الگو‌های قیمتی برگشتی


شکل 3- محاسبه‌ی قیمت هدف در الگوی سر و شانه

الگوهای برگشتی

الگوهای برگشتی به الگوهایی گفته میشود که روند قبلی را تغییر میدهند یعنی اگر روند قبلی صعودی باشد این الگو نشانه نزول سهم است و اگر روند قبلی نزولی باشد این الگو نشانه صعود روند است در ادامه با این الگوها بیشتر آشنا خواهید شد .

برای اینکه از جزئیات بیشتر این الگوها آگاه شوید پیشنهاد میکنم حتما ویدیو را مشاهده بکنید چرا که مقاله زیر خلاصه ای از این الگوها است و نکات تفصیلی گفته نشده است.

الگوی مرد به دار آویخته

این الگو از الگوهای برگشتی است که پس از یک روند صعودی شکل میگیرد و در قله ها باید منتظر این کندل شد این کندل ممکن است برعکس هم شود

یعنی شاخک روی کندل گاهی بالای کندل ایجاد میشود و گاهی زیر کندل ایجاد میشود ولی آنچه مهم است این است که این کندل در سقف ایجاد میشود و موجب نزول قیمت خواهد شد.

طول سایه در مرد دارآویز باید سه برابر بدنه کندل باشد. الگوی مرد دارآویز نیاز به تاییدیه دارند

الگوی مرد به دار آویخته اصلی

الگوی مرد به دار آویخته وارونه

الگوی چکش

الگوی چکش هم از الگوهای برگشتی است و بخلاف الگوی مرد به دار آویخته است یعنی الگوی چکش در کفها به وجود میاید و موجب صعود میشود یعنی روند نزولی قبلی را تبدیل به روند صعودی میکند .

این الگو هم مانند الگوی مرد به دار آویخته به دو قسم اصلی و وارونه تبدیل میشود که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهید شد.

الگوی چکش اصلی

الگوی چکش وارونه

الگوی پوشاننده

این الگو از الگوهای برگشتی نمودار است و پس از دیدن این الگو باید منتظر تغییر روند در نمودار باشیم.

این الگو به دو قسمت تقسیم میشود که از آنها به الگوی پوشاننده صعودی و الگوی پوشاننده نزولی تعبیر میشود که هر کدام موجب نزول یا صعود روند نمودار خواهند شد.

الگوی پوشاننده نزولی

این الگو از دو کندل در سقف تشکیل میشود. یعنی پس از اینکه چند کندل مثبت و رو به صعود داشتیم و سپس این دو کندل را دیدیم باید منتظر نزول روند باشیم .

کندل دوم باید کندل اول را کامل بپوشاند و نباید کندل اول در کلوز یا اپن با کندل دوم برابر باشد بلکه کامل باید درون کندل دوم پوشانده شود مانند تصویر زیر.


الگوی پوشاننده نزولی ، الکوی برگشتی

الگوی پوشاننده صعودی

این الگو در انتهای نمودار یا کف نمودار شکل میگیرد و موجب صعود روند میشود یعنی روند قبلی از حداقل سه کندل نزولی تشکیل شده است و دو کندل پوشاننده صعودی الگوی تغییر روند و برگشتی شده اند

کندل اول باید کامل توسط کندل دوم پوشیده شود و نیز کلوز و اپن کندل اول نباید با کندل دوم برابر باشد بلکه درون کندل دوم کامل پوشانده شده باشد مانند تصویر زیر.


الگوی پوشاننده صعودی ، الگوی برگشتی

Generic placeholder image

گروه بی نظیر

مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا

خلاصه‌ای از تمام الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال + شیوه‌ی استفاده

chart

نحوهٔ معامله از الگو‌های قیمتی برگشتی طریق الگوهای نموداری

راجع به الگوهای نموداری صحبت‌های زیادی کردیم.

دیگر خسته شده‌ایم پس وقت آن است که برویم و بقیهٔ کار را به عهدهٔ شما بگذاریم..

شوخی کردم! تا آماده نشوید تنهایتان نمی‌گذاریم!

در این بخش کمی بیشتر در مورد نحوهٔ استفاده از این الگوهای نموداری برایتان صحبت می‌کنیم.

کافی نیست که فقط بدانید یک ابزار چگونه عمل می‌کند، باید یاد بگیریم که چگونه از ابزارها استفاده کنیم.

با این سلاح‌های جدیدی که دارید بهتر است شروع به کسب سود کنیم.

بیایید الگوهای نموداری را که یاد گرفتیم خلاصه کنیم و آنها را بر حسب سیگنال‌هایی که می‌دهند دسته‌بندی کنیم.

الگوهای نموداری برگشتی

الگوهای برگشتی الگوهایی هستند که نشان می‌دهند روند فعلی قرار است تغییر جهت دهد.

اگر الگوی نمودار برگشتی در طی روند صعودی شکل بگیرد، نشان می‌دهد که روند معکوس می‌شود و قیمت به زودی کاهش پیدا می‌کند.

برعکس اگر الگوی نمودار برگشتی در طی روند نزولی دیده شود، نشان می‌دهد که قیمت بعدا بالا خواهد رفت.

در این درس درباره شش الگوی نموداری که سیگنال‌های برگشتی ارائه می‌دهند، صحبت کردیم.

آیا می‌توانید نام هر شش مورد را بیان کنید؟

  1. سقف و کف دوقلو
  2. سر و شانه‌ها
  3. سر و شانه‌های معکوس
  4. “کنج” صعودی
  5. “کنج” نزولی

اگر هر سه را یاد گرفته باشید عالی است!

54 1 1

برای معامله این الگوهای نمودار، کافی است سفارش را بالاتر از خط گردن و در جهت روند جدید قرار دهید. سپس به دنبال هدفی باشید که تقریباً به اندازه‌ی ارتفاع این الگوست.

به منظور مدیریت ریسک مناسب فراموش نکنید که استاپ لاس هم داشته باشید؛

استاپ‌لاس معقول را می‌توان حول وسط الگوی نمودار تعیین کرد.

مثلاً می‌توانید فاصلهٔ دو کف را از خط گردن اندازه‌گیری کرده و این مقدار را به دو تقسیم کنید و از آن به عنوان حد ضررتان استفاده نمایید.

الگوهای نموداری ادامه‌دهنده

الگوهای ادامه‌دهنده‌ی روند الگوهای نموداری هستند که نشان می‌دهند روند فعلی ادامه خواهد داشت.

معمولاً اینها الگوهای ثبات نام دارند چون نشان می‌دهند که خریداران و فروشندگان چگونه یک استراحت سریع می‌کنند و سپس در همان جهت روند قبلی حرکت ادامه خواهد یافت.

روندها معمولا به صورت یک خط بالایی یا پایینی حرکت نمی‌کنند. بلکه مکث کرده و به کنار حرکت می‌کنند. بعد حرکات اصلاحی به سمت بالا یا پایین انجام می‌دهند. و در آخر مومنتوم یا شتاب حرکتی را برای ادامه روند کلی مجدد بازیابی می‌کنند.

چندین الگوی نمودار را توضیح دادیم:

کنج، مستطیل و پرچم.

توجه داشته باشید که کنج‌ها را می‌توان بسته به روندی که بر اساس آن شکل می‌گیرند الگوهای برگشتی یا ادامه در نظر گرفت.

54 2

54 3

برای پرچم‌ها می‌توانید هدفتان را بالاتر و به ارتفاع تیر پرچم قرار دهید.

برای الگوهای ادامه‌‌ دهنده‌ی روند حدضرر‌ها معمولاً در بالا یا زیر الگوی نمودار واقعی قرار داده می‌شوند.

الگوهای دوطرفه

الگوهای دو طرفه‌ی نمودار کمی سخت‌تر هستند چون نشان می‌دهند که قیمت می‌تواند در هر جهتی تغییر کند.

این دیگر چه سیگنالی است؟!

در اینجاست که الگوهای مثلث قرار می‌گیرند. به یاد دارید که در مورد این صحبت کردیم که قیمت می‌تواند از سقف یا کف مثلث بشکند؟

54 4

54 5

برای استفاده از این الگوها باید هر دو سناریو (شکست در جهت بالا یا پایین) را در نظر بگیرید و یک سفارش را در سقف الگو و دیگری را در کف الگو قرار دهید.

نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی

پیش از شروع بحث تخصصی الگوهای اصلی برگشتی لازم است برخی نکات مقدماتی که در تمام این الگوها مشترک است را بررسی کنیم.

١- لازمه شروع هر الگو برگشتی وجود یک ترند یا روند اولیه می باشد.

۲- اولین اخطار برای ایجاد برگشت ترند یا روند اکثر زمانی ساطع می شود که یکی از خطوط ترند یا روند شکسته شود.

٣- بزرگ بودن الگوی نشان دهنده بزرگتر بودن تحركات بعد از آن می باشد.

۴- الگوهای سخت معمولا دوره زمانی کوتاه در و نوسان بلندتری نسبت به الگوهای کف دارند. ۵- کف ها معمولا تغییرات قیمت کمتری دارند و زمان بیشتری برای تشکیل شدن صرف می کنند. ۶-حجم معمولا در نقاط سقف اهمیت فوق العاده ای دارد.

نیاز به ترند یا روند اوليه: وجود ترند یا روند اوليه مهمترین شرط ایجاد الگوی برگشتی می باشد. وقتی بازار دلیلی برای بازگشت داشته باشد، یکی از الگوهای برگشتی روی نمودار ظاهر می شوند . اگر آن الگو به وسیله یک ترند یا روند اوليه مشایعت نشده باشد چیزی برای بازگشت وجود ندارد و مورد شک واقع می شود. دانستن اینکه چه مکانهایی در ترند یا روند اصلی مستعد پدید آوردن الگوهای اصلی هستند یکی از نکات کلیدی در شناسایی الگو می باشد.

نتیجه دیگر از داشتن یک ترند یا روند اولیه برای بازگشت، موضوع مفاهیم اندازه گیری است. پیش از این گفته شد که بیشترین تکنیک های اندازه گیری برای برآوردن حداقل هدفهای قیمت کاربرد دارند. حداکثر هدف کل بازه حرکت ابتدایی خواهد بود.

در یک بازار افزایشی بزرگ و الگوهای شکل گرفته سقف بیشترین پتانسیل برای حرکت به سمت پایین ، ۱۰۰ درصد بازگشت بازار افزایش یا برگشت به نقطه شروع آن است.

شکسته شدن یکی از خطوط مهم ترند یا روند: اولین علامت مهم و جدی برای ایجاد الگوی برگشتی معمولا شکسته شدن یکی از خطوط مهم ترند یا روند می باشد. به یاد داشته باشید که عبور از خطوط ترند یا روند الزاما به معنی شروع ترند یا روند برگشتی نیست. بلکه چیزی که اخطار داده شده تغییر در ترند یا روند است شکسته شدن خطوط اصلی رو ممکن است اخطار شروع الگوی جانبی قیمت باشند که ممکن است بعدها به عنوان نوع برگشتی یا تحکیمی قیمت شناخته شوند. برخی اوقات شکسته شدن خطوط ترند یا روند همزمان می شود با به انتها رسیدن الگوی قیمت.

الگوی بزرگتر پتانسیل بیشتری دارد: وقتی ما از واژه بزرگتر استفاده میکنیم منظور ما ارتفاع و پهنای الگو در نموداری است که از آن استفاده می کنیم. منظور از ارتفاع تغییرات نوسانی قیمت و محدوده نوسان می باشد و منظور از پهنا مقدار زمانی است که صرف ساخته شدن الگو می شود.

هر چه اندازه الگو بزرگتر باشد که به معنی نوسان قیمت در پهنه وسیع تر همراه با ارتفاع بیشتری می باشد، و اگر در زمان طولانی تری ساخته شده باشد اطمینان بیشتری نسبت به حرکت قیمت ایجاد می کند. اندازه بزرگتر الگو که همراه است با نوسانات بزرگ قیمت و ارتفاع زیاد و همچنین مدت زمانی طولانی تر برای ساختن آن، باعث اعتبار و اهمیت بیشتر الگو می شود و پتانسیل آن برای حرکات بعدی بیشتر خواهد بود.

در حقیقت تمام تکنیک های اندازه گیری در این دو فصل بر اساس ارتفاع الگو بنا شده اند. در ابتدا این روش بر روی نمودارهای میله ای به کار می رود که از معیارهای اندازه گیری عمودی استفاده می کنند. تمرین برای اندازه گیری های افقی الگوهای قیمت به بحث نمودارهای نقطه و رقم موکول می شود. در آن روش ترسیم نمودار از ابزاری به نام شمارش استفاده می شود که در آن فرض می شود که ارتباط تنگاتنگی بین پهنای سقف و الگو‌های قیمتی برگشتی کف و هدف قیمت بعدی وجود دارد. تفاوت بین سقف و کف ها: الگوهای برگشتی سقف ها معمولا از نظر زمانی کوتاه تر و از نظر نوسان قیمتی نوسان بلندتری نسبت به کف ها دارند. در سقف ها اغلب شاهد این هستیم که در مدت زمان کوتاه قیمت نوسان شدیدی را تجربه می کند. سقف ها در زمان کوتاهی شکل می گیرند. در الگو‌های قیمتی برگشتی کف ها می بینیم که برای مدت مدیدی قیمت ثابت می ماند و یا نوسان های کوچک از خود به نمایش می گذارد و در کل در قیمت زمان طولانی تری کف ها نسبت به سقف ها ساخته می شوند. به همین دلیل است که اغلب خرید کردن در کف به مراتب ساده تر از فروختن در سقف می باشد شاید یکی از دلایلی که رفتار و الگوهای سقف این گونه خائنانه به نظر می رسد این باشد که قیمت ها تمایل بیشتری به نزول دارند نسبت به اینکه بخواهند صعود کنند.

برای همین معامله گر می تواند در ترند یا روند افزایشی سود بیشتری را بسیار سریعتر بسازد تا اینکه بخواهد از نوسانات جزئی یک بازار کاهشی استفاده کند. در زندگی همه چیز بین ریسک و بازده می چرخد. ریسک های بزرگتر بازده های به مراتب بیشتری دارند و بالعکس فروش در الگوهای سقف زمانی که احساس می کنیم به صفر رسیده ایم کار سختی است ولی همواره سود در کوشش ما نهفته می باشد.

حجم در ترند یا روندهای صعودی اهمیت ویژه ای دارد: حجم در ترند یا روند بازار معمولا باید افزایش پیدا کند و این برای تایید تکمیل همه الگوهای قیمت نقطه مهمی باشد تکمیل هر گویی به وسیله تایید افزایش قابل توجه در حجم معاملات آن انجام می شود. در هر حال در مراحل مقدماتی ترند یا روند برگشتی حجم اندازه سقف ها و قله ها فاکتور مهمی نمی باشد.

چارتیست ها علاقه مند می باشند که وقتی قیمت قفل میکند شاهد فعالیت بیشتری روی صحنه و در نتیجه افزایش حجم باشند ولی این قابل اعتنا نیست اما در کف ها افزایش حجم کاملا ضروری به نظر می رسد اگر الگوی حجم هنگام شکسته شدن سقف افزایش نداشته باشد تقریبا تمام الگوی زیر سوال می رود.

در فصل ۷ اهمیت حجم را بیشتر مطالعه می کنیم

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال

الگوی-سرو-شانه

برای فهم الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال در ابتدا لازم است بدانیم الگو چیست؟ الگوها (patterns) شکل‌های متمایزِ ایجاد‌شده توسط توالی داده‌ها روی یک نمودار هستند. در تحلیل تکنیکال یک الگو حاوی خطوطی است که در طی فراز و فرودهای قیمت، از اتصال نقاط تکرارشونده‌ی قیمت همچون قیمت‌های بسته‌شدن یا سقف و کف‌ها در یک دوره زمانی خاص شکل می‌گیرد.
الگوهای قیمت (price pattern) یا الگوهای نمودار (chart patterns)، حاصل مطالعه‌ی توالی چندین نمودار صعودی و نزولی قیمت در یک دوره‌ی زمانی بلندمدت‌تر هستند که رفتاری تکرارشونده را نشان می‌دهند. در معاملات بازارهای سهام و کالا، مطالعات انواع الگوی نمودار نقش زیادی در تحلیل تکنیکال و پیش‌بینی روند قیمت‌ها ایفا می‌کند. وقتی داده‌های قیمت به‌صورت گرافیکی روی نمودار قیمت – زمان پیاده‌سازی می‌‌شوند، معمولاً الگویی از حرکات آن مشاهده می‌شود که به‌طور طبیعی رخ داده و در طول یک دوره تکرار شده است که بر اساس آن رفتار تکراری، می‌توان روند حرکت بعدی قیمت‌ها را پیش‌بینی نمود. الگوهای نمودار حاوی سیگنال‌های معکوس (برگشتی) یا ادامه‌دهنده هستند. در ادامه با یکی از انواع الگوهای برگشتی (معکوس) که معروف‌ترین و پرکاربردترین آن‌ها هم هست آشنا می‌شویم.

الگوی سر و شانه‌ای چیست؟

شاید شناخته‌شده‌ترین الگوی برگشتی، الگوی سر و شانه (head and shoulders pattern) باشد. از آنجا که الگوی سر و شانه بازگشت از یک روند را نشان می‌دهد، پس قبل الگو‌های قیمتی برگشتی از شکل‌گیری الگو، لازم است یک روند واضح وجود داشته باشد تا الگو بتواند برای پیش‌بینی برعکس شدن آن روند، اعتبار کافی حاصل کند. برای تشخیص الگوی سر و شانه، لازم است روند اولیه، یک روند صعودی باشد که پس از مدتی نوسان و توقف، به روند نزولی تبدیل شده باشد. در مقاله‌ای دیگر، درباره‌ی الگوی سر و شانه‌ای برعکس (inverse head and shoulders pattern) نیز که در آن، پیش از شکل‌گیری الگو، روند نزولی بوده و سپس صعودی شده است، صحبت خواهیم نمود.

الگوی سر و شانه‌ای از سه بخش تشکیل شده است: شانه‌ی چپ، سر و شانه‌ی راست؛ حجم نیز یک ویژگی مهم در تفسیر این الگو محسوب می‌شود. نمونه‌ی استاندارد این الگو را در شکل 1 مشاهده می‌نمایید.

الگوی سر و شانه

شکل 1- نمونه‌ای از الگوی سر و شانه از انواع الگوهای برگشتی

شانه‌ی چپ در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

این قسمت از الگو یک رالی (rally) قوی را نشان می‌دهد که ابتدا شیب آن نسبت به روند صعودی پیش از شروع الگو، تندتر و حجم معاملات سنگین‌تر است و سپس به همان سطح قیمتی که از آنجا شروع شده بود، بازمی‌گردد، در نتیجه یک V برعکس (شبیه عدد 8) تشکیل می‌شود، اما در این قسمت حجم معاملات سبک‌تر است.

سر در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

سقف روند صعودی قیمت‌ها در قسمت سر الگو، یک پله بالاتر از سقف شانه‌ی چپ است. در ادامه‌ی فراز و فرود شانه‌ی اول، رالی قیمت‌ها سهم را با تفاوت قابل‌توجهی، به سطحی بالاتر از شانه‌ی چپ می‌رساند تا الگو‌های قیمتی برگشتی الگو‌های قیمتی برگشتی به‌وضوح سقف‌های بالاتری (higher high) نسبت به سقف‌های قبلی، در نمودار قیمت ظاهر شود. بااین‌حال، حجم معاملات معمولاً در این رالی کمتر از آن است که در نیمه‌ی اول (روند صعودی) شانه‌ی چپ تجربه شده بود.

وقتی رالی دوم نیز با افول مواجه شود، با کاهش قیمت‌ها در همان نقطه‌ی شروع شانه‌ی چپ، پایان می‌یابد؛ به این سطح قیمت، گردن (neckline) می‌گویند. در این نقطه، کف قیمت گاه حتی پایین‌تر از خط کف‌های روند صعودی سر و شانه خواهد بود – خطی که از اتصال کف‌های قبلی روند صعودی ایجاد شده است. تشکیل قسمت سر الگو، اولین سیگنالی است که نشان می‌دهد احتمالاً رالی رو به پایان است و ممکن است روند بازگشتی آغاز شده باشد.

شانه‌ی راست در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

شانه‌ی راست تصویر آینه‌ای (یا نزدیک به تصویر آینه‌ای) از شانه‌ی چپ است، اما با حجم معاملات کمتر که نشان‌دهنده‌ی تمایل کمتر سرمایه‌گذاران برای خرید و آگاهی آنان از رو به اتمام بودن روند صعودی است. در این نقطه قیمت تقریباً تا همان سطوح سقف تجربه‌شده در شانه‌ی اول افزایش می‌یابد، اما این رالیِ آخر، قیمت‌های پایین‌تری (lower highs and lower lows) نسبت به رالی قبلی که قسمت سر الگو را تشکیل داده بود، تجربه خواهد نمود، در نتیجه خط حمایت شکسته شده، نهایتاً قیمت به زیر خط گردن نزول خواهد کرد؛ به این نقطه، نقطه‌ی شکست (breakout) می‌گویند.

نکات تشخیص الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

یک تحلیل‌گر به‌ندرت می‌تواند یک الگوی سر و شانه‌ی کاملاً شکل‌یافته را مشاهده نماید. حالات ناقص‌تر این الگو ممکن است به‌جای یک سر و دو شانه در دو طرف، شامل دو قله روی شانه یا روی سر باشند؛ اما درهرحال، قسمت سر باید به سطح قیمت بالاتری نسبت به هر دو شانه برسد، درحالی‌که شانه‌ها باید تقریباً متقارن باشند تا این الگو تشخیص داده شود.

از نظر سطح قیمت خط گردن نیز، اولین رالی باید از این سطح آغاز شود و شانه‌ی چپ (left shoulder) و سر (head) نیز باید در سیر نزولی‌شان، تقریباً به همین سطح بازگردند؛ اما خطوط گردن ممکن است همیشه هم خطوط کاملاً افقی را تشکیل ندهند بلکه خط گردن اندکی شیب‌دار باشد، یعنی کف‌های تجربه‌شده دقیقاً مشابه هم نباشند؛ در شکل زیر نمونه‌ای از این حالت را مشاهده می‌نمایید. شاید این اَشکال ناقص، کار تطبیق آن را با الگوی سر و شانه (و یا سایر الگوهای تکنیکال) برای تحلیل‌گران کمّی یا ابزارهای تحلیل‌گر دشوار سازد، اما مغز انسان می‌تواند این الگو را – حتی اگر ناقص شکل گرفته باشد – تشخیص دهد.

نمونه‌ای از خط گردن شیب‌دار در الگوی سر و شانه

نحوه‌ی کار با الگوی سر و شانه‌ای در تحلیل تکنیکال

همان گونه که اشاره کردیم، حجم معاملات در تجزیه‌وتحلیل الگوهای سر و شانه عنصر مهمی است. تجربه‌ی یک سقف جدید قیمت در قسمت بالای سر بدون افزایش در حجم معاملات، نشان‌دهنده‌ی کاهش تعداد مشارکت‌کنندگان در بازار صعودی است و این یعنی به‌زودی بر اساس کاهش تقاضا، قیمت‌ها نزولی خواهد شد. هنگامی که یک شاخص (مثلاً قیمت) در حال افزایش (یا کاهش) است، اما شاخص دیگر (مثلاً حجم) آن‌گونه نیست، به این وضعیت واگرایی (divergence) می‌گویند. در وضعیت واگرایی، شانه‌ی سمت راست (جایی که تقریباً یک‌سوم پایانی الگو است)، حجم معاملات کمتری خواهد داشت که نشان می‌دهد علاقه یا تقاضا کاهش‌یافته، به‌زودی با افزایش عرضه‌، بازار شاهد کاهش قیمت و آغاز روند نزولی خواهد بود.
هنگامی که الگوی سر و شانه شکل گرفت و کامل شد، انتظار می‌رود که قیمت سهم از سطح خط گردن پایین‌تر آید. در اینجا تحلیل‌گران تکنیکال تمایل دارند از قواعد فیلترینگ استفاده کنند تا مطمئن شوند آیا شکست واضحی در خط گردن رخ داده است یا خیر.

این فیلترینگ ممکن است به شکل توقف معامله تا زمانی باشد که قیمت به سطح معنی‌داری به زیر خط گردن سقوط کند (معمولاً بین 3 تا 5 درصد) یا به شکل درنظرگرفتن یک محدوده‌ی زمانی برای باقی‌ماندن قیمت زیر خط گردن پیش از اقدام به معامله‌ی مجدد؛ وقتی از نمودار قیمت روزانه استفاده می‌شود، این قاعده ممکن است شامل چند روز تا یک هفته باشد. قیمت‌ها اغلب طی جهشی به سطح خط گردن بازمی‌گردند، حتی اگر از سطوح فیلتر (3 تا 5 درصد پایین‌تر) هم بیشتر کاهش یافته باشند؛ بااین‌حال، قیمت‌ها معمولاً روی خط گردن یا اطراف آن متوقف می‌شوند. خط گردن یک سطح حمایتی (support level) است که تحت‌تأثیر اصل قطبیت (polarity principle) اگر یک سطح حمایت شکسته شد (breakout)، همان سطح قیمت، از آن ‌پس به یک سطح مقاومت (resistance level) تبدیل می‌شود.

تعیین قیمت هدف (Price target) با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

مانند همه الگوهای تکنیکال، الگوی سر و شانه باید از منظر روند بلندمدت قیمت اوراق بهادار تحلیل شود. رالی‌ای که قبل از شکل‌گیری الگو اتفاق افتاده، باید آن‌قدر بزرگ باشد که چیزی برای معکوس شدن و تشکیل یک قله وجود داشته باشد. هرچه این رالی قوی‌تر و قله‌ی شکل‌گرفته بارزتر باشد، احتمال بازگشت شدیدتر و چشمگیرتر نیز وجود خواهد داشت. هنگامی که خط گردن شکسته شد (یعنی پس از نزول قیمت در پایان شانه ی راست)، این احتمال وجود دارد در این فراز و فرود رالی‌وار، قیمت سهم به همان میزان که از خط گردن (neckline) تا بالای سر (top of the head) افزایش داشته است (مثلاً از 350 تومان تا 650 تومان)، به همان میزان هم افت داشته باشد (یعنی از 350 تومان 50 تومان).

با این ‌حال، اگر رالی ابتدایی (پیش از شروع الگو) با قیمتی بالاتر از خط گردن شروع شده باشد، بعید است که اصلاح، قیمت را از همان سطح قیمتِ آغازین پایین‌تر بیاورد. از آنجایی‌ که شکل‌گیری الگوی سر و شانه یک الگوی نزولی (bearish indicator) است (یعنی طی این الگو تحلیل‌گر انتظار دارد روند صعودیِ ایجاد‌ شده‌ی قبلی پایان یابد و یک روند نزولی آغاز شود)، تحلیل‌گر تکنیکال به دنبال کسب سود کوتاه‌مدت از سهم مورد تحلیل است.

کسب سود از الگوی سر و شانه

هنگام تلاش برای کسب سود از الگوی سر و شانه، تحلیل‌گر تکنیکال برای تعیین قیمت هدف اغلب از تفاوت بالاترین قیمت تجربه شده در سر و پایین‌ترین قیمت تجربه شده در خط گردن استفاده می‌کند؛ بدین ترتیب این حدفاصل، میزانی است که تحلیل‌گر تکنیکال پیش‌بینی می‌کند قیمت به میزان مشابه کاهش یابد، پس عدد به‌دست‌آمده به‌عنوان قیمت هدف، موقعیتی است که سرمایه‌گذاری باید در آن بسته شود. قیمت هدف در الگوی سر و شانه به‌صورت زیر محاسبه می‌شود:
قیمت هدف = قیمت روی خط گردن – (بالاترین قیمت در قسمت سر – پایین‌ترین قیمت در خط گردن)

محاسبه‌ی قیمت هدف در الگوی سر و شانه

شکل 3- محاسبه‌ی قیمت هدف در الگوی سر و شانه

در شکل 3 می‌بینیم بالاترین قیمت در قسمت سر 37 دلار و پایین‌ترین قیمت روی خط گردن 27 دلار است و اختلاف این دو 10 دلار.
بنابراین تحلیل‌گر تکنیکال انتظار دارد پس از پایان الگو، قیمت به میزان 10 دلار زیر خط گردن یعنی به 17 دلار کاهش یابد، پس قیمت هدف برای بستن معامله عبارت است از: 27 دلار – (37 – 27 دلار) = 17 دلار

یک تمرین برای تعیین قیمت هدف با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

فرض کنید یک تحلیل‌گر تکنیکال قصد دارد به وسیله‌ی تفسیر الگوی سر و شانه پایین‌ترین قیمت سهام شرکتی را تخمین بزند تا آن را مبنای خرید آن سهم در کف قیمت قرار دهد. وی معتقد است که نمودار قیمت سهام این شرکت در شش ماه گذشته الگوی کلاسیک سر و شانه را نشان می‌دهد. در این الگو قیمت سهم در قسمت سر به اوج خود یعنی 108 دلار رسید؛ وی با توجه ‌به نوسانات قیمت و نقطه‌ی آغاز روند صعودی اولیه، خط گردن را روی 79 دلار تشخیص می‌دهد. امروز، سهام به قیمت 78 دلار بسته شده است. به نظر شما بر اساس الگوی سر و شانه، این تحلیل‌گر چه قیمتی را به‌عنوان قیمت هدف برای خرید مجدد در کف قیمت برآورد می‌کند؟
پاسخ: این تحلیل‌گر قیمت خط گردن را 79 دلار آمریکا تخمین زده است، پس 108 دلار (higher high) منهای 79 دلار (lower low) برابر است با 29 دلار؛ بنابراین قیمت هدف او 79 دلار منهای 29 دلار یعنی روی 50 دلار برآورد می‌شود. این تحلیل‌گر تلاش می‌کند سهم را به قیمت امروز 78 دلار بفروشد و پیش‌بینی می‌کند که اگر در محدوده‌ی 50 دلار (قیمت هدف) در موقعیت خرید (closing the position) باشد، به‌ازای هر سهم (بدون احتساب هزینه‌های معامله) سود 28 دلاری به دست خواهد آورد.

همچنین اگر مایل هستید تا این مفهوم را به زبان مرجع مطالعه کنید، می‌توانید از سایت investopedia دیدن کنید.

جمع‌بندی آکادمی دانایان از الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

در تشخیص الگوها به دنبال مشاهده‌ی شکلی ایده‌آل از الگوی مد نظر خود نباشید. الگوها صرفاً جهت تخمین رفتار بازار هستند و تنها ابزاری برای حدس زدن؛ نتایج حاصل از تفسیر الگوها را نمی‌توان قطعی و تضمین شده فرض کرد حتی گاه ممکن است از داده‌های بعدی متوجه شوید الگو را به ‌اشتباه تشخیص داده‌اید. هنگام تفسیر الگوها نیم‌نگاهی نیز به تجربیات قبلی خود و اطلاعات بنیادی داشته باشید و تنها معیار تصمیم‌گیری خود را مبتنی بر تفسیر الگوها قرار ندهید.
در تفسیر الگوها برای تعیین قیمت هدف خرید یا فروش، باید این نکته را مد نظر قرار داد که افراد زیادی چون شما در حال تشخیص و تفسیر الگو هستند و همین رفتار دسته‌جمعی یکسان و هم‌زمان می‌تواند بر عرضه و تقاضا و رفتار قیمت تأثیرات پیش‌بینی نشده‌ای داشته باشد که روند کلاسیک الگو را تغییر دهد؛ بنابراین بهتر است فارغ از ترس و طمع، اندکی پیش از رسیدن بازار به قیمت هدف واکنش نشان داده، معاملات خود را ببندید تا دچار نوسانات هیجانی بازار نگردید.

بررسی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)

آموزش ترید بدون دانش تحلیل تکنیکال

الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی. ما در این مطلب در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال صحبت کرده و نهایتا با آموزش الگوهای تکنیکالی در خدمت شکا کاربران عزیز خواهیم بود. اما مقدمه ای کوتاه در مورد آموزش پرایس اکشن و الگوهای تکنیکالی:
وارد شدن به بازارهای مالی با هدف سرمایه گذاری و کسب سود نیاز به آموزش داره. چرا که شناخت انواع و اقساط تحلیل ها و استراتژی ها لازمه ی موفقیت در این زمینه هستش. پرایس اکشن یکی از استراتژی هاییه که مورد استفاده ی بسیاری از معامله گران قرار گرفته. در این مقاله مفهوم پرایس اکشن رو با هم مرور و در ادامه در مورد برترین و مهمترین الگوهای پرایسی و تکنیکال صحبت می الگو‌های قیمتی برگشتی کنیم و آموزش الگوهای تکنیکالی رو خواهیم داشت. با مطالعه این مطلب و تمرین الگوها درک بهتری نسبت به کندل ‌های ثبت شده و بالا و پایین رفتن قیمت در نمودارهای دارایی های مختلف از جمله ارز دیجیتال خواهین داشت و می تونین تصمیم ‌های بهتری در معاملات بگیرین با ما همراه باشین.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن (Price Action) روشی برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت هستش و بوسیله بسیاری از معامله‌گران علاقمند به تحلیل‌ های کوتاه مدت، مورد استفاده قرار می‌گیره. در تعریف کلی پرایس اکشن به حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان که روی یک نمودار نشان داده میشه، گفته میشه. پرایس اکشن اساس تحلیل تکنیکال هستش و در همه‌ی بازارهای مالی مثل ارزهای دیجیتال و . جواب میده. در واقع، ساختار و الگوهای نمودارهای تحلیل تکنیکال همه بهره‌ گرفته از پرایس اکشن هستن.
در استراتژی پرایس اکشن تنها از روی کندل ‌های ثبت شده روی نمودار قیمت یک دارایی در مورد معامله‌ی اون (خرید و فروش دارایی) تصمیم‌گیری میشه. سیگینال های ورود و خروج تولید شده توسط پرایس اکشن قابل اعتماد هستن و در معامله با پرایس اکشن، الزامی به استفاده از اندیکاتور نیستش. پرایس اکشن میتونه با استفاده از نمودار‌هایی که قیمت رو در طی زمان رسم می‌کنن، مشاهده و تفسیر بشه. معامله‌گران میتونن از نمودار‌های متفاوتی برای مشاهده دقیق‌تر روند‌، سطوح شکست و معکوس ‌شدن ‌ها استفاده کنن. البته ترجیح بسیاری از تحلیل‌گران استفاده از نمودار‌های شمعی هستش چرا که مشاهده حرکت‌ قیمت رو راحتتر میکنه.
اولویت در Price Action تاریخچه ی قیمتی ارز یا دارایی هستش که شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی میشه. پرایس اکشن نشان‌دهنده ی این هستش که قیمت‌ ها چگونه تغییر می‌کنن. یک تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت و حجم نمودار‌های میله‌ای یا شمعی رو بررسی میکنه و بعضا ممکنه اونها رو با اطلاعات بدست اومده از میانگین متحرک و خطوط روند ترکیب کنه.

الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟

الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال

الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال به الگوهایی گفته میشه که در طول سالیان مختلف چندین و چند بار روی نمودارهای قیمتی دارایی های مختلف شکل گرفته. با توجه به تعریف الگوهای پرایس اکشن تحلیلگران اسم های مشخصی برای این نمودارهای قیمتی انتخاب کردن. دلیل استفاده از این الگوها اینه که معمولاً وقتی یکی از اون ها روی نمودار شکل می‌گیره، همون نتیجه ‌ای که قبلاً بارها اتفاق افتاده، دوباره تکرر میشه و دقیقا به همین دلیله که بسیاری از فعالان بازارهای مالی ترجیح میدن، بر اساس این الگوها اقدام به خرید و فروش ارز دیجیتال مورد نظرشون کنن چرا که از نتیجه‌ی احتمالی اون آگاه هستن.
البته توجه به این نکته مهم هستش که الگوهای پرایس اکشنی که در مقالات و آموزش ‌های مختلف استفاده میشه مثال‌ هایی به اصطلاح کتابی و صرفاً جهت آشنایی بهتر با این الگوها هستن و ممکنه در دنیای واقعی نمودار قیمت الگوهای معرفی شده به این تمیزی و مرتبی نباشن و به همین دلیل تشخیص اون ها ممکنه سخت به نظر برسه. بنابراین تمرین و مطالعه ‌ی نمونه‌ هایی که در گذشته روی نمودار اتفاق افتادن از اهمیت زیادی داره و میتونه کمک خوبی به افزایش مهارت شما در این زمینه بکنه.
همیشه مقداری احتمال خطا در پرایس اکشن و روند الگوها باید در نظر گرفته بشه. با این حال تجربه و سابقه ‌ی این الگوها نشون داده که نرخ موفقیت در اونها قابل قبوله و میشه با کمی مهارت از اونها استفاده کرد و به سوددهی رسید.

معرفی الگوهای پرایسی و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)

الگوهای پرایسی و تکنیکال

رسیدیم به قسمت جالب مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای پرایس اکشن. اینکه پرایس اکشن چند الگو داره و از این الگوها چگونه استفاده میشه؟ در واقع بیش از صدها الگوی پرایس اکشن وجود دارن که از بین اونها تنها الگو‌های قیمتی برگشتی چند مورد تونستن اعتماد سرمایه‌گذاران رو به خودشون جلب کنن. در ادامه مهمترین و برترین الگوهای پرایس اکشن رو معرفی خواهیم کرد ولی فراموش نکنین که این الگوها قطعی نیستن و احتمال داره در برخی شرایط نتیجه‌ی مورد انتظار رو در پی نداشته باشن.
اما قبل از پرداختن به معرفی و آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال لازمه بدونیم الگوهای پرایسی چند نوع هستن. اگه یادتون باشه یکی از اصولی که تحلیل تکنیکال بر اساس اون شکل گرفته این هستش که گذشته تکرار خواهد شد. بر اساس همین اصل، با مطالعه نمودارهای قیمتی در گذشته می تونیم الگوهایی که بارها و بارها تکرار شدن رو پیدا کنیم و این ادعا رو داشته باشیم که اگه در آینده هم شبیه همون الگوها در نمودارهای قیمتی الگو‌های قیمتی برگشتی رخ بده، به احتمال زیاد اتفاقاتی که بعد از اون الگو میوفته رو پیش بینی کنیم. ما در این مطلب دو نوع از الگوها رو مورد بررسی قرار میدیم که هر کدم دارای الگوهای متنوعی هستن:

• الگوهای ادامه دهنده:

واکنش ها در این الگوها به این شکل هستن که با پدید اومدن برخی الگوها در نمودار قیمتی، بازار همون راهی رو که از قبل اومده، ادامه میده. الگوی مثلث، الگوی پرچم و الگوی مستطیل از این نوع هستن که در ادامه معرفی میشن.

• الگوهای برگشتی:

الگوهایی که وقتی اونها رو روی نمودار قیمت می ‌بینیم باید انتظار تغییر روند قیمت رو داشته باشیم، الگوهای برگشتی (Reversal Patterns) نامیده میشن. ما در این مطلب الگوی سقف و کف دو قلو، الگوی سقف و کف سه قلو، الگوی سر و شانه که زیر شاخه ی این نوع هستن رو بررسی خواهیم کرد.

الگوهای پرایسی و تکنیکال ادامه دهنده

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مثلث

یکی از الگوهای پرکاربرد پرایس اکشن ادامه دهنده، الگوی مثلث یا Triangle هستش که از ترکیب یک خط افقی و یک خط روند تشکیل میشه. خط افقی در این نوع الگو از به هم وصل کردن نقاط بالا یا پایین کندل ها تشکیل میشن. الگوی مثلث به سه حالت الگوی مثلث بالا رونده (صعودی)، الگوی مثلث پایین رونده (نزولی) و الگوی مثلث متقارن روی نمودار قیمت قابل مشاهده هستش.

الگوهای پرایسی و تکنیکال

• الگوی مثلث صعودی: این الگو از یک خط افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین تشکیل میشه و نشون دهنده ی این هستش که قیمت بعد از خروج از مثلث به ‌سمت بالا حرکت خودشو ادامه خواهد داد.
• الگوی مثلث پایین رونده: الگوی مثلث نزولی از یک خط افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالا تشکیل میشه و نشان میده که قیمت بعد از خروج از مثلث به ‌سمت پایین حرکت خواهد داشت.
• الگوی مثلث متقارن: این الگو از اتصال دو خط روند هم‌گرا تشکیل میشه و نشان‌ دهنده ی این هستش که به زودی قیمت از مثلث خارج شده و به یک سمت حرکت خواهد کرد. این الگو به دلیل متقارن بودن نمیتونه تشخیص بده که حرکت به‌ سمت بالا خواهد بود یا پایین.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مستطیل

نوع دوم از الگوهای پرایس اکشن ادامه دهنده که در مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ مورد بررسی قرار میدیم و جزء ساده ترین و محبترین الگوهای پرایس اکشن یه حساب میاد، الگوی مستطیل هستش. این الگوی قیمتی هم همانند الگوی مثلث هستش با این تفاوت که در الگو نمودار قیمتی بعد از یک روند، یک حالت رنج رو ایجاد می کنه که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان هست.

