مثال‌هایی از برگشت‌روند


معامله‌گران برای تعیین نقاط ورود و خروج معاملات از سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

تعیین زمان ورود و خروج با شاخص NUPL

NUPL مخفف عبارت Net Unrealized Profit/Loss به معنای سود و زیان خالص تحقق نیافته است. این شاخص برای اولین بار در فوریه ۲۰۱۹ ایجاد شد. همانگونه که از نام آن پیداست از این شاخص به منظور تعیین کل سود یا کل زیان حاصل از تغییرات یک کوین خاص مورد استفاده قرار می گیرد. برای دستیابی به این هدف، این شاخص از تفاوت ارزش کوین ها در زمان حال و آخرین تغییرات ارزش کوین های در گردش استفاده میکند. به زبان ساده، به کمک این اندیکاتور سرمایه گذاران می توانند وضعیت سود و زیان دارایی خود را روی نمودار مشاهده کنند. به این ترتیب می توانند نقاط مناسب احتمالی برای سیو سود یا شکست مقاومت را پیش بینی کنند.

در نمودار NUPL مقدار منفی نشان می دهد که سرمایه گذاران در زیان هستند، در حالی که مقدار مثبت نشان می دهد که آنها در سود هستند. برای مثال به مقدار های نمونه NUPL برای BTC نگاه می کنیم. موارد بالای 0.75 سطوحی را نشان می دهند که قیمت کوین نسبتا نزدیک به قیمت سقف بازار است. برعکس، مقدارهای زیر 0.25 سطوحی را نشان می دهند که قیمت کوین در نزدیکی قیمت کف بازار است.

مثالی ساده از تحلیل ان یو پی ال روی بیت کوین

NUPL با تجزیه و تحلیل داده های درون شبکه عمل می کند. در این مقاله درباره این شاخص و نحوه عملکرد و تحلیل داده های آن توضیح می دهیم. در نهایت به بررسی وضعیت دو ارز محبوب بیت کوین و اتریوم با این شاخص خواهیم پرداخت.

تحلیل داده های شاخص NUPL

همانطور که پیش از این گفته شد، میتوان NUPL را از تفاوت بین مقدار نسبی سود تحقق نیافته و زیان تحقق نیافته محاسبه نمود. همچنین شاخص NUPL را می توانید به کمک فرمول نمایش داده شده در تصویر زیر به دست آورید:

فرمول محاسبه ان یو پی ال

در تحلیل شاخص NUPL به مثبت و منفی بودن مقادیر به دست آمده اهمیت داده می شود.

  • مقادیر بیشتر از صفر (مثبت): مثبت بودن مقادیر به دست آمده از فرمول نشان می دهد تعداد کوین ها یا سرمایه گذارانی که به سود رسیده اند، از سرمایه گذارانی که متضرر شده اند بیشتر است. برای رسیدن به این هدف لازم است مقدار Market cap از مقدار Realized cap بزرگتر باشد. این امر نشان می دهد قیمتی که کوین با آن در بازار معامله می شود بیشتر از مقدار پیش بینی شده در شبکه بوده است. مانند آنچه در مثال بالا مشاهده نمودید، زمانی که مقدار NUPL برابر با 0.75 شود، در واقع به این معنی است که Market Cap چهار برابر Realized Cap شده است. می توانید این عدد را با استفاده از فرمول نشان داده شده در تصویر بالا محاسبه نمایید. بدیهی است در صورتی که عمده کوین هایی که با تغییر قیمت همراه بوده اند در سود باشند، اختلاف زیاد بین دو قیمت می تواند موجب ایجاد فشار فروش در بازار شود.
  • مقادیر کمتر از صفر (منفی): منفی بودن مقادیر به دست آمده از فرمول نشان می دهد تعداد کوین ها یا سرمایه گذارانی که متضرر شده اند، از سرمایه گذارانی که به سود رسیده اند بیشتر است. این امر زمانی رخ می دهد که مقدار Realized cap از مقدار Market cap بزرگتر باشد. این امر نشان می دهد قیمتی که کوین با آن در بازار معامله می شود کمتر از مقدار پیش بینی شده در شبکه بوده است. مانند آنچه در مثال بالا مشاهده نمودید، زمانی که مقدار NUPL برابر با 0.5-شود، در واقع به این معنی است که Market Cap به اندازه نصف Realized Cap شده است. می توانید این عدد را با استفاده از فرمول نشان داده شده در تصویر بالا محاسبه نمایید. بدیهی است در صورتی که عمده کوین هایی که با تغییر قیمت همراه بوده اند در زیان باشند، اختلاف زیاد بین دو قیمت می تواند موجب ایجاد انگیزه خرید در بازار شود.

تحلیل ان یو پی ال و افزایش بازدهی

خرید و فروش در کف و سقف بازار به کمک شاخص NUPL

همانطور که در توضیح مثال اول اشاره کردیم، قیمت بازار هر سکه مانند بیت کوین با NUPL 0.75 یا بالاتر، نزدیک به قیمت سقف بازار است. زمانی که مقدار به دست آمده برای NUPL بالاتر از 50.7 باشد، به شکلی کاملا طبیعی سرمایه گذاران تصمیمات محتاطانه ای را نسبت به معاملات بازار اتخاذ خواهند کرد. از طرف دیگر قیمت بازار هر سکه با NUPL -0.2 یا کمتر، نزدیک به قیمت کف بازار است. این نقطه می تواند انگیزه سرمایه گذاران برای ورود به بازار را افزایش داده و به مثابه یک فرصت خرید پرسود در نظر گرفته شود.

تحلیل چرخه بازار برای بیت کوین

جالب ترین رابطه NUPL با چرخه های قبلی بازار بیت کوین در طی اصلاحات 2018 ظاهر شد. به ویژه، این ارتباط به دلیل مقادیر بالا و پایین عدد 0.5 به وجود آمد.

در طول دوره رشد ارزهای دیجیتال در سال های 2015-2018، NUPL از مرز 0.5 ( که در تصویر با دایره سیاه نشان داده شده است ) عبور کرد و تا زمانی که اصلاح قیمت در ابتدای سال 2018 رخ داد نیز، بالای خط باقی ماند. شروع دوره اصلاح قیمت ( که در تصویر با دایره قرمز نشان داده شده است ) با افت این مقدار به زیر مقدار 0.5 همراه شد.

نمودار مثال دوم از تحلیل ان یو پی ال روی بیت کوین

در چرخه بازار فعلی، NUPL برای اولین بار در اکتبر 2020 از بالای 50 ( که در تصویر با دایره سیاه نشان داده شده است ) عبور کرد. این عبور قبل از تغییرات افزایشی قیمت به سمت قیمت بالای 69000 دلار در اواخر سال 2021 بود.

