در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
انتخاب بهترین ترکیب اندیکاتورها
در بازار بورس و به طور کلی در هر بازار سرمایهای، افزایش سطح آگاهی و شناخت کافی از اصطلاحات رایج آن، بسیار حائز اهمیت به شمار میرود. ترکیب اندیکاتورها یکی از کاربردیترین کارکردهای تحلیل تکنکیال در بازار محسوب میشود که با استفاده از آنها میتوان به معاملات موفق و سود ده، دست پیدا کرد. اندیکاتور ها ابزارهای قدرتمند و هدفمند در تحلیل تکنیکال هستند که تحلیلگران معمولاً از آن برای پیشبینی روند سهام و یا تعیین نقاط مهم برای ورود یا خروج ، استفاده میکنند. ترکیب اندیکاتورها میتواند داده و اطلاعات جامع و دقیقی را به معاملهگران بدهد تا نسبت به روند سهام موردنظر خود، درک بهتری داشته باشند و بعضاً سیگنال خرید یا فروش از آن دریافت کنند. مطالبی که میخواهیم در ادامه به آنها بپردازیم عبارتاند از:
انواع طبقهبندی برای اندیکاتورها
راهنمای استفاده از اندیکاتورها در معاملات
ترکیب مناسب اندیکاتورهای مختلف
ترکیب اندیکاتور RSI و MACD
چرا باید در انتخاب اندیکاتور دقت کنیم؟
روشهای پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورها
انواع طبقهبندی برای اندیکاتورها
برای اندیکاتورها، سه نوع طبقهبندی وجود دارد. همینطور با استفاده از آن میتوان چند اندیکاتور را باهم ترکیب کرد تا نتایج بهتر و مؤثرتری داشته باشد. این طبقهبندی بهصورت زیر میباشد:
1. اندیکاتورهای مومنتوم
این اندیکاتورها به مقدار حرکت بستگی دارد و آن را مورد سنجش قرار میدهند. این اندیکاتورها عموماً قدرت نسبی حرکت را در بازار بررسی میکنند و در عددی بین 0 تا 100 را نشان میدهند. به آنها اوسیلاتور نیز گفته میشود.
2. اندیکاتور روند یا Trend Indicators
این اندیکاتورها به شناسایی روند در نمودار میپردازند. در این نوع از اندیکاتور، نمودار، طبق روند بازار که صعودی است و یا نزولی، به تحلیلگران سیگنال میدهد. همچنین جهت روند را مشخص میکند. در مقالهای به طور مفصل راجع به اندیکاتورهای تشخیص روند صحبت کردهایم.
3. اندیکاتور تغییرپذیری یا Volatitlity Indicators
در این اندیکاتورها، قدرت تغییر در پارامترهای سهام مثل حجم و یا تغییرات نوسانی، مورد بررسی قرار میگیرد.
اینکه کدامیک از این اندیکاتورها، بهترین ترکیب اندیکاتور را میسازد و یا نحوه ترکیب آنها به چه صورت است، از مهمترین نکاتی است که باید مورد نظر قرار داد. هر چند باید گفت اگر ترکیب اندیکاتورها به طور اشتباه انجام شود، ممکن است در تحلیل و نتیجهگیری اخلال ایجاد کند.
راهنمای استفاده از اندیکاتورها در معاملات
در قسمت قبلی در مورد طبقهبندی انواع اندیکاتورها گفتیم. بهواقع هر اندیکاتور در هر دستهای، یک عملکرد مجزا را از خود نشان میدهد که در ترکیب با اندیکاتور دیگر، تحلیل سهام را قدرتمندتر و هدفمندتر میکند. در اینجا باید بگوییم که بهترین ترکیب اندیکاتورها زمانی اتفاق میافتد که ما از طبقههای مختلف اندیکاتورها، ترکیب خود را بچینیم تا نتیجه مطلوبتر و بهتری بگیریم. چراکه اندیکاتورها در طبقات مختلف، مکمل هم عمل میکنند. در این قسمت قصد داریم تا انواع اندیکاتورها را برحسب طبقهبندی، ارزیابی کنیم تا به ترکیب اندیکاتور مطلوب برسیم.
- اندیکاتور استوکاستیک : جزو دسته اندیکاتورهای مومنتوم میباشد که میتواند به طور مداوم سرعت حرکت قیمتی را نشان دهد و اندازهگیری کند. اندیکاتور استوکاستیک از نوع اندیکاتورهای برگشتی محسوب میشود.
- اندیکاتور RSI : از محبوبترین اندیکاتورهای بازار به شمار میرود و در دسته اندیکاتورهای مومنتوم محسوب میشود. RSI ، شاخص قدرت نسبی است و به طور دقیق، قدرت روند حرکتی قیمت را با توجه به کندلهای صعودی و نزولی میسنجد و عددی بین 0 تا 100 را نشان میدهد.
- اندیکاتور ADX : این اندیکاتور نیز جزو اندیکاتورهای روند به حساب می آید و وظیفه آن، تشخیص روند بر اساس قدرت یا ضعف سیگنالها است و برای تشخیص شرایط روند در نمودار، کاربرد دارد.
- اندیکاتور MACD : این اندیکاتور نیز جزو اندیکاتورهای پرکاربرد و پرقدرت در بازار سرمایه میباشد. MACD (مکدی) اگر بالا باشد، روند را صعودی در نظر میگیرد و زمانی که پایین باشد، روند نزولی است. در واقع شناسایی روند و مقدار حرکت را میتواند بهراحتی بسنجد.
- اندیکاتور میانگین متحرک : این اندیکاتور چند کاربرد مهم دارد و در تشخیص روند و ناحیههای حمایتی و مقاومتی قیمت، کارایی زیادی از خود نشان میدهد. با محاسبه شیب اندیکاتور میانگین متحرک میتوان قدرت روند را پیشبینی کرد و با جهت آن سیگنال روند را مورد ارزیابی قرار داد.
- اندیکاتور ATR : ATR ، جزو طبقهبندی اندیکاتورهای تغییرپذیری محسوب میشود. این اندیکاتور بر اساس کندلهای قبلی نمودار و محدوده قیمتی، تحلیل میکند و برای تعیین حد سود و حد ضرر سهام در نمودار کاربرد دارد.
ترکیب مناسب اندیکاتورهای مختلف
یک اشتباه رایج این است که از اندیکاتورهای یک طبقهبندی واحد استفاده کرد. این باعث میشود تا در تحلیل سهام، فقط یک جنبه خاص مثل قدرت حرکت و یا روند نمودار، مورد بررسی قرار بگیرد و از جنبههای دیگر غافل بشویم. ترکیب مناسب اندیکاتورها با استفاده از اصول خود، به ما این امکان را میدهد تا بازار را از زوایای مختلف و با پارامترهای متنوعی بررسی کنیم.
همانطور که تا حدی اشاره کردیم، برای تشکیل یک ترکیب اندیکاتور درست، بهتر است از هر دسته یک اندیکاتور را انتخاب و با دسته دیگر ترکیب کنیم و از انتخاب اندیکاتور از طبقهبندیهای یکسان خودداری کنیم تا نتیجه بهتری بگیریم.
هر کدام از اندیکاتورها در طبقهبندیهای ذکر شده، یک بُعد را در بازار بررسی میکند. با انتخاب اندیکاتور از هر سه دسته و ترکیب آنها، به عبارتی تحلیل خود را سهبعدی و جامعتر کردهایم.
به عنوان مثال، ترکیب اندیکاتور استوکاستیک با RSI ، ممکن است نتیجه مطلوبی نداشته باشد چرا که هر دو، پارامترهای حرکت سهام را مورد سنجش قرار میدهند. اما ترکیب اندیکاتورهای RSI ، ADX و ATR میتواند یک ترکیب اندیکاتور مناسب و ایدهآل برای تحلیل باشد. همانطور که مشخص است، اندیکاتور RSI ، از لحاظ قدرت حرکت نمودار، ADX به لحاظ شناسایی روند نمودار و ATR تغییرات محسوس را در نمودار، ارزیابی میکنند؛ بنابراین میتوان گفت با این ترکیب، از چند جنبه تحلیل خود را پیش میبریم.
چرا باید در انتخاب اندیکاتور دقت کنیم؟
ذکر این نکته لازم است که همیشه تعداد ابزارهای بیشتر، بهتر نیست بلکه ترکیب مناسب ابزارها اهمیت فراوانی دارد و بسته به هدف معامله و نوع پارامتری که از تحلیل میخواهیم، خواهد داشت . ترکیب نادرست ممکن است جنبه مهمی که نمودار قیمتی یا فضای کلی بازار، با آن درگیر است را نادیده بگیریم.
به عنوان مثال، اگر در بازار یا نمودار سهم، تغییرات نوسانی داریم و در ترکیب اندیکاتور، از اندیکاتورهایی که نوسانات را تشخیص میدهد استفاده نکنیم، تحلیل ما مشخصاً با مشکل روبهرو خواهد شد و باعث میشود تا جنبه نوسانی که با آن درگیر است را نادیده بگیرد.
پس در ترکیب اندیکاتورها باید به شدت دقت لازم را داشته باشیم. انتخاب درست اندیکاتور به ما مسیر درستتر و هدفمندتری میدهد تا تحلیل از کمترین خطا برخوردار باشد. در ادامه به چند مدل پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورهای مناسب میپردازیم.
روشهای پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورها
ترکیب اندیکاتور کاملاً بستگی به هدف شما از معامله دارد. برای ترکیب مناسب اندیکاتورها بهتر است آنها را در دو یا سه اندیکاتور بررسی کنیم و تعداد زیادتر لزوماً ترکیب درستی به نظر نمیرسد و احتمال دارد تحلیلگر را دچار سردرگمی کند. در این قسمت به چند مدل پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورها اشاره میکنیم که میتواند از جنبههای مختلف نمودار سهام را بسنجد.
ترکیب اندیکاتور RSI و MACD
استراتژی ترکیب اندیکاتورهای MACD و RSI می تواند یکی از مهمترین ترکیب اندیکاتورهای قدرتمند و معتبر را شکل بدهد که برای انجام معاملات سودده و منطقی، مناسب به نظر می رسد. در این ترکیب، هر دو اندیکاتور، اطلاعات مومنتوم حرکتی نمودار را مورد بررسی قرار می دهند. در اندیکاتور RSI ، ما می توانیم به راحتی با در نظر گرفتن اعداد اندیکاتور، آگاهی خوبی نسبت به وضعیت اشباع خرید و یا اشباع فروش سهم به دست بیاوریم. در این اندیکاتور اعداد بالای 70 نشان از اشباع خرید در سهم و اعداد پایین تر از 30 نشان از اشباع فروش سهم می دهد.
وقتی این فاکتور در ترکیب با MACD قرار می گیرد که نقش برجسته آن، تشخیص روند حرکتی سهم می باشد، به نوعی اعتبار تحلیل تکنیکال بالاتر می رود. اندیکاتور MACD می تواند به راحتی یک روند نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ صعودی قوی و یا یک روند نزولی قوی را شناسایی کند.
این امر با بالا رفتن MACD ، روند صعودی را نشان می دهد و با پایین بودن MACD ، نزولی بودن روند را مشخص می نماید. اگر زمانی که RSI ، اشباع فروش را نشان دهد و همزمان MACD افزایش یابد و خبر از صعودی شدن روند را بدهد، یک سیگنال خرید قدرتمند صادر می شود چراکه برای هر دو اندیکاتور هشداری مهم برای شروع یک روند مناسب، محسوب می شود.
برعکس این مورد هم امکان پذیر است زمانی که RSI ، اشباع خرید را نشان می دهد و MACD شروع به کاهش می کند. در این شرایط به نوعی سیگنال فروش صادر می شود و باید با احتیاط حرکت کرد و در مواقعی سیو سود کرد چراکه هر لحظه احتمالی نزولی شدن روند و افزایش فروشندگان در سهم بالا می رود.
