مثلث استرنبرگ چیست؟ | آشنایی با مثلث عشق و پیام آن
اینها سوالهایی است که در ذهن بسیاری از ما بوده و هست.
اما رابرت استرنبرگ (Robert Sternberg یا اشترنبرگ) از دانشمندان مطرح در زمینه روانشناسی شناختی، از کنار این سوالها نگذشت و سعی کرد پاسخ دقیقتری برای آنها پیدا کند؛ پاسخی که امروز آن با نام مثلث استرنبرگ یا مثلث عشق میشناسیم.
مثلث استرنبرگ از چه میگوید؟
در ادامهی این درس، میخواهیم به پاسخ همین سوال بپردازیم. اما فعلاً در حد یک پاسخ کوتاه و مختصر باید بگوییم که رابرت استرنبرگ این مثلث را در سال ۱۹۸۶ در یک مقاله با عنوان یک تئوری مثلثی از عشق (A Triangular Theory of Love) مطرح کرد.
او بر پایهی مطالعات و مقالات قبلی خودش و نیز تعدادی دیگر از نظریه های عشق و عشقورزی، پیشنهاد کرد که میتوان برای عشق، سه مولفهی اصلی در نظر گرفت.
او این سه مولفه را چنین نامگذاری کرد:
- صمیمیت و نزدیکی (Intimacy)
- شور و شوق (Passion)
- تصمیم و تعهد (Decision / Commitment)
استرنبرگ این سه مولفه را سه رأس یک مثلث در نظر میگیرد و آن را مثلث عشق نامگذاری میکند (اگر چه این روزها بیشتر آن را به نام خود وی، یعنی مثلث استرنبرگ میشناسند):
وقتی عشق را به سه مولفهی اصلی تقسیم کنیم، قوت و ضعف هر یک از این عوامل میتواند شکل متفاوتی از عشق را بسازد و بر این اساس میتوان هشت نوع عشق تعریف کرد (هشت = دو به توان سه). کاری که استرنبرگ در مقالهاش انجام میدهد و انواع عشق را در قالب هشت دسته طبقهبندی میکند.
البته او تأکید میکند که عشق را میتوان به شکلهای مختلف و از دریچههای متفاوت نگاه کرد و مثلث عشق صرفاً یکی از مدل های توصیف عشق است. او همچنین توضیح میدهد که میداند خُرد کردن یک پدیده به اجزای آن، میتواند باعث شود که بخشهایی از ظرافتها و پیچیدگیهای آن از دست برود.
در عین حال، او خوشبین است و میگوید که همچنان این مدل سهبخشی میتواند به درک بهتر معنای عشق کمک کند و بسیاری از پدیدههای مرتبط با رابطه عاطفی را توضیح داده و توجیه کند.
اکنون که بیش از سه دهه از عمر مثلث عشق میگذرد و همچنان در کتابها و بحثها و سخنرانیها و مقالات به آن اشاره میشود، میتوان گفت که ادعای استرنبرگ درست بوده و این مثلث، میتواند به درک درک الگوهای مثلثی بهتر عشق و عشقورزی کمک کند.
در ادامه هر یک از این سه بُعد را بررسی کرده و سپس به هشت نوع عشقی که استرنبرگ تعریف میکند میپردازیم.
منظور از صمیمیت (Intimacy) چیست؟
پیام مثلث استرنبرگ برای ما چیست؟
استرنبرگ با مثلث خود به ما کمک میکند که روابط عاطفی خود را بهتر تحلیل کنیم و بفهمیم. او عشق را از یک مفهوم مبهم به یک ترکیب سهگانهی قابلفهم تبدیل میکند و باعث میشود راحتتر بفهمیم که کدام بخش از رابطهی ما جای بهبود دارد.
ضمناً نکتهی مهمی را هم به ما یادآوری میکند: برای عمیقتر شدن و بهتر شدن رابطهی عاشقانه، نمیتوانیم تمام فشار خود را روی یک مولفه بگذاریم. رابطهی عاشقانهی واقعی از ترکیب هر سه مولفه شکل میگیرد.
به عنوان یک مثال ساده، خانوادههایی که احساس میکنند گرمای کافی در رابطهی عروس و دامادشان وجود ندارد و آنها را به بچهدار شدن تشویق میکنند، به اشتباه بر این باورند که با فشار آوردن به مولفهی تعهد (چون بچهدار شدن تعهد در رابطه را بیشتر میکند) میتوانند جای خالی صمیمیت و شوق را پر کنند.
یا زوجی که صمیمیت و همدلی چندانی میانشان وجود ندارد، به جای تلاش برای نزدیکتر شدن در این حوزه، میکوشند با افزایش جذابیت فیزیکی خود برای طرف مقابل، رابطهی خود را تقویت و ترمیم کنند.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای حمایت اجتماعی و رابطه عاطفی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
تعداد درسها: ۴۹ عدد
دانشجویان این درس: ۳۲۲۶ نفر
تمرینهای ثبتشده: ۳۵۷۶ مورد
به عنوان عضو ویژهی متمم به مجموعه درسهای بسیار بیشتری از جمله درسهای زیر دسترسی پیدا میکنید:
ضمناً از میان دوستان متممی، کسانی که درسهای حمایت اجتماعی و رابطه عاطفی را مطالعه کردهاند، به درسها و موضوعات زیر نیز علاقه نشان دادهاند:
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی درک الگوهای مثلثی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
گاهی اوقات در مثلث استرنبرگ، Passion را هوس ترجمه میکنند. آیا هوس ترجمهی بهتری نیست؟
استرنبرگ تأکید میکند که جذابیت فیزیکی یکی از محرکهای اصلی Passion است و به همین علت، برخی مترجمان به نتیجه رسیدهاند که هوس میتواند ترجمهی مناسبی باشد. اما او در کنار این تأکید توضیح میدهد که بسیاری از عوامل دیگر که زیرمجموعهی تعهد یا صمیمیت نیستند، در گروه Passion قرار میگیرند. مثلاً اینکه شما کسی را آنقدر دوست دارید که علاقهمندید تابعش باشید و طبق دستور و ارادهی او رفتار کنید.
