الگوی Kicker چیست؟
الگوی Kicker الگوی کندلی دو میله ای است که تغییری در جهت روند قیمت دارایی را پیش بینی می کند. مشخصه این الگو با برگشت شدید قیمت در طول دو کندل استیک است. تریدرها از آن برای تعیین اینکه کدام گروه از فعالان بازار کنترل جهت را دارند استفاده می کنند. این الگو به تغییر شدید در نگرش سرمایه گذاران نسبت به یک امنیت اشاره دارد. تغییر جهت معمولاً به دنبال انتشار اطلاعات ارزشمندی درباره یک شرکت ،صنعت یا اقتصاد اتفاق می افتد.
نکات کلیدی کندل استیک کیکر (Kicker)
- الگوی کیکر (Kicker) نوعی الگوی کندل استیک است که تغییر جهت روند قیمت دارایی را پیش بینی می کند.
- مشخصه این الگو با برگشت شدید قیمت در طول دو کندل استیک است.
- معامله گران برای تعیین اینکه کدام گروه از شرکت کنندگان در بازار جهت را کنترل می کنند ، از الگوی شروع کننده استفاده می کنند.
- این الگو به تغییر شدید در نگرش سرمایه گذاران نسبت به امنیتی اشاره دارد که به طور معمول پس از انتشار اطلاعات ارزشمند در مورد یک شرکت ، صنعت یا اقتصاد به وجود می آید.
- الگوهای Kicker یا صعودی هستند یا نزولی.
درک الگوی کیکر (Kicker)
بازار با خریداران (گاوها) و فروشندگان (خرس ها) رقابت می کند. درگیری دائمی در بین اینها همان چیزی است که الگوهای کندل استیک را شکل می دهد. نمودار کندل استیک از روشی ایجاد شده است که در دهه 1700 در ژاپن ارائه شد و قیمت برنج را ارزیابی می کرد. کندل استیک یک روش مناسب برای معامله هر دارایی مالی نقدینگی مانند سهام ، معاملات آتی و ارز است.
الگوی Kicker یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشت به حساب می آید و معمولاً نشان دهنده یک تغییر چشمگیر در اصول شرکت است. الگوی Kicker یک الگوی معکوس است و با الگوی شکاف متفاوت است ، و این یک شکاف را به سمت بالا یا پایین نشان می دهد و در آن روند باقی می ماند. الگوها شبیه به هم هستند ، اما هر یک چیز دیگری را نشان می دهد.
الگوهای Kicker یا صعودی هستند یا نزولی. شروع کننده های صعودی با یک کندل نزولی شروع می شوند و سپس گپ صعودی را نشان میدهند. کیکرهای خرس با یک کندل قوی شروع می کنند و سپس فاصله نزولی را نشان می دهند.
الگوی کیکر چگونه کار می کند؟
برای معامله گرانی که الگوی Kicker را مشاهده می کنند ، به نظر می رسد که قیمت خیلی سریع حرکت کرده است و آنها ممکن است منتظر برگشت باشند. با این حال ، ممکن است آن معامله گران بخواهند که وقتی که در ابتدا الگوی Kicker را شناسایی می کردند ، به موقعیتی وارد می شدند.
در حالی که الگوی Kicker یکی از قوی ترین شاخص های احساسات گاو یا خرس است ، این الگوی نادر است. اکثر تریدرهای حرفه ای در یک جهت یا جهت دیگر به سرعت عکس العمل زیادی نشان نمی دهند.
الگوی Kicker یکی از قدرتمندترین سیگنالهای موجود در اختیار تحلیلگران تکنیکال است. ارتباط آن هنگامی بیشتر می شود که در بازارهای خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد رخ دهد. دو کندل پشت الگو اهمیت قابل توجهی پیدا می کنند. کندل اول باز می شود و در جهت روند فعلی حرکت می کند و کندل دوم در همان قیمتی که روز قبل باز شد، باز می شود و سپس در جهت مخالف کندل روز قبل هدایت می شود.