آموزش الگوهای تکنیکالی

معمولا این الگو بعد از یک روند صعودی یا نزولی که قیمت در حال تثبیت هستش و قیمت یک ارز بین دو سطح مقاومتی و حمایتی معامله میشه، بوجود میاد. به دلیل اینکه اگه اوج‌ های قیمتی رو به هم و پایین ‌ترین قیمت‌ ها رو به هم متصل کنیم دو خط افقی رسم میشه که شبیه یک مستطیل میشه به این الگو، الگوی مستطیل میگن.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی پرچم (Flag)

در ادامه ی آموزش الگوهای پرایس اکشن میرسیم به الگوی پرچم (Flag )که جزء الگوهای ادامه دهنده هستش. این الگو معمولا بعد از یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کل میگیره و به دو نوع الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی تقسیم میشه.

آموزش الگوی تکنیکالی

در الگوی پرچم صعودی یک حرکت شدید صعودی رو داریم که بلافاصله بعد از اون در فاصله‌ی زمانی کوتاهی کندل‌ هایی ثبت میشن که شبیه پرچم هستن. وقتی این الگو ثبت میشن انتظار اینو داریم که روند صعودی ادامه داشته باشه. در الگوی پرچم نزولی برعکس این حالت پدید میاد و روند نزولی بعد از خروج از پرچم حرکت خودشو ادامه میده.
در ادمه ی آموزش الگوهای تکنیکالی الگو‌های قیمتی برگشتی نوبت به آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال برگشتی میرسه با ما همراه باشین:

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سقف و کف دوقلو

شاید ساده ترین الگوی برگشتی که وجود داره و راحت میشه تشخیصش داد و بسیار هم کاربردی هستن، الگوی سقف و کف دو قلو باشه.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

الگوی کف دوقلو (Double Bottom) که به الگوی دو درّه هم شناخته میشه به الگویی میگیم که در اون قیمت یک ارز دیجیتال یا هر دارایی دیگه دو بار پیاپی و البته به یک اندازه طی کندل های مختلف پایین بیاد و شکلی شبیه دو درّه ایجاد بکنه. در یک حرکت نزولی وقتی قیمت از پایین ترین نقطه برگشت خورده و حرکت رو به بالا داشته، درّه ی اول شکل میگیره. اما این حرکت رو به بالا رو نتونسته ادامه بده و دوباره به سمت پایین رفته و درّه ی دوم رو تشکیل شده. این وضعیت نشون میده که قیمت این ارز توانایی پایین تر رفتن از درّه اول رو نداشته در نتیجه انتظار میره حرکت قیمت برگشت خورده و صعودی بشه.
الگوی سقف دوقلو (Double Top) که به الگوی دو قله هم نامیده میشه به الگویی گفته میشه که در اون قیمت یک ارز دیجیتال دو بار پشت سر هم و به یک اندازه طی کندل های مختلف بالا میره و شکلی شبیه دو قله بوجود میاره. این الگو در حرکتی صعودی خودشو نشون میده و خبر از تغییر قیمت از صعودی به نزولی میده.
رخ دادن هر کدوم از این روندها نشون دهنده ی تغییر جهت روند هستش یعنی روند صعودی رو به روند نزولی تبدیل می کنن و روند نزولی رو به روند صعودی تبدیل می کنن.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی کف و سقف سه قلو

در ادامه مقاله "الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" میرسیم به دومین الگوی کاربردی در بخش الگوهای برگشتی که به الگوهای سقف و کف سه قلو معروفن. این الگوها مانند الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو بوده و نحوه ی بررسی و زیر نظر گرفتن اونها تقریبا شبیه همان الگوهای دوقلو هستش.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

نکته ی بسیار مهم در مورد این الگوهای قیمتی اینه که تا تکمیل شدن کل الگو باید صبر داشت و در صورت تکمیل شدن الگو، بستگی به شکستن یا نشکستن خط مقاومت یا حمایت، در مورد بی اعتبار بودن یا نبودن این الگوها تصمیم گرفت.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سر و شانه

الگوی بسیار معتبر دیگه ای که در بازار به وفور یافت میشه و از نوع الگوهای برگشتی محسوب میشه الگوی سر و شانه یا (Head and Shoulders) هستش. این الگو در هر دو روند صعودی و نزولی شکل می گیره و در هر دو باعث تغییر جهت روند الگو‌های قیمتی برگشتی میشه. در صورتی که این الگو در روند نزولی شکل بگیره به اون الگوی سر و شانه معکوس میگن.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

الگوی سر و شانه ابتدا با یک حرکت صعودی کوچک شروع میشه، سپس یک حرکت صعودی بزرگتر شکل می‌گیره و بلافاصله بعد از اون یک حرکت صعودی کوچک دیگه به همون شکل و اندازه‌ی حرکت صعودی کوچک اول انجام میشه. در این الگو حرکات صعودی کوچک نقش شانه‌ های چپ و راست و حرکت صعودی بزرگ میانی نقش سر رو ایفا می‌کنن. وقتی این الگو به این شکل روی نمودار شکل بگیره میشه انتظار سقوط قیمت و تغییر روند از صعودی به نزولی رو داشت.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

شکل الگوی سر و شانه ی معکوس برعکس الگوی سر و شانه ی اصلی و رو به پایین هستش. در این صورت انتظار پایان روند نزولی و شروع حرکت قیمت به سمت بالا دور از انتظار نیستش.

سخن آخر

در این مقاله با عنوان "الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن صحبت شد و مقاله رو با آموزش الگوهای تکنیکالی که شامل الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی میشه، ادامه دادیم. الگوهای آموزش داده شده تمام الگوهایی نیستش که در اختیار تحلیگران و معامله گران هست اما از پرکاربردترین اونها به حساب میان. برای موفقیت در حوزه ی کریپتوکارنسی و رسیدن به سود شناخت الگوهای پرایس اکشن ضروری هستش. برای یادگیری کامل پرایس اکشن به همراه الگوها و نحوه ی استفاده از اونها به دوره ی آموزش پرایس اکشن مراجعه کنین موفق و پرسود باشین.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.