با توجه به این نکته و مثالهای مشابهی که استرنبرگ مطرح میکند، به نظر میرسد هوس، تمام مفهوم مد نظر را منتقل نکند و «شوق در رابطه» ترجمهی بهتری باشد.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری حمایت اجتماعی به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۲۲ نظر برای مثلث استرنبرگ چیست؟ | آشنایی با مثلث عشق و پیام آن
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : برگ
ای عشق همه بهانه از توست،
من خامشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی،
وین زمزمه ی شبانه از توست
من انده خویش را ندانم،
این گریه ی بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبازان،
در خرمن من زبانه از توست
چرا با خواندن این مطلب اولین نامی که در خاطرم آمد پیرمان «هوشنگ ابتهاج» بود؟ و شعری از او نوشتم؟ شاید چون او در یک شعرخوانی گفت من نمیتوانم شعرم را بلند بخوانم چون ذاتِ شعر زمزمهوار و آرام است. یک حالت معنوی دارد. من هم دربارۀ عشق و صحبت از عشق همین حس را دارم. ذات این مسائل گویی آنگونه بلوری و ظریف است که با تشریح ما میشکند.
حقیقتا عشق را یک اتفاق ناخودآگاه میدانم که روح آدم از آن خبر ندارد. یعنی وقتی تو میخواهی با کسی که عاشقش میشوی ملاقات کنی اصلا نمیدانی قرار است عاشق شوی. عشق با یک اتفاق حساب نشده شروع میشود اما ماندگاریاش علم و مطالعه و کار کردن روی خود میخواهد. غالبا روحهایی که مادیگرا و اشیاء دوست هستند، عشق را هم خیلی زود به کالایی بدل میکنند و به جای ارزشها به قیمتها میاندیشند و زود برایشان همه چیز رنگ میبازد. برای عشق حقیقی رشد صفتهای والای انسانی یک ضرورت است.
من عمیقا باور دارم عشق اولیه با هوشمندی و حفظ جذابیت روحی و جسمی (جسمی هم بسیار مهم است) در طول زمان به عشق عمیق بدل میشود و میتواند بدل به عشق احمقانه و مخصوصا عشق تهی نشود. (چون روابط دائما در حال تغییر و تبدیل است)
دربارۀ مثلث عشق باید بگویم عاشقانهای منطقی است و قابل قبول. بدون صمیمیت و شوق و تعهد یا رابطه زود گذر است یا اگر دوام یابد افراد برای هم تبدیل به محترمهای کسالتآوری میشوند.
برای مسئلهای از جنس زمزمه و صدای نجواگون، نمیشود مثال شخصی زد و بحث را بیشتر گشود اما میشود برای دوستان زیباترین و به یادماندنیترین عاشقانهها را به اشتراک گذاشت.
«سیمین دانشور» در رمان «سووشون»:
«خود حاج آقایم میگفت مسجد و درسم را که ازم گرفتهاند، در کارهای دیگر هم استغفرالله، نمیتوانم دخالت کنم. آخر آدم باید در این دنیا یک کار درک الگوهای مثلثی بزرگتری از زندگی روزمره بکند. باید بتواند چیزی را تغییر بدهد. حالا که کاری نمانده بکنم پس عشق میورزم. میگفت:
«عشق از این بسیار کرده است و کند خرقه با زنار کرده است و کند.» میگفت:
«تختۀ کعبه است ابجدخان عشق.»
«نادر ابراهیمی» در «یک عاشقانۀ آرام»:
«صدای عطر تو از صدای تمام پرندگانی که گروهی میخواندند، بلندتر بود.
آذری با آن صدای بیگذشت پرسید: عاشقش شدهیی؟
گفتم: عشق، نمیدانم چیست. بیتجربهام. تازهکارم. نمیدانم اینطور خواستن اسمش عشق است یا چیز دیگر. فقط، سخت میخواهمش.
_سخت خواستن، میتواند عشق باشد.
_گفتهاند: «به شرط آنکه سخت بماند و نرم».
«بیژن الهی» در مجموعه شعر «جوانیها»
ما چون دو قطرۀ باران
یک صدا داریم
چون دو قطرۀ باران
به سپیدی میانجامیم
تو بر دستهای من میریزی
و من از خود رها میشوم
جدا از بیکرانیی دریاها
و گذران جویبار
چون دو قطرۀ باران
چشم به هم داریم
چون دو قطرۀ باران
که به هم آغشته شدهاند و یکی شدهاند
چون دو قطرۀ باران
بر دورترین برگ یک بید
چون دو قطرۀ باران
که روزی میچکد میپاشد
از خود هزار زوج میسازد
چون دو قطرۀ باران
که فقط یک قلب دارند
تا یکدگر را یکسان دوست بدارند
چون دو قطرۀ باران
که گنجشکها برچینند
و آفتاب
در یک هنگام
بخوشاند…
«احمد شاملو» در نامههایش به آیدا:
به تو ثابت خواهم کرد که عشق، تواناترین خدایان است.
و نیز:
دستت را به من بده، ای تصویر شادمانۀ همه امیدها! فردا از آن ماست. چرا که نباشد؟ این شایستگی را روح ما به ما میدهد. روح ما و معرفت ما.
من با یاری دستان تو همۀ سپیدهدمها را فتح خواهم کرد. زیرا که به عشق ایمان دارم.
به تو فکر میکنم و وجود دوگانۀ خود را احساس میکنم.
تو را دوست میدارم و پیروز میشوم.
تو را در بر میگیرم، و این پیوندی است که میوهاش پیروزی است.
پیروزی به زندگی
و بدی.
«ایران درّودی» در کتاب « در فاصلۀ دو نقطه»
خصیصۀ عشق گزینش ارزشهاست و عشق از بافت ارزشهایی است که با چیزی جز خودش قابل ارزیابی و ارزش نیست. برای من تعریف عشق، جدا از تحسین نیست و نمیتوانم کسی را بیآنکه تحسین کنم دوست بدارم.
«احمد محمود» در رمان «مدار صفر درجه»
اگر عشق دل آدم را تکان نده، چطور بفهمه که زندهس؟!