بدنه کندل ها در بسیاری از سیستم عامل های تجاری به رنگهای مخالف است و نمایشی رنگارنگ از تغییر چشمگیر احساس سرمایه گذاران ایجاد می کند. زیرا الگوی آغازگر تنها پس از تغییر چشمگیر در نگرش سرمایه گذار رخ می دهد. این شاخص اغلب با معیارهای دیگر روانشناسی بازار یا امور مالی رفتاری مورد مطالعه قرار می گیرد.
نمونه ای از الگوی کندل استیک نزولی کیکر (Kicker Bearish)
قابلیت اطمینان الگوی نمودار کندل Bearish Kicker هنگامی که در روند صعودی شکل بگیرد یا در یک منطقه با بیش از حد خرید خریداری شود، زیاد است.
در روز اول ، یک کندل استیک روند صعودی را ادامه می دهد و بنابراین ، ماهیتی صعودی دارد. وقتی در یک روند صعودی شکل می گیرد ، به خودی خود هیچ اهمیتی ندارد.
در روز دوم ، یک کندل استیک نزولی ظاهر می شود. کندل استیک با همان قیمت روز قبل (یا گپ پایین) باز می شود و سپس در جهت مخالف کندل روز اول حرکت می کند.
برای معتبر بودن این الگو ، قیمت باز کندل استیک روز دوم باید همان قیمت کندل استیک روز اول باشد. با این حال ، گپ پایین باعث تقویت بیشتر الگو می شود.
12 الگوی رایج کندل استیک بکار رفته در تحلیل تکنیکال:
نمودارهای کندل استیک یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال استفادهشده برای تحلیل الگوهای قیمت هستند. معامله گران و سرمایهگذاران برای قرنها از این نمودارها برای یافتن الگوهایی که محل افزایش قیمت را نشان میدهند، استفاده کردهاند. در این مقاله به بررسی برخی از معروفترین الگوهای کندل استیک همراه با ذکر مثال تصویری میپردازیم.
آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری با جدیدترین و بهترین استراتژیهای روز دنیا
نحوه استفاده از الگوهای کندل استیک:
الگوهای کندل استیک بیشماری وجود دارند که معامله گران میتوانند با استفاده از آنها مناطق سودآور را روی نمودار شناسایی کنند. از این نمودارها میتوان برای معاملهگری روزانه، معاملهگری سوئینگ (swing trading) و حتی معاملهگری پوزیشن طولانیمدت، استفاده کرد. در حالیکه ممکن است برخی از الگوهای کندل استیک در مورد توازن میان خریداران و فروشندگان اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند، دیگر نمودارها نشاندهنده بازگشت، ادامه یا بلاتکلیفی روند هستند.
باید توجه داشت که الگوهای کندل استیک بهخودیخود لزوماً سیگنال خرید یا فروش نیستند. بلکه روشی برای بررسی ساختار بازار هستند و بر وجود یک فرصت در آینده نزدیک دلالت دارند. ازاینرو، بررسی الگوها همیشه مفید است. این میتواند مفهوم الگوی تکنیکال روی نمودار، بازارهای بزرگتر و دیگر فاکتورها باشد.
بهطور خلاصه، الگوهای کندل استیک مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، زمانی که در ترکیب با دیگر تکنیکها به کار روند، بسیار مفید هستند. این تکنیکها میتوانند شامل روش Wyckoff، نظریه موج Elliot و نظریه Dow باشند. همچنین میتواند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال (TA) از قبیل خطوط روند، میانگین متحرکها، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI استوکاستیک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)، Parabolic SAR یا MACD را شامل شود.
معرفی ساختار کندل ها
کندل ها ساختار های زیادی دارند که هر کس یک نمونه ای از آن را توضیح میدهد.
اما یکی از اصلی ترین ساختار کندل ها را به شما توضیح میدهیم با ما همراه باشید.
همانطور که در پست قبل گفتیم کندل ها چند نوع هستند، خطی – میله ای – کندل استیک که کندل استیک بسیار دقیق تر عمل میکند.
هر کندل از 4 جزء اصلی تشکیل شده است:
1 – قیمت باز شدن (Opne)
2 – قیمت بسته شدن(Close)
3 – بیشترین قیمت (high)
4 – کمترین قیمت (low)
بر حسب اینکه قیمت بسته شدن کندل (Close) نسبت به اولین قیمت (Open) چه موقعیتی دارد (بیشتر یا کمتر) میتوان کندل ها را در دو گروه زیر تقسیم بندی کرد:
1 – کندل صعودی (bullish)
2- کندل نزولی (bearish)
کندل صعودی (bullish)
از نظر شکل کندل:
1 – قیمت آخرین معامله بزرگتر از قیمت اولین معامله میباشد.
2 کندلهای نزولی یا Bearish – بدنه کندل تو خالی میباشد.
نکته:در برخی موارد از دیگر رنگ ها نیز در رسم کندل های صعودی استفاده میشود(آبی و سبز و…)
از نظر روانشناسی کندل:
1 – جو خرید حاکم میباشد.
2 – خریدار کنترل بازار را به دست گرفته است.
کندل نزولی (bearish)
از نظر شکل کندل:
1 – قیمت آخرین معامله کوچکتر از قیمت اولین معامله میباشد.
2 – بدنه کندل تو پر میباشد.
نکته:در برخی موارد از دیگر رنگ ها نیز در رسم کندل های نزولی استفاده میشود (قرمز و مشکی و…)
از منظر روانشناسی کندل:
1 – جو فروش حاکم میباشد.
2 – فروشنده کنترل بازار را به دست گرفته است.
معرفی ساختار کندل ها:
سایه و بدنه (Shadow & Body):
سایه یا شادو یکی دیگر از اعضای مهم کندل ها میباشند که در تفسیر روانشناسی بازار اهمیت بسزایی دارند.
نکته :معمولا سایه های بلند به وضعیت هیجانی بازار اشاره میکنند.
بدنه یا بادی به فاصله بین شروع و پایان معاملات میپردازد، که در روانشناسی بازار باید به آن توجه بسیاری داشت.
نکته :همانند سایه ها، بدنه کندل نیز از جمله اعضایی است که در روانشناسی تاثیر گذار است(با توجه به وضعیت بدنه و سایه شمع ها میتوان هر شمع را تفسیر کرد).
کندل استیک یا شمعدان چیست؟ 5 الگوی مهم
کندل استیک نوعی ابزار تصویری برای ثبت قیمت ها است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود.
این نماد دارای یک بازه زمانی(تایم فریم) است.
این نماد به ما نشان میدهد که ابتدای بازه زمانی قیمت چه بوده است در انتهای بازه زمانی قیمت چقدر بوده است، بالاترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده و پایننترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده است.
بخش پهن شمعدان “بدنه” نامیده می شود و به سرمایه گذاران می گوید که آیادر آن بازه زمانی قیمت پایانی بالاتر یا کمتر از قیمت افتتاحیه بوده است (مشکی/قرمز اگر سهام پایین تر بسته شود، سفید/سبز اگر سهام بالاتر بسته شود).کندلهای نزولی یا Bearish
مفاهیم کلیدی
نمودارهای کندل استیک قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک دوره خاص نشان می دهد.
استفده از شمعدانها در میان تجار و بازرگانان برنج ژاپنی برای ردیابی قیمتهای بازار و حرکت روزانه صدها سال قبل از رایج شدن در ایالات متحده صورت می گرفت.
معامله گرانی که به دنبال الگوهای نمودار هستند می توانند از کندل استیک استفاده کنند.
تاریخچه
نمودار شمعی حدود 300 سال پیش در ژاپن توسعه یافت، زیرا معامله گران متوجه الگوهای قیمتی خاصی شدند و شروع به استفاده از آنها برای پیش بینی تغییرات قیمت در بازار برنج کردند.
معامله گران درگیر در این بازار متوجه شدند که الگوهای خاصی در حرکت قیمت اغلب قبل از حرکت در قیمت برنج است.
آنها شروع به جستجو و مطالعه این الگوها و استفاده از آنها در تعیین کردند آیا برای گرفتن مواضع. در حالی که تکنیک های کندل استیک برای صدها سال در ژاپن استفاده می شود، آنها ابزار نسبتا جدیدی برای تجارت سهام در غرب هستند.
در طول دهه 1990 پس از انتشار چندین کتاب در این زمینه، به ویژه کتاب فراتر از شمعدانهای استیو نیلسون: تکنیکهای نمودار جدید ژاپنی آشکار شد و با نمودارهای شمعدانی ژاپنی استراتژیهایی برای سود، محبوبیت یافتند.
