پرایس اکشنی که در مقالات و آموزش های مختلف استفاده میشه مثال هایی به اصطلاح کتابی و صرفاً جهت آشنایی بهتر با این الگوها هستن و ممکنه در دنیای واقعی نمودار قیمت الگوهای معرفی شده به این تمیزی و مرتبی نباشن و به همین دلیل تشخیص اون ها ممکنه سخت به نظر برسه. بنابراین تمرین و مطالعه ی نمونه هایی که در گذشته روی نمودار اتفاق افتادن از اهمیت زیادی داره و میتونه کمک خوبی به افزایش مهارت شما در این زمینه بکنه.
همیشه مقداری احتمال خطا در پرایس اکشن و روند الگوها باید در نظر گرفته بشه. با این حال تجربه و سابقه ی این الگوها نشون داده که نرخ موفقیت در اونها قابل قبوله و میشه با کمی مهارت از اونها استفاده کرد و به سوددهی رسید.
معرفی الگوهای پرایسی و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)
رسیدیم به قسمت جالب مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای پرایس اکشن. اینکه پرایس اکشن چند الگو داره و از این الگوها چگونه استفاده میشه؟ در واقع بیش از صدها الگوی پرایس اکشن وجود دارن که از بین اونها تنها چند مورد تونستن اعتماد سرمایهگذاران رو به خودشون جلب کنن. در ادامه مهمترین و برترین الگوهای پرایس اکشن رو معرفی خواهیم کرد ولی فراموش نکنین که این الگوها قطعی نیستن و احتمال داره در برخی شرایط نتیجهی مورد انتظار رو در پی نداشته باشن.
اما قبل از پرداختن به معرفی و آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال لازمه بدونیم الگوهای پرایسی چند نوع هستن. اگه یادتون باشه یکی از اصولی که تحلیل تکنیکال بر اساس اون شکل گرفته این هستش که گذشته تکرار خواهد شد. بر اساس همین اصل، با مطالعه نمودارهای قیمتی در گذشته می تونیم الگوهایی که بارها و بارها تکرار شدن رو پیدا کنیم و این ادعا رو داشته باشیم که اگه در آینده هم شبیه همون الگوها در نمودارهای قیمتی رخ بده، به احتمال زیاد اتفاقاتی که بعد از اون الگو میوفته رو پیش بینی کنیم. ما در این مطلب دو نوع از الگوها رو مورد بررسی قرار میدیم که هر کدم دارای الگوهای متنوعی هستن:
• الگوهای ادامه دهنده:
واکنش ها در این الگوها به این شکل هستن که با پدید اومدن برخی الگوها در نمودار قیمتی، بازار همون راهی رو که از قبل اومده، ادامه میده. الگوی مثلث، الگوی پرچم و الگوی مستطیل از این نوع هستن که در ادامه معرفی میشن.
• الگوهای برگشتی:
الگوهایی که وقتی اونها رو روی نمودار قیمت می بینیم باید انتظار تغییر روند قیمت رو داشته باشیم، الگوهای برگشتی (Reversal Patterns) نامیده میشن. ما در این مطلب الگوی سقف و کف دو قلو، الگوی سقف و کف سه قلو، الگوی سر و شانه که زیر شاخه ی این نوع هستن رو بررسی خواهیم کرد.
الگوهای پرایسی و تکنیکال ادامه دهنده
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مثلث
یکی از الگوهای پرکاربرد پرایس اکشن ادامه دهنده، الگوی مثلث یا Triangle هستش که از ترکیب یک خط افقی و یک خط روند تشکیل میشه. خط افقی در این نوع الگو از به هم وصل کردن نقاط بالا یا پایین کندل ها تشکیل میشن. الگوی مثلث به سه حالت الگوی مثلث بالا رونده (صعودی)، الگوی مثلث پایین رونده (نزولی) و الگوی مثلث متقارن روی نمودار قیمت قابل مشاهده هستش.
• الگوی مثلث صعودی: این الگو از یک خط افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین تشکیل میشه و نشون دهنده ی این هستش که قیمت بعد از خروج از مثلث به سمت بالا حرکت خودشو ادامه خواهد داد.
• الگوی مثلث پایین رونده: الگوی مثلث نزولی از یک خط افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالا تشکیل میشه و نشان میده که قیمت بعد از خروج از مثلث به سمت پایین حرکت خواهد داشت.
• الگوی مثلث متقارن: این الگو از اتصال دو خط روند همگرا تشکیل میشه و نشان دهنده ی این هستش که به زودی قیمت از مثلث خارج شده و به یک سمت حرکت خواهد کرد. این الگو به دلیل متقارن بودن نمیتونه تشخیص بده که حرکت به سمت بالا خواهد بود یا پایین.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مستطیل
نوع دوم از الگوهای پرایس اکشن ادامه دهنده که در مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ مورد بررسی قرار میدیم و جزء ساده ترین و محبترین الگوهای پرایس اکشن یه حساب میاد، الگوی مستطیل هستش. این الگوی قیمتی هم همانند الگوی مثلث هستش با این تفاوت که در الگو نمودار قیمتی بعد از یک روند، یک حالت رنج رو ایجاد می کنه که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان هست.
معمولا این الگو بعد از یک روند صعودی یا نزولی که قیمت در حال تثبیت هستش و قیمت یک ارز بین دو سطح مقاومتی و حمایتی معامله میشه، بوجود میاد. به دلیل اینکه اگه اوج های قیمتی رو به هم و پایین ترین قیمت ها رو به هم متصل کنیم دو خط افقی رسم میشه که شبیه یک مستطیل میشه به این الگو، الگوی مستطیل میگن.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی پرچم (Flag)
در ادامه ی آموزش الگوهای پرایس اکشن میرسیم به الگوی پرچم (Flag )که جزء الگوهای ادامه دهنده هستش. این الگو معمولا بعد از یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کل میگیره و به دو نوع الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی تقسیم میشه.
در الگوی پرچم صعودی یک حرکت شدید صعودی رو داریم که بلافاصله بعد از اون در فاصلهی زمانی کوتاهی کندل هایی ثبت میشن که شبیه پرچم هستن. وقتی این الگو ثبت میشن انتظار اینو داریم که روند صعودی ادامه داشته باشه. در الگوی پرچم نزولی برعکس این حالت پدید میاد و روند نزولی بعد از خروج از پرچم حرکت خودشو ادامه میده.
در ادمه ی آموزش الگوهای تکنیکالی نوبت به آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال برگشتی میرسه با ما همراه باشین:
الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سقف و کف دوقلو
شاید ساده ترین الگوی برگشتی که وجود داره و راحت میشه تشخیصش داد و بسیار هم کاربردی هستن، الگوی سقف و کف دو قلو باشه.
الگوی کف دوقلو (Double Bottom) که به الگوی دو درّه هم شناخته میشه به الگویی میگیم که در اون قیمت یک ارز دیجیتال یا هر دارایی دیگه دو بار پیاپی و البته به یک اندازه طی کندل های مختلف پایین بیاد و شکلی شبیه دو درّه ایجاد بکنه. در یک حرکت نزولی وقتی قیمت از پایین ترین نقطه برگشت خورده و حرکت رو به بالا داشته، درّه ی اول شکل میگیره. اما این حرکت رو به بالا رو نتونسته ادامه بده و دوباره به سمت پایین رفته و درّه ی دوم رو تشکیل شده. این وضعیت نشون میده که قیمت این ارز توانایی پایین تر رفتن از درّه اول رو نداشته در نتیجه انتظار میره حرکت قیمت برگشت خورده و صعودی بشه.
الگوی سقف دوقلو (Double Top) که به الگوی دو قله هم نامیده میشه به الگویی گفته میشه که در اون قیمت یک ارز دیجیتال دو بار پشت سر هم و به یک اندازه طی کندل های مختلف بالا میره و شکلی شبیه دو قله بوجود میاره. این الگو در حرکتی صعودی خودشو نشون میده و خبر از تغییر قیمت از صعودی به نزولی میده.