«نزار قبانی» (که او را به خاطر شوق و شورش دوست دارم)
«وقتی مردان به تحسین از تو سخن میگویند
و زنان به خشم
میفهمم چهقدر زیبایی»
در پایان کلامم، معتقدم در عشق باید که دانشها و تحلیلها و واکاوی کردنها تبدیل به بینش و علمی درونی شود وگرنه اگر خیلی بخواهیم دانشمان را به طرف مقابل نشان دهیم و داناییمان را به احتمال زیاد نخواستنی و حوصله سر بر بشویم. عشق، زیرکی میخواهد. باید تمام فنون و دانشها را در معجونی به نام ظرافت حل کرد.
به عنوان یک زن خوب میدانم کاری که ظرافت روح یک زن با مرد میکند هرگز خوشتراشترین اندامها و زیباترین چهرهها و کاریزماترین شخصیتها و بالاترین مدرکها و عناوین و. نخواهد کرد.
من قدرتمندترین زنها را آنها میدانم که سفر قهرمانیشان را با مدلی کاملا زنانه طی میکنند و هرگز تبدیل به یک مرد موفق و بیظرافت نمیشوند!
الگو های ادامه دهنده مدل مثلث
ساعد نیوز: الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال اشکال یا رفتار خاصی از نمودار هستند که در بین دو روند در بازار شکل می گیرند و تنها توقفی مقطعی در روند قبلی خود ایجاد می کنند و با مشاهده آنها می توان امیدوار بود که روند جدید در همان جهت روند قبلی حرکت خواهد کرد یعنی اگر روند قبل از الگو صعودی بوده روند بعد از الگو نیز به احتمال زیاد صعودی است
الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال اشکال یا رفتار خاصی از نمودار هستند که در بین دو روند در بازار شکل می گیرند و تنها توقفی مقطعی در روند قبلی خود ایجاد می کنند و با مشاهده آنها می توان امیدوار بود که روند جدید در همان جهت روند قبلی حرکت خواهد کرد یعنی اگر روند قبل از الگو صعودی بوده روند بعد از الگو نیز به احتمال زیاد صعودی است و برعکس.الگو های ادامه دهنده زیر مجموعه تحلیل تکنیکال کلاسیک می باشند و از اعتبار بالایی برخوردار هستند و اگر درست تشخصیص داده شوند می توانند برای معامله گران سود های خوبی را ایجاد نمایند.معمولا الگو های ادامه دهنده به نسبت الگوهای بازگشتی زمان کمتری برای ساخته شدن نیاز دارند و در گروه الگو های میان مدت و کوتاه مدت قرار می گیرند که حدودا بین ۱ تا ۳ ماه برای تشکیل آنها زمان نیاز است.الگوی مثلث در این دسته از الگو ها اهمیت و کاربرد زیادی دارد که به معرفی انواع آن می پردازیم:
الگوی مثلث
الگوی مثلث سه نوع است: متقارن، صعودی و نزولی. هر سه الگو دارای وجه مشترک هستند بدین گونه که محدوده قیمت ( قیمت بالا – قیمت پایین) از میله های بزرگ تر در سمت چپ نمودار ( قاعده مثلث) و محدوده قیمتی که به مرور زمان کوچکتر می شود تشکیل می شوند. سمت راست الگو راس مثلث است که کوچکترین محدوده قیمت است.
الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن که به فنر نیز مشهور است معمولا در میانه یک روند و به عنوان یک الگوی ادامه دار شکل می گیرد. الگو حداقل دارای دو قله پایین تر و دو کف پایین تر است. وقتی این نقاط به هم متصل می شوند و گسترش می یابند به هم نزدیک می گردند و کم کم مثلث متقارن به وجود می آید. شما می توانید به شکل یک “کنج منقبض شونده” به الگو نگاه کنید که در ابتدا پهن است و سپس رفته رفته کوچک تر می شود.گرچه مواردی وجود دارد که مثلث متقارن نقاط بازگشتی مهمی را مشخص می کند، اما بیشتر مواقع این الگو مشخص کننده ادامه روند است. بدون در نظر گرفتن ذات این الگو، (چه ادامه دهنده باشد و چه بازگشتی)، مسیر حرکت بعدی قیمت تنها در صورت وقوع شکست حمایت یا مقاومت می تواند تعیین شود.
نمونه الگوی مثلث متقارن
1- روند برای وجود یک الگوی ادامه دهنده، یک روند مشخص باید وجود داشته باشد. روند می بایست حداقل چندماه عمر داشته و قبل از اینکه شکست حمایت یا مقاومت رخ دهد و روند ادامه یابد، باید یک دوره تثبیت قیمتی در مثلث متقارن شکل بگیرد.
۲ – چهار نقطه: حداقل ۴ نقطه روی نمودار لازم است تا خط روند شکل گیرد و ۲ خط روند لازم است تا یک مثلث متقارن داشته باشیم. از این جهت، برای شروع بررسی وجود الگوی مثلث متقارن، به ۴ نقطه نیازمندیم. قله دوم باید پایین تر از قله اول بوده و خط بالایی باید شیب نزولی داشته باشد. دومین کف می بایست بالاتر از اولین کف بوده و خط پایینی با شیب صعودی شکل گیرد. در حالت ایده آل، قبل از وقوع شکست، الگو با ۶ نقطه شکل می گیرد (۳ نقطه در هر طرف) .
۳ – حجم معاملات: در حین گسترش الگوی مثلث متقارن و تنگ تر شدن محدوده معاملات، حجم معاملات می بایست شروع به کاهش نماید. این قضیه مانند آرامش قبل از طوفان و یا تنگ شدن ناحیه تثبیت قیمت برای شکست حمایت یا مقاومت است.
۴ – مدت زمان: مثلث متقارن می تواند در طی چندماه یا چندهفته گسترش یابد. در صورتی که مدت زمان تشکیل الگو کمتر از ۳ هفته باشد، می بایست آنرا الگوی پرچم دانست. معمولا، مدت زمان تکمیل الگو حدود ۳ ماه است.
۵ – تایم فریم شکست: نقطه شکست ایده آل از نیمه تا ۳/۴ مسیر شکل گیری الگو است. مدت زمان الگو می تواند از اوج الگو تا ابتدای خط روند پایین در نظر گرفته شود. شکست قبل از نیمه ابتدایی الگو نابهنگام و شکست نزدیک به نوک الگو ناچیز و کم اهمیت خواهد بود.