توصیف کندل استیک
سایه های شمعدان یا به اصطلاح فیتیله شمع دامنه نوسانان قیمت را در بازه زمانی نشان می دهد.
بدنه شمع یا شمعدان قیمت باز و بسته شدن قیمت را نشان می دهد.
شکل شمعدان بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن روز متفاوت است.
کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذار بر قیمت دارایی ها هستند و توسط تحلیلگران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شوند.
نمودار شمعی بر اساس تکنیکی است که در سده 1700 در ژاپن برای ردیابی قیمت برنج توسعه یافت.
کندل استیک ها تکنیک مناسبی برای معامله هر دارایی مالی نقدی مانند سهام، ارز و آتی هستند.
کندل استیک ها به ما چه می گویند؟
شمعدان های بلند سفید/سبز نشان می دهد که فشار خرید قوی وجود دارد.
همچنین نشان می دهد که روند قیمت ها صعودی است.
با این حال، آنها را باید در چارچوب ساختار بازار نگاه کرد و نه به صورت جداگانه.
به عنوان مثال، یک شمع سفید بلند احتمالاً اگر در سطح حمایت قیمت اصلی شکل بگیرد، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
شمعدان بلند مشکی/قرمز نشان می دهد که فشار فروش قابل توجهی وجود دارد.
این نشان می دهد که قیمت نزولی است.
الگوهای کندلی
چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل استیک است که زمانی اتفاق میافتد که یک ادارایی به میزان قابلتوجهی پایینتر از باز شدن آن معامله میشود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت باز شدن بسته میشود.
این الگو یک شمعدان چکشی شکل را تشکیل می دهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدن واقعی است.
بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است، در حالی که سایه قیمت های بالا و پایین را برای دوره نشان می دهد.
چکش ها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف هستند، همراه با افزایش قیمت برای نشان دادن یک حرکت معکوس بالقوه در جهت قیمت.
همه اینها در طول یک دوره اتفاق می افتد، جایی که قیمت پس از افتتاح کاهش می یابد، اما پس از آن دوباره تا نزدیک به قیمت افتتاحیه بسته شود.
چکش ها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند شمع در حال کاهش قبل از آنها باشند.
کندل نزولی شمعی است که کمتر از بسته شدن شمع قبل از خود بسته شود.
چکش باید شبیه “T” باشد.
این نشان دهنده پتانسیل یک شمع چکشی است.
شمعدان چکشی تا زمانی که تایید نشود نشان دهنده برگشت قیمت به سمت بالا نیست.
اگر شمع بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش بسته شود، تایید اتفاق میافتد.
در حالت ایده آل، این شمع تایید خرید قوی را نشان می دهد.
برای کسانی که در موقعیتهای لانگ جدید قرار میگیرند، میتوان استاپ لاس را زیر پایین سایه چکش قرار داد.
چکش ها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمی شوند، حتی با تأیید.
معامله گران معمولاً از تحلیل قیمت یا روند یا شاخص های فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استیک استفاده می کنند.
چکش ها در تمام تایم فریم ها از جمله نمودارهای یک دقیقه ای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ می دهند.
مرد حلق آویز
مرد آویزان نوعی الگوی شمعدانی است. کندل ها قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک بازه زمانی خاص نشان می دهند. کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر قیمت اوراق بهادار هستند و توسط برخی از معامله گران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شود.
اصطلاح “مرد آویزان” به شکل شمع و آنچه که ظاهر این الگو استنباط می کند، اشاره دارد.
مرد آویزان نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی است.
در حالی که فروش یک دارایی صرفاً بر اساس الگوی مرد معلق یک پیشنهاد مخاطره آمیز است، بسیاری بر این باورند که این یک شواهد کلیدی است که احساسات بازار شروع به تغییر کرده است.
قدرت در روند صعودی دیگر وجود ندارد.
چگونه مرد آویزان شکل می گیرد؟
- دارایی در یک روند صعودی بوده است.
- شمع دارای بدنه واقعی کوچک (فاصله بین باز و بسته) و سایه پایینی بلند است.