رخ دادن هر کدوم از این روندها نشون دهنده ی تغییر جهت روند هستش یعنی روند صعودی رو به روند نزولی تبدیل می کنن و روند نزولی رو به روند صعودی تبدیل می کنن.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی کف و سقف سه قلو
در ادامه مقاله "الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" میرسیم به دومین الگوی کاربردی در بخش الگوهای برگشتی که به الگوهای سقف و کف سه قلو معروفن. این الگوها مانند الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو بوده و نحوه ی بررسی و زیر نظر گرفتن اونها تقریبا شبیه همان الگوهای دوقلو هستش.
نکته ی بسیار مهم در مورد این الگوهای قیمتی اینه که تا تکمیل شدن کل الگو باید صبر داشت و در صورت تکمیل شدن الگو، بستگی به شکستن یا نشکستن خط مقاومت یا حمایت، در مورد بی اعتبار بودن یا نبودن این الگوها تصمیم گرفت.
آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سر و شانه
الگوی بسیار معتبر دیگه ای که در بازار به وفور یافت میشه و از نوع الگوهای برگشتی محسوب میشه الگوی سر و شانه یا (Head and Shoulders) هستش. این الگو در هر دو روند صعودی و نزولی شکل می گیره و در هر دو باعث تغییر جهت روند میشه. در صورتی که این الگو در روند نزولی شکل بگیره به اون الگوی سر و شانه معکوس میگن.
الگوی سر و شانه ابتدا با یک حرکت صعودی کوچک شروع میشه، سپس یک حرکت صعودی بزرگتر شکل میگیره و بلافاصله بعد از اون یک حرکت صعودی کوچک دیگه به همون شکل و اندازهی حرکت صعودی کوچک اول انجام میشه. در این الگو حرکات صعودی کوچک نقش شانه های چپ و راست و حرکت صعودی بزرگ میانی نقش سر رو ایفا میکنن. وقتی این الگو به این شکل روی نمودار شکل بگیره میشه انتظار سقوط قیمت و تغییر روند از صعودی به نزولی رو داشت.
شکل الگوی سر و شانه ی معکوس برعکس الگوی سر و شانه ی اصلی و رو به پایین هستش. در این صورت انتظار پایان روند نزولی و شروع حرکت قیمت به سمت بالا دور از انتظار نیستش.
سخن آخر
در این مقاله با عنوان "الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن صحبت شد و مقاله رو با آموزش الگوهای تکنیکالی که شامل الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی میشه، ادامه دادیم. الگوهای آموزش داده شده تمام الگوهایی نیستش که الگوی پرچم صعودی در اختیار تحلیگران و معامله گران هست اما از پرکاربردترین اونها به حساب میان. برای موفقیت در حوزه ی کریپتوکارنسی و رسیدن به سود شناخت الگوهای پرایس اکشن ضروری هستش. برای یادگیری کامل پرایس اکشن به همراه الگوها و نحوه ی استفاده از اونها به دوره ی آموزش پرایس اکشن مراجعه کنین موفق و پرسود باشین.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ | قسمت سوم
در قسمت دوم تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ با خطوط و نمودارها آشنا شدید،در این قسمت به موضوع شناسایی الگو ها در تحلیل تکنیکال میپردازیم با ما همراه باشید.
شناسایی الگوها در تحلیل تکنیکال
الگوها و شناسایی الگوها، از مهمترین مباحث در تحلیل تکنیکال هستند. الگوها در واقع از حرکت نامظنم قیمتها در روی نمودار به وجود میآیند. در ادامه این مبحث به سراغ معرفی چند مورد از متداولترین الگوها رفته و ضمن معرفی و تشریح آنها، به نحوه استفاده از هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
معاملهگران و تریدرهای بسیاری در بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال حضور یافتهاند که مجموع ارزش معاملات روزانهشان، به مرز میلیاردها دلار میرسد. خواندن اینکه در فکر و اندیشه این معاملهگران چه چیزی میگذرد و انگیزه هر یک از آنها از انجام معاملات چیست، کاری است که از حد و مرزهای تفکر ما فراتر خواهد رفت. با این وجود، پیشبینی کردن رفتار جمعی معاملهگران میتواند با استفاده از الگویی بزرگتر اتفاق بیفتد. با شناسایی کردن سیگنالهای ورودی و خروجی، میتوان معاملات را پیشبینی کرد و حرکات آتی قیمتها را از قبل دید.
تاریخ، علاقه به تکرار دارد!
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، تاریخ، علاقه زیادی به تکرار شدن دارد. به این معنا که با استخراج کردن الگوهایی که در طول زمان به وجود میآیند یا آمدهاند، میتوان الگوهایی که در آیندهای نزدیک ایجاد خواهند شد را پیشبینی کرده و با استفاده از آنها، نتایجی که در آیندهای نزدیک اتفاق میافتند را از پیش دید.
الگوها به مثابه یک قطبنما در دنیای هزارتوی ارزهای دیجیتال
الگوهای نموداری، دارای تعریف دقیق و مشخصی هستند. اما هیچ الگویی در مبحث تحلیل تکنیکال وجود ندارد که با قطعیت، حرکات قیمتها را در آینده پیشبینی نماید. چرا که اگر یک فرمول قطعی برای این روش وجود داشته باشد، دیگر چیزی به اسم ریسک و ریوارد در دنیای معاملات مالی و بازارهای سرمایه معنا نخواهد داشت. به نوعی میتوان گفت که عدم قطعیت الگوها باعث شده است که تریدرها، دچار آسیبهای مالی و ضرر و زیانهایی در طول مسیر رشد و پیشرفت خود شوند. برای همین، تحلیل تکنیکال، تنها یک روش کمکی برای رسیدن به نتایجی است که ما را انجام اشتباهات فاحش باز خواهد داشت. به عبارت بهتر، استفاده از الگوها و تحلیل تکنیکال نمودارها، به عنوان قطبنما عمل خواهد کرد که میتواند ما را در مسیر درست هدایت کند.
معرفی الگوهای رایج در تحلیل تکنیکال
الگوهایی که در نمودارها با آنها مواجه میشویم، به دو دسته کلی تقسیم میشوند. یکی از این دو دوسته، با عنوان در جهت روند یا Continuations شناخته میشود و دیگری تحت عنوان برگشتی یا Reversals است. الگوهای برگشتی به این معنا هستند که پس از کامل گشتن الگو، روند جدید در خلاف جهت روند قبلی پیش خواهد رفت. به عنوان مثال، اگر روند جاری یک روند صعودی باشد، پس از تکمیل موفقیتآمیز آن روند، الگوی پرچم صعودی شاهد روند نزولی خواهیم بود. در ادامه مطلب با برخی از الگوهای مهمی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد آشنا خواهیم شد.
الگوی سر و شانه یا Head and Shoulders
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال، یک الگوی برگشتی است که پس از شکلگیری، روند بازار را تغییر خواهد داد. این الگو، متشکل از سه قله یا سقف قیمتی است که قله میانی به نسبت دو قله دیگر، ارتفاع بیشتری خواهد داشت. در حالت ایدهآل این الگو، دو قله کناری از نظر بازههای زمانی و تغییرات قیمتی، مشابه یکدیگر خواهند بود. اما برای تشکیل این الگو، احتیاجی به وجود چنین شرایطی نیست.
حالت ایدهآلی که در مورد الگوی سر و شانه وجود دارد را در شکل بالا مشاهده میکنید. پس از شکسته شدن خط گردن و تائید شدن آن، هدفی که نمودار دنبال میکند به اندازه میزان اختلاف بازه قیمتی خط گردن و قله میانی میباشد. تشکیل این الگو در روند صعودی، انتظاراتی را جهت آغاز روند نزولی ایجاد خواهد کرد.