بنابراین وقتی این دو اندیکاتور مکمل هم عمل می کنند، ما می توانیم به تحلیل خود اعتبار بیشتری قائل شویم و از داده هایی که به ما می دهند به نحو احسن استفاده کنیم.
ترکیب اندیکاتور RSI با RSI
با اینکه در بسیاری از مواقع، معاملهگران از اندیکاتور RSI در بازهای زمانی کوتاهتر استفاده میکنند اما میتوان از این اندیکاتور در بازههای زمانی هفتگی یا ماهانه به جای روزانه، ساعتی و دقیقهای استفاده کرد. با استفاده از مقیاسهای زمانی طولانیتر،امکان همسو کردن معاملات کوتاه مدت با روندهای بلند مدت فراهم شده است.
اگر RSI ماهانه همچنان به طور منطقی پایین ولی رو به رشد باشد ، بنابراین RSI روزانه موفقیت بیشتری را به همراه دارد. به طور مشابه، اگر یک RSI ماهانه بالا ولی رو به نزول باشد، به احتمال زیاد بیانگر سیگنال خرید مثبت کاذب RSI روزانه است. در نهایت، اگر RSI ماهانه بسیار نزولی باشد، سیگنال خرید RSI روزانه میتواند شروع یک بازار جدید گاوی (صعودی) باشد.
در مقالهای جداگانه به طور مفصل راجع به ترکیب 2 اندیکاتور RSI صحبت کردهایم و پیشنهاد میکنیم که آن را مطالعه نمایید.
ترکیب اندیکاتور مومنتوم با اندیکاتور روند
در این ترکیب به طور مثال میتوان از اندیکاتور استوکاستیک برای سنجش حرکت سهم و در ترکیب با اندیکاتور میانگین متحرک، برای تشخیص روند سهم، استفاده کرد. استوکاستیک برای تعیین نقطه ورود و یا خروج کاربرد دارد و اندیکاتور میانگین متحرک میتواند جهت روند را مشخص کند. پس میتواند به عنوان یک مدل مناسب برای استراتژی معاملاتی و دریافت دادههای مختلف، انتخاب شود.
ترکیب اندیکاتور روند با اندیکاتور تغییرپذیر یا نوسانی
در این ترکیب میتوان از اندیکاتور میانگین متحرک برای تشخیص روند و اندیکاتور OBV یا ATR برای سنجش تغییرات حجم یا نوسانات سهم استفاده کرد تا عملکرد و نتیجه مطلوبی از تحلیل دریافت کرد.
معمولاً برای معامله سهام در بلندمدت از اندیکاتورهای تشخیص روند و برای معاملات کوتاهمدت و نوسانی از اندیکاتورهای تغییرات حجم و نوسان استفاده میشود که این ترکیب اندیکاتور میتواند انتخاب مناسبی به نظر برسد.
ترکیب اندیکاتور مومنتوم با اندیکاتور نوسانی و اندیکاتور روند
در این ترکیب میتوان استراتژی را به این صورت مطرح کرد که از اندیکاتورهای قدرتمند در هر دسته برای تحلیل استفاده کرد. ترکیب مناسب در این روش، انتخاب اندیکاتور RSI یا MACD به عنوان یک اندیکاتور پرقدرت از یک دسته و ترکیب آن با اندیکاتور میانگین متحرک برای تشخیص روند و ترکیب با اندیکاتور ATR برای تشخیص تغییرات نوسانی خواهد بود. در این ترکیب، بررسی شیب نمودار و نیز تحلیل واگرایی در سهام، میتواند بر قدرت تحلیل و رسیدن به نتایج منطقی، کمک بسیار زیادی کند.
ترکیب بهترین اندیکاتورها برای نوسانگیری
به منظور نوسانگیری با کارایی بهتر، میتوان در حالتهای مختلفی اندیکاتورها را باهم ترکیب کرد.
تعدادی از ترکیبهای اندیکاتورها به منظور نوسانگیری به شرح زیر است:
- باند بولینگر+کانال کلتنر + اندیکاتور مومنتوم
- اندیکاتور ATR (مخفف کلمه Average True Range ) +اندیکاتور کانال های دونچیان
- اندیکاتور TSI + اندیکاتور CCI
جمعبندی
انتخاب بهترین ترکیب اندیکاتور و چینش استراتژی مناسب برای معاملات، نقش بسیار تأثیرگذاری در انجام معامله موفق و سودده دارد. هر اندیکاتور در تحلیل تکنیکال قابلیتهایی دارد که ترکیب اندیکاتورها میتواند عملکرد و قدرت تحلیل را ارتقا بدهد. برای ترکیب اندیکاتورها اصول و مبانی خاصی مطرح است که ما در این مقاله سعی کردیم برخی از آنها را مورد بررسی قرار بدهیم و ویژگیهای یک ترکیب اندیکاتور مناسب را مطرح کردیم.
در اینجا باید گفت، برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتور و انتخاب استراتژی درست در معامله، نیاز به کسب تجربه در معاملهگری و افزایش میزان آگاهی و آموزش در این زمینه دارد. از همین رو کارگزاری اقتصاد بیدار با داشتن سابقه زیاد در بازار بورس ایران، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را به مشتریان و سرمایهگذاران ارائه میدهد و برای ارتباط بیشتر کافی است با سایت یا دفتر کارگزاری در تماس باشید.
انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس
شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازهواردان پس از نصب برنامههای تحلیلی و معاملاتی به دنبالش میروند، آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است. نمیتوان کتمان کرد که اکثر فعالان بازار، لااقل در مقاطعی از زمان، شیفته عملکرد این ابزارها بودهاند و تلاش کردهاند از آنها در جهت بهبود سیستمها و استراتژیهای معاملاتی خود بهره ببرند.
بزرگترین مشکل اندیکاتور های بورس، تعداد بسیار زیاد آنهاست و هر یک میتوانند بسته به ترجیحات تحلیلگر، تغییرات زیادی پیدا کنند. به بیان دیگر، بزرگترین مشکل اندیکاتورها میزان اطلاعاتی است که تولید میکنند و ما را مجبور میکنند نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ که آنها را از صافیهای زیادی بگذرانیم.
اندیکاتور های تکنیکال بر اساس فرمولهای ریاضی کار میکنند. این فرمولها میتوان ساده (مانند گرفتن میانگین از n شمع قبل) یا پیچیده باشند. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با دوره زمانی ۱۴ شمعی، آخرین ۱۴ شمع را بررسی کرده و اطلاعاتی را بر آن اساس در اختیار ما قرار میدهد.
بهتر است بخوانید:
- تحلیل تکنیکال چیست و ابزار های آن کدام اند؟
دستهبندی اندیکاتورهای تکنیکال
- پیشرو (leading)
این دسته از اندیکاتوها، پیش از شروع یک روند، سیگنال ورود صادر میکنند. - پسرو یا تاخیری (lagging)
این دسته از اندیکاتورها با یک تاخیر زمانی مشخص بازار را تحلیل میکنند. اندیکاتور میانگین متحرک (MA) را میتوان یک نمونه بارز از این دسته به حساب آورد.
تفاوت مهم بین این دو دسته آن است که اندیکاتورهای تکنیکال پیشرو تلاش میکنند بازار را جلوتر از آن تحلیل کنند و در نتیجه سیگنال ورود را زمانی صادر میکنند که بازار هنوز یک روند جدید را شکل نداده است.
اما اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری بیشتر برای گرفتن تایید در خصوص قدرت و جهت یک روند که از قبل شکل گرفته است (یا تصور میشود که شکل گرفته باشد) به کار میروند.
اندیکاتور های تحلیل تکنیکال در بورس
- اندیکاتورهای روند
- اندیکاتورهای شتاب
- اندیکاتورهای نوسان
- اندیکاتورهای حجم
اندیکاتورهای روند
این دسته از اندیکاتورها اساسا برای تایید روند به کار میروند و اقدام به ارزیابی و اندازهگیری جهت و قدرت روند میکنند. به عنوان مثال پایینتر بودن میانگینهای متحرک از قیمت بازار نشانگر برتری خریداران است و حکایت از یک بازار صعودی دارد.
مثالها : MA, MACD, Parabolic SAR
اندیکاتورهای شتاب
این اندیکاتورها، با مقایسه قیمت بسته شدن شمع فعلی با قیمتهای بستهشدن شمعهای قبلی، سرعت حرکت قیمت را اندازهگیری میکنند. اگر یک واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، میتوان انتظار تغییر روند را داشت.
مثال: RSI, CCI, Stochastic Oscilator
اندیکاتورهای نوسان
این اندیکاتورها، فارغ از جهت حرکت بازار و با توجه به اندازه شمعها اقدام به ارزیابی سرعت حرکت قیمت میکنند. چنین اندیکاتورهایی میتوانند اطلاعاتی مفید درباره قدرت خریداران و فروشندگان به ما عرضه کنند. معاملهگران به کمک این اندیکاتورها میتوانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست بیاروند.
مثال: Bollinger Bands, ATR, Standard Deviation
اندیکاتورهای حجم
همانطور که از نامشان پیداست، این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تایید میکنند. روندهای قدرتمند معمولا زمانی شکل میگیرند که حجم معاملات رو به فزونی میگذارد. در حقیقت، افزایش در حجم معاملات منجر به حرکت بزرگ در قیمت میشود.
مثال : Volume Indicator, OBV, Chaikin Oscillator
مهمترین نکات در استفاده از اندیکاتورها
- اندیکاتور کمتر، استراتژی بهتر
برخی افراد اینگونه فکر میکنند که هر چه اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری را به کار بگیریم، بهتر میتوانیم رفتار آینده بازار را درک کنیم. این حرف بسیار نادرست است. افزایش تعداد اندیکاتورها، پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و ما را به سمت بیشبهینه شدن و تطابق کامل با گذشته بازار پیش میبرد. این اتفاق، میتواند به شکنندگی بیشتر استراتژی منتهی شود. بنابراین سعی کنید حداکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور را استفاده کنید و به جای افزودن اندیکاتورهای تکنیکال جدید به سیستم خود، همان اندیکاتورها را بهتر فرابگیرید. سعی کنید ببینید که در شرایط مختلف بازار چه رفتاری از خود نشان میدهند، نقاط ضعف و قوتشان چیست و چگونه میتوانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی تولید کنند. - استفاده از اندیکاتورهای مکمل
استفاده از دو اندیکاتوری که عملکرد و تفسیر مشابهی از بازار ارائه میکنند، کمکی به ما نمیکند. چرا که به جای پوشش دادن نقط ضعف یکدیگر، بر ضعف هم افزایند. پس تلاش کنید که ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار بگیرید که یکدیگر را تکمیل کنند. - فیلتر سیگنال با اندیکاتورهای مکمل
اگر سیستم و استراتژی معاملاتی شما، کاملا مبتنی بر اندیکاتورهاست، سعی کنید در کنار اندیکاتور اصلیتان (مثلا RSI) یک اندکاتور دیگر (مثل حجم) داشته باشید که بتواند سیگنالهای نادرست را فیلتر کند. - در بازار فارکس، حجم معاملات معنا ندارد
اگر در بازارهای جهانی فعال هستید و از نرمافزار متاتریدر استفاده میکنید حتما به یاد داشته باشید که حجم نمایش داده شده، در واقع تعداد دفعات تغییر قیمت است نه حجم واقعی معاملات در بازه زمانی مورد نظر شما.
سفارش اندیکاتور اختصاصی
یکی از خدمات شرکت مهد سرمایه برای فعالان بازارهای مالی طراحی و برنامه نویسی اندیکاتور میباشد
آموزش اندیکاتور ADX | فیلم آموزش تحلیل تکنیکال با ADX
اندیکاتور ADX یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال برای شناسایی قدرت یک روند است. ADX مخفف واژه Average Directional Movement Index است که به فارسی می توان آن را شاخص میانگین حرکت جهت دار ترجمه کرد. از این اندیکاتور می توان در انواع بازارهای مالی مانند بازار سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال بهره برد.