از آن زمان، مقادیر نمودار NUPL با مقادیر بین سال های 2015-2018 متفاوت بوده است. مقادیر NUPL در ژوئیه 2021 از زیر و بالای خط 0.5 ( که در تصویر با دایره قرمز نشان داده شده است ) گذشت و در ژانویه 2022 به زیر 0.5 رسید.

نمودار مثال دوم از تحلیل ان یو پی ال روی بیت کوین

چرخه بازار 2011-2014

اگرچه کاملا با هم یکسان نیستند، اما شباهت هایی بین مقادیر NUPL فعلی و مقادیر مشاهده شده در سال‌های 2012 و 2013 وجود دارد.

در آگوست 2012، NUPL برای مدت کوتاهی به بالای 0.5 حرکت کرد و سپس دوباره به پایین ( که در تصویر با دایره سیاه نشان داده شده است ) سقوط کرد. با این حال، به جای آغاز یک اصلاح قیمت، قیمت افزایش یافت و به بالاترین حد خود رسید.

به دنبال این اتفاق، شاخص NUPL قبل از بازیابی خط ( که در تصویر با دایره قرمز نشان داده شده است ) یک بار دیگر به زیر 0.5 سقوط کرد. این امر منجر به یک رکورد تاریخی دیگر شد. در نهایت، سومین سقوط به زیر 0.5 نمونه تعیین کننده ای بود که تأیید کرد روند اصلاح قیمت شروع شده است. این مسئله بعداً با کاهش مقدار شاخص به زیر 0.25 ( که در تصویر با دایره آبی نشان داده شده است ) تأیید شد.

نمودار مثال دوم از تحلیل ان یو پی ال روی بیت کوین

بنابراین، تا زمانی که عدد به دست آمده برای NUPL بالای 0.25 باشد، احتمال برگشت روند صعودی وجود دارد. با این حال، کاهش مقدار عدد شاخص به زیر 0.25 تنها تأیید کننده این است که یک اصلاح روند واقعی آغاز شده است.

تحلیل چرخه بازار برای اتریوم

بالاترین NUPL سالانه برای اتریوم 0.77 بوده است که در ژانویه سال 2021 به آن رسیده است. برخلاف بیت کوین، این مقدار توانست از خط 0.75 عبور کند، حتی اگر از بالاترین سطح تاریخ پایین بیاید.

مشابه بیت کوین، روند صعودی بازار در سال 2017 برای ETH تقریباً تا یک سال پس از عبور NUPL از 50 ادامه یافت. با این حال، در مورد ETH، عبور NUPL از 50 ( که در تصویر با دایره سیاه نشان داده شده است ) پایان روند صعودی را در سال 2017 نشان داد.

پس از اینکه NUPL برای اولین بار در نوامبر 2020 از 0.5 عبور کرد، روند صعودی بازار کمی کمتر از یک سال ادامه داشت. بنابراین، طبق رویدادهای گذشته، عبور از 0.50 می تواند به معنای پایان روند صعودی بازار باشد.

مثالی ساده از تحلیل ان یو پی ال روی اتریوم

کلام آخر

شاخص NUPL یکی از اندیکاتورهای مفید و موثر در تعیین نقاط خرید و فروش پرسود محسوب می شود. با این حال تصمیم به معامله تنها با استناد به یک شاخص ریسک سرمایه گذاری شما را افزایش خواهد داد. بهتر است برای برخورداری از یک سرمایه گذاری با ریسک کم و بازدهی بالا، از این شاخص در کنار شاخص ها و تحلیل های دیگر استفاده کنید.

اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی چیست؟ استفاده از فیبوناچی در بازار ارزهای دیجیتال!

ابزار‌های زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که تریدر‌ها برای پیش‌بینی قیمت آینده مورد استفاده قرار می‌دهند. این ابزار‌ها ممکن است چارچوب‌هایی تحلیلی مانند امواج الیوت (Elliott Waves) و یا اندیکاتور‌هایی مانند میانگین متحرک باشند. فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) نیز اندیکاتور محبوب دیگری است که در بازار‌های بورس، فارکس (Forex) و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرد. فیبوناچی اصلاحی بر اساس توالی اعداد است که دانشمندی به لئوناردو نام فیبوناچی در حدود ۷۰۰ سال قبل آن را کشف کرده است. در این مقاله به توضیحاتی در مورد نحوه استفاده مثال‌هایی از برگشت‌روند از این ابزار مهم پرداخته می‌شود. این مقاله برای کسانی مفید خواهد بود که با مفاهیم پایه‌ای ترید و تحلیل تکنیکال آشنایی نسبی دارند.

سطح فیبوناچی اصلاحی چیست؟

فیبوناچی اصلاحی ابزاری است که توسط تحلیلگران تکنیکال و تریدر‌ها برای پیدا کردن نواحی مقاومت و حمایت در یک نمودار مورد استفاده قرار می‌گیرد. از نسبت‌های فیبوناچی به صورت درصدی استفاده می‌شود؛ ابزار فیبوناچی اصلاحی برگرفته از یک رشته از اعداد است که توسط ریاضیدانی به نام فیبوناچی در قرن سیزدم میلادی کشف شده است.

ارتباطات ریاضی خاصی که بین اعداد در این توالی وجود دارد، نسبت‌هایی را ایجاد می‌کند که می‌توان بر روی نمودار مورد استفاده قرار داد. این نسبت‌ها به صورت زیر هستند:

اگرچه ۵۰ ٪ از جمله نسبت‌های فیبوناچی نیست، اما بسیاری از تریدر‌ها آن را به عنوان یک نقطه میانی لحاظ می‌کنند. از فیبوناچی اصلاحی که در خارج از محدوده ۰ تا ۱۰۰ مورد استفاده قرار می‌گیرند، می‌توان به ۱۶۱.۸ درصد، ۲۶۱.۸ درصد و ۴۲۳.۶ درصد اشاره کرد.

این نسبت‌ها بر روی نمودار ممکن است با سطوح برجسته‌ای در بازار همبستگی داشته باشند. معمولا تحلیلگران از فیبوناچی اصلاحی برای پیدا کردن نقاط حساسی مانند نقاط ورود و خروج و یا مقاومت و حمایت استفاده می‌کنند.

این اندیکاتور بسیار مفید است؛ زیرا می‌توان آن را بین هر دو نقطه دلخواه قیمت (نظیر بیش‌ترین و کم‌ترین قیمت) ترسیم کرد و سپس این اندیکاتور تکنیکال، این سطوح را در بین دو نقطه مورد نظر ایجاد خواهد کرد.