- در برخی موارد سایه بالایی وجود ندارد.
با توجه به این دو معیار، وقتی یک مرد آویزان در یک روند صعودی شکل می گیرد، نشان می دهد که خریداران قدرت خود را از دست داده اند.
در حالی که تقاضا باعث افزایش قیمت سهام شده است، فروش قابل توجهی در این روز رخ داد.
در حالی که خریداران توانستند قیمت را به نزدیکی باز برگردانند، فروش اولیه نشان می دهد که تعداد فزاینده ای از سرمایه گذاران فکر می کنند قیمت به اوج خود رسیده است.
برای کسانی که به معاملات کندل استیک معتقد هستند، این الگو فرصتی را برای فروش موقعیت های خرید موجود یا حتی کوتاهی در انتظار کاهش قیمت فراهم می کند.
مرد حلق آویز شده با یک “جسم” کوچک در بالای یک سایه بلند پایین مشخص می شود. سایه زیر باید حداقل دو برابر طول بدن باشد.
با مشاهده چنین الگوی، در نظر بگیرید که یک معامله کوتاه در نزدیکی پایان روز پس از مرد حلق آویز شده آغاز کنید.
یک استراتژی تهاجمی تر این است که معامله را نزدیک به قیمت بسته شدن مرد حلق آویز یا نزدیک به باز شدن شمع بعدی انجام دهید.
یک دستور حد ضرر را بالای شمع مرد آویزان قرار دهید.
الگوهای معاملاتی شمعدانی دو دوره ای
الگوی کندل استیک فراگیر نزولی
الگوی فراگیر نزولی یک الگوی نمودار فنی است که نشان دهنده قیمت های پایین تر در آینده است.
این الگو شامل یک شمعدان رو به بالا (سفید یا سبز) و به دنبال آن یک شمعدان بزرگ رو به پایین (سیاه یا قرمز) است که شمع کوچکتر را تحت الشعاع قرار می دهد یا “بلع” می کند. این الگو می تواند مهم باشد زیرا نشان می دهد که فروشندگان از خریداران سبقت گرفته اند و قیمت را به شدت پایین می آورند (شمع پایین) تا اینکه خریداران بتوانند آن را بالا ببرند (شمع بالا).
الگوی فراگیر نزولی به شما چه می گوید؟
یک الگوی فراگیر نزولی در پایان برخی از حرکت های صعودی قیمت مشاهده می شود.
مشخص شده است که اولین شمع حرکت رو به بالا توسط یک شمع دوم بزرگتر سبقت گرفته یا غرق می شود که نشان دهنده تغییر به سمت قیمت های پایین تر است.
زمانی که قیمت باز شمع فروگیر بسیار بالاتر از بسته شدن شمع اول باشد و زمانی که بسته شدن شمع فروگیر بسیار پایین تر از باز شدن شمع اول باشد، این الگو قابلیت اطمینان بیشتری دارد.
یک شمع پایین بسیار بزرگتر نسبت به زمانی که شمع پایین فقط کمی بزرگتر از شمع بالا باشد، قدرت بیشتری نشان می دهد.
این الگو همچنین زمانی قابل اعتمادتر است که یک حرکت صعودی را دنبال کند.
اگر عمل قیمت متلاطم یا متغیر باشد، بسیاری از الگوهای فراگیر رخ خواهند داد، اما بعید است که منجر به حرکت قیمت عمده شوند، زیرا روند کلی قیمت متلاطم یا متغیر است.
قبل از اقدام بر روی الگو، معامله گران معمولا منتظر می مانند تا شمع دوم بسته شود و سپس روی شمع زیر اقدام می کنند.
اقدامات شامل فروش یک موقعیت خرید به محض وقوع یک الگوی نزولی یا ورود بالقوه به یک موقعیت فروش است.
الگوی فراگیر صعودی
الگوی فراگیر صعودی یک الگوی معکوس دو شمعی است.
شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدن واقعی شمع اول را کاملاً «بلع» میکند.
این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع قرمز یا تیره و به دنبال آن یک شمع سبز توخالی بزرگتر است.
در روز دوم الگوی، قیمت پایینتر از پایینترین حد قبلی باز میشود، با این حال فشار خرید، قیمت را به سطح بالاتری نسبت به بالاترین قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود.