همچنین با اضافه کردن دو شاخص دیگر به نام های DI+ و DI- به اندیکاتور می توان جهت روندها را شناسایی کرد و همچنین سیگنال های خرید و فروش دریافت کرد. با تماشای این ویدئوی آموزشی می توانید با اندیکاتور ADX، کاربردهای آن و استراتژی معاملاتی با استفاده از آن آشنا نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ شوید. این پست را تا انتها مطالعه کنید تا نکات بیشتری را در مورد این ابزار مهم تحلیل تکنیکال بازارهای مالی بدست آورید.
فیلم آموزش اندیکاتور ADX – فیلم آموزش تحلیل تکنیکال با ADX
اندیکاتور ADX که از یک تنظیم استاندارد 14 دوره ای استفاده می کند، بر روی یک نمودار جداگانه در پایین چارت قیمت رسم می شود. مقادیر ADX، که می تواند از 0 تا 100 باشد، با یک خط روندی نشان داده می شود. اغلب، معاملهگران میتوانند انتخاب میکنند که آیا میخواهند +DI و -DI در چنجره اندیکاتور نمایش داده شوید یا خیر. در صورتی که این 2 شاخص به اندیکاتور اضافه شود، مانند شکل زیر به صورت دو خط اضافی ظاهر میشود.
شناخت روند ADX و سنجش قدرت آن
هنگامی که ارزش ADX به زیر 25 می رسد، نشان می دهد که یک روند ضعیف است و به معامله گران هشدار می دهد که از استراتژی های معاملاتی مبتنی بر روند استفاده نکنند. برعکس، نرخ های ADX بالای 25 معمولاً نشان می دهد که این روند به اندازه کافی قوی است که معاملات را در جهت روند فعلی تایید کند. مقادیر اندیکاتور ADX بالاتر از 40 روندهای قوی در نظر گرفته می شوند و هر خوانشی که از 50 فراتر رود بسیار قوی در نظر گرفته می شود. وقتی روند قوی باشد، معامله در جهت روند دارای بیشترین پتانسیل سود است.
ترسیم هر سه اندیکاتور با هم (همانند شکل بالا) به معامله گران اجازه می دهد تا به طور همزمان جهت و قدرت روند را بسنجند. هنگامی که +DI بالاتر از -DI است، نشان می دهد که قیمت در یک روند صعودی قرار دارد. در مقابل، زمانی که -DI بالاتر از +DI باشد، قیمت در یک روند نزولی قرار دارد. معامله گر می تواند قدرت روند صعودی یا نزولی را با بررسی مقدار ADX در همان نقطه از زمان تعیین کند.
به طور طبیعی، هر بینشی که از ADX، +DI، و -DI به دست می آورید باید در نمودار اقدام قیمت شما نیز منعکس شود. در بخش دایره شده بالا، ADX حدود 50 است (میانسط محور y)، که نشان دهنده یک روند قوی است، و -DI بالای +DI است، که نشان می دهد روند در جهت نزولی در حال حرکت است. اگر یک خط مستقیم را از نقطه دایره شده در نمودار اقدام قیمت بالا ترسیم کنید، خواهید دید که قیمت در واقع در یک روند نزولی قوی حرکت می کند.
مزایای استفاده از ADX
با توجه به مواردی که تا کنون گفته شد و در ویدیوی آموزش اندیکاتور ADX مشاهده کردید، بیایید ببینیم تا مزایای استفاده از ADX، +DI، و -DI برای تعیین قدرت و جهت روند چیست؟
اولین مزیت استفاده از این اندیکاتور این است که، ADX نقاط ورود و خروج دقیق تری را در اختیار معامله گران قرار می دهد. هنگامی که ADX به بالای سطح 25 حرکت می کند و همچنان به رشد خود ادامه می دهد، بسیاری از معامله گران آن را به عنوان دعوتی برای ورود به معامله می بینند.
به نقل از ValueTrade، هر خوانش ADX زیر 25 نشان می دهد که روند موجود بازار در حال پایان است و بنابراین به عنوان نقطه خروج از معامله عمل می کند. با این حال، ورود و خروج از معامله نزدیک به خط 25 پتانسیل سود کمتری خواهد داشت زیرا این روند یا تازه شروع به شکل گیری کرده است یا به طور پیوسته ضعیف می شود. به نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ همین دلیل، برخی از معامله گران از ارزش بالاتری مانند 40 به عنوان نقطه ورود و خروج معاملات خود استفاده می کنند زیرا حرکت ADX بالای 40 نشان دهنده روند قوی و بیشترین پتانسیل سود است.
اگرچه ممکن است روند در همان جهت ادامه یابد که ADX بین 40 تا 25 سقوط کند، اما با کاهش قدرت روند، قیمت تثبیت می شود و در نتیجه حاشیه سود بالقوه معامله گر کاهش می یابد. به همین دلیل، بررسی پیکها و افتهای ADX نیز میتواند به معاملهگران حس حرکت بازار بدهد.
ریسک های استفاده از ADX
اگرچه معامله گران عموماً نسبت به ADX به عنوان یک اندیکاتور روند ابراز رضایت می کنند، اما این اندیکاتور به محدودیت هایی نیز روبرو است که در هنگام ترید کردن باید از آن آگاه باشند. استفاده از ADX همراه با +DI و -DI می تواند به شما در شناسایی روندهای نزولی و صعودی کمک کند و یکی از بزرگترین نقاط ضعف استفاده از ADX به تنهایی را برطرف کند.
اما اندیکاتور ADX فاقد راهنمایی روشن از نظر سیگنال هایی است که هنگام خروج از موقعیت استفاده می کند. همانطور که در بالا نشان داده شد، معاملهگران روشهای خود را برای زمانبندی معاملات بر اساس سطوح معینی در محدوده ADX توسعه دادهاند، و خود اندیکاتور نیز حدس زدن را به معاملهگر واگذار میکند. همانطور که گفتیم گاهی از سطح 25 و گاهی 40 برای دریافت این سیگنال ها استفاده میشود. همچنین مقادیر دیگری میتواند برای معامله گران متفاوت مورد استفاده قرار گیرد.