۶ – مسیر شکست: مسیر آینده شکست خط روند تنها می تواند زمانی سنجیده شود که شکست اتفاق افتاده باشد که البته بدیهی است. حتی اگر فرض شکست یک الگوی ادامه دهنده در جهت روند بلندمدت درون الگو را در نظر بگیریم، تلاش برای حدس زدن مسیر شکست قیمت خطرناک است.
۷ – تایید شکست: برای اینکه یک شکست را معتبر بدانیم، می بایست به قیمت بسته شدن سهم توجه داشت. برخی معامله گران نفوذ ۳ درصدی قیمت یا باقی ماندن قیمت طی ۳ روز در آن طرف خط روند را دلیل معتبر بودن شکست می دانند. شکست (مخصوصا در شکست مقاومت) باید همراه با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
۸ – بازگشت به نوک: بعد از شکست (بالا یا پایین) نوک الگو به یک حمایت یا مقاومت احتمالی تبدیل می شود. برخی اوقات قیمت به راس الگو یا ناحیه شکست بازمی گردد (پولبک می زند) و سپس در مسیر شکست قیمت به حرکت ادامه می دهد.
۹ – هدف قیمتی: دو روش برای تخمین اندازه حرکت بعد از شکست وجود دارد. روش اول، محاسبه فاصله بین دو اضلاع متقارن مثلث و اضافه کردن این مقدار به نقطه شکست است. روش دوم، کشیدن یک خط روند موازی با خط روند اصلی الگوست که شیب آن با جهت شکست یکسان خواهد بود و با توجه به این خط می توان هدف احتمالی را تشخیص داد.
حدود ۷۵ درصد از الگوهای مثلث متقارن ادامه دهنده هستند و سایر آنها منجر به بازگشت روند می شوند. تشخیص و بررسی الگوهای بازگشتی می تواند مشکل باشد، چون اغلب شکست های نامعتبر در آنها وجود دارد. بنابراین می بایست با بررسی گپ ها، تحرکات پرشتاب قیمت و حجم معاملات، بررسی هایی برای تایید معتبر بودن شکست انجام گیرد.
مثلث صعودی Ascending
مثلث افزایشیکه به آن مثلث صعودی هم میگویند زمانی تشکیل خواهد شد که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در پایین نمودار شکل گرفته باشد.در واقع الگو مثلث افزایشی زمانی شکل میگیرد که خریداران قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومتی ندارند و خریداران قادر به سفارش گذاری از سطح مشخصی نیستند ولی به مرور زمان قیمت را به سمت بالا هدایت میکنند.
همانطورتصویر بالا مشاهده میکنید خریداران قادر به عبور از خط مقاومت نیستند ولی هنوز هم کف های ایجاد شده کوتاه تر از کف های قبلی می باشند و در نهایت هم خریداران موفق به شکستن خط مقاومتی و ادامه روند صعودی خواهند شد.به بیان دیگر در این الگو خریداران به تدریج قدرتمند می شوند به دلیل اینکه قیمت کف، روی خط روند صعودی قرار دارند و آنقدر به سطح مقاومت فشار وارد می کنند تا بالاخره از خط مقاومت عبور کنند.اگر تجربه کافی در زمینه سرمایه گذاری در بورس و تحلیل تکنیکال داشته باشید قطعا میدانید که از نظر علم تکنیکال در بازارهای مالی هیچ ۱۰۰ درصدی وجود ندارد و همانطور که در تصویر زیر میبینید امکان دارد خط مقاومتی آن قدر قوی باشد که خریداران توان شکستن و عبور از خط مقاومت را نداشته باشند.
الگوی مثلث نزولی
به طور حتم الگوی مثلث نزولی نقطه مقابل الگوی مثلث صعودی است. در الگوی مثلث نزولی یک شیب نزولی در بالا و یک خط حمایت در پایین نمودار قرار دارد که ظاهراً قیمت قادر به شکست آن نخواهد بود. به تصویر زیر دقت نمایید:
طبق نمودار موجود در تصویر بالا قیمت به آهستگی در حال نزول است و این بیانگر آن است که فروشندگان کم کم قدرت را از خریداران می گیرند. در این شرایط بیشتر اوقات قیمت، خط حمایت را شکسته و به سقوط ادامه می دهد. درهرحال در بعضی مواقع خط حمایت به قدری قوی است که قیمت به آن برخورد کرده و برمی گردد و شروع به بالا رفتن می کند.
به عنوان مثال: در تصویر پایین قیمت خط حمایت را شکسته و در حال سقوط هست.
استفاده از مثلث های افزایشی
بدون توجه به خاصیت این الگوها (یعنی ادامه دهنده بودن شان) باید توجه داشته باشیم که این الگو زمانی تکمیل می شود که شکست معتبری در آن رخ دهد. یعنی از ضلع بالای آن شکسته شود. تنها در این صورت خواهد بود که ما اجازه ورود به معامله را خواهیم داشت و در غیر اینصورت ورود به معامله بدون شکست ضلع بالایی و تنها با تصور ادامه دهنده بودن مثلث افزایشی بسیار خطرناک خواهد بود.
در تصاویر بالا می توانید نمونه هایی از الگوی مثلث افزایشی را به همراه شکست معتبری که رخ داده مشاهده کنید.
زمان شکست مثلث
گفتیم که باید منتظر شکست یکی از ضلع های مثلث باشیم. شکست الگو معمولا در ⅔ پایانی آن رخ می دهد و هرچه قیمت بیشتر به راس مثلث نزدیک شود، خطر نامعتبر شدن الگو افزایش می یابد. اما باز هم باید توجه داشته باشید که ممکن است مدت زمان بیشتری نسبت به ⅔ الگو سپری شده و بعد شکست رخ دهد.
جهت شکست
شکست مثلث افزایشی رو به بالا خواهد بود و در صورتی که مثلث ضلع پایینی خود را بشکند، الگوی مدنظر دیگر اعتبار ندارد.
پولبک به ضلع شکسته شده
برای افرادی که در زمان شکست مثلث جا مانده اند و نتوانستند اقدام به معامله کنند، پولبکی که بعد از شکست مثلث به ضلع بالایی رخ می دهد می تواند مکان بسیار مناسبی جهت ورود به معامله باشد. در تصویر زیر یک پولبک بسیار زیبا به ضلع شکسته شده را مشاهده می کنید.