نکتهای که در مورد الگوی سر و شانه وجود دارد این است که پیش و پس از تشکیل شدن قله میانی یا Head، شانههای متعددی ممکن است شکل بگیرند. همچنین امکان دارد که خط گردن زاویه دار بوده یا اصطلاحاً کج باشد. بنابراین لزومی ندارد که این خط به صورت افقی کشیده شود. هر چند ممکن است این موضوع از اعتبار الگو بکاهد.
یک نکته دیگر در مورد الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه گاهی ممکن است به صورت معکوس ایجاد شود. در واقع، الگوی سر و شانه معکوس نیز وجود خواهد داشت و لازم است که از تشخیص آن آگاه باشید. این الگو دقیقاً حالت سر و شانه است و تنها فرق آن، پدیدار شدن آن در یک روند نزولی است که میتواند نشانهای از تغییرات روند باشد.
الگوی سر و شانه، میتواند بسیاری از تریدرها و معاملهگران را دچار اشتباه کند. مشخص کردن این که الگوی سر و شانه در کجا شکل میگیرد و تائید آن به چه صورت است، میتواند اندکی دشوار به نظر آید. برای ایجاد سهولت در این امر لازم است از حجم معاملات که یکی از ابزارها برای تائید این الگو است بهرهمند شد.
در الگوی سر و شانه، با نزدیکتر شدن به شانه سمت راست، فشار برای فروش بیشتر خواهد شد و میلههای حجمی با رنگ قرمز، بیشتر و بزرگتر از میلههای سبزرنگ میشوند. در الگوی سر و شانه معکوس، این قضیه کاملاً به صورت برعکس نمود خواهد یافت. در شانه سمت راست، میلههای حجمی سبز رنگ، بیشتر و بزرگتر از میلههای قرمز خواهند بود. برای اینکه بتوانید تغییرات قیمت در الگوهای سر و شانه و نیز سر و شانه معکوس را تشخیص دهید، بهتر است نگاهی به تصویر زیر داشته باشید.
الگوی فنجان و دسته یا Cup and Handle
یکی دیگر از الگوهایی که از آن برای تحلیل تکنیکال استفاده میشود، الگویی است که در جهت روند میباشد و برای اولین بار توسط ویلیام اونیل در کتاب «چگونه در سهام پولدار شویم؟» معرفی گردید. این الگو، تحت عنوان الگوی فنجان و دسته شناخته میشود. همانطور که میتوان از نام این الگو حدس زد، از دو دسته تشکیل شده است. یکی فنجان و دیگری دسته آن!
قسمت فنجان یا Cup بعد از شکلگیری با انحنایی خاص در نمودار است که شبیه به حرف U انگلیسی خواهد بود. پس از تشکیل شدن فنجان، قسمت دسته آن شکل میگیرد. بعد از از آن،فشار فروش و سپس تقاضای خرید در یک بازه قیمتی کوچک ایحاد خواهد شد. پس از اینکه شکست مقاومتی و تائید الگو ایجاد شد، قیمتها شروع به افزایش خواهند گذاشت.
الگوی فنجان و دسته را میتوان بدین گونه تفسیر کرد. معاملهگران در کف قیمت شروع به خریداری ارزها میکنند و زمانی که قیمت به سقف تاریخی و نقطه ریزش میرسد، میزان عرضه بیشتر از تقاضا خواهد شد. با ایجاد فروش، قیمتها دوباره ریزش میکنند اما این ریزش به اندازهای نیست که از کف قبلی (ته فنجان) بگذرد. پس از ریزش، قیمتها مجدداً برای معاملهگران جذاب خواهد بود اما هدفی که این بار دنبال میکنند، شکستن خط مقاومت و افزایش قیمتها از سطح پیشین میباشد.
نکاتی در خصوص الگوی فنجان و دسته
در خصوص الگوی فنجان و دسته، چند نکته وجود دارد که باید به آنها توجه شود:
- هرچه طول دهانه فنجان بیشتر باشد، اعتبار الگو نیز بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر، هر چه شکلی که در الگو ایجاد میشود، به حرف U شباهت بیشتری داشته باشد، ارزش اعتبار آن نیز افزایش خواهد یافت. همچنین که این الگو با حرکتی که الگوی V را میسازد نباید اشتباه گرفته شود.
- برای جلب اطمینان از صحت و سقم الگو، عمق دسته باید در یکسوم بالایی عمق فنجان قرار بگیرد. در مواردی نیز دیده میشود که اصلاح، تا دو سوم عمق فنجان هم میتواند اتفاق بیفتد.
- حجم معاملات در هنگام ساخته شدن نیمه چپ فنجان بایستی کمتر شود. به حدی که با نزدیک شدن و رسیدن به کف قیمتها، حجم معاملات ثابت شده و با افزایش یافتن حجم، نیمه راستی فنجان ساخته خواهد شد.
یک مقاله کاربردی دیگر نیز مطالعه کنید: معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال
الگوهای کف دو گانه و قله دوگانه در تحلیل تکنیکال
شناسایی کردن الگوهای بازگشتی کف دوگانه و قله دوگانه، در مقایسه با دیگر الگوها کاری راحتتر و سادهتر است. الگوی کف دوگانه یا W Pattern و قله دوگانه یا M Pattern، از برخورد دوباره قیمت با خطوط حمایت و مقاومت و عدم موفقیت در عبور کردن از آنها شکل میگیرد. در الگوی قله دوگانه، تا هنگامی که خط حمایت شکسته نشود، الگو تائید نخواهد شد. همچنین در الگوی کف دوگانه نیز تا شکسته شدن خط گردن که همان خط مقاومت است، افزایش قیمت تائید میگردد.
باید به این موضوع دقت داشت که خط حمایت و مقاومت لازم نیست که حتماً به صورت افقی باشد. برای درک بهتر و آشنایی با الن الگو، به مثالی که در ادامه میزنیم توجه داشته باشید. نکتهای که وجود دارد این است که بعد از شکست حمایتی مقاومتی، این احتمال هست که Pullback به خط حمایتی مقاومتی اتفاق بیفتد. پولبکها یکی از بهترین نقطهها برای وارد شدن به موقعیتهای خرید و فروش هستند.
در تصاویر زیر، دو الگوی سقف دوگانه و کف دوگانه در نمودارهای قیمت بیت کوین را مشاهده خواهید کرد.
الگوی پرچم و پرچم سه گوش یا Flags and Pennants
پرچمها و پرچمهای سه گوش، از جمله الگوهایی هستند که در جهت روند هستند و در بازههای کوتاهمدت خود را نشان خواهند داد. این الگوها، حکایت از تداوم روند دارند. تشکیل این الگوها معمولاً در میانه روند میباشند و شکست آنها با حجم بالا اتفاق خواهد افتاد. پرچمها از دو قسمت میله و پرچم شکل گرفتهاند. بخش میله، حرکت تند و تیز قیمت را نشان میدهد که به صورت صعودی یا نزولی قوی، در دورههای زمانی اندک مشخص میشوند. قسمت پرجم بعد از حرکت تند قیمت به دو صورت مثلی و کانالهای قیمتی میتواند ایجاد شود.
در تصویر زیر میتونید انواع الگوهایی که ممکن است در الگوی پرچم ایجاد شوند را مشاهده میکنید.
مشخصات کلی پرچمها را میتوان به ترتیب زیر مشخص نمود:
- قسمت میله پرچم از حجم زیادی از معاملات شکل گرفته است و داخل پرچم، حجم معاملات به مرور کاهش مییابد تا اینکه در نقطهای منجر به شکست میشود.
- جهتگیری کلی بخش پرچمها معمولاً در خلاف جهت روند میباشد. به عنوان مثال، اگر در روند صعودی، الگوی پرچم شکل بگیرد، احتملاً پرچم در کانال نزولی شکل میگیرد.