اگر قیمت ۱۰ دلار افزایش و سپس ۲.۳۶ دلار کاهش یابد، ۲۳.۶ درصد اصلاح شده است که رقم سطح فیبوناچی اصلاحی نیز هست. اعداد فیبوناچی در همه جای زندگی وجود دارد، در نتیجه بسیاری از معامله‌گران معتقدند که این اعداد در بازارهای مالی نیز کاربرد دارند.

چگونه فیبوناچی اصلاحی را محاسبه کنیم؟

لازم نیست که این درصد‌ها را در هر ابزار سطوح فیوناچی به صورت دستی محاسبه کنید، زیرا این درصد‌ها یکسان هستند. اما برای درک این درصد‌ها لازم است که با اعداد فیبوناچی آشنا شوید.

اعداد فیبوناچی به این صورت ایجاد می‌شوند که با ۰ و ۱ شروع می‌کنیم و در یک توالی عدد بعدی جمع دو عدد قبلی خود است. به این ترتیب با ۰ و ۱ که شروع می‌کنیم، عدد بعدی ۱ می‌شود که جمع ۰ و ۱ است. عدد بعد از آن ۲ می‌شود که جمع ۱ و ۱ است و این توالی به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند:

نحوه محاسبه اعداد فیبوناچی: ۰+۱=۱، ۱+۱=۲، ۲+۱=۳، ۳+۲=۵، ۵+۳=۸، ۸+۵=۱۳، ۱۳+۸= ۲۱، ۲۱+۱۳ = ۳۴ و…

سطوح مورد استفاده در ابزار فیبوناچی اصلاحی همگی از این اعداد نشات می‌گیرند. به جز چند عدد ابتدایی این توالی، در مورد اعداد بعدی همواره این ارتباط وجود دارد که اگر عدد قبلی را بر عدد بعدی تقسیم کنیم، چیزی در حدود ۰.۶۱۸ به دست خواهد آمد و اگر هر عدد را بر عدد بعد از عدد بعدی خود تقسیم کنیم، چیزی در حدود ۰.۳۸۲ بدست خواهد آمد. همه نسبت‌ها (به جز ۵۰٪) در ابزار فیبوناچی اصلاحی بر اساس محاسباتی بر مبنای این روش به دست آمده‌اند.

سطوح فیبوناچی اصلاحی کاملا از این رشته اعداد به دست می‌آید. به غیر از چند عدد اول، با ادامه یافتن این توالی، اگر یک عدد را بر عدد بعدی تقسیم کنید، پاسخ ۰.۶۱۸ یا ۶۱.۸ درصد است. اگر عددی را بر عدد دوم بعد از خود تقسیم کنید جواب برابر با ۰.۳۸۲ یا ۳۸.۲ درصد است. تمام این نسبت‌ها به جز ۵۰ درصد، بر اساس محاسبات ریاضیاتی موجود در این رشته اعداد است.

نکته جالب این است که نسبت طلایی ۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸ در تابلوی گل‌های آفتابگردان اثر ونگوگ، شکل گیری کهکشان، صدف‌ها، آثار باستانی و معماری نیز وجود دارد.

نکات مهم درباره اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی

  • این اندیکاتور، هر دو نقطه‌ای که مورد نظر معامله‌گر باشد و معمولا بیش‌ترین و کم‌ترین قیمت است را به یکدیگر متصل می‌کند.
  • پس از ترسیم فیبوناچی اصلاحی در نمودار، سطوح ثابت می‌شوند و تغییر نخواهند کرد. درصدهای ارائه شده، مناطقی هستند که ممکن است قیمت ثابت بماند یا اصلاح شود.
  • صرفا نباید به این سطوح متکی بود. برای مثال، این خطرناک است که فرض کنیم قیمت پس از رسیدن به سطح فیبوناچی مشخص، اصلاح خواهد شد. ممکن است اینطور باشد، اما لزوما بدین صورت نیست.
  • بیش‌ترین استفاده از سطوح فیبوناچی اصلاحی برای ارائه مناطق علاقه بالقوه است. اگر معامله‌گری در صدد خرید باشد، قبل از آن به ثابت ماندن قیمت در سطح فیبوناچی و سپس اصلاح آن دقت می‌کند.
  • بیش‌ترین درصدهای مورد استفاده شامل ۲۳.۶، ۳۸.۲، ۵۰، ۶۱.۸ و ۷۸.۶ درصد هستند؛ این اعداد نشان می‌دهند که قیمت قبلی تا چه مقدار اصلاح شده است.

توالی فیبوناچی و نسبت طلایی

نسبت طلایی (۰.۶۱۸ درصد یا ۱.۶۱۸ درصد) یک نسبت ریاضی است که از اعداد فیبوناچی نشات می‌گیرد. حال این سوال پیش می‌آید که چرا این نسبت تا این حد اهمیت دارد؟

نسبت طلایی به طور حیرت انگیزی در بسیاری از پدیده‌های طبیعت وجود دارد؛ اتم‌ها، ستاره‌ها، کهکشان‌ها و حتی زنبور‌های عسل همگی مثال‌هایی از این نسبت هستند.

طراحان و مهندسان از این نسبت‌ها برای ایجاد ترکیب‌هایی مطلوب استفاده کرده‌اند. کار‌های زیادی با استفاده از این نسبت طلایی انجام شده است که از جمله آنها می‌توان به اهرام مصر و مونا لیزای مشهور داوینچی اشاره کرد. به نظر می‌رسد که این نسبت در بازار‌های مالی هم اهمیت بسیاری داشته باشد.

فرمول‌های سطوح فیبوناچی اصلاحی

خود فیبوناچی اصلاحی دارای فرمول خاصی نیست. هنگامی که این فیبوناچی بر روی نمودار اعمال می‌شود، کاربر دو نقطه را انتخاب می‌کند و سپس خطوطی با درصدهای تغییر قیمت رسم می‌شوند.

اگر قیمت از ۱۰ به ۱۵ دلار برسد و این دو سطح قیمت، نقاط مورد نظر برای ترسیم فیبوناچی اصلاحی باشند، در نتیجه سطح ۲۳.۶ درصد برابر با ۱۳.۸۲ دلار خواهد بود.

($15 – ($5 x 0.236)) = $13.82. سطح ۵۰ درصد نیز برابر با ۱۲.۵۰ دلار خواهد بود. $12.50 ($15 – ($5 x 0.5)) = $12.50.

سطوح فیبوناچی اصلاحی چه نکته‌ای را بیان می‌کنند؟

از سطوح فیبوناچی اصلاحی می‌توان برای سفارش‌های ورود، تعیین سطوح حد ضرر یا تعیین هدف‌های قیمتی استفاده کرد. برای مثال، یک تریدر ممکن است متوجه شود که بورس در روند صعودی قرار دارد. پس از افزایش قیمت با سطح ۶۱.۸ درصد اصلاح می‌شود و سپس دوباره شروع به افزایش می‌کند. از آنجایی که این جهش در سطح فیبوناچی رخ داده است، معامله‌گر تصمیم می‌گیرد که خرید انجام دهد. در نتیجه می‌تواند حد ضرر خود را در سطح ۷۸.۶ یا ۱۰۰ درصد قرار دهد.

سطوح فیبوناچی در سایر تحلیل‌های تکنیکال نیز استفاده می‌شود. برای مثال، این سطوح در انواع الگوهای هارمونیک مثل گارتلی (Gartley) و نظریه امواج الیوت نیز رایج هستند. پس از افزایش یا کاهش چشمگیر قیمت و اصلاح آن، این تحلیل‌ها متوجه می‌شوند که اصلاحیه‌ها به برگشت به سمت سطح فیبوناچی مشخصی تمایل خواهند داشت.

سطوح فیبوناچی اصلاحی ، قیمت‌های ثابتی هستند و برخلاف میانگین‌های متحرک تغییر نمی‌کنند. ماهیت ثابت سطوح قیمت، شناسایی و تعیین سریع و آسان را امکان پذیر می‌سازد. این موضوع به معامله‌گران و سرمایه گذاران امکان می‌دهد تا در خصوص رسیدن قیمت به سطحی مشخص، عاقلانه عمل کنند.

تفاوت بین سطح فیبوناچی اصلاحی و فیبوناچی انبساطی (Expansion)

اگرچه سطح فیبوناچی اصلاحی ، درصدها را بر روی کاهش قیمت اعمال می‌کند، اما فیبوناچی انبساطی، درصدها را بر روی برگشت روند به کار می‌گیرد.

برای مثال، قیمت یک سهم از ۵ به ۱۰ دلار افزایش می‌یابد و سپس به ۷.۵۰ دلار می‌رسد. تغییر قیمت از ۱۰ به ۷.۵۰ دلار یک اصلاح است. اگر قیمت مجدد افزایش یابد و به ۱۶ دلار برسد، انبساط رخ داده است.

چگونه از فیبوناچی اصلاحی استفاده کنیم؟

از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای ترسیم سطوح بین یک دامنه قیمت استفاده می‌شود. در این حالت، دو نقطه قیمتی پایین و بالا در نظر گرفته می‌شود و فیبوناچی اصلاحی بین این دو نقطه ترسیم می‌شوند. از این ابزار می‌توان برای ترسیم سطوح مهم خارج از این دامنه قیمت نیز استفاده کرد.

فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال برای تمام الگوها و امواج الیوت کاربرد دارد. مثلا شما مثال‌هایی از برگشت‌روند می‌توانید در الگوی سر و شانه، پس از باز کردن پوزیشن، می‌توانید نقطه خروج خود را با استفاده از فیبوناچی اصلاحی به راحتی پیدا کنید.

معمولا این سطوح با توجه به روند صعودی یا نزولی ترسیم می‌شوند. مثلا در یک روند صعودی، نقطه قیمت پایین برابر ۱ یا ۱۰۰ درصد در نظر گرفته می‌شود و نقطه قیمتی بالا برابر ۰ درصد در نظر گرفته خواهد شد. تریدر‌ها با استفاده از این ترسیمات می‌توانند به شناسایی سطوح مقاومت، حمایت و غیره بپردازند.

در روند نزولی پایین‌ترین نقطه قیمتی ۰ درصد و بالاترین نقطه قیمتی ۱۰۰ درصد خواهد بود. در این حالت، روند قیمت نزولی است و فیبوناچی اصلاحی از بازگشت و اصلاح حکایت دارند.

فیبوناچی اصلاحی چه اطلاعاتی به تریدر‌ها می‌دهد؟

تریدر‌ها می‌توانند با استفاده از فیبوناچی اصلاحی در مورد نقاط ورود، خروج، حد ضرر و غیره کسب کنند. نحوه مثال‌هایی از برگشت‌روند استفاده از این سطوح بستگی به استراتژی و سبک ترید دارد.

بعضی از استراتژی‌ها شامل سود بردن از دامنه بین دو سطح خاص فیبوناچی هستند. به عنوان مثال، خرید در سطح ۳۸.۲ درصد و فروش در سطح ۲۳.۶ درصد در یک روند صعودی می‌تواند استراتژی جالبی باشد.

فیبوناچی اصلاحی را اغلب با تئوری امواج الیوت ترکیب می‌کنند که این می‌تواند در پیدا کردن ارتباط بین ساختار‌های موج و نواحی احتمالی مقاومت و حمایت بسیار مفید باشد.

این ابزار نیز مانند دیگر ابزار‌های تحلیل تکنیکال باید در ترکیب با دیگر ابزار‌ها مورد استفاده قرار گیرد و نباید تنها بر این ابزار اتکا کرد. این ابزار‌های تحلیل تکنیکال را باید در ترکیب با هم و در کنار توجه به محیط بازار و عوامل بنیادین برای تحلیل مورد استفاده قرار داد.

محدودیت‌های استفاده از سطوح فیبوناچی اصلاحی

اگرچه سطوح اصلاحی، قیمت احتمالی سطوح حمایتی و مقاومتی را بیان می‌کنند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت‌ها به مقدار پیش بینی شده برسد یا در همان حالت بماند. به همین دلیل است که اغلب از سایر سیگنال‌های تایید نیز استفاده می‌شود.

بحث دیگری که در خصوص سطوح فیبوناچی اصلاحی وجود دارد، این است که تعداد آنها بسیار زیاد است و روند قیمت می‌تواند نزدیک هر کدام از آنها برگردد. مشکل این است که معامله‌گران حرفه‌ای درگیر این موضوع هستند که کدام سطح اصلاحی در اصلاح مورد تحلیل آنها مفید خواهد بود.

کلام آخر

اعداد فیبوناچی را می‌توان در همه جای طبیعت مشاهده کرد و به همین دلیل است که بسیاری از تریدر‌ها بر این باورند که از این اعداد می‌توان در حیطه امور مالی نیز استفاده کرد.

ارتباط بین قیمت، الگو‌های نمودار و اندیکاتور‌ها بر اساس قوانین علمی یا فیزیکی نیست؛ اما بسیاری از تریدر‌ها و تریدرها در بازار به این اندیکاتور‌ها توجه می‌کنند و همین امر ممکن است باعث پیش‌بینی نقاط مختلف شود. نظر شما چیست؟ ابزار‌های تحلیل تکنیکال تا چه حد در جهان بیت کوین و ارز‌های دیجیتال جواب می‌دهند؟ منتظر نظرات شما هستیم.

اوردر بلاک چیست + آموزش اندیکاتور اوردر بلاک

آموزش اندیکاتور اوردر بلاک

اندیکاتور اوردر بلاک برای MT4 اطلاعات ضروری در مورد ساختار بازار را ارائه می‌دهد. این اندیکاتور نواحی مثال‌هایی از برگشت‌روند احتمالی برگشت روند را مشخص می‌کند. در نتیجه، معامله گران فارکس می‌توانند مناطق برگشت قیمت صعودی و نزولی را شناسایی کرده و بر این اساس خرید و فروش کنند. علاوه بر این، هر زمان که سیگنال معاملاتی در دسترس باشد، این نشانگر هشدار می‌دهد.

اوردر بلاک یک ساختار بازار است که به عنوان آخرین کندل نزولی قبل از حرکت قیمت صعودی و بالعکس شناسایی می‌شود. این بلوک‌های سفارش به عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کنند که در آن معامله‌گران پیش‌بینی می‌کنند قیمت جهت خود را معکوس کند. این اندیکاتور برای معامله‌گران پیشرفته مناسب است.

با این حال، معامله‌گران تازه کار می‌توانند با تمرین و تست آن در حساب دمو مهارت کسب کنند. این اندیکاتور در تمام بازه‌های زمانی و همچنین نمودارهای قیمت روزانه، هفتگی و ماهانه به خوبی کار می‌کند.

آموزش اندیکاتور اوردر بلاک

استراتژی اوردر بلاک Order Block

در تصویر بالا نمودارEUR/USD در تایم فریم ۳۰ دقیقه مشاهده می‌کنید. همانطور که مشخص است این اندیکاتور اوردهای صعودی را با رنگ آبی و نزولی را با رنگ قرمز مشخص کرده است. علاوه بر این، نشانگر با پیام، صدا و اعلان‌های فشاری هشدار می‌دهد. اینها را می‌توان با توجه به نیازهای کاربر در تنظیمات اندیکاتور وارد کرد.

اگر قیمت وارد بلوک سفارش صعودی شود، نشان دهنده برگشت احتمالی قیمت است. بنابراین، معامله‌گران باید به دنبال نقطه ورود BUY بر اساس عمل قیمت در بلوک سفارش صعودی باشند. از آنجایی که بلوک سفارش صعودی نشان‌دهنده پشتیبانی قوی است، بهتر است که در صورت استفاده از سایر اندیکاتور‌ها آنها هم طبق استراتژی شما سیگنال خرید دهند بهترین محدوده برای حد ضرر می‌تواند پایین قسمت اوردر بلاک باشد.

به طور مشابه، اگر قیمت وارد یک بلوک سفارش نزولی شود، معامله‌گران فارکس باید موقعیت فروش را قرار دهند مثال‌هایی از برگشت‌روند و انتظار می‌رود بازار معکوس شود. بهترین ورودی در منطقه نزولی بر اساس اقدام قیمت است. توقف ضرر بالای بلوک سفارش یا نوسان قبلی بهترین نتایج را ارائه می‌دهد. با این حال، معامله‌گران باید به دنبال ثبت سود با نسبت ریسک به پاداش خوب باشند.

آموزش اوردر بلاک

اوردر بلاک در فارکس اغلب یک منطقه است و نه یک خط یا یک نقطه. بنابراین، معامله‌گران فارکس باید به اوردر بلاک نگاه کنند و در داخل منطقه واکنش مناسب نشان دهند. شکست بلوک سفارش نشان دهنده یک نقطه معکوس بالقوه روند در جهت خلاف روند است. با این حال، بلوک‌های سفارشی که در جهت روند قبلی ادامه می‌یابند، اغلب پاداش بیشتری دارند و نسبت ریسک به پاداش خوبی دارند. اوردر بلاک order block یک اندیکاتور فنی است که بر اساس فعالیت معاملاتی بانک‌های بزرگ و موسسات مالی، مناطق را ترسیم می‌کند.

این روش به طور گسترده توسط معامله‌گرانی که روندها را دنبال می‌کنند استفاده می‌شود. این اندیکاتور سعی بر آن دارد که نواحی یا زون‌هایی که توسط این معامله‌گران اوردر یا سفارش گذاری می‌شود را شناسایی کند. بازیگران بزرگ بازار سطوح با احتمال زیاد تغییر روند را انتخاب می‌کنند. بنابراین، اگر بتوانیم بلوک‌های سفارش order block را در نمودار پیدا کنیم، می‌توانیم سطوح احتمال بالا را پیدا کنیم. از این سطوح می‌توان برای ترید استفاده کرد.

انواع اوردر بلاک

  • Bullish order block
  • Bearish order block

اوردر بلاک صعودی

هنگامی که حداقل پنج کندل صعودی در یک سری پس از کندل نزولی تشکیل می‌شود، یک منطقه بلوک صعودی تشکیل می‌شود. این نواحی قبلاً در اندیکاتور اوردر بلاک برنامه ریزی شده است، بنابراین نیازی نیست که هر بار این شرایط را به صورت دستی بررسی کنید. اندیکاتور OB به طور خودکار مناطق را ترسیم می‌کند.

اوردر بلاک نزولی

هنگامی که حداقل پنج کندل نزولی در یک سری پس از کندل صعودی تشکیل می‌شود، یک بلوک نزولی در نمودار شکل می‌گیرد.

آموزش اندیکاتور اوردر بلاک Order Block

بلوک‌های سفارش یا اوردر بلاک‌ها سطوحی هستند که توسط موسسات و معامله‌گران بزرگ به عنوان سطوح بحرانی انتخاب می‌شوند. این بلوک‌ها بعداً به مناطق با احتمال زیاد تبدیل می‌شوند. به همین دلیل است که از این بلوک‌ها برای باز کردن سفارشات خرید و فروش معلق استفاده می‌کنند.

این نکته را در نظر داشته باشید که این اندیکاتور هم مانند سایر ابزارها به تنهایی نمی‌تواند سود مداوم یک تریدر را تضمین کند. بنابراین بهتر است از این ابزار در کنار سایر روش‌های معاملاتی مثل پرایس اکشن استفاده شود تا بهترین نتیجه را داشته باشد.

تحلیل الگوهای نموداری

الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک می‌کنند تا سیگنال‌های معاملاتی یا نشانه‌هایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.

الگوهای نموداری

یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار می‌شود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوش‌بینانه به سمت ترس حرکت می‌کند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایه‌گذاران شروع به فروختن سهم‌های خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخص‌های مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت می‌کند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معامله‌گر می‌بود نه یک سرمایه‌گذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخص‌ها می‌تواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب به‌صورت یک هنر دیده می‌شود تا یک علم.
یک دسته‌بندی محبوب برای نمودارها به‌صورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال می‌دهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالی‌که سیگنال ادامه‌دهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی می‌دهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی‌ مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوب‌ترین الگوهای نموداری شرح داده می‌شوند.

الگوهای بازگشتی

الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت می‌شوند و به دو دسته تقسیم می‌شوند.

۱- سر و شانه

در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگ‌تر باشد، شانه‌های چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمی‌تواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص داده‌ایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمی‌تواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمی‌شود.

تحلیل تکنیکال الگوی سر و شانه و سر و شانه معکوس

زمانی که سر و شانه را مشاهده می‌کنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد می‌دهیم. به‌گونه‌ای که خط به دونقطه‌ای که سر را تشکیل داده‌اند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان این‌که به‌اندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.

تحلیل تکنیکال الگوی سر و شانه

تحلیل تکنیکال الگوی سر و شانه معکوس

۲- کف یا سقف دو قلو

برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس می‌کند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر می‌رسند که حمایت قوی تشکیل‌شده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث می‌شود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمت‌ها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم می‌شود.

تحلیل تکنیکال کف دو قلو

این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار می‌کند و از تمایل فروشندگان به فروش می‌کاهد. در بیشتر مواقع قیمت به‌اندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد می‌کند.

تحلیل تکنیکال کف دو قلو

در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان می‌شود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.

تحلیل تکنیکال سقف دو قلو

از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف می‌کند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت می‌شود که در اکثر مواقع به‌اندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.

تحلیل تکنیکال سقف دو قلو

در دسته‌بندی‌ها، کف یا سقف سه‌قلو هم داریم که تنها تفاوت آن‌ها با مثال‌های بالا در این است که در آن‌ها سه برخورد وجود دارد.

الگوهای ادامه‌دهنده

۱- مثلث

این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیل‌شده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکته‌ای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.

تحلیل تکنیکال الگوی ادامه‌دهنده مثلث

در دسته‌بندی‌ها، مثلث جزو الگوها ادامه‌دهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود می‌تواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه می‌تواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.

تحلیل تکنیکال مثال مثلث صعودی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث نزولی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث نزولی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث صعودی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث متقارن

۲- کنج

کنج‌ها از همان قواعد مثلث‌ها پیروی می‌کنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدت‌زمان شکل‌گیری است. کنج‌ها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج می‌گوییم.

۳- پرچم

زمان‌هایی وجود دارد که در بازار حرکت‌های صعودی یا نزولی در مدت‌زمان بسیار کوتاه شکل می‌گیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی می‌شود؛ اما این اصلاح نباید طولانی‌مدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطه‌ای که این اصلاح به پایان می‌رسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار می‌گیرد، برای هدف بعدی قیمت، می‌توان طول میله پرچم را تصور کرد.

تحلیل تکنیکال الگوی پرچم

تحلیل تکنیکال پرچم

تحلیل تکنیکال الگوی پرچم سه گوش

۴- مستطیل یا کانال

کانال‌ها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل می‌گیرند و می‌توانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال به‌اندازه ارتفاع کانال خود می‌تواند صعود یا نزول داشته باشد.

تحلیل تکنیکال مستطیل یا کانال

تحلیل تکنیکال مستطیل یا کانال

تحلیل تکنیکال مستطیل یا کانال

سخن آخر

در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما می‌کند. هرچه تحلیل شما دقیق‌تر باشد؛ ریسک شما کاهش می‌یابد و با قطعیت بیشتری می‌توانید سرمایه‌گذاری کنید.

برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آن‌ها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما به‌درستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آن‌ها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.

روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت؛ این نواحی چگونه شکل می‌گیرند؟

نواحی حمایت و مقاومت

تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت (support) و مقاومت (resistance) برای یافتن نقاط قیمتی روی نمودار استفاده می‌کنند که در آنجا احتمال وقفه در حرکت یا برگشت روند موجود وجود دارد.

حمایت در جایی اتفاق می‌افتد که انتظار می‌رود یک روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا متوقف شود. مقاومت جایی اتفاق می‌افتد که انتظار می‌رود یک روند صعودی به دلیل تمرکز عرضه، به صورت موقت متوقف شود.

این سطوح که در نگاه اول ممکن است قراردادی به نظر برسند، بر اساس سنتیمنت و قیمت مرجع (برای مثال قیمت خاصی مرجع می‌شود و بقیه قیمت‌ها در مقایسه با آن قیمت، می‌توانند گران یا ارزان به نظر برسند) بازار هستند.

در اینجا بررسی می‌کنیم که چگونه نواحی حمایت و مقاومت به طور گسترده توسط احساسات و روانشناسی انسان شکل می‌گیرند.

مروری بر نکات مهم

  • سطوح حمایت و مقاومت، سطوح قیمتی مهمی روی نمودار هستند که مثل مانع عمل می‌کنند و به قیمت اجازه نمی‌دهند که در جهت مشخص به حرکت خود ادامه دهد.
  • روانشناسی بازار نقش و اهمیت زیادی دارد؛ چرا که معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، گذشته را به یاد می‌آورند و به تغییرات واکنش نشان می‌دهند تا حرکت آینده بازار را پیش‌بینی کنند.
  • با درک سنتیمت و احساسات هر یک از بازیگران بازار و مجموع این عوامل، می‌توان جابه‌جایی نواحی عرضه و تقاضا را مشخص کرد.

روانشناسی پشت حمایت و مقاومت

در هر بازار مالی، معمولاً سه نوع شرکت‌کننده در هر سطح قیمتی وجود دارد:

  1. افرادی که در موقعیت خرید (long) قرار دارند و در انتظار افزایش قیمت‌اند.
  2. کسانی که در موقعیت فروش (short) قرار دارند و امیدوارند که قیمت کاهش یابد.
  3. افرادی که هنوز تصمیم نگرفته‌اند در کدام جهت وارد معامله شوند.

وقتی قیمت از سطح حمایت بالاتر می‌رود، معامله‌گرانی که در موقعیت خرید هستند خوشحال خواهند بود و اگر قیمت دوباره به همان سطح حمایت برگردد، ممکن است که حجم موقعیت معاملاتی خود را افزایش دهند.

معامله‌گرانی که در موقعیت فروش قرار دارند، دچار تردید می‌شوند و اگر قیمت به همان سطح حمایت برگردد، ممکن است که در قیمت سربه‌سر یا نزدیک آن از موقعیت فروش خارج شوند.

معامله‌گرانی که از قبل در این سطح قیمت وارد بازار نشده‌اند، ممکن است در صورت بازگشت قیمت به همان سطح حمایت، برای ورود به موقعیت خرید هجوم بیاورند. در واقع تعداد زیادی از معامله‌گران، مشتاقانه منتظرند که در این سطح وارد موقعیت خرید شوند و به قدرت آن به عنوان یک ناحیه حمایتی بیفزایند.

اگر همه این شرکت‌کنندگان بازار در این سطح بخرند، قیمت دوباره از آن سطح حمایت برمی‌گردد و به سمت بالا حرکت می‌کند.

در عین حال قیمت می‌تواند به زیر سطح حمایت ریزش کند. وقتی قیمت به ریزش و کاهش خود ادامه می‌دهد، معامله‌گران به‌سرعت متوجه می‌شوند که آن سطح حمایت نمی‌تواند قیمت را نگه دارد و مانع ریزش آن شود. ممکن است معامله‌گرانی که در موقعیت خرید هستند منتظر بمانند تا قیمت دوباره به سطح حمایت قبلی (که اکنون نقش مقاومت را بازی می‌کند) برگردد تا از موقعیت خرید خارج شوند و ضرر خود را به حداقل برسانند.

معامله‌گرانی که در موقعیت فروش هستند در این حالت خوشحال خواهند بود و اگر قیمت به سطح قبلی برگردد ممکن است به حجم موقعیت معاملاتی خود اضافه کنند. در نهایت، معامله‌گرانی که وارد بازار نشده‌اند، در صورت بازگشت قیمت به سطح حمایت قبلی، با پیش‌بینی این که قیمت قرار است ریزش بیشتری را تجربه کند وارد موقعیت فروش می‌شوند.

باز هم تعداد زیادی از معامله‌گران آماده هستند که در این سطح وارد شوند و دست به حرکتی بزنند؛ اما در اینجا به جای خریدن وارد موقعیت فروش می‌شوند. در بررسی واکنش‌های معامله‌گران به سطوح مقاومت هم می‌توان عکس همین رفتار را مشاهده کرد.

نمونه‌هایی از جابه‌جایی نواحی

این مثال‌ها یک اصل مهم تحلیل تکنیکال را نشان می‌دهند: این که سطحی که قبلاً نقش حمایت را بازی کرده است، سپس به مقاومت تبدیل می‌شود.

در مقابل، وقتی قیمت بتواند سطوح مقاومت را بشکند و به نقطه‌ای بالاتر از آن صعود کند، این سطوح نقش حمایت را بازی خواهند کرد. این مسئله در هر چارت یا بازه زمانی (time frame) دیده می‌شود.

اگرچه سرمایه‌گذاران معمولاً برای مشخص کردن نواحی حمایت و مقاومت از چارت روزانه استفاده می‌کنند، بازه‌های زمانی کوتاه‌تر هم به کار می‌روند. به‌خصوص معامله‌گران کوتاه‌مدت برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت از بازه‌های زمانی کوتاه‌تر استفاده می‌کنند.

برای مثال در تصویر زیر، چارت قیمتی روزانه شرکت آلفابت (Alphabet) را به صورت کندل‌استیک می‌بینید. خط افقی بنفش، سطح مقاومت در قیمت حدود 3022 دلار را می‌بینید که اجازه نمی‌دهد قیمت از آن میزان بالاتر برود. همچنین سطح حمایتی را با خط نارنجی در قیمت حدود 2500 دلار می‌بینید.

حمایت و مقاومت آلفابت

نکته مهم: موضوع روانشناسی حمایت و مقاومت تنها مربوط به قیمت‌های مشخص نیست. این فرآیند می‌تواند در خطوط روند صعودی و نزولی قابل بحث باشد.

احساسات و رفتار انسان

ترس، طمع و غریزه گله‌ای (herd instinct)، عباراتی هستند که وقتی درباره روانشناسی پشت بازارهای مالی بحث می‌کنیم مطرح می‌شوند.

علت این است که احساسات انسان در حرکات قیمتی که در بازار مشاهده می‌شوند، تاثیر داشته و نقش بازی می‌کند. از همین جهت، می‌توان نمودار قیمتی را به شکل سیر زمانی خوش‌بینی و بدبینی فعالان بازار در نظر گرفت.

نمودارهای قیمت نشان می‌دهند که بازیگران بازار چگونه نسبت به تغییرات انتظارات از آینده واکنش نشان می‌دهند.

به عنوان نمونه، ترس و طمع همان‌طور که بالاتر نشان داده شد، در رفتار شرکت‌کنندگان بازار دیده می‌شود. وقتی قیمت دوباره به سطح حمایت ریزش می‌کند، معامله‌گرانی که در موقعیت خرید هستند، به حجم معامله خود اضافه می‌کنند تا سود بیشتری به دست آورند.

در عین حال، معامله‌گرانی که در موقعیت فروش هستند، از موقعیت معاملاتی خود خارج می‌شوند؛ چرا که از ضرر کردن و از دست دادن پول‌شان می‌ترسند.

غریزه گله‌ای هم در این مثال به این صورت نشان داده می‌شود که معامله‌گران تمایل دارند در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت رفتار جمعی مشابه از خودشان نشان دهند و این سطوح را تقویت کنند.

معامله‌گران همچنین می‌توانند یک جور پاسخ شرطی را طبق چیزی که به آن «لنگر انداختن (anchoring) یا همان قیمت مرجع» می‌گوییم تجربه کنند.

لنگر انداختن ابداعی از حوزه مالی رفتاری (behavioral finance) است که استفاده ناخودآگاه از اطلاعات نامرتبط را توصیف می‌کند. برای مثال می‌توان به قیمت خرید یک ورقه بهادار به عنوان یک نقطه ارجاع ثابت (یا همان لنگر) برای گرفتن تصمیم درباره آن ورقه بهادار اشاره کرد.

بنابراین اگر یک سطح حمایت یا مقاومت در گذشته ایجاد شده باشد، می‌تواند یک لنگر جمعی درست کند که همان سطوح در آینده به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کنند.

به این مثال توجه کنید: وارد مغازه‌ای می‌شوید و قصد خرید کالایی را دارید. در حالت اول فروشنده قیمت آن را 200 هزار تومان اعلام می‌کند و در نهایت می‌توانید با تخفیف آن را با قیمت 150 هزار تومان بخرید. در حالت دوم فروشنده قیمت را 150 هزار تومان اعلام می‌کند و در نهایت کالا را با همین قیمت می‌خرید.

طبق فرآیند لنگر کردن، حالت اول برای شما خوشایندتر است؛ چرا که در حالت اول قیمت 200 هزار تومان در ذهن شما لنگر شده است و باقی مسائل را نسبت به آن می‌سنجید. بنابراین حس می‌کنید در حالت اول کالا را ارزان‌تر خریده‌اید. این به دلیل لنگر شدن قیمت اول در ذهن شماست.

در تصویر زیر نمودار قیمتی روزانه شرکت AMD را می‌بینید. همان‌طور که مشخص است، قیمت چندین بار به ناحیه حمایتی مشخص‌شده با رنگ بنفش واکنش نشان داده است. با توجه به این که این سطح چندین بار توانسته است که از قیمت حمایت کند و اجازه ریزش بیشتر را ندهد، به عنوان یک سطح حمایتی قوی در نظر گرفته می‌شود.

حمایت AMD

سطوح قیمتی احساسی

سطوح حمایت و مقاومت دیگری که از احساسات انسان تاثیر می‌گیرند، اعداد صحیح و رُند هستند (چون به خاطر سپردن‌شان آسان است).

برای مثال می‌توان به بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک سال گذشته یا رویدادهای تاریخی مثل زدن یک سقف جدید در بازار اشاره کرد. معامله‌گران به چند دلیل به سمت این سطوح قیمتی روانی جذب می‌شوند. یک دلیل این است که این قیمت‌ها در گذشته نقاط خاص و مهمی بوده‌اند و معامله‌گران می‌دانند که باز هم قرار است این‌طور باشد.

بازیگران بازار اغلب، انتظارات آینده را بر اساس آنچه در گذشته رخ داده است می‌سنجند؛ برای مثال اگر یک سطح حمایت در گذشته کار کرده است، معامله‌گر فرض می‌کند که در آینده هم دوباره نقش حمایتی خود را ایفا خواهد کرد.

یک علت دیگر برای مهم و خاص بودن سطوح قیمتی احساسی این است که این سطوح، توجه زیادی جلب می‌کنند و به انتظارات و پیش‌بینی‌ها شکل می‌دهند. این باعث می‌شود که معامله‌گران بیشتری آماده واکنش دادن شوند و حجم بازار افزایش یابد.

برای مثال وقتی سقف قیمت شکسته می‌شود و قیمت به بالاترین حد تاریخی خود می‌رسد، معامله‌گران تصور می‌کنند که چون سطوح مقاومتی برای جلوگیری از افزایش قیمت وجود ندارد، قیمت به حرکت صعودی خود ادامه خواهد داد.

بنابراین هیجان شدیدی در بازار شکل می‌گیرد. وقتی خریداران بیشتری وارد می‌شوند، خوشحالی از افزایش قیمت می‌تواند باعث رشد بیشتر آن شود. مشارکت در بازار افزایش می‌یابد و قیمت از سقف قبلی خود بالاتر می‌رود تا جایی که این اشتیاق محو شود و در این نقطه، سطح جدید مقاومت شکل می‌گیرد.

سوالات پرتکرار

در این قسمت به پاسخ برخی از سوالات پرتکرار درباره روانشناسی حمایت و مقاومت می‌پردازیم.

سطوح حمایت و مقاومت چه هستند و چگونه شکل می‌گیرند؟

می‌توان سطح حمایت را مثل یک کف و سطح مقاومت را مانند یک سقف برای قیمت‌ها در یک بازار در نظر گرفت.

قیمت‌ها دچار ریزش می‌شوند و سطح حمایت را آزمایش می‌کنند؛ در این زمان دو حالت می‌تواند اتفاق بیفتد. حالت اول این است که این سطح موفق به نگه داشتن قیمت می‌شود و قیمت را دوباره به سمت بالا هل می‌دهد. حالت دوم این است که قیمت سطح حمایت مورد نظر را به سمت پایین می‌شکند و احتمالاً به ریزش خود ادامه می‌دهد تا به سطح حمایت بعدی برسد.

این سطوح تا حدی به دلیل روانشناسی بازار شکل می‌گیرند که در نواحی حمایت، سنتیمنت گاوی (bullish) یا صعودی و در نواحی مقاومت، سنتیمنت خرسی (bearish) یا نزولی ایجاد می‌کنند.

چرا این سطوح برای معامله‌گران تکنیکال اهمیت دارند؟

معامله‌گران از سطوح حمایت و مقاومت برای برنامه‌ریزی نقاط ورود و خروج معاملات خود استفاده می‌کنند.

اگر حرکات قیمت روی نمودار سطوح حمایت را بشکند، می‌تواند بسته به بقیه اندیکاتورها، به عنوان فرصتی برای خرید یا فرصتی برای ورود به موقعیت فروش دیده شود. اگر این شکست در یک روند صعودی اتفاق بیفتد، حتی می‌تواند نشانه‌ای برای برگشت قیمت باشد.

کاربرد حمایت و مقاومت

معامله‌گران برای تعیین نقاط ورود و خروج معاملات از سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

نقش لنگر انداختن در روانشناسی حمایت و مقاومت چیست؟

فرآیند لنگر انداختن یا لنگر کردن، یک ارزش قراردادی را می‌گیرد و به آن برای معامله‌گران معنا می‌دهد.

بنابراین سطوح حمایت یا مقاومتی که قبلاً ایجاد شده‌اند، می‌توانند لنگر شوند و در نتیجه، حمایت و مقاومت‌های بعدی هم در آن‌ها اتفاق بیفتد؛ حتی اگر این سطوح نشان‌دهنده هیچ مسئله بنیادی (fundamental) نباشند.

به همین صورت، اعداد رندی مثل 1,000 دلار یا 25,000 دلار می‌توانند نقش سطوح حمایت یا مقاومت را بازی کنند. علت این امر عوامل فاندامنتال نیست، بلکه صرفاً از نظر نمادین به عنوان لنگرهای روانی دارای معنا هستند. وقتی این سطوح شکسته می‌شوند، معامله‌گران هم لنگرهای خود را مطابق آن دوباره تنظیم می‌کنند.

سخن آخر

پرداختن به روانشناسی حمایت و مقاومت توسط تحلیلگران تکنیکال برای بررسی قیمت‌های گذشته و پیش‌بینی حرکات بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این نواحی را می‌توان با ابزار ساده تحلیل تکنیکال، مثل خطوط افقی یا خطوط روند صعودی و نزولی یا با استفاده از اندیکاتورهای پیشرفته‌تری مثل فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) رسم کرد.

روانشناسی بازار نقشی اساسی در حرکات قیمت ابزار مختلف مالی دارد؛ چون معامله‌گران و سرمایه‌گذاران گذشته را به یاد می‌آورند، نسبت به تغییرات شرایط واکنش نشان می‌دهند و حرکات آینده بازار را پیش‌بینی می‌کنند. دانستن نحوه فکر کردن بازار، بهترین راه برای مشخص کردن حرکت بعدی آن است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت می‌توانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.