در نهایت، ADX یک اندیکاتور متاخر است که به پرایس اکشن واکنش نشان میدهد. به این معنی که معامله گران همیشه از داده های گذشته برای درک حرکت بالقوه قیمت در آینده استفاده می کنند. در نتیجه، همیشه این ریسک وجود دارد که سیگنال های ارائه شده توسط این اندیکاتور، معامله گران را به انجام معاملاتی که منجر به زیان می شود، وارد کند. به همین دلیل، اغلب معامله گران اندیکاتور ADX را با اندیکاتورهای پیشرو و متقدم جفت میکنند که ممکن است در تأیید سیگنال های آن مفید باشد.
جفت کردن اندیکاتور ADX با ابزارهای دیگر
استفاده از اندیکاتور ADX درکنار سایر ابزارهای مومنتوم مانند stochastic oscillator و اندیکاتور RSI می تواند به معامله گران کمک کند تا واگرایی ها را تأیید کنند و سیگنال های ورود و خروج را در برابر خوانش های خرید و فروش افراطی برای دقت بیشتر تأیید کنند. قدرت روند، جهت و حرکت را می توان با استفاده از اندیکاتور MACD تأیید کرد.
استوکاستیک اسیلاتور و مکدی به دلیل نقش مکمل آنها در تجزیه و تحلیل فرصت های معاملاتی، در حال حاضر یک جفت محبوب در کنار اندیکاتور ADX هستند.
از سوی دیگر، RSI نیز زمانی که به دنبال بهبود زمان بندی معاملات خود بر اساس سیگنال های ADX هستید، یک جفت عالی در کنار اندیکاتور ADX است. در حالی که ADX شدت روندهای در حال وقوع را منعکس می کند، RSI می تواند به شما کمک کند زمان مناسب برای باز کردن یک موقعیت را شناسایی کنید، که به شما کمک می کند پتانسیل سود خود را به حداکثر برسانید و دقت بالایی را در استراتژی معاملاتی شما به ارمغان می آورد.
مهم نیست که چه شاخصهای حرکت و روندی را برای استفاده در استراتژی معاملاتی خود انتخاب میکنید، مطمئن شوید که بینش خود را در مجموعه ابزار خود تأیید میکنید تا ریسک را به حداقل برسانید و سود را به حداکثر نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ برسانید.
با اندیکاتور های پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) بیشتر آشنا شویم!
اندیکاتور (Indicator)های لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف اقتصادها یا بازارهای مالی را ارزیابی میکنند. به عبارت ساده، میتوان گفت که اندیکاتور های لیدینگ قبل از چرخه اقتصادی یا روند بازار تغییر میکنند. در مقابل، اندیکاتور های لگینگ بر اساس رویدادهای قبلی عمل میکنند و چشماندازی از تاریخچه بازار یا اقتصاد مورد نظر ارائه میدهند.
به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لیدینگ، سیگنالهای پیش بینی (قبل از وقوع رویداد یا روند) را ارائه میدهند و اندیکاتور های لگینگ نیز بر اساس روندهای گذشته، سیگنالهای مختلفی را ایجاد میکنند. این دو نوع اندیکاتور به صورت گسترده، توسط سرمایه گذاران و معاملهگرانی به کار گرفته میشوند که از تحلیل تکنیکال (TA) بهره میبرند و باعث مفید واقع شدن این اندیکاتور ها در بورس، فارکس و معاملات ارز دیجیتال میشوند.
در بازارهای مالی، اندیکاتور های تکنیکال تاریخچه بسیار طولانی دارند که به دهههای اول قرن بیستم میلادی برمیگردد. ایده این اندیکاتورها ریشه در نظریه داو (Daw Theory) دارد که بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹ توسعه یافته است. نظریه داو بیان میکند که نوسان قیمت به صورت تصادفی نیست و بنابراین با استفاده از تحلیلهای جامع رفتارهای گذشته بازار، میتوان به پیش بینی این نوسانات پرداخت.
به غیر از این، از اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده میشوند. بدین ترتیب، این اندیکاتورها همیشه با تحلیل تکنیکال و قیمت های بازار مرتبط نیستند و ارتباطهایی نیز با سایر شاخصها و متغیرهای اقتصادی دارند.
نحوه کار اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ چگونه است؟
اندیکاتورهای لیدینگ
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای لیدینگ میتوانند اطلاعاتی درباره روندهایی ارائه دهند که هنوز به وقوع نپیوستهاند؛ بنابراین، این اندیکاتورها میتوانند برای پیش بینی رکود یا بازیابیهای بالقوه نظیر عملکرد بازار بورس، خرده فروشیها و غیره مورد استفاده قرار گیرند.
بنابراین، اندیکاتورهای لیدینگ جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و به طور کلی برای تحلیلهای کوتاه و میان مدت مناسب هستند. برای مثال پروانه ساخت را میتوان نوعی اندیکاتور اقتصادی لیدینگ در نظر گرفت. پروانههای ساخت میتواند شامل سیگنالهایی در خصوص تقاضاهای آتی برای کارگر ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک باشد.
اندیکاتور های لگینگ
از اندیکاتور های لگینگ برای شناسایی و تعیین روندهای کنونی استفاده میشود که به خودی خود مشخص نیستند. در نتیجه، این نوع اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولا اندیکاتورهای لگینگ بر روی تحلیلهای بلندمدت و بر اساس عملکردهای اقتصادی گذشته یا اطلاعات قیمتی سابق اعمال میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لگینگ سیگنالهایی بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی ایجاد میکنند، که قبلا شروع شدهاند یا به وقوع پیوستهاند.
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
اندیکاتور های منطبق
اگرچه این نوع اندیکاتورها در عرصه ارزهای دیجیتال محبوب نیستند، اما نوع دیگری از اندیکاتورها هستند. این اندیکاتورها بین دو نوع اندیکاتور لیدینگ و لگینگ قرار میگیرند. این اندیکاتورها تقریبا به طور همزمان عمل میکنند و اطلاعاتی درباره شرایط اقتصادی فعلی ارائه میدهند.
برای مثال، با اندازه گیری ساعات کاری گروهی از کارمندان یا نرخ تولید بخش صنعتی خاص، نظیر ساخت و تولید یا استخراج و ماینینگ، میتوان اندیکاتور منطبق ایجاد کرد.
بهتر است به خاطر داشته باشیم که تعریف اندیکاتور های لیدینگ، لگینگ و منطبق همیشه کاملا مشخص نیست؛ بعضی اندیکاتورها ممکن است بر اساس روش یا بافت موجود در دستهبندیهای مختلف قرار گیرند. این موضوع برای اندیکاتورهای اقتصادی نظیر تولید ناخالص ملی (GDP) بسیار رایج است.
به طور سنتی، GDP را یک اندیکاتور لگینگ در نظر میگیرند؛ زیرا بر اساس سوابق اطلاعات محاسبه میشود. در بعضی موارد، ممکن است بازتاب دهنده تغییرات آنی اقتصادی باشد و باعث شود که به یک اندیکاتور منطبق تبدیل شود.
کاربرد اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای اقتصادی، بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معاملهگران و کسانی که نمودارها را دنبال میکنند، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، که میتوان این ابزارها را به عنوان اندیکاتورهای لیدینگ یا لگینگ در نظر گرفت.
اساسا اندیکاتورهای لیدینگ تکنیکال نوعی اطلاعات پیش بینی ارائه میدهند. این اندیکاتورها معمولا بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات عمل میکنند. این موضوع بدان معناست که ممکن است نشان دهنده نوسان بازار باشد که در آیندهای نزدیک رخ میدهند. اما نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ همانند سایر اندیکاتورها، این اندیکاتور نیز دقیق نیستند.
مثالهایی از اندیکاتورهای لیدینگ که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، عبارتند از شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک RSI. در این صورت، حتی کندل استیک ها نیز به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند، میتوانند نوعی اندیکاتور لیدینگ در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها میتوانند چشم اندازی از اتفاقات آینده بازار را ارائه دهند.
از طرف دیگر، اندیکاتورهای لگینگ تکنیکال بر اساس سوابق اطلاعات است و به معاملهگران چشم اندازی درباره اتفاقات گذشته ارائه میدهند. در عین حال، هنگام شناسایی شروع روندهای جدید بازار نیز میتوانند مفید واقع شوند. برای مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به کمتر از میانگین متحرک رسیده است، این نوع اندیکاتور میتواند شروع روند نزولی را نشان دهد.
در بعضی از موارد، ممکن است دو نوع اندیکاتور در یک نمودار وجود داشته باشد. برای مثال ابرهای ایچیموکو دارای هر دو اندیکاتور لیدینگ و لگینگ است.
اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. به نظر میرسد که اندیکاتورهای لیدینگ با پیش بینی روندهای آتی، بهترین فرصتها را به معاملهگران ارائه میدهند؛ هرچند مشکل این است که اندیکاتورهای لیدینگ دائما سیگنالهای اشتباه ایجاد میکنند.
در مجموع اندیکاتورهای لگینگ مطمئنتر هستند؛ زیرا مشخصا توسط سوابق اطلاعات بازار تعریف میشوند. نقطه ضعف مشخص اندیکاتور های لگینگ، واکنش با تاخیر آنها نسبت به نوسانهای بازار است. در بعضی موارد، ممکن است که سیگنالها برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معاملهگران، بسیار دیر ایجاد شود و سود کمی را به همراه داشته باشد.
کاربرد اندیکاتورها در اقتصاد کلان
اندیکاتورها فراتر از استفاده در ارزیابی روندهای قیمت بازار، برای تحلیل روندهای اقتصاد کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. اندیکاتور های اقتصادی با اندیکاتور هایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند فرق دارند؛ اما همچنان میتوان این نوع اندیکاتورها را به دو دسته لیدینگ و لگینگ تقسیم کرد.
علاوه بر مثالهای ذکر شده، اندیکاتور های لیدینگ در اقتصاد کلان، خرده فروشیها، قیمت املاک و سطح فعالیت تولید هستند. به طور کلی، این اندیکاتورها برای کنترل فعالیتهای اقتصادی آینده و یا حداقل ارائه چشم اندازهای پیش بینی در نظر گرفته میشوند.
دو مثال دیگر برای اندیکاتور های لگینگ اقتصاد کلان عبارتند از نرخ بیکاری و نرخ تورم. علاوه بر تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، از دو نرخ گفته شده، هنگام مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف یا هنگام ارزیابی رشد یک کشور نسبت به سالها و دهههای گذشته استفاده میشود.
سخن آخر
فرقی ندارد که از اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال استفاده شود یا در اقتصاد کلان؛ نکته مهم این است که این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. این اندیکاتورها تفسیر اطلاعات مختلف را تسهیل میبخشند و اغلب اوقات چندین مفهوم را در یک ابزار ساده ترکیب میکنند.
بدین ترتیب، این اندیکاتورها میتوانند روندهای آینده را پیش بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تایید کنند. به غیر از این مورد، هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سالهای قبل یا نسبت به سایر کشورها نیز مفید هستند.
انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس
شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازهواردان پس از نصب برنامههای تحلیلی و معاملاتی به دنبالش میروند، آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است. نمیتوان کتمان کرد که اکثر فعالان بازار، لااقل در مقاطعی از زمان، شیفته عملکرد این ابزارها بودهاند و تلاش کردهاند از آنها در جهت بهبود سیستمها و استراتژیهای معاملاتی خود بهره ببرند.
بزرگترین مشکل اندیکاتور های بورس، تعداد بسیار زیاد آنهاست و هر یک میتوانند بسته به ترجیحات تحلیلگر، تغییرات زیادی پیدا کنند. به بیان دیگر، بزرگترین مشکل اندیکاتورها میزان اطلاعاتی است که تولید میکنند و ما را مجبور میکنند که آنها را از صافیهای زیادی بگذرانیم.
اندیکاتور های نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ تکنیکال بر اساس فرمولهای ریاضی کار میکنند. این فرمولها میتوان ساده (مانند گرفتن میانگین از n شمع قبل) یا پیچیده باشند. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با دوره زمانی ۱۴ شمعی، آخرین ۱۴ شمع را بررسی کرده و اطلاعاتی را بر آن اساس در اختیار ما قرار میدهد.
بهتر است بخوانید:
- تحلیل تکنیکال چیست و ابزار های آن کدام اند؟
دستهبندی اندیکاتورهای تکنیکال
- پیشرو (leading)
این دسته از اندیکاتوها، پیش از شروع یک روند، سیگنال ورود صادر میکنند. - پسرو یا تاخیری (lagging)
این دسته از اندیکاتورها با یک تاخیر زمانی مشخص بازار را تحلیل میکنند. اندیکاتور میانگین متحرک (MA) را میتوان یک نمونه بارز از این دسته به حساب آورد.
تفاوت مهم بین این دو دسته آن است که اندیکاتورهای تکنیکال پیشرو تلاش میکنند بازار را جلوتر از آن تحلیل کنند و در نتیجه سیگنال ورود را زمانی صادر میکنند که بازار هنوز یک روند جدید را شکل نداده است.
اما اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری بیشتر برای گرفتن تایید در خصوص قدرت و جهت یک روند که از قبل شکل گرفته است (یا تصور میشود که شکل گرفته باشد) به کار میروند.
اندیکاتور های تحلیل تکنیکال در بورس
- اندیکاتورهای روند
- اندیکاتورهای شتاب
- اندیکاتورهای نوسان
- اندیکاتورهای حجم
اندیکاتورهای روند
این دسته از اندیکاتورها اساسا برای تایید روند به کار میروند و اقدام به ارزیابی و اندازهگیری جهت و قدرت روند میکنند. به عنوان مثال پایینتر بودن میانگینهای متحرک از قیمت بازار نشانگر برتری خریداران است و حکایت از یک بازار صعودی دارد.
مثالها : MA, MACD, Parabolic SAR
اندیکاتورهای شتاب
این اندیکاتورها، با مقایسه قیمت بسته شدن شمع فعلی با قیمتهای بستهشدن شمعهای قبلی، سرعت حرکت قیمت را اندازهگیری میکنند. اگر یک واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، میتوان انتظار تغییر روند را داشت.
مثال: RSI, CCI, Stochastic Oscilator
اندیکاتورهای نوسان
این اندیکاتورها، فارغ از جهت حرکت بازار و با توجه به اندازه شمعها اقدام به ارزیابی سرعت حرکت قیمت میکنند. چنین اندیکاتورهایی میتوانند اطلاعاتی مفید درباره قدرت خریداران و فروشندگان به ما عرضه کنند. معاملهگران به کمک این اندیکاتورها میتوانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست بیاروند.
مثال: Bollinger Bands, ATR, Standard Deviation
اندیکاتورهای حجم
همانطور که از نامشان پیداست، این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تایید میکنند. روندهای قدرتمند معمولا زمانی شکل میگیرند که حجم معاملات رو به فزونی میگذارد. در حقیقت، افزایش در حجم معاملات منجر به حرکت بزرگ در قیمت میشود.
مثال : Volume Indicator, OBV, Chaikin Oscillator
مهمترین نکات در استفاده از اندیکاتورها
- اندیکاتور کمتر، استراتژی بهتر
برخی افراد اینگونه فکر میکنند که هر چه اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری را به کار بگیریم، بهتر میتوانیم رفتار آینده بازار را درک نقاط ضعف شاخص ATR چیست؟ کنیم. این حرف بسیار نادرست است. افزایش تعداد اندیکاتورها، پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و ما را به سمت بیشبهینه شدن و تطابق کامل با گذشته بازار پیش میبرد. این اتفاق، میتواند به شکنندگی بیشتر استراتژی منتهی شود. بنابراین سعی کنید حداکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور را استفاده کنید و به جای افزودن اندیکاتورهای تکنیکال جدید به سیستم خود، همان اندیکاتورها را بهتر فرابگیرید. سعی کنید ببینید که در شرایط مختلف بازار چه رفتاری از خود نشان میدهند، نقاط ضعف و قوتشان چیست و چگونه میتوانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی تولید کنند. - استفاده از اندیکاتورهای مکمل
استفاده از دو اندیکاتوری که عملکرد و تفسیر مشابهی از بازار ارائه میکنند، کمکی به ما نمیکند. چرا که به جای پوشش دادن نقط ضعف یکدیگر، بر ضعف هم افزایند. پس تلاش کنید که ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار بگیرید که یکدیگر را تکمیل کنند. - فیلتر سیگنال با اندیکاتورهای مکمل
اگر سیستم و استراتژی معاملاتی شما، کاملا مبتنی بر اندیکاتورهاست، سعی کنید در کنار اندیکاتور اصلیتان (مثلا RSI) یک اندکاتور دیگر (مثل حجم) داشته باشید که بتواند سیگنالهای نادرست را فیلتر کند. - در بازار فارکس، حجم معاملات معنا ندارد
اگر در بازارهای جهانی فعال هستید و از نرمافزار متاتریدر استفاده میکنید حتما به یاد داشته باشید که حجم نمایش داده شده، در واقع تعداد دفعات تغییر قیمت است نه حجم واقعی معاملات در بازه زمانی مورد نظر شما.
سفارش اندیکاتور اختصاصی
یکی از خدمات شرکت مهد سرمایه برای فعالان بازارهای مالی طراحی و برنامه نویسی اندیکاتور میباشد
دیدگاه شما