- پرچمها در مدت زمان کوتاه شکل گرفته و شکسته میشوند.
با اینکه پیدا کردن پرچمها کار چندان پیچیده و دشواری نیست اما باید به ملزوماتی که به آنها اشاره کردیم توجه داشته باشید. مثلاً پیش از شکل گرفتن پرچم، حجم معاملات به طور شدیدی در قالب یک جرکت شارپی قیمتی مشاهده خواهد شد. هرچه مدت زمان شکل گرفتن میله بیشتر باشد، از اعتبار این الگو نیز کاسته خواهد شد. همچنین که هدف قیمتی پس از شکسته شدن پرچم، به اندازه میله پرچم میباشد.
الگوی مثلث یا Triangle در تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث یا سه گوش، یکی دیگر از انواع الگوها در تحلیل تکنیکال است که در آن، بازههای قیمتی با گذز زمان متمرکز شده تا جائیکه نهایتاً الگو شکسته شود. این الگو به سه دسته تقسیم میگردد که در هر یک از آنها، ذهنیت بازار با دیگر متفاوت میباشد. همچنین الگوهای مثلثی صعودی و نزولی و نیز الگوی متقارن معمولاً در جهت روند هستند. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که درصد شکست این الگوها بالاست و احتمال تغییر روند بعد از تشکیل شدن آنها نیز وجود خواهد داشت.
مثلث صعودی یا Ascending Triangle
الگوی مثلث صعودی در روند صعودی شکل میگیرد و بر ادامه روند صعودی تاکید خواهد کرد. ساختار این مثلث به این شکل است که در هر صعودی که در مثلث ایجاد میشود، با محدوده مقاومتی ثابتی برخورد خواهد کرد و این در حالی است که قیمت پس از عدم موفقیت در شکست، به کف بالاتری از کف قبلی باز خواهد گشت. همچنین که بعد از شکست مقاومت ثابت، احتمال پولبک به مقاومت پیشین که نقش حمایت را بازی میکند نیز وجود خواهد داشت.
مشخصههای الگوی مثلث صعودی به قرار زیر است:
- این الگو تنها زمانی میتواند مورد تائید واقع شود که شکست از سمت مقاومت آن اتفاق بیفتد. پس از این اتفاق، میتوان این موضوع را در نظر داشت که وارد معامله شود. در این حین میتوان از روند صعودی، کسب سود نمود. فرض ادامهدار بودن این مثلث و ورود به معامله پیش از شکست مقاومتی، کاری خطرناک است که ریسک زیادی را در بر خواهد داشت.
- جهت ایجاد خط مقاومت در الگوی مثلث صعودی، حداقل باید دو قله وجود داشته باشد. البته لازم نیست که این قلهها دارای قیمتهای کاملاً یکسان باشند. بلکه باید به طور معقول، این خطوط به صورت افقی باشند و بیش از حد زاویهدار نباشند.
- حجم معاملات درون مثلث با گذر زمان و تا پیش از شکست مقاومتی کاهش خواهد یافت.
- این الگو معمولاً در تایمفریمهای طولانی در مقایسه با الگوی پرچم شکل میگیرد. تفاوت این الگو با الگوی پرچم در حرکت تند و تیز قیمت است که پیش از شکلگیری الگوی پرچم اتفاق میافتد.
- هدفی که بعد از شکست در مثلث صعودی وجود خواهد داشت، به اندازه طول ضلع مثلث میباشد که در شکل زیر آن را مشخص کردهایم.
در این پست از تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به معرفی الگو ها،شناسایی الگو ها و نحوه استفاده از آن ها پرداختیم در پست بعدی تحلیل تکنیکال به ادامه مبحث الگوها و معرفی اندیکاتورها میپردازیم.
این نوشته در تحلیل رمزارزها، سرمایهگذاری و خرید و فروش ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.
دیدگاه شما