یک الگوی فراگیر صعودی نباید صرفاً به عنوان یک شمعدان سفید یا سبز که نشان دهنده حرکت رو به بالا قیمت است و به دنبال یک کندل سیاه که نشان دهنده حرکت رو به پایین قیمت است تفسیر شود.
از آنجایی که کندل کمتر از بسته شدن آن در روز اول باز می شود و هم بالاتر از باز شدن در روز اول بسته می شود، شمعدان سفید یا سبز در الگوی افزایشی صعودی نشان دهنده روزی است که در آن خرس ها قیمت را در صبح کنترل کردند ولی گاوها قاطعانه توانستند کنترل را بدست بیاورند.
شمعدان سفید یا سبز با الگوی فراگیر صعودی معمولاً دارای یک فیتیله بالایی کوچک است. این بدان معناست که نشان میدهد دوره به پایان رسید در حالی که قیمت همچنان در حال افزایش بود.
فقدان فتیله بالایی باعث میشود که روز بعد شمعدان سفید یا سبز دیگری تولید شود که بالاتر از بسته شدن الگوی فراگیر صعودی بسته میشود، اگرچه ممکن است دوره بعد پس از باز شدن در دهانه، یک شمعدان قرمز یا سیاه تولید شود.
الگوهای معاملاتی شمعدانی سه روزه
ستاره صبح
الگوی ستاره صبح یک الگوی سه میله ای است که پایان یا معکوس شدن یک روند نزولی را نشان می دهد. نوار اول یک بدنه سیاه(قرمز) بلند است که نشان دهنده ادامه روند نزولی است.
نوار دوم دارای بدنه کوچکی است که می تواند سیاه (قرمز)یا سفید(سبز) باشد و شکاف کمتری دارد.
نوار سوم الگوی بدنه سبز یا سفیدی را نشان می دهد که به خوبی در ناحیه بدنه قرمز یا سیاه روز اول بسته می شود.
الگوهای ستاره صبح را می توان به عنوان یک نشانه بصری برای شروع یک روند معکوس از نزولی به صعودی استفاده کرد، اما زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که سایر شاخص های فنی همانطور که قبلا ذکر شد، از آنها حمایت کنند.
به طور کلی، یک معامله گر می خواهد شاهد افزایش حجم در طول سه جلسه تشکیل الگو باشد و در روز سوم بیشترین حجم را مشاهده کند.
حجم بالا در روز سوم اغلب به عنوان تأیید الگو (و یک روند صعودی بعدی) بدون توجه به سایر شاخص ها در نظر گرفته می شود.
همانطور که ستاره صبح در جلسه سوم شکل می گیرد و تا زمانی که نشانه هایی دیگر دال بر تغییر روند وجود داشته باشد، روند صعودی را طی می کند.
الگوی پرچم صعودی (Bull Flag) و الگوی پرچم نزولی (Bear Flag)؛ آموزش کامل
الگوی پرچم صعودی و نزولی، الگوهای قیمتی پرطرفداری هستند که در تحلیل تکنیکال به کار میروند و معاملهگران اغلب برای تشخیص تداوم روند از آنها استفاده میکنند. در این مقاله به بررسی نحوه انجام معاملات با استفاده از این الگوها پرداختهایم.
الگوی پرچم صعودی و نزولی چیست؟
پرچمهای صعودی و نزولی الگوهای قیمتی هستند که در چهارچوبهای زمانی مختلف در بازارهای مالی دیده میشوند. در تحلیل تکنیکال این الگوها را الگوهای تداوم روند در نظر میگیرند، چراکه معمولاً پس از ظاهر شدن این الگوها روندی که قبل از آن بر بازار حاکم بود، ادامه مییابد.
در این مقاله، نحوه تشخیص این الگوها، استفاده از آنها برای معاملات و یافتن ورودی و خروجی موقعیت معاملاتی از طریق جهشها، اهداف قیمتی متناسب، سطوح شکست و تأیید حجم معاملات را بررسی خواهیم کرد.