حجم معاملات در مثلث نزولی
اگر از افرادی هستید که به حجم معاملات نیز توجه دارید، باید گفت که حجم معاملات در طی پروسه این الگو کاهش می یابد. چرا که اکثر تریدرها منتظر تعیین تکلیف بازار و خروج از حالت فشرده و رنج می باشند.
8 الگوی پرایس اکشن معتبر و مقایسه درصد موفقیت هرکدام
الگوی پرایس اکشن یکی از موارد بسیار مهمی است که هر تریدر پرایس کاری باید از آنها اطلاع داشته باشد. گاهی اوقات دانستن یکی از این الگوی پرایس اکشن میتواند شما را به سود قابل توجهی رسانده و وضعیت درآمدی شما را تغییر دهد.
به همین خاطر بهتر است با الگوی پرایس اکشن آشنا بوده و آنها را براساس میزان موفقیت هر الگو بشناسید تا در هر زمان بدانید چقدر تحلیل شما معتبر است.
در این مقاله از سایتای کلابز کار را برای شما آسان کرده و 8 الگوی پرایس اکشن براساس درصد اعتبار را معرفی خواهیم کرد تا در تحلیلهای آینده خود از آنها استفاده کنید. البته اگر هنوز معنای پرایس اکشن را به درستی نمی دانید حتماً قبل از یادگیری الگوهای زیر مقاله پرایس اکشن چیست؟ به ساده ترین زبان ممکن را بخوانید.
8 الگوی پرایس اکشن
بهتر است در همین ابتدا بدانید که درصد موفقیتی که بعد از هر الگو به آن اشاره میکنیم براساس دادههای 10 ساله و بررسی بیش از 200،000 الگوی شکل گرفته در نمودارها به دست آمده است.
همچنین تمامی این الگوهای پرایس تنها در صورتی مورد بررسی قرار گرفته که الگوی پرایس اکشن به صورت کامل شکل گرفته و بینقص است. در ادامه به 7 الگوی پرایس اکشن اشاره کرده و در مورد هرکدام توضیحات بیشتری خواهیم داد:
1. الگوی پرچم Bull Flag (درصد موفقیت 67.13%)
2.الگوی پرچم Bear Flag (درصد موفقیت 67.72%)
الگوی پرچم یک الگوی ادامهدار است که معمولاً بعد از یک روند حرکتی قوی اتفاق میافتد. الگوی پرچم بولیش یا همان بول فلگ از یک حرکت قوی بولیش و در ادامه از یک سری سقفهای کوتاهتر و کفهای پایینتر تشکیل شده است.
الگوی پرچم بیریش یا همان بیریش فلگ نیز از یک حرکت نزولی قوی و در ادامه از یک سری کفهای بالاتر و سقفهای بالاتر تشکیل شده است. این الگوها همچون تردیدهای کوچکی در روندهای بزرگ و قوی هستند به همین خاطر معمولاً تنها از تعداد کمی کندل تشکیل شدهاند (حدود 20 کندل).
زیرا الگوهای بزرگتر و گستردهتر به عنوان کانال شناخته میشوند.
الگوی پرچم به شکل یک مستطیل کوچک ظاهر میشود که معمولاً برخلاف روند غالب قیمت بازار به سمت مخالف کشیده میشود. بهترین و معتبرترین الگوی پرچم ویژگیهای زیر را دارد:
یک روند بسیار قوی در قیمت (نزدیک به عمودی) قبل از شکلگیری پرچم
یک پرچم ظریف و کم ارتفاع که در لبه بالایی (یا پایینی) حرکت شکل میگیرد
یعنی هرچقدر پرچم تشکیل شده نازکتر و کشیدهتر باشد احتمال موفقیت این الگو نیز افزایش یافته و بریک رضایت بخشتری در جهت غالب خواهد داشت.
این الگو زمانی موفق در نظر گرفته میشود که ترند بالایی پرچم در الگوی Bull flag و ترند پایینی پرچم در الگوی Bear Flag شکسته شده باشد. در ادامه الگوی پرچم نیز معمولاً روند به اندازه حرکت آغازین الگو و ورود به لبه پرچم ادامهدار خواهد بود.
نکته مهم الگوی پرچم: حتماً به این نکته توجه داشته باشید که بیشتر الگوی پرایس اکشن از نقطه شکست اندازه میشوند اما در الگوی پرچم، میزان رشد یا ریزش از لبه بیرونی الگو اندازهگیری میشود. برای درک بهتر این موضوع به فلشهای قرمز رنگ در تصویر نمونه الگوی پرچم صعودی و نزولی توجه کنید.
3. الگوی مثلث Ascending Triangle Pattern ( درصد موفقیت 72.77%)
4. الگوی مثلث Descending Triangle Pattern ( درصد موفقیت 72.93%)
الگوی پرایس اکشن مثلث معمولاً در روند شکل گرفته و یک الگوی ادامهدار است. یک الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangel) از یک حرکت صعودی و در ادامه دو یا تعداد بیشتری سقف برابر و یک سری کفهای بالاتر تشکیل شده است.
الگوی مثلث نزولی (Descending Triangle) نیز از یک حرکت نزولی و در ادامه دو یا سه کف برابر و یک سری سقفهای پایینتر تشکیل شده است.
این الگو در یک مثلث صعودی زمانی کامل درنظر گرفته میشود که ناحیه مقاومت افقی شکسته شده یا در یک مثلث نزولی زمانی کامل است که ناحیه حمایت افقی شکسته باشد.
علاوه بر این الگوی مثلث زمانی موفق درنظر گرفته میشود که قیمت از نقطه بریک اوت فراتر رفته و حداقل به اندازه عرض الگو ادامه پیدا کند. (برای درک بهتر به فلشهای قرمز رنگ بر روی الگو دقت کنید)
5. الگوی کانال صعودی Ascending Channel Pattern (درصد موفقیت %73.03)
6. الگوی کانال نزولی Descending Channel Pattern (درصد موفقیت 72.88%)
الگوی قیمتی کانال الگویی است که در ترندهای حرکتی رایج بوده و زمانی اتفاق میافتد که بازار حجم خوبی دارد. این الگو به عنوان یک الگوی ادامهدار تأخیری شناخته میشود.
حتماً به این نکته توجه داشته باشید که الگوی کانال شباهت زیادی به الگوی پرچم داشته و هر دو زمانی مشغول رنج زدن بین دو ترند موازی خواهند بود اما معمولاً الگوی کانال گستردهتر بوده و از کندلهای بیشتری تشکیل شده در نتیجه درصد موفقیت و قدرت آن هم به همان میزان افزایش پیدا میکند.
الگوی کانال صعودی با یک ترند صعودی و در ادامه یک سری سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر تشکیل شده که خطوط روند موازی را شکل میدهند، تشکیل میشود.
الگوی کانال نزولی نیز با یک ترند نزولی و در ادامه یک سری کفهای بالاتر و سقفهای بالاتر تشکیل شده که خطوط موازی را شکل میدهند، تشکیل شده است.
این الگو پرایس اکشن در حالت صعودی زمانی کامل میشود که قیمت از سمت خط ترند بالایی شکسته شده یا در حالت نزولی از سمت خط ترند پایینی شکسته شده باشد. موفقیت این الگو نیز به اندازه حرکت از لبه شکسته شده برابر با حرکت آغازین الگو بستگی دارد. (برای درک بهتر این موضوع بهتر است به فلشهای قرمز تصویر نمونه الگو دقت کنید).
7. الگوی دو سقف یا دابل تاپ Double Top Pattern (درصد موفقیت 75.01%)
8 الگوی دو کف یا دابل باتوم Double bottom Pattern (درصد موفقیت 78.55%)
الگوی دو کف و دو سقف یکی از رایجترین الگوهای برگشت قیمتی در نمودارها است. الگو پرایس اکشن دو سقف double Top از دو سقف تقریباً برابر همراه با کمی فاصله بین دو سقف تشکیل شده و الگوی دو کف double bottom نیز از دو کف تقریباً برابر همراه با کمی فاصله بین دو کف تشکیل شده است.
در حقیقت هرچقدر فاصله بین این دو تماس با کف یا سقف بیشتر باشد، الگوی شما قدرتمندتر خواهد بود.
الگوی دو سقف زمانی کامل درنظر گرفته میشود که شکست قیمتی در پایین نقطه پایینی الگو بعد از تشکیل دو سقف اتفاق بیفتد. الگوی دو کف نیز زمانی امل خواهد بود که شکست قیمتی در بالای نقطه بالایی الگو بعد از تشکیل دو کف اتفاق بیفتد.
همچنین این الگو زمانی موفق درنظر گرفته خواهد شد که روند بعد از شکستن قیمت فاصلهای به اندازه نوسان الگورا طی کند. برای درک بهتر این موضوع بهتر است به فلشهای قرمز در تصویر الگوی دابل تاپ و دابل باتوم نمونه را نگاه کنید)
این الگو یکی از الگوهایی است که اختلاف درصد موفقیت در دو نمونه صعودی و نزولی آن بیشتر از دیگر الگوها است. همانطور که در ابتدا هم گفته شد درصد موفقیت الگوی دو کف 78.55 درصد است در حالی که میزان موفقیت الگوی دو سقف 75.01% درصد است.
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشاندهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب میباشد.
تعداد زیادی از الگوهای ادامهدهنده وجود دارند که تحلیلگران تکنیکال از آنها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده میکنند.
الگوهای ادامهدهنده شامل مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags)، پرچم سهگوش (Pennant) و مستطیل (Rectangle) میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- الگوی ادامهدهنده الگویی است که نشاندهندهٔ تمایل حرکت قیمت در جهت روند غالب خود میباشد.
- تمامی الگوهای ادامهدهنده لزوماً باعث ادامهٔ روند نمیشوند. در بسیاری از آنها بازگشت روند شکل میگیرد. با صبر برای شکست قیمتی (Breakout)، معاملهگران میتوانند نتیجهٔ حاصل شده توسط این الگوها را بررسی کنند.
- نحوهٔ ایدهآلِ معامله با الگوهای ادامهدهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی میباشد. اما باید معاملهگران تا شکست قیمتی و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.
درک مفهوم الگوی ادامهدهنده
یک الگوی ادامهدهنده نامش را از تمایل روند برای ادامهٔ مسیر در جهت سابق خود، پس از تکمیل الگو گرفته است.
لزوماً تمامی الگوهای ادامهدهنده به ادامهٔ روند منجر نمیشوند. برای مثال، ممکن است قیمتها پس از شکلگیری یک الگوی مثلث و یا پرچم سهگوش، باز هم بازگشت قیمتی را تجربه کنند.
الگوهای ادامهدهنده زمانی از اتکا بیشتری برخوردارند که روند حرکتی قیمت در این الگوها قدرتمند باشند.
به یاد داشته باشید که الگوهای ادامهدهنده در مقایسه با موجهای روندی (trending waves)، کوچکتر میباشند.
برای مثال، قیمتها با قدرت زیادی رشد کرده، یک مثلث کوچک را تشکیل داده، سطح فوقانی مثلث را شکسته و به حرکت در سطوح بالاتر ادامه میدهند.
اگر الگوی ادامهدهنده به اندازهٔ موج روندی باشد که پیش از آن شکلگرفته است، این موضوع نشاندهندهٔ افزایش نوسان بازار (market volatility) و عدم قطعیت در جهت حرکت بازار و وجود حرکات بزرگتر در خلاف جهت روند میباشد.
همگی این نشانهها، بهعنوان یک هشدار در خصوص جهت حرکت روند در نظر گرفته میشوند.
مورد دیگری که باید در نظر داشته باشید، موجهای روندی کوچکی است که یک الگوی ادامهدهنده، پس از آنها تشکیل میشود.
اگر قیمتها یک حرکت بسیار آهسته به سطوح بالاتر داشته باشند، سپس یک الگوی ادامهدهنده تشکیل داده، و دوباره یک حرکت بسیار آهسته به سمت بالا انجام دهند و یک الگوی ادامه دهنده دیگر بسازند، این دسته از حرکات قیمت از اتکاپذیری پایینی برخوردار خواهد بود.
بهخصوص زمانی که آنها را با الگوهای ادامهدهندهای مقایسه میکنیم که پس از حرکات قوی قیمتی شکل گرفتهاند.
الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل میگیرند، نشاندهندهٔ قدرت بالای خریداران بازار میباشند.
اما الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل میشوند، نشاندهندهٔ تردید خریداران برای بالا بردن قیمتها است.
معمولترین تکنیک معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، صبر برای تشکیل الگو، رسم خط روند در اطراف الگو، و سپس ورود به معامله پس از شکسته شدن این الگو - در جهت روند غالب - میباشد.
انواع الگوهای ادامهدهنده
الگوهای معمول ادامهدهنده شامل مثلثها، پرچم سهگوش، پرچم و مستطیل میباشد. در ادامه، مشخصاتی از هر یک از الگوهای ادامهدهنده را بیان کردهایم.
مثلثها
یک مثلث (Triangle) زمانی شکل میگیرد که حرکات قیمت در یک سهم، با گذشت زمان متراکمتر شود.
سه نوع اصلی از مثلثها وجود دارد: مثلث صعودی (Ascending Triangle)، مثلث نزولی (ِDescending Triangle)، و مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
یک الگوی مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت با تشکیل نقاط بازگشتی کفهای بالاتر (rising swing lows)، یک خط روند صعودی تشکیل دهد.
در چنین الگویی، نقاط بازگشتی سقف همگی در یک سطح مشابه قرار میگیرند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی (horizontal trendline) میشود.
در یک الگوی مثلث نزولی، نقاط بازگشتی سقفهای پایینتری (lower swing highs) تشکیل میشوند که یک خط روند با شیب منفی میسازد.
نقاط بازگشتی کف همگی در یک سطح مشابه قرار دارند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی میشود.
یک مثلث متقارن، دارای نقاط بازگشت قیمتی سقف پایینتر (lower swing highs) و نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتر (higher swing lows) میباشد.
بنابراین در چنین الگویی، شما همزمان یک خط روند صعودی و یک خط روند نزولی را مشاهده میکنید.
برای رسم یک الگوی مثلث، شما حداقل نیاز به دو نقطهٔ برگشتی سقف و دو نقطهٔ برگشتی کف دارید.
تشکیل نقطهٔ برگشتی سقف و یا کف سوم (و یا در برخی از مواقع چهارم)، پیش از وقوع شکست قیمتی معمول میباشد.
الگوی پرچم سهگوش
پرچمهای سهگوش (Pennants) یک فرم از الگوی مثلث میباشند، اما از اندازهٔ بسیار کوچکتری برخوردارند.
در حالی که الگوی مثلث دارای نقاط بازگشتی سقف و کف بوده و قیمتها بین این دو ناحیه نوسان میکنند، یک الگوی پرچم سهگوش معمولاً به شکل یک رِنج قیمتی کوچک (small price range) و یا تثبیت قیمتی کوچک (consolidation) دیده میشود.
الگوی پرچم سهگوش پیش از یک حرکت قدرتمند صعودی - نزولی در بازار تشکیل میشوند، و نشاندهندهٔ استراحت بازار پیش از شکست دوباره قیمت میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم سه گوش میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم سه گوش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی پرچم
پرچمها (Flags) از شباهت زیادی نسبت به الگوی پرچم سه گوش برخوردارند. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدودهٔ معاملاتی باریک را تشکیل میدهد.
تفاوت الگوی پرچم با الگوی پرچم سهگوش، در این است که در الگوی پرچم، قیمت در بین دو خط موازی حرکت میکند.
دو خطی که میتوانند صعودی، نزولی و یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم سهگوش، شاهد فرمی مثلثی شکل هستیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی مستطیل
مستطیلها (Rectangles) یک الگوی ادامهدهنده معمول میباشند و نشاندهندهٔ توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند.
در چنین الگوهایی، حرکت قیمت در بین محدودهٔ حمایت و مقاومت تعیینشده انجام میشود.
معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده
نکات بسیاری در خصوص معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده وجود دارد. اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین است.
برای مثال، باید در نظر بگیریم که قیمتها پیش از تشکیل یک الگوی مثلث، حرکت صعودی داشتهاند یا به سمت پایین حرکت میکردهاند؟
قدم بعدی، تشخیص الگوی ادامهدهنده و پیدا کردن نقطهٔ شکست میباشد. برخی از معاملهگران تنها در صورتی وارد معامله میشوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.
هر چند دستهٔ دیگری از معاملهگران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله میشوند.
این معاملهگران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایینتری شدهاند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.
زمانی که یک شکست درک الگوهای مثلثی قیمتی اتفاق میافتد، یک معامله در جهت شکست قیمتی انجام میشود. برای مثال، اگر یک شکست قیمتی در سطح فوقانی یک الگوی پرچم سهگوش انجام شود، میتوان از یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) در سطح زیرین این الگو، استفاده کرد.
یک دستور استاپ حفاظتی، در محدودهٔ خارج از الگو و در جهت مخالف با شکست قرار داده میشود.
هدف سود (Profit Target) میتواند براساس ارتفاع (Height) الگوی ادامهدهنده تعیین شود. برای مثال، اگر یک الگوی مستطیل با ارتفاع قیمتی 2 دلار (فاصلهٔ بین سطح مقاومت و سطح حمایت) تشکیل شود، آنگاه پس از شکست قیمتی به سمت پایین، هدف قیمتی تخمین زده شده، «2 دلار – سطح حمایتی قیمت» میباشد.
اگر قیمت شکست به سمت بالا انجام دهد، شما میتوانید هدف قیمتی را با اضافه کردن 2 دلار به قیمت سطح مقاومت، به دست آورید.
همین مفهوم در خصوص الگوی مثلث نیز صدق میکند. ارتفاع مثلث را به سطح قیمتی شکست (Breakout) اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی را به دست آورید.
یا در صورت شکست قیمتی در خلاف جهت روند غالب، آن را از نقطهٔ شکست کم کنید تا بتوانید هدف قیمتی روند نزولی را بهدست آورید.
برای الگوی پرچم سهگوش و پرچم، به اندازهگیری دستهٔ پرچم (Flagpole) بپردازید. اگر شکست قیمتی به سمت بالا انجام شد، مقدار اندازهگیری شده را به کف الگوی پرچم/پرچم سهگوش اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی بالا را بهدست آورید.
اگر قیمتها به سمت پایین شکسته شد، میزان اندازهگیری شده را از سقف پرچم/پرچم سهگوش کم کرده تا بتوانید هدف قیمتی را در این حالت را بهدست آورید.
اِشکال اساسی معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده و یا کل الگوهای نموداری، شکستهای کاذب (False Breakout) میباشد.
یک شکست کاذب زمانی رخ میدهد که قیمت به محدودهای خارج از الگو حرکت کند اما پس از مدتکوتاهی به محدودهٔ الگو بازگردد.
به همین دلیل است که ما از دستورهای استاپ حفاظتی برای کنترل میزان ریسک استفاده میکنیم.
در حین معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، قدرت حرکت پیشین را در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل میشوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل میشوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.
الگوی ادامهدهنده باید نسبت به موج روندی پیشین خود، از اندازهای کوچک برخوردار باشد. هرچه اندازهٔ الگو نسبت به موج روندی پیشین بزرگتر باشد، از اتکاپذیری آن الگو میکاهد.
ممکن است که الگوی ادامهدهنده تشکیل شده، همچنان به مانند الگوهای عادی رفتار کند اما نوسان و حرکات افزایشیافته در خلاف جهت روند یک هشدار برای معاملهگران میباشد.
بسیاری از معاملهگران در حین شکست قیمتی، به دنبال افزایش حجم معاملات میگردند. اگر حجم معاملات در حین شکست کم باشد، احتمال کاذب بودن شکست قیمتی بالاتر میرود.
مثالهایی از الگوی ادامهدهنده در بازار سهام
نمودار زیر، نمودار شرکت آمازون (Amazon Inc. - AMZN) میباشد که نشاندهندهٔ سه الگوی پرچم/پرچم سهگوش میباشد. اولین الگو یک پرچم سهگوش است و دو الگوی بعدی الگوی پرچم میباشند.
دو الگوی اول، تکنیک اندازهگیری برای تشخیص هدف سود را به نمایش میگذارند. هدف سود، یک سطح تخمینی میباشد و بدین معنی نیست که قیمت حتماً به آن سطح قیمتی میرسد، و یا لزوماً به این معنی نخواهد بود که قیمت پس از رسیدن به آن سطح، دیگر به حرکت خود ادامه نخواهد داد.
مثال سوم یک نقطهٔ شکست را نشان میدهد، که یک سیگنال خرید میباشد. سیگنال خرید صادرشده، خود را با روند صعودی پیشین همجهت کرده است.
یک دستور استاپ حفاظتی در زیر الگوی شکلگرفته قرار داده شده، زیرا که شکست قیمتی به سمت بالا انجام شده است.
ارتفاع حرکت موج قیمتی موجود پیش از تشکیل الگو، اندازهگیری شده و سپس به سطح قیمتی کف الگو اضافه میشود.
تا بتوانیم با استفاده از آن هدف سود را مشخص کنیم. هدف سود مشخص شده تخمینی میباشد، و برای تنظیم میزان ریسک به سود احتمالی (Potential Risk / Reward) یک معامله، کاربردی است.
ممکن است در برخی از معاملات، از دستور استاپ دنبالکننده (trailing stop) پس از شکست قیمتی استفاده شود.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
آشنایی با الگوهای کلاسیک و نحوه استفاده از آنها در بورس و ارزهای دیجیتال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام و ارزهای دیجیتال با آن مأنوس میشوند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال ، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونه ای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به ترتیب عبارتند از:
سر و شانه، پرچم، مثلث، دره، الماس، فنجون و دسته، مستطیل . تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیع تری دست یابید، درک الگوهای مثلثی که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلند مدت باشد.
الگوی سرشانه از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکالی کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به حساب می آید، هنگامی که نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یک روند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد. برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
اجزای تشکیل دهنده الگوی سرشانه:
- سر (دارای بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه که ممکن است درصورتی که ایده آل باشند، اندازه یکسان داشته و میتوانند هم سطح یا غیر هم سطح باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم می رساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)
حال به بررسی الگو میپردازیم، این الگو در حالت ایده آل به شکل زیر است:
برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثال های زیر توجه کنید:
الگوی سرشانه صعودی:
الگوی سرشانه نزولی:
گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایت های پیشین و سایر حمایت ها یا مقاومت ها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.
همانطور که پیشتر برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چرا که خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!
سؤال : آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی می بینیم؟
با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردن شکسته نشده است.
سقف دوقلو
این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.
همانطور که مشاهده میکنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتی که سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.
سقف سه قلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سه قلو تبدیل میشود و به بیان دیگر بهجای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می شود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سهقلو نیز صادق است.
به مثالهای زیر توجه فرمایید:
الگوی پرچم(FLAG) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو، یکی از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه میدهد.
مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.
این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و به صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده میکنید، درصورتی که از نقطه A خارج شود، به صورت ادامه دهنده و در صورتیکه از نقطه B خارج شود به صورت بازگشتی عمل میکند.
همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در بازه تعیین شده پرچم های متوالی و ادامه دهنده تشکیل شده است.
نکات و اهداف قیمتی:
- الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل شده است
- در صورت شکست در ادامه روند به صورت الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل میکند.
- هدف قیمتی اول به اندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکل گرفته
- طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایده آل تجاوز کند.
- این الگو بیشتر در رالی ها (صعودها و یا نزول های متوالی) رخ میدهد.
پرچم برگشتی
الگوی مثلث (Triangles) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به طور کلی اگر بتوانیم بهصورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو به حساب میآید. این الگو میتواند به صورت بازگشتی یا ادامه دهنده باشد.
اهداف قیمتی:
اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشکال بالاست و به این صورت است که از هر طرف مثلث سهم خارج شود، بهاندازه آن پیشروی خواهد کرد.
الگوی دره (Wedges)
این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت که به صورت یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
الگوی الماس (Diamonds)
این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی میشود و این الگو بهصورت برعکس نیز صادق است.
الگوی فنجون و دسته (CUP)
این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، بهاندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو میتواند به صورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دسته کوچک در قسمت راست الگو تشکیل میشود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.
الگوی مستطیل
این الگو نیز بسته به خروج سهم می تواند صعودی یا نزولی باشد، به نوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته بهاندازه عرض مستطیل رشد کند.
دیدگاه شما