سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال؛ بررسی مفاهیم Support and Resistance
در این مرحله از آشنایی با تحلیل تکنیکال، میخواهیم یکی از متداولترین مفاهیم تحلیل تکنیکال را با هم مرور کنیم. سطوح حمایت و مقاومت زمانهای مهمی هستند که عرضه و تقاضا با هم روبرو می شوند.این سطوح برای تعیین روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا بسیار مهم هستند.
وقتی قیمتها از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، فرض بر این است که عرضه و تقاضایی که این سطوح را به وجود آوردند، جابهجاشدهاند؛ در نتیجه احتمال ایجاد سطوح جدید حمایت و مقاومت وجود دارد.
تعریف سطح حمایت
سطح حمایت سطحی است که تقاضا بهاندازهای است که مانع از سقوط بیشتر ارزش ارز میشود. زمانی که خط روند قیمت به سطح حمایت میرسد، برای عبور از آن با دشواری رو به رو میشود، چون وقتی که قیمت به حمایت نزدیک میشود، خریداران (تقاضا) تمایل زیادی به خرید دارند و فروشندگان (عرضه) تمایل کمتری به فروش دارند.
تعریف سطح مقاومت
سطح مقاومت سطحی است که عرضه بهاندازهای است که مانع از افزایش بیشتر ارزش ارز شود. زمانی که خط روند قیمت به سطح مقاومت نزدیک میشود، بهسختی بالاتر میرود. چون وقتی قیمت افزایش پیدا میکند و به مقاومت نزدیک میشود، فروشندگان (عرضه) تمایل بیشتری برای فروش و خریداران (تقاضا) تمایل کمتری به خرید پیدا میکنند.
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
برای توضیح روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت از برخی اتفاقات پرتکرار بازار استفاده میکنیم.
در ابتدا فرض کنید که خریدارانی داریم که ارزی را در نزدیکی سطح حمایت ۵۰$ خریداری کردهاند و بعد از مدتی ارزش این ارز افزایش پیدا میکند و به ۵۵$ دلار میرسد، خریداران خوشحال میشوند و افسوس میخورند که کاش ارز بیشتری با قیمت ۵۰$ میخریدند، در نتیجه تصمیم میگیرند که اگر قیمت ارز دوباره به ۵۰$ برگشت ارز بیشتری خریداری کنند و در نتیجه در این سطح قیمت یعنی ۵۰$ تقاضا جدیدی ایجاد میکنند.
اکنون بیاید گروه دومی را در نظر بگیریم که مثلاً افرادی بودند که تصمیم خریدن ارزی را با قیمت ۵۰$ داشتند، اما به هر دلیلی این کار را انجام ندادند، اکنون که ارز به ۵۵$ دلار رسیده پشیمان شدهاند و تصمیم میگیرند که اگر ارزش ارز به ۵۰$ برگشت، دوباره این اشتباه را تکرار نکنند و این بار ارز را بخرند در نتیجه این تصمیم باعث بهوجودآمدن سطح مقاومت قویتری در آن قیمت میشود.
در آخر هم گروه سومی در نظر بگیرید که ارز را با قیمتی کمتر از ۵۰$، مثلاً ۴۰$ خریداری کردهاند و زمانی که ارزش ارز به ۵۰$ رسیده بود آن را فروختهاند. اکنون میخواهند ارزهای خود را دوباره داشته باشند و آن را با همان قیمتی که به فروش رساندهاند یعنی ۵۰$ خریداری کنند. این گروه موضع خود را از فروشنده به خریدار تغییر میدهند. درحالیکه از فروش ارز احساس پشیمانی میکنند و میخواهند این سود بیشتری را که نکردهاند جبران کنند و به همین علت تقاضای بیشتری برای خرید ایجاد میکنند.
اکنون برای درک بهتر مقاومت بهتر است هر سه گروه بالا را در نظر بگیرید و فرض کنید که همهٔ آنها ارزی باارزش ۵۰$ دارند. خودتان را هم یکی از این افراد فرض کنید. ارزش ارز شما به ۵۵ میرسد، ولی شما آن را نمیفروشید. دوباره ارز به ۵۰$ بر میگردد. چه احساسی دارید؟
احساس پشیمانی از نفروختن ارز با قیمت ۵۵$؟! دوباره ارزش آن به ۵۵$ میرسد این بار شما تا میتوانید ارزتان را به فروش میرسانید. دیگر افراد هم همین کار را میکنند (در نتیجه این عرضه زیاد) ارزش ارز از ۵۵$ بالاتر نمیرود و عقبگرد میکند. حداقل سه گروه از افراد هستند که سعی دارند ارز خود را با قیمت ۵۵$ به فروش برسانند و این باعث میشود که در قیمت ۵۵$ سطح مقاومت به وجود بیاید.
اینها تنها نمونههایی از سناریوهای ممکن هستند اگر قبلاً معامله کرده باشید، احتمالاً در این سناریوها قرار گرفتهاید و احساسات مربوط به آن را تجربه کردهاید. خبر خوب این است که شما تنها نیستید، تعداد افرادی که این احساسات و افکار را تجربه میکنند بیشمار است و این کمک میکند تا با آشنایی مفهوم حمایت و مقاومت و تجزیهوتحلیل تکنیکال (Technical) بتوانید از سرمایهگذاری خود سود بیشتری دست آورید.
تریدرها چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند؟
تحلیلگران فنی و تریدرها از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق (Zones) در نمودار قیمت استفاده میکنند. منظور از مناطق سطوحی هستند که احتمال بازگشت یا توقف در روند ممکن است بیشتر باشد. معامله گران و سرمایهگذاران سطوح قیمتی را که قبلاً شاهد افزایش فعالیت معاملاتی بودند، در نظر میگیرند و بر اساس آن اقدام به ورود یا خروج از بازار میکنند.
سطوح حمایت و مقاومت مفاهیم کلیدی برای مدیریت ریسک در بازار هستند. توانایی شناسایی این مناطق میتواند فرصتهای تجاری مطلوبی را ارائه دهد. ورود به یک معامله نزدیک به سطح حمایت یا مقاومت ممکن است یک استراتژی سودمند باشد.
یکی دیگر از مواردی که باید در نظر گرفت، قدرت ناحیه حمایت و مقاومت است. به طور معمول، هر چه تعداد دفعات کاهش قیمت یک منطقه بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت نزول بیشتر است. به طور مشابه، هر چه تعداد دفعات افزایش قیمت یک ناحیه مقاومتی بیشتر باشد، احتمال شکستن آن به سمت بالا بیشتر میشود.
منظور از اعداد رند در سطوح حمایت و مقاومت چیست؟
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است فراتر از یک عدد رند مانند ۵۰ یا ۱۰۰ دلار برای هر سهم حرکت کند. بیشتر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد کامل باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا توقف سفارشهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ بهجای قیمتهایی مانند ۵۰.۰۶ دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. ازآنجاییکه بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد رند بهعنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایهگذاری سفارشها فروش را باهدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند، جذب این فروشها به تعداد زیادی خرید نیاز دارد و در نتیجه سطحی از مقاومت ایجاد میشود.
جابهجایی نقش مقاومت و حمایت
یک مفهوم کلیدی در تجزیهوتحلیل تکنیکال این است که وقتی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، نقش این سطوح تغییر میکند.
اگر قیمت از سطح حمایت پایینتر برود، سطح حمایت به سطح مقاومت تبدیل میشود و اگر قیمت از سطح مقاومت بالاتر برود، اغلب سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل میشود. تصور بر این است که زمانی که قیمت از یکی از سطوح مقاومت یا حمایتی میگذرد، عرضه و تقاضا جابهجاشدهاند.
مثالی از تبدیل سطح مقاومت به حمایت
مثالی از تبدیل سطح حمایت به مقاومت
تجزیهوتحلیل تکنیکال، راه حلی مطمئن
برخی سرمایهگذاران از هر دو تجزیهوتحلیل بنیادی (fundamental) و تکنیکال (technical) استفاده میکنند؛ تجزیه و تحلیل بنیادی هنگام تصمیم گیری دربارهی این که چه چیزی را باید بخریم و تجزیه و تحلیل تکنیکال برای دانستن این که چه زمانی باید بخریم، کاربرد دارد.
به یاد داشته باشیم که تجزیهوتحلیل تکنیکال دانش دقیقی نیست و نقدهای زیادی بر آن وارد میشود. اگر به مطالعه و بررسی بیشتر تجزیهوتحلیل تکنیکال بپردازیم، احتمالاً به گوشمان میخورد که تحلیل تکنیکال بیشتر از این که دانش باشد، نوعی هنر است. در نتیجه درست مثل هر چیز ارزشمند دیگری باید آن را تمرین کنیم، وقت بگذاریم و نظمی برای ماهر شدن در آن داشته باشیم.
مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت بدون شک دو مورد از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. این عبارات توسط معامله گران برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارها استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند و مانع از ادامه ی حرکت قیمت یک دارایی در جهت خاصی شوند. در ابتدا، توضیح و ایده پشت شناسایی این سطوح آسان به نظر می رسد، اما همانطور که متوجه خواهید شد، حمایت و مقاومت می تواند به اشکال مختلف باشد و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد، می باشد.
تعریف حمایت و مقاومت
حمایت سطح قیمتی است که در آن می توان انتظار داشت یک روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا علاقه خرید متوقف شود. با کاهش قیمت دارایی ها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آنها افزایش می یابد و در نتیجه خطوط حمایت تشکیل می شود. در همین حال، مناطق مقاومتی به دلیل شناسایی سودها زمانی به وجود می آیند که قیمت ها افزایش یافته است.
هنگامی که یک منطقه حمایت یا مقاومت شناسایی شد، آن سطوح قیمت می توانند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه عمل کنند، زیرا وقتی قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت می رسد، یکی از این دو کار را انجام می دهد:
- بازگشت قیمت از سطح حمایت یا مقاومت
- شکسته شدن حمایت و مقاومت تا زمان رسیدن به حمایت و مقاومت بعدی
هنگامی که قیمت به سطوح حمایت و مقاومت می رسد، انجام معامله می تواند با ریسک بسیار کمی همراه باشد. چرا که اگر معامله گر در جهت اشتباه وارد معامله شده باشد، سریع متوجه شده و معامله ی خود را می بندد اما اگر در جهت درست وارد معامله شده باشد، حرکت پیش روی قیمت می تواند قابل توجه باشد.
سطوح حمایت ومقاومت افقی
آسانترین حمایت ها یا مقاومت ها، به صورت خطوط افقی می باشند. به عنوان مثال در شکل زیر توجه کنید که قیمت چندین بار در عبور از منطقه ی 39 دلار ناتوان بوده است. در این حالت، معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می نامند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، سطوح مقاومت به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شوند، زیرا این سطوح قیمتی مناطقی را نشان می دهند که یک رالی صعودی در آنها به اتمام رسیده است.
سطوح حمایت در روی دیگر سکه قرار دارند. حمایت به قیمت هایی در نمودار اشاره دارد که از ریزش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری می کند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، توانایی شناسایی سطح حمایت نیز می تواند با فرصت خرید همزمان باشد، زیرا به طور کلی این منطقه ای است که فعالان بازار شروع به بالا بردن قیمت ها می کنند.
خطوط روند
مثالهای بالا نشان میدهند که یک سطح ثابت از افزایش یا کاهش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری میکند. این موانع ثابت یکی از محبوبترین شکلهای حمایت و مقاومت است، اما قیمت داراییهای مالی به طور کلی روند صعودی یا نزولی دارد، بنابراین دیدن این موانع قیمتی در طول زمان غیرعادی نیست. به همین دلیل است که مفاهیم روند و خطوط روند سطوح حمایت (سطوح تقاضا) هنگام یادگیری حمایت و مقاومت مهم هستند.
زمانی که بازار روند صعودی را طی می کند، با کند شدن روند قیمت و شروع به حرکت مجدد به سمت خط روند، سطوح مقاومت شکل می گیرد. این در نتیجه شناسایی سود یا عدم اطمینان کوتاه مدت از ادامه ی روند توسط معامله گران اتفاق می افتد. پرایس اکشن حاصله یک افت جزئی در قیمت سهام را شکل می دهد که منجر به شکلگیری یک سقف کوتاه مدت می شود.
هنگامی که قیمت سهام به سمت حمایت خط روند کاهش می یابد، بسیاری از معامله گران توجه زیادی به قیمت اوراق بهادار خواهند داشت زیرا از نظر تاریخی، این منطقه ای بوده است که از کاهش قابل ملاحظه قیمت دارایی جلوگیری کرده است. برای مثال، همانطور که در نمودار زیر می بینید، یک خط روند می تواند برای چندین سال از قیمت یک دارایی حمایت کند.
از سوی دیگر، زمانی که روند بازار به سمت نزول می رود، معامله گران به دنبال مجموعه ای از قله های نزولی هستند و سعی می کنند این قله ها را با یک خط روند به یکدیگر متصل کنند. هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک می شود، بیشتر معامله گران مراقب فشار فروش دارایی هستند و ممکن است وارد یک موقعیت فروش شوند زیرا این منطقه ای است که در گذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است.
حمایت و مقاومت یک سطح مشخص، چه با یک خط روند یا از طریق هر روش دیگری کشف شود، هر چقدر که قیمت از نظر تاریخی قادر به شکست آن نباشد، قویتر تلقی میشود. بسیاری از معاملهگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت شناساییشده خود برای انتخاب نقاط ورود/خروج استراتژیک استفاده میکنند، زیرا این مناطق اغلب قیمتهایی را نشان میدهند که بیشترین تأثیر را در جهت یک دارایی دارند. اکثر معامله گران در این سطوح به ارزش ذاتی دارایی اطمینان دارند، بنابراین حجم معاملات معمولا در این نقاط بیش از حد معمول افزایش می یابد و ادامه ی حرکت قیمت در جهت قبلی را دشوارتر می کند.
اعداد رند
یکی دیگر از ویژگی های مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است برای حرکت فراتر از یک عدد رند، مانند 50 یا 100 دلار، با مشکل مواجه شود. اکثر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها را زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد رند باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا حد ضررهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ به جای قیمتهایی مانند 50.06 دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. از آنجایی که بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد به عنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً 55 دلار انجام دهند، جذب این فروش ها به حجم بسیار زیاد خرید نیاز دارد و بنابراین، سطحی از مقاومت ایجاد می شود.
میانگین های متحرک
اکثر معاملهگران تکنیکال از اندیکاتورهای تکنیکال مختلف، مانند میانگینهای متحرک، برای کمک به پیشبینی حرکت آینده استفاده میکنند، اما این معاملهگران هرگز توانایی این ابزارها برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت را درک نمیکنند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، میانگین متحرک یک خط دائما در حال تغییر است که داده های قیمت در گذشته را در نظر می گیرد و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند. توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در میانگین متحرک، زمانی که روند صعودی است، حمایت می شود و چگونه در هنگام روند نزولی این خط به عنوان مقاومت عمل می کند.
معاملهگران میتوانند از میانگینهای متحرک به روشهای مختلفی استفاده کنند، مانند پیشبینی حرکت صعودی زمانی که قیمت از یک میانگین متحرک کلیدی عبور میکند، یا برای خروج از معاملات زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک میرسد. بیشتر معاملهگران دورههای زمانی مختلفی را در میانگینهای متحرک خود آزمایش میکنند تا بتوانند بهترین دوره ی زمانی را برای سهام مورد نظرشان پیدا کنند. به عنوان مثال در یک سهم ممکن است میانگین متحرک 50 روزه به عنوان یک سطح کلیدی حمایت و مقاومت عمل کند و در سهم دیگری میانگین متحرک 70 روزه.
سنجیدن اهمیت مناطق حمایتی و مقاومتی
همانطور که گفته شد، مناطق حمایتی و مقاومتی می توانند با نام سقف یا کف نیز شناخته شوند. قیمت یک دارایی را میتوان مانند یک توپ پلاستیکی در نظر گرفت که در یک اتاق پرش می کند و با برخورد به سقف (مقاومت) به پایین برمی گردد و بعد از برخورد به کف (حمایت) دوباره به سمت بالا می رود.
حال تصور کنید که این توپ پلاستیکی در اواسط پرواز به توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی، اگر در راه بالا اعمال شود، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد. همینطور در راه پایین، توپ می تواند کف را بشکند. در هر صورت، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها یا خرس ها برای شکستن حمایت یا مقاومت مورد نیاز است. هنگامی که یک سطح مقاومت شکسته می شود، آن سطح در آینده به عنوان یک حمایت برای قیمت سهم در نظر گرفته می شود. برعکس این موضوع برای سطوح حمایتی نیز برقرار می باشد.
نمودارهای قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که به صورت بصری مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و همچنین سرنخ هایی در مورد اهمیت این سطوح قیمتی ارائه می دهند. به طور دقیق تر، آنها به این موارد نگاه می کنند:
تعداد تماس ها
هر چه قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را بیشتر تست کند و یا به عبارت دیگر، یک سطح با تعداد دفعات بالا به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت عمل کند، آن سطح از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. زمانی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت برمیگردند، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح می شوند و تصمیمات معاملاتی را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
قدرت حرکت
هنگامی که یک سطح به عنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند، هر چه قدرت حرکت قبل از آن بیشتر باشد، این سطح اهمیت بیشتری دارد. به عنوان مثال یک مقاومت که جلوی صعود تند و پر شتاب یک سهم را می گیرد، نسبت به مقاومتی که از صعود بیشتر قیمت در یک حرکت آهسته و بی رمق جلوگیری کرده است، اهمیت بیشتری دارد.
حجم
هر چه خرید و فروش بیشتر در یک سطح قیمتی خاص رخ داده باشد، سطح حمایت یا مقاومت قوی تر خواهد بود. این به آن دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمت را به خاطر میآورند و تمایل دارند دوباره از آنها استفاده کنند. بنابراین یکی دیگر از فاکتورها هنگام مقایسه ی دو سطح مهم، حجم معاملات در آن سطوح می باشد.
زمان
اگر سطوح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشند، مناطق حمایت و مقاومت مهم تر می شوند.
جمع بندی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال است و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. مبانی حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایتی است که میتوان آن را کف قیمتی و یک سطح مقاومتی که میتوان آنرا به عنوان سقف در نظر گرفت. قیمتها کاهش (افزایش) مییابند و سطوح حمایت (مقاومت) را آزمایش میکنند، که یا این سطوح حفظ شده و قیمت بالا (پایین) میرود، و یا سطح حمایت (مقاومت) شکسته میشود و قیمت به حرکت خود ادامه داده و احتمالاً تا سطح حمایت (مقاومت) بعدی پایینتر (بالاتر) میرود.
عرضه و تقاضا چیست؟
امروزه همه چیز با شیب بیشتری نسبت به قبل در حال رشد و تغییر است. بازار ارزهای دیجیتال که با سرعت چشمگیری نسبت به بازارهای سنتی پیشرفت کرده است و جداول و آمار ارقام که کاربران را نگران کرده بسیار عادی است. نکته امیدوار کننده این است که اکثر تعاریف موجود در این بازار از مفاهیم موجود در بازار سنتی سرچشمه میگیرد. بازار ارزهای دیجیتال ممکن است کمی گیج کننده باشد اما با شناخت فنون کاربردی و آموزش، علاوه بر کمتر شدن خطر در معاملات، شناخت رفتار بازار با ریسک کمتر، مطمئن و مصممتر نسبت به معاملاتی که در پیش دارید تصمیم گیری کنید. در ادامه قصد داریم شما را با مفهوم عرضه و تقاضا آشنا کنیم.
تقاضا چیست؟
تقاضا (Demand) میزان درخواست مصرف کننده یا خریدار می باشد. به عبارتی هر مقدار از کالا یا خدمت که مصرف کننده در ازای قیمتی مشخص حاضر به خرید آن باشد را میزان تقاضا میگویند. از دیدگاه تحلیلگران رابطه تقاضا، رابطه بین میزان قیمت و مقدار تقاضا می باشد.
عرضه چیست؟
مقدار محصول یا خدمتی که تولیدکننده یا فروشنده در ازای قیمتی مشخص وارد بازار میکند عرضه میگویند. رابطه عرضه، رابطه بین میزان قیمت و مقدار عرضه است.
قانون تقاضا
با افزایش قیمت کالا زمان مورد نیاز برای تامین هزینه خرید آن کالا بیشتر می شود از طرفی برای برخی مردم ارزش کالا و خدمات درقبال قیمت آن ناچیز است پس میتوان پیش بینی کرد با افزایش قیمت میزان خرید کاهش می یابد به این قاعده، قانون تقاضا می گویند.
قانون عرضه
با افزایش قیمت کالا میزان عرضه افزایش می یابد زیرا افراد علاقه دارند که محصولات خود را با قیمت بیشتری بفروشند. این قاعده را قانون عرضه می گویند.
نکته: قانون عرضه و تقاضا همیشه یکسان نیست؛ گاهی با افزایش قیمت ها، فروشندگان کالای کمتری میفروشند یا با کاهش قیمت ها، خریداران اجناس کمتری میخرند، دلیل این اتفاق طمع فروشنده یا خریدار است.
چرا قیمت یک کالا با ارزش واقعی آن یکسان نیست؟
بعضی اوقات فروشندگان پس از بالا رفتن قیمت و امید به افزایش بیشتر قیمت ها از فروش محصولاتشان جلوگیری میکنند و از طرفی خریداران هنگام کاهش قیمت دیگر خرید نمی کنند و به امیدکاهش قیمت بیشتری هستند. طبق تجربه در بازار ارزهای دیجیتال به منظور جلوگیری از ضررهای احتمالی این رفتار را هرگز پیشنهاد نمیکنیم.
در هر بازاری کالا و قیمت با دو مولفه 1) قیمت کالا و 2) ارزش کالا معرفی می شود. این دو مولفه لزوما ارزش برابری ندارند. برخی از کالاها نسبت به بهایی که پرداخت میکنید ارزش کمتری دارند و بعضی مواقع ارزش یک کالا بیشتر از بهایی است که برای آن پرداخت کرده اید. این مغایرت داشتن قیمت کالا با ارزش واقعی آن به دلیل عرضه و تقاضاست با ترند شدن یک رمز ارز یا محصول قیمت آن افزایش میابد به عنوان مثال ترند شدن زمین های متاورس سبب افزایش تعداد فروش و افزایش قیمت زمین های متاورسی شد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار ارزهای دیجیتال
هر ارز دیجیتال یک تیم پشتیبانی دارد وظیفه اصلی این تیم توسعه و افزایش ارزش رمز ارز است. این امری طبیعی است که خریدار علاقه دارد ارزی را خریداری کند که روز به روز ارزش آن افزایش یابد. فنی که تیم توسعه دهنده برای افزایش ارزش رمز ارز اجرا می کنند توکن سوزی است به عنوان مثال تیم بیت کوین هر 4 سال یک بار عملیات هاوینگ را اجرا می کند، هنگام انجام هاوینگ درصد پاداش و استخراج ماینرها کاهش میابد. این تیم سعی دارد با استفاده از قانون عرضه، میزان عرضه را کاهش دهد تا نسبت تقاضا افزایش یابد. به عبارتی با کاهش بیت کوین در بازار قیمت آن افزایش می باید.
همیارکریپتو در دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و آنلاین صفر تا صد مفاهیم دنیای کریپتو را به علاقه مندان سطوح حمایت (سطوح تقاضا) این حوزه آموزش می دهد.
مدیریت عرضه و تقاضا (Supply and Demand)
برقرار کردن رابطه تعادل بین میزان نیاز مشتری و میزان تولید فروشنده مدیریت عرضه و تقاضا نام دارد، که مهم ترین ابزار کنترل بازار است.
یک بستنی فروش را در نظر بگیرید در فصل تابستان فروش بسیار خوبی دارد اما در فصل زمستان فروش کم می شود. برای برقراری رابطه تعادل و مدیریت عرضه و تقاضا می تواند در فصل تابستان بستنی را با قیمت بالاتر و در زمستان بستنی را ارزان تر بفروشد با این کار می تواند در تابستان اندوخته ای جمع کند برای زمستان و در زمستان با قیمت پایین تر مردم را ترغیب کند که بستنی بخرند. این عمل مدیریت عرضه و تقاضا به بیان ساده است.
تاثیر عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال
تاثیر عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال به 3 بخش تقسیم میشود:
تاثیر عرضه و تقاضا در کوتاه مدت
ارز دوج کوین را به یاد دارید؟ در یک مقطع زمانی ایلان ماسک از آن حمایت کرد قیمت آن افزایش یافت و افراد زیادی دوج کوین خریدند. برخی اتفاقات در بازارهای ارز دیجیتال باعث می شود که مردم نسبت به یک ارز در کوتاه مدت خوش بین باشند و عموم مردم به سمت خرید آن هجوم ببرند.
با افزایش تقاضا، فروشندگان تمایلی برای فروش ارزهایشان ندارند.اگر فروشنده ارز خود را نفروشد خریدار مجبور است قیمت بالاتری پیشنهاد دهد. با افزایش قیمت، بعضی از فروشندگان، رمزارزشان را میفروشند و برخی نمیفروشند. این قاعده تا جایی اتفاق میافتد که برای فروشنده قیمت بالاتری وجود نداشته باشد، این روند افزایش قیمت در بازار ارز دیجیتال می باشد. برعکس این قاعده هم وجود دارد زمانی که فروشنده قصد دارد رمز ارز را بفروشد و خریداران تمایلی به خرید ندارند فروشنده مجبور میشود قیمت را کاهش دهد تا خریدار تمایل به خرید داشته باشد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در میان مدت
پیش تر در مورد هاوینگ بیت کوین صحبت کردیم با این کار ماینینگ بیت کوین کندتر می شود. این اتفاق نوساناتی در قیمت بیت کوین ایجاد می کند. این پدیده یک تاثیر میان مدت در عرضه و تقاضا می باشد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در بلند مدت
همانطور که می دانید بیت کوین قابل استخراج حدود 23 میلیون است پس از ماین کردن آخرین بیت کوین استخراج بیت کوین به طور کامل از بین خواهد رفت. از آن پس تعدادی محدود از این رمز ارز وجود خواهد داشت که بین مردم ردوبدل خواهد شد.
تصور کنید استخراج بیت کوین قطع شود. اگر تقاضا افزایش نداشته باشد، باز هم عرضه کوین جدید صفر میشود این پدیده، تاثیر عرضه و تقاضا را در بلند مدت نشان میدهد.
سطوح عرضه و تقاضا چیست؟
سطح عرضه و تقاضا بسیار نزدیک به سطوح حمایت و مقاومت است.
سطح (Level) یا ناحیه (Zone)
تفاوت سطح با ناحیه در مساحتی است که هر یک در بر میگیرند. سطح عرضه/تقاضا مساحت کمتری اشغال می کند اما ناحیه عرضه/تقاضا مساحت بیشتری را در بر میگیرد. تفاوت دیگر روش ترسیم نواحی عرضه و تقاضا است، نواحی حمایت/مقاومت و عرضه/تقاضا از منشأ یکسانی هستند. برخی براین باورند که نواحی عرضه و تقاضا را می توان به عنوان مناطق حمایت و مقاومت تصور کرد.
سطح عرضه
ناحیهای در نمودار است که با دو مورد زیر می توان آن را شناسایی کرد.
- کندل صعودی قوی که به این سطح میرسد یا در مقابل کندل قوی نزولی که از این سطح اتفاق می افتد.
- خوشهای از اجتماع چند کندل کوچک
سطوح تقاضا
نقطهی مقابل ناحیهی عرضه، ناحیه تقاضا است که باید یکی از دو شرط زیر برای تایید مهیا باشد:
- کندل نزولی قوی که به این سطح میرسد یا در مقابل کندل قوی صعودی که از این سطح اتفاق میافتد.
- خوشهای از اجتماع چند کندل کوچک
جمع بندی
در این مقاله دریافتیم مبنای تغییر قیمت ها، عرضه و تقاضا است. هرچقدر کالای شما نایاب تر باشد، پتانسیل افزایش قیمت برای آن بیشتر است. هرچقدر تقاضا برای کالای شما بیشتر باشد، دست فروشنده برای افزایش قیمت بازتر است. شناخت قواعد و چهارچوب عرضه و تقاضا کمک می کند در هنگام معامله، درک بهتری از انتخاب هایتان داشته باشید.
عرضه و تقاضا مانند روش های تحلیلی دیگر، معایب خود را دارد. چون بازارهای مالی مدام در حال تغییر است هیچ استراتژی یا ابزار بی نقصی برای معامله وجود ندارد. در طول مسیر نگرش تریدر به معامله است که تغییر می کند. عرضه و تقاضا، عنصری تعیین کننده در بازار است و شناخت و پیروی از قواعد آن، راه موفقیت در بازار کریپتو کارنسی است.
اگر به دنیای رمز ارزها علاقه دارید و قصد سرمایه گذاری در این بازار را دارید تیم همیار کریپتو توصیه می کند با دانش و آگاهی وارد این حوزه شوید. همیارکریپتو در دوره های آموزشی ارز دیجیتال صفر تاصد مفاهیم دنیای کریپتو را به علاقه مندان آموزش می دهد. ما در تلاشیم که با آگاه کردن افراد فعال در این حوزه از طریق آموزش و انتقال تجربیات خطرات این راه کاهش دهیم.
عرضه و تقاضا چیست؟
امروزه همه چیز با شیب بیشتری نسبت به قبل در حال رشد و تغییر است. بازار ارزهای دیجیتال که با سرعت چشمگیری نسبت به بازارهای سنتی پیشرفت کرده است و جداول و آمار ارقام که کاربران را نگران کرده بسیار عادی است. نکته امیدوار کننده این است که اکثر تعاریف موجود در این بازار از مفاهیم موجود در بازار سنتی سرچشمه میگیرد. بازار ارزهای دیجیتال ممکن است کمی گیج کننده باشد اما با شناخت فنون کاربردی و آموزش، علاوه بر کمتر شدن خطر در معاملات، شناخت رفتار بازار با ریسک کمتر، مطمئن و مصممتر نسبت به معاملاتی که در پیش دارید تصمیم گیری کنید. در ادامه قصد داریم شما را با مفهوم عرضه و تقاضا آشنا کنیم.
تقاضا چیست؟
تقاضا (Demand) میزان درخواست مصرف کننده یا خریدار می باشد. به عبارتی هر مقدار از کالا یا خدمت که مصرف کننده در ازای قیمتی مشخص حاضر به خرید آن باشد را میزان تقاضا میگویند. از دیدگاه تحلیلگران رابطه تقاضا، رابطه بین میزان قیمت و مقدار تقاضا می باشد.
عرضه چیست؟
مقدار محصول یا خدمتی که تولیدکننده یا فروشنده در ازای قیمتی مشخص وارد بازار میکند عرضه میگویند. رابطه عرضه، رابطه بین میزان قیمت و مقدار عرضه است.
قانون تقاضا
با افزایش قیمت کالا زمان مورد نیاز برای تامین هزینه خرید آن کالا بیشتر می شود از طرفی برای برخی مردم ارزش کالا و خدمات درقبال قیمت آن ناچیز است پس میتوان پیش بینی کرد با افزایش قیمت میزان خرید کاهش می یابد به این قاعده، قانون تقاضا می گویند.
قانون عرضه
با افزایش قیمت کالا میزان عرضه افزایش می یابد زیرا افراد علاقه دارند که محصولات خود را با قیمت بیشتری بفروشند. این قاعده را قانون عرضه می گویند.
نکته: قانون عرضه و تقاضا همیشه یکسان نیست؛ گاهی با افزایش قیمت ها، فروشندگان کالای کمتری میفروشند یا با کاهش قیمت ها، خریداران اجناس کمتری میخرند، دلیل این اتفاق طمع فروشنده یا خریدار است.
چرا قیمت یک کالا با ارزش واقعی آن یکسان نیست؟
بعضی اوقات فروشندگان پس از بالا رفتن قیمت و امید به افزایش بیشتر قیمت ها از فروش محصولاتشان جلوگیری میکنند و از طرفی خریداران هنگام کاهش قیمت دیگر خرید نمی کنند و به امیدکاهش قیمت بیشتری هستند. طبق تجربه در بازار ارزهای دیجیتال به منظور جلوگیری از ضررهای احتمالی این رفتار را هرگز پیشنهاد نمیکنیم.
در هر بازاری کالا و قیمت با دو مولفه 1) قیمت کالا و 2) ارزش کالا معرفی می شود. این دو مولفه لزوما ارزش برابری ندارند. برخی از کالاها نسبت به بهایی که پرداخت میکنید ارزش کمتری دارند و بعضی مواقع ارزش یک کالا بیشتر از بهایی است که برای آن پرداخت کرده اید. این مغایرت داشتن قیمت کالا با ارزش واقعی آن به دلیل عرضه و تقاضاست با ترند شدن یک رمز ارز یا محصول قیمت آن افزایش میابد به عنوان مثال ترند شدن زمین های متاورس سبب افزایش تعداد فروش و افزایش قیمت زمین های متاورسی شد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار ارزهای دیجیتال
هر ارز دیجیتال یک تیم پشتیبانی دارد وظیفه اصلی این تیم توسعه و افزایش ارزش رمز ارز است. این امری طبیعی است که خریدار علاقه دارد ارزی را خریداری کند که روز به روز ارزش آن افزایش یابد. فنی که تیم توسعه دهنده برای افزایش ارزش رمز ارز اجرا می کنند توکن سوزی است به عنوان مثال تیم بیت کوین هر 4 سال یک بار عملیات هاوینگ را اجرا می کند، هنگام انجام هاوینگ درصد پاداش و استخراج ماینرها کاهش میابد. این تیم سعی دارد با استفاده از قانون عرضه، میزان عرضه را کاهش دهد تا نسبت تقاضا افزایش یابد. به عبارتی با کاهش بیت کوین در بازار قیمت آن افزایش می باید.
همیارکریپتو در دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و آنلاین صفر تا صد مفاهیم دنیای کریپتو را به علاقه مندان این حوزه آموزش می دهد.
مدیریت عرضه و تقاضا (Supply and Demand)
برقرار کردن رابطه تعادل بین میزان نیاز مشتری و میزان تولید فروشنده مدیریت عرضه و تقاضا نام دارد، که مهم ترین ابزار کنترل بازار است.
یک بستنی فروش را در نظر بگیرید در فصل تابستان فروش بسیار خوبی دارد اما در فصل زمستان فروش کم می شود. برای برقراری رابطه تعادل و مدیریت عرضه و تقاضا می تواند در فصل تابستان بستنی را با قیمت بالاتر و در زمستان بستنی را ارزان تر بفروشد با این کار می تواند در تابستان اندوخته ای جمع کند برای زمستان و در زمستان با قیمت پایین تر مردم را ترغیب کند که بستنی بخرند. این عمل مدیریت عرضه و تقاضا به بیان ساده است.
تاثیر عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال
تاثیر عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال به 3 بخش تقسیم میشود:
تاثیر عرضه و تقاضا در کوتاه مدت
ارز دوج کوین را به یاد دارید؟ در یک مقطع زمانی ایلان ماسک از آن حمایت کرد قیمت آن افزایش یافت و افراد زیادی دوج کوین خریدند. برخی اتفاقات در بازارهای ارز دیجیتال باعث می شود که مردم نسبت به یک ارز در کوتاه مدت خوش بین باشند و عموم مردم به سمت خرید آن هجوم ببرند.
با افزایش تقاضا، فروشندگان تمایلی برای فروش ارزهایشان ندارند.اگر فروشنده ارز خود را نفروشد خریدار مجبور است قیمت بالاتری پیشنهاد دهد. با افزایش قیمت، بعضی از فروشندگان، رمزارزشان را میفروشند و برخی نمیفروشند. این قاعده تا جایی اتفاق میافتد که برای فروشنده قیمت بالاتری وجود نداشته باشد، این روند افزایش قیمت در بازار ارز دیجیتال می باشد. برعکس این قاعده هم وجود دارد زمانی که فروشنده قصد دارد رمز ارز را بفروشد و خریداران تمایلی به خرید ندارند فروشنده مجبور میشود قیمت را کاهش دهد تا خریدار تمایل به خرید داشته باشد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در میان مدت
پیش تر در مورد هاوینگ بیت کوین صحبت کردیم با این کار ماینینگ بیت کوین کندتر می شود. این اتفاق نوساناتی در قیمت بیت کوین ایجاد می کند. این پدیده یک تاثیر میان مدت در عرضه و تقاضا می باشد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در بلند مدت
همانطور که می دانید بیت کوین قابل استخراج حدود 23 میلیون است پس از ماین کردن آخرین بیت کوین استخراج بیت کوین به طور کامل از بین خواهد رفت. از آن پس تعدادی محدود از این رمز ارز وجود خواهد داشت که بین مردم ردوبدل خواهد شد.
تصور کنید استخراج بیت کوین قطع شود. اگر تقاضا افزایش نداشته باشد، باز هم عرضه کوین جدید صفر میشود این پدیده، تاثیر عرضه و تقاضا را در بلند مدت نشان میدهد.
سطوح عرضه و تقاضا چیست؟
سطح عرضه و تقاضا بسیار نزدیک به سطوح حمایت و مقاومت است.
سطح (Level) یا ناحیه (Zone)
تفاوت سطح با ناحیه در مساحتی است که هر یک در بر میگیرند. سطح عرضه/تقاضا مساحت کمتری اشغال می کند اما ناحیه عرضه/تقاضا مساحت بیشتری را در بر میگیرد. تفاوت دیگر روش ترسیم نواحی عرضه و تقاضا است، نواحی حمایت/مقاومت و عرضه/تقاضا از منشأ یکسانی هستند. برخی براین باورند که نواحی عرضه و تقاضا را می توان به عنوان مناطق حمایت و مقاومت تصور کرد.
سطح عرضه
ناحیهای در نمودار است که با دو مورد زیر می توان آن را شناسایی کرد.
- کندل صعودی قوی که به این سطح میرسد یا در مقابل کندل قوی نزولی که از این سطح اتفاق می افتد.
- خوشهای از اجتماع چند کندل کوچک
سطوح تقاضا
نقطهی مقابل ناحیهی عرضه، ناحیه تقاضا است که باید یکی از دو شرط زیر برای تایید مهیا باشد:
- کندل نزولی قوی که به این سطح میرسد یا در مقابل کندل قوی صعودی که از این سطح اتفاق میافتد.
- خوشهای از اجتماع چند کندل کوچک
جمع بندی
در این مقاله دریافتیم مبنای تغییر قیمت ها، عرضه و تقاضا است. هرچقدر کالای شما نایاب تر باشد، پتانسیل افزایش قیمت برای آن بیشتر است. هرچقدر تقاضا برای کالای شما بیشتر باشد، دست فروشنده برای افزایش قیمت بازتر است. شناخت قواعد و چهارچوب عرضه و تقاضا کمک می کند در هنگام معامله، درک بهتری از انتخاب هایتان داشته باشید.
عرضه و تقاضا مانند روش های تحلیلی دیگر، معایب خود را دارد. چون بازارهای مالی مدام در حال تغییر است هیچ استراتژی یا ابزار بی نقصی برای معامله وجود ندارد. در طول مسیر نگرش تریدر به معامله است که تغییر می کند. عرضه و تقاضا، عنصری تعیین کننده در بازار است و شناخت و پیروی از قواعد آن، راه موفقیت در بازار کریپتو کارنسی است.
اگر به دنیای رمز ارزها علاقه دارید و قصد سرمایه گذاری در این بازار را دارید تیم همیار کریپتو توصیه می کند با دانش و آگاهی وارد این حوزه شوید. همیارکریپتو در دوره های آموزشی ارز دیجیتال صفر تاصد مفاهیم دنیای کریپتو را به علاقه مندان آموزش می دهد. ما در تلاشیم که با آگاه کردن افراد فعال در این حوزه از سطوح حمایت (سطوح تقاضا) طریق آموزش و انتقال تجربیات خطرات این راه کاهش دهیم.
حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت همان قاعده عرضه و تقاضا است. حمایت، سطحی از قیمت است که در آن عرضه قابل ملاحظه سهام وجود دارد، به نحوی که باعث توقف نوسان رو به بالای قیمت ها می شود و معمولا، قیمت ها را به طرف پایین می برد. مقاومت، در نقطه سقف به وقوع می پیوندد.
همانگونه که شما در شکل زیر می توانید ببینید، تراز حمایت، تراز قیمتی است که یک سهام و یا بازار بندرت از آن عبور می کند و از آن پایینتر می افتد. از سوی دیگر، مقاومت، تراز قیمتی است که یک سهام یا بازار به ندرت از آن فراتر می رود. تراز های حمایت و مقاومت از مهمترین مفاهیم در روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا هستند.
این ترازها، سطوحی از قیمت ها هستند که تجار تمایل به خرید سهام (در نزدیکی تراز حمایت) و یا فروش سهام خود (در نزدیکی تراز مقاومت) دارند. وقتی که این خطوط روند شکسته شوند، به نظر می رسد که میزان عرضه و تقاضا و روانشناسی تغییرات قیمت سهام تغییر می کند و در این حالت ترازهای جدیدی برای حمایت و مقاومت تعیین می شود.
رابطه ترازهای حمایت و مقاومت و اعداد رند
یک نوع از حمایت و مقاومت های جهانی که در میان تعداد زیادی از اوراق بهادار و بازارهای مالی دیده شده، اعداد رند است. اعداد رند مانند 10،20،35 ،50،100و1000 در مبحث تراز های حمایت و مقاومت از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند، چون اغلب نشان دهنده مهمترین نقاط برگشت روانشناختی هستند که تجار تمایل به خرید و فروش سهام در آن قیمت ها دارند.سطوح حمایت (سطوح تقاضا)
خریداران اغلب به محض آنکه قیمت یک سهام به یک مقدار رند مانند 50 دلار سقوط می کند، تعداد زیادی از آن سهام را خریداری می کنند و در نتیجه قیمت سهام به احتمال زیاد از آن عدد پایین تر نخواهد رفت. از سوی دیگر، فروشندگان سهام نیز به محض آنکه قیمت سهام به یک عدد رند بالا رسید، شروع به فروش سهام خود می کنند و باعث می شوند تا قیمت آن سهام از آن عدد فراتر نرود. آنچه این اعداد رند را تبدیل به نقاط مهمی می کند، فشار خرید و فروش و این نکته است که در اغلب موارد این نقاط اهمیت روانشناختی دارند.
واژگونی وظایف
به محض آنکه یک تراز حمایت و یا مقاومت شکسته شود، وظیفه آن بر عکس می شود. اگر قیمت به پایینتر از یک تراز حمایت سقوط کند، آن تراز تبدیل به یک تراز مقاومت می شود. حال اگر قیمت سهام از یک تراز مقاومت بالاتر رود، آن تراز تبدیل به یک تراز حمایت می شود. به محض آنکه قیمت از یکی از تراز های مقاومت و حمایت تجاوز کند، به نظر می رسد که عرضه و تقاضا آن سهام تغییر کرده و باعث می شود که قاعده تراز شکسته شده، برعکس شود. به هر حال برای اینکه یک واژگونی (معکوس سازی) واقعی رخ دهد، حتما باید قیمت سهام یک حرکت قوی یا جهش بزرگ از سطوح مقاومت و حمایت داشته باشد.
برای مثال، همانگونه که شما در شکل بالا می توانید ببینید، خط نقطه چین به عنوان تراز مقاومت نشان داده شده است، که از بالاتر رفتن قیمت در مقایسه با دو نقطه قبلی (نقطه 1و 2) جلوگیری می کند. به هر حال، به محض آنکه تراز مقاومت شکسته می شود، آن تراز تبدیل به یک تراز حمایت می شود (که در نقاط 3و 4 نشان داده شده است) که قیمت را بالا نگه می دارد و از جهت گیری آن به سمت پایین جلوگیری می کند.
اغلب تجاری که شروع به استفاده از تحلیل فنی می کنند، معتقدند که این مفهوم که این واژگونی قواعد حتی برای سطوح حمایت (سطوح تقاضا) اغلب شرکت های مشهور نسبتا زیاد اتفاق می افتد، غیر قابل باور و غیر قابل تشخیص است. برای مثال همانگونه که شما در شکل زیر می توانید ببینید، این پدیده درنمودار مربوط به سالهای 2003 تا 2006 شرکت فروشگاه های زنجیره ای وال مارت اتفاق افتاده است. در این نمودار قاعده سطح قیمت 51 دلار از یک سطح حمایت قوی به یک سطح مقاومت تبدیل می شود.
تقریبا در همه حالات، یک سهام هم یک تراز حمایت و هم یک تراز مقاومت دارد و معاملات آن تا زمانی که از این حدود جهش نیابد، در بازه بین این دو تراز خواهد بود. این حالت بیشتر در شرایطی دیده می شود که یک سهام با یک روند افقی معامله شود و قیمت آن با نوسان بین نقاط اوج و دره های متوالی از تراز های حمایت و مقاومت خود تجاوز نکند.
اهمیت ترازهای حمایت و مقاومت
تحلیل تراز های مقاومت و حمایت یکی از بخش های مهم روند ها است چون از آن می توان برای اخذ تصمیمات تجاری و پیش بینی زمان واژگونی یک روند، استفاده نمود. برای مثال، اگر یک تاجر یک تراز مهم مقاومت را شناسایی کند که چندین بار آزمایش شده است و هرگز شکسته نشده است، او می تواند از حرکت قیمت سهام به سمت این نقطه، سود ببرد چون احتمال اینکه قیمت سهام از آن تراز فراتر رود بسیار کم است. هر دوی تراز های حمایت و مقاومت، روند ها را آزمایش و تایید می کنند.
تا زمانی که قیمت سهام بین این دو تراز باقی می ماند، احتمالا روند نیز ادامه خواهد داشت. آگاه بودن از اهمیت این نقاط حمایت و مقاومت باید بر روی روش شما برای خرید و فروش یک سهام تاثیر بگذارد. تجار باید از داد و ستد سهام در این سطوح مهم اجتناب کنند چرا که ناحیه اطراف این سطوح دارای تغییر پذیری خیلی زیادی است. اگر شما برای معامله نزدیک ترازهای حمایت و مقاومت احساس اطمینان کردید، باید از این قاعده ساده پیروی کنید: داد و ستد خود را مستقیما در تراز های حمایت و مقاومت انجام ندهید. این بدین دلیل است که در اغلب موارد، قیمت هرگز به عدد صحیح مورد نظر نمی رسد؛ بلکه در اطراف آن نوسان می کند. بنابراین اگر شما مصمم به خرید یک سهام هستید که به سمت یک تراز حمایت مهم حرکت می کند، دقیقا ً در تراز حمایت سفارش خرید ندهید. در عوض، آنرا بالاتر از تراز حمایت ، البته با اختلاف چند نقطه، ارائه کنید.
دیدگاه شما