الگوی پرچم زمانی تشخیص داده میشود که یک حرکت قدرتمند در یک جهت (صعودی یا نزولی) اتفاق میافتد و درست پس از آن یک روند معکوسِ کُند شکل میگیرد. در نمودار زیر یک پرچم صعودی نشان داده شده است.
در این نمودار، حرکت قدرتمندی که به سمت بالا شکل گرفته است «میله پرچم» و روند معکوس کوتاه به سمت پایین که پس از آن تشکیل شده، «پرچم» نامیده میشود.
تشکیل الگوی پرچم صعودی
پرچم صعودی زمانی تشکیل میشود که یک حرکت قدرتمند به سمت بالا و بلافاصله پس از آن یک تثبیت قیمت کوتاه به سمت پایین شکل گرفته باشد. چنین الگویی نشاندهنده این است که اشتیاق برای خرید در حرکت رو به بالای قیمت بیش از حرکت رو به پایین است و اشاره به این دارد که روند مثبت قیمت ارز دیجیتال یا سهام موردنظر همچنان ادامه خواهد داشت.
معاملهگران پرچم صعودی صبر میکنند تا قیمت به بالاتر از مقاومتِ ناحیه تثبیت جهش کند تا با یک موقعیت لانگ (long) یا خرید، وارد بازار شوند. نقطه جهش (breakout) جایی است که روندی که پیش از تشکیل پرچم در جریان بود، دوباره ادامه مییابد.
برای استخراج قیمت هدف از روی جهش قیمت، اغلب ارتفاع روند قبلی (ارتفاع میله پرچم) را اندازهگیری میکنند و تا فاصله متناسبی از سطح جهش امتداد میدهند.
برای مدیریت ریسک، حرکت قیمت به زیر سطح حمایت پرچم را بهعنوان نقطه حد ضرر (Stop-loss) یا سطح شکست در نظر میگیرند.
تشکیل الگوی پرچم نزولی
پرچم نزولی مثل یک پرچم صعودی وارونه است.
پرچم نزولی زمانی تشکیل میشود که یک حرکت تند به سمت پایین و بلافاصله پس از آن یک تثبیت قیمت کوتاه به سمت بالا شکل گرفته باشد. چنین الگویی نشاندهنده این است که اشتیاق برای فروش در حرکت رو به پایین قیمت بیشتر از حرکت رو به بالا است و اشاره به این دارد که روند منفی قیمت ارز دیجیتال یا سهام موردنظر همچنان ادامه خواهد یافت.
معاملهگران پرچم نزولی منتظر میمانند تا قیمت به پایینتر از حمایتِ ناحیه تثبیت سقوط کند؛ آنگاه با یک موقعیت شورت (short) یا فروش، وارد بازار میشوند. نقطه جهش (breakout) حاکی از آن است که روندی که پیش از تشکیل پرچم در جریان بود، اکنون ادامه مییابد.
برای استخراج قیمت هدف از روی جهش قیمت، اغلب ارتفاع روند قبلی (میله پرچم) را اندازهگیری میکنند و تا فاصله متناسبی از سطح جهش امتداد میدهند.
برای مدیریت ریسک، حرکت قیمت به بالای مقاومتِ ناحیه تشکیل پرچم را بهعنوان نقطه حد ضرر یا سطح شکست در نظر میگیرند.
ترید با الگوی پرچم صعودی و نزولی و الگوهای حجم معاملات
بیشتر اوقات برای اعتبارسنجی تفسیری که از تشکیل الگوهای پرچم و نتایج مفروض آنها صورت گرفته، الگوهای حجم معاملات را به همراه الگوهای پرچم استفاده میکنند.
ترید با الگوی پرچم نزولی و تأیید حجم معاملات
وقتی یک پرچم نزولی تشکیل میشود، معاملهگران انتظار دارند حجم معاملاتی بالا یا فزایندهای را در قسمت میله پرچم (روند پیش از پرچم) ببینند. وقتی حجم معاملاتی بالاتر از معمول با روند نزولی (میله پرچم) همراه میشود، معنایش این است که اشتیاق برای فروش آن ارز دیجیتال یا سهام افزایش یافته است.
پرچم که نشاندهنده تثبیت و برگشت کُند از روند نزولی است، باید هنگام شکلگیری با حجم پایین یا کاهنده معاملات همراه شود. این نشان میدهد که اشتیاق کمتری برای خرید هنگام حرکت قیمت در جهت معکوس وجود دارد.
هرگاه در حین حرکت قیمت به سمت پایین حجم معاملات افزایش یابد و در حین حرکت آن به سمت بالا از حجم معاملات کاسته شود، نشاندهنده این است که مومنتوم کلی آن بازار منفی است. این حالت، فرضیه تداوم روند نزولی قبلی را تقویت میکند.
نمودار بالا، سطوح بالا و فزایندهای را از حجم معاملات در روند نزولی نشان میدهد که حاکی از قوی بودن مومنتوم به نفع فروشندگان است. این در حالی است که نمودار پایین سطوح پایین و کاهندهای را از حجم معاملات در پرچم تثبیت نشان میدهد که گویای نبود علاقه به حرکت تدریجی قیمت به سمت بالا است.
این دو نمودار در کنار هم الگوهای حجم معاملاتی مطلوبی را نشان میدهند که معاملهگران برای تشخیص شکلگیری پرچم نزولی به دنبال آن هستند. چنین ترکیبی حاکی از تداوم ضعف در قیمت است.
ترید با الگوی پرچم صعودی و تأیید حجم معاملات
وقتی یک پرچم صعودی تشکیل میشود، معاملهگران انتظار دارند حجم معاملاتی بالا یا فزایندهای را در قسمت میله پرچم (روند پیش از پرچم) ببینند. همراهی حجم معاملاتی بالاتر از معمول با روند صعودی (میله پرچم) حاکی از افزایش اشتیاق برای خرید آن ارز دیجیتال یا سهام است.
پرچم که نشاندهنده تثبیت و برگشت کُند از روند صعودی است، باید هنگام شکلگیری با حجم پایین یا کاهنده معاملات همراه شود. این نشان میدهد که هنگام حرکت قیمت در جهت معکوس اشتیاق کمتری برای خرید وجود دارد.
وقتی هنگام حرکت قیمت به سمت بالا، حجم معاملات بالا برود و هنگام حرکت قیمت به سمت پایین حجم پایین بیاید، میتوان گفت که مومنتوم کلی آن بازار مثبت است. این حالت فرضیه تداوم روند صعودی قبلی را تقویت میکند.
نمودار بالا، سطوح بالا و فزایندهای را از حجم معاملات در روند صعودی نشان میدهد کندلهای نزولی یا Bearish که حاکی از قوی بودن مومنتوم به نفع خریداران است. این در حالی است که نمودار پایین سطوح پایین و کاهندهای را از حجم معاملات در پرچم تثبیت نشان میدهد که نشانه نبود علاقه به حرکت تدریجی قیمت به سمت پایین است.
این دو نمودار در کنار هم الگوهای حجم معاملاتی مطلوبی را نشان میدهند که معاملهگران برای تشخیص شکلگیری پرچم صعودی از آن استفاده میکنند. چنین ترکیبی نشاندهنده تداوم افزایش قیمت است.
جهش با حجم معاملات بالا
معاملهگرانِ الگوهای پرچم صعودی و نزولی امیدوار هستند که ببینند نقطه جهش، با میله نشاندهنده حجم بالای معاملات همراه میشود. میله مرتفع حجم معاملات اگر با جهش همراه شود، نشاندهنده نیرویی قدرتمند در جهتی است که قیمت را از ناحیه تثبیت خارج کرده و روند قبلی را از سر میگیرد. جهش بالای حجم معاملات حاکی از آن است که جهتی که جهش قیمت در راستای آن رخ داده، به احتمال زیاد تداوم خواهد یافت.
نمودار بالا، یک جهش به سمت بالا را در یک الگوی پرچم صعودی نشان میدهد که با میله بلند حجم معاملات همراه شده است. حجم بالای معاملات، تأییدکننده جهش است و نشان میدهد که حرکت صعودی معتبر است و پایدار خواهد بود. در مورد روند نزولی هم همین اصول و تفاسیر صادق است؛ یعنی حجم بالای معاملات به همراه جهش نزولی از ناحیه تثبیت پرچم نزولی به اعتبار و پایداری حرکت به سمت پایین اشاره دارد.
دیدگاه شما