اهرم مالی چیست؛ سود بیشتر با سرمایه کمتر
سرمایهگذاران با تکیه بر این ابزار مالی میتوانند بازدهی بیشتری را از سرمایه خود به دست آورند. اما در عین حال باید شرایط را به درستی بسنجند تا با در نظر گرفتن مزایا و معایب اهرم مالی از آن استفاده کنند. در ادامه این مطلب درباره فرصتها و تهدیدهای استفاده از اهرم مالی و تاثیر
سرمایهگذاران با تکیه بر این ابزار مالی میتوانند بازدهی بیشتری را از سرمایه خود به دست آورند. اما در عین حال باید شرایط را به درستی بسنجند تا با در نظر گرفتن مزایا و معایب اهرم مالی از آن استفاده کنند. در ادامه این مطلب درباره فرصتها و تهدیدهای استفاده از اهرم مالی و تاثیر آن در سرمایهگذاری و عملکرد شرکتها صحبت خواهیم کرد.
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی (Leverage) اصطلاحی است که به بهرهگیری از ابزارهای مالی یا بدهی اشاره دارد. به این ترتیب کسب سود بیشتر از طریق سرمایهگذاری ممکن خواهد بود. در واقع سرمایهگذاران یا شرکتها با استفاده از اهرم مالی میتوانند سرمایههای خود را به طریقی قرض بگیرند و به این ترتیب فعالیتهای مالی خود را گسترش دهند. شاید این سوال برایتان به وجود آید که با در نظر گرفتن بدهکار شدن شرکت در این روش، سود اهرم مالی چیست. در پاسخ به این پرسش باید گفت، به این ترتیب دیگر نیازی به افزودن سرمایهگذار جدید نخواهد بود. یعنی صرفا با ایجاد بدهی میتوان از سرمایه موجود بهره بیشتری کسب کرد.
چندین سال است که اهرمهای مالی از جمله پراستفادهترین ابزارهایی هستند که در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند. در بازار مسکن، افرادی که قصد خرید خانه یا زمین را دارند این کار را از طریق قرض یا به کمک وام انجام میدهند. هر چه مقدار وامی که میگیرند بیشتر باشد، طبیعتا مبلغ سرمایهگذاری نیز به همان میزان بیشتر خواهد بود. البته این امر به افزایش ریسک بازپرداخت وام و قرض منجر خواهد شد. در دیگر بازارهای مالی هم افراد برای اینکه بتوانند در فرصتهای بهتری سرمایهگذاری کنند و فعالیتهای مالیشان به کسب سود بیشتر منجر شود، به وامگرفتن روی میآورند. همچنین دریافت اعتبار به منظور خریداری سهام و اوراق بهادار نیز شکل دیگری از اهرم مالی محسوب میشود.
بهرهگیری از اهرم مالی در شرکتهای بورسی
در ابتدای این مطلب گفتیم که شرکتها برای اینکه بتوانند منابع مالی جدید را تامین کنند از اهرم و دارایی موجود اهرم مالی استفاده میکنند. یعنی به جای آنکه تعداد سرمایهگذاران را افزایش دهند، از ابزارهایی نظیر اوراق قرضه بهره میبرند. از جمله مزایایی که در بهرهگیری از این شیوه وجود دارد، میتوان به این مورد اشاره کرد که سودهایی که از محل سرمایهگذاریهای جدید به دست میآیند، در بین شمار زیادی از سهامداران تقسیم نمیشوند. زیرا نیازی به انتشار سهام جدید و دعوت کردن از سرمایهگذاران تازه وجود ندارد.
البته نباید فراموش کرد چنانچه برنامههای شرکت و پیشبینیها در خصوص سودهای حاصل درست از آب در نیاید، شرکت متحمل بدهیهای فراوانی خواهد شد. در چنین شرایطی شرکت ناگزیر خواهد بود تا بدهیها را از محل سود سهامداران تسویه کند.
بهرهگیری از اهرم مالی همچنان که باعث کسب سود و بازدهیهای بیشتر توسط افراد و شرکتهای مختلف میشود، موجب افزایش ریسک سرمایهگذاری نیز خواهد شد. هرچه میزان استفاده از این ابزار بالاتر برود، باید ریسک بیشتری را نیز قبول کرد. از همین رو زمانی که از این ابزار در سرمایهگذاری استفاده میشود و شرایط مطابق پیشبینیها رقم نمیخورد، زیان محتمل بسیار فراوان خواهد بود. به طوری که اگر از اهرم استفاده نمیشد، ضرر کمتری متوجه شرکت میشد. اهرم همانقدر که میتواند به کسب سود بیشتر کمک کند، میتواند زیان بیشتری را نیز رقم بزند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
توجه به اهرمهای مالی در تحلیل و بررسی شرکتهای بورسی و به ویژه در تحلیل بنیادی بسیار حائز اهمیت است. چرا که این ابزار نشاندهنده میزان رشد شرکت از طریق طرحهای توسعه و فعالیتهای مختلف به کمک منابع مالیای است که قرض گرفته شدهاند. با بررسی نسبت بدهی به حقوق سهامداران میتوان این موضوع را به وضوح بررسی کرد. اما بالا یا پایین بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در صورت استفاده شرکت از اهرم مالی نشانه چیست؟ چنانچه این نسبت بالا باشد، حاکی از بالا بودن بدهی شرکت است که خود نشاندهنده استفاده فراوان از اهرم مالی است. در سمت مقابل کم بودن این میزان بیانگر آن است که شرکت به شکلی بهینه از سرمایه سهامداران و منابع مختلف بهره برده است.
نسبت بدهی به حقوق سهامداران در هر شرکت متفاوت خواهد بود. اما این میزان باید با توجه به شرایط شرکت در نظر گرفته شود تا وقوع ضررهای احتمالی کم شود.
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (Degree of Financial Leverage) یا DFL معیاری است که تحلیلگران هنگام بررسی شرکتها از آن استفاده میکنند. همچنین اهرم و دارایی موجود DFL را میتوان به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانهای درآمد عملیاتی نیز اطلاق کرد. یعنی بالا بودن اهرم مالی نشان از این دارد که سود سهام نوسان بیشتری دارد.
درجه اهرم معاملاتی را میتوان از تقسیم درصد تغییر درآمد شرکت به ازای هر سهم بر درصد تغییر سود پیش از بهره و مالیات طی یک دوره، به دست آورد. به طور مشابه، میتوان با تقسیم سود قبل از بهره و مالیات شرکت بر درآمد قبل از بهره و مالیات منهای بهره هزینهها، درجه اهرم معاملاتی را به دست آورد.
بهرهگیری از اهرم مالی در قراردادهای مشتقه
اهرم مالی در ابزارهای مشتقه نیز کاربرد دارد. ابزار مشتقه به مجموعه ابزارهای مالیای گفته میشود که یک دارایی پایه اساس آنها را تشکیل میدهد. از جمله ابزارهای مشتقه میتوان به قراردادهای اختیار معامله و همچنین قرارداد آتی اشاره کرد. قرارداد آتی از اهرم مالی برخوردار است.
اما روش عملکرد اهرم مالی در ابزارهای مشتقه چیست؟ در بازار آتی قراردادهای مربوط به هر یک از داراییها در آغاز دارای اهرم ۱۰ هستند. اما شرایط بازار و تغییر در مبالغ وجوه تضمین موجب تغییر این میزان خواهد شد.
مثلا اگر فردی تصمیم داشته باشد که از این بازار یک کیلو زعفران خریداری کند، با توجه به اندازه قرارداد آتی زعفران – که ۱۰۰ گرم است- باید ۱۰ قرارداد خریداری کند تا مجموع آن برابر یک کیلوگرم شود. برای خرید این ۱۰ قرارداد، فرد اهرم و دارایی موجود موظف است که مبلغی معادل ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه را به حساب عملیاتی واریز کند. اگر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران را برابر ۲۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم، فرد باید مبلغ ۲ میلیون تومان واریز کند.
از سوی دیگر اگر قیمت گواهی سپرده زعفران پوشال را -که خود معادل یک گرم زعفران است- برابر با ۱۰ هزار تومان در نظر بگیریم، این فرد برای اینکه یک کیلو زعفران خریداری کند باید ۱۰۰۰ واحد گواهی بخرد. در نتیجه هزار گواهی به مبلغ ۱۰ هزار تومان برابر خواهد بود با ۱۰ میلیون تومان.
اهرم مالی و معاملات اعتباری
تا به اینجا دریافتیم که درصدی از معاملات بازار سرمایه به کمک اهرم مالی (اهرم بدهی) انجام میشود. این میزان از معاملات را خریداران به منظور کسب سود بیشتر از فرصتهای موجود انجام میدهند. آنها همزمان با تثبیت شرایط رشد و رونق بازار، در پی بهرهگیری از فرصت ایجادشده در جهت رشد سریع قیمتها هستند. این افراد همچنان بر این عقیده استوارند که بازار سرمایه بازدهی بالایی دارد. آنها در صدد آن هستند تا به کمک منابع مالی که از کارگزاریها میگیرند، سود بیشتری به دست آورند.
از آنجا که این منابع ناپایدار هستند و ریسک فراوانی برای خریداران دارند، معاملات مذکور ممکن است به ضررهای فراوانی منتج شوند.
بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی در سال ۱۳۹۲، با استفاده از این ابزار توانستند به سودی بیش از سرمایه اولیه خود دست پیدا کنند. در نتیجه روند صعودی شاخص کل بورس نیز فراتر از حد معمول بود. همین امر منجر به آن شد که در سال ۱۳۹۳ شاهد افت فراوانی در شاخص کل باشیم. در این هنگام سرمایهگذارانی که در زمانهای نادرست به استفاده از این اهرمها روی آورده بودند، بسیار متضرر شدند.
به طور کلی هر زمان که هیجان و رشد فراوان در بازار سرمایه دیده میشود، استفاده از اهرمهای مالی نظیر خرید اعتباری، موجب افزایش این هیجانها میشود. به همین ترتیب نگرانیهایی در خصوص اضافه جهش (Overshoot) به وجود میآید. همین تجربههای ناخوشایند باعث میشود افراد تصورهای نادرستی در خصوص بازار سرمایه داشته باشند. یعنی آنها این بستر را برای سرمایهگذاری مناسب نخواهند دانست. اما سازمان بورس به عنوان یک نهاد ناظر، کوشیده است تا در سالهای اخیر شرایطی مطلوب را فراهم کند.
تلاشهایی که این سازمان برای قانونمند کردن اعطای اعتبارات در کارگزاریهای کشور انجام داده، تا حد زیادی مشکل این بازار را برطرف کرده است. سازمان بورس درصدد است تا همچنان نسبتهای کفایت سرمایه و همچنین دریافت وثایق کافی از مشتریان را در دستور کار قرار دهد. هرچند باید همچنان در خصوص حجم منابع اعتباری در شبکه کارگزاری، مدیریت بهتری انجام شود.
مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی
شرکتها در راستای طرحها و پروژههای خود قطعا نیازمند منابعی هستند تا بتوانند مبلغ لازم را برای اجرای این موارد تامین کنند. از همین رو از اعتبار و یا وامهای مختلف استفاده میکنند. به عبارت دیگر آنها اقدام به افزایش اهرم مالی خود میکنند. اما مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی برای شرکتها چیست؟
مزایا
بدیهی است که اهرم مالی بیشتر برای یک شرکت، مساوی است با سرمایه کمتر. بهرهگیری از اهرم مالی موجب میشود کسب سود یا زیان بر پایه کمتری استوار باشد. اما به همان میزان نسبت بالاتری را تشکیل دهد.
همانطور که گفته شد، شرکتها از این طریق میتوانند سرمایههای خود را قرض بگیرند.به این ترتیب دیگر نیازی به افزودن سرمایهگذار جدید نخواهد بود. یعنی صرفا با ایجاد بدهی میتوان از سرمایه موجود بهره بیشتری کسب کرد. همچنین سودهایی که از محل سرمایهگذاریهای جدید به دست میآیند، در بین شمار زیادی از سهامداران تقسیم نمیشوند. زیرا نیازی به انتشار سهام جدید و دعوت کردن از سرمایهگذاران تازه وجود ندارد.
معایب
استفاده از اهرم مالی عالی به نظر میرسد و میتواند بسیار سودآور باشد. اما عکس این موضوع نیز صادق است. زیرا اهرم، هم سود و هم ضرر را بیشتر میکند. اگر یک سرمایهگذار از اهرم برای ایجاد یک سرمایهگذاری استفاده کند و این سرمایهگذاری بر خلاف پیشبینی سرمایهگذار پیش رود، زیان او از زمانی که از اهرم استفاده نشده باشد، بسیار بیشتر خواهد بود. به همین خاطر، سرمایهگذاران معمولاً در ابتدای کار خود، از بهکارگیری اهرم اجتناب میکنند تا زمانی که به تجربهی لازم دست پیدا کنند.
در دنیای تجارت، یک شرکت میتواند از اهرم برای توسعهی سرمایهی سهامدار استفاده کند؛ اما اگر این عمل موفقیتآمیز نباشد، بهره هزینهها و ریسک اعتباری پیشفرض، ارزش سهامدار را نابود خواهد کرد.
جمعبندی
اهرم مالی ابزاری است که موجب میشود فرصتهای موجود در بازارهای مالی به کسب سودهای بیشتری منجر شود. علاوه بر شرکتها، سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه نیز میتوانند از اهرم مالی استفاده کنند. ابزارهای مشتقهای مانند قراردادهای آتی نیز دارای اهرم مالی هستند. درست است که این ابزار موجب افزایش موقعیتهای سودآوری میشود، اما ریسک سرمایهگذاری را نیز بالا میبرد. به همین دلیل باید همواره در استفاده از این اهرمها دقت لازم را به خرج دهیم تا مبادا به جای سود بیشتر، متحمل ضررهای فراوان شویم. یعنی اگر با استفاده از این ابزار، سود مورد انتظار ما محقق نشود، زیان ما بسیار بیشتر از شرایطی خواهد بود که در آن بدون بهرهگیری از این ابزار سرمایهگذاری کردهایم.
آموزش معاملات اهرم دار در صرافی کوکوین
در پست قبلی به توضیح معاملات اهرم دار به زبان اهرم و دارایی موجود ساده پرداختیم و اما اینجا قصد داریم تا با جزییات بیشتری به آموزش معاملات اهرم دار در صرافی کوکوین بپردازیم.
تصور کنید معامله ای را می بینید که آنقدر خوب است که قابل باور نیست. هر شاخصی که برای بررسی های متعدد استفاده کرده اید در یک جهت قرار دارد و شما خوشحال هستید که قرار است سود خیلی خوبی نصیبتان شود. تنها مسئلهای که هست این است که آرزو می کنید که ای کاش پول بیشتری اهرم و دارایی موجود داشتید.
سناریویی که در بالا توضیح داده شد، مشکل رایجی است که اکثر معاملهگران ارزهای دیجیتال با آن روبرو هستند. سودی که به دست می آورید مستقیماً با سرمایه ای که شما سرمایه گذاری کردهاید، متناسب است. اگر سرمایه کمتری بگذارید، سود کمتری دارد و بالعکس. با این حال، معامله در حساب مارجین متفاوت و جالب است. در یک حساب مارجین، کارگزار یا یک صرافی رمزنگاری به سرمایهگذار، وام میدهد تا بتواند رمزارزهای بیشتری را نسبت به آنچه که در غیر این صورت میتوانست با پول نقد موجود در حساب خود دریافت کند، بخرد.
آشنایی با معاملات اهرم دار
اگر محدود به استفاده از تنها دو کلمه برای توضیح معاملات مارجین باشیم، “Leverage and Exposure” بهترین گزینهها خواهن
کاربران میتوانند از ارزهای دیجیتال موجود خود استفاده کنند تا قدرت خرید خود را افزایش دهند، بنابراین پول بیشتری نسبت به آنچه که بدون اهرم میکنند، به دست میآورند. از معاملات اهرم دار می توان برای معامله لانگ (اهرم و دارایی موجود پیش بینی افزایش قیمت ارز دیجیتال) یا معامله شورت (پیش بینی کاهش قیمت ارز دیجیتال) استفاده کرد.
به عنوان مثال، جان یک معامله گر کریپتو است که به تازگی توسط دوستانش با KuCoin آشنا شده است. جان می خواهد یک معامله شورت انجام دهد، اما فقط 100 دلار دارد. معامله اهرم دار به جان این امکان را می دهد که این معامله را انجام دهد. اگر جان اهرم 10:1 را انتخاب کند، به 10 برابر سپرده خود دسترسی خواهد داشت. در این مورد، فرض کنیم جان 100 دلار سپرده گذاری کرده است. و او می تواند 900 دلار از بازار معاملات اهرم دار وام بگیرد، به طوری که کل مبلغ سرمایه گذاری او برابر با 1000 دلار باشد.
اصطلاحات رایج در زمینه معاملات اهرم دار
مارجین (Margin): مارجین حداقل مبلغی است که باید برای واجد شرایط بودن برای وام (اهرم) از کارگزار یا صرافی ارز دیجیتال خود سپرده گذاری کنید. اگر می اهرم و دارایی موجود خواهید اهرم 10:1 داشته باشید، باید “1” داشته باشید در حالی که کارگزار شما “9” را به شما می دهد. به عنوان مثال، برای دریافت 1000 دلار در معرض اهرم 10:1، مارجین شما باید 100 دلار باشد.
اهرم (Leverage): یک اهرم به صورت نسبت محاسبه می شود. این به میزانی است که صرافی شما بر اساس مبلغ سپرده شده، به شما می دهد. داراییهای مالی مختلف دارای اهرمهای متفاوتی هستند، اما کارگزاران ارزهای دیجیتال بالاترین را در بین تمام بازارهای مالی دارند.
مارجین کال (Margin call): هیچ معامله گر ارز دیجیتال دوست ندارد مارجین کال شود. مارجین کال، یک توقف موقت در موقعیت شما به دلیل زیان هایی است که در کوتاه ترین زمان به انحلال منجر می شود. در مارجین کال، ارزش حساب مارجین به زیر سطح مورد نیاز کارگزار کاهش یافته است و معاملهگر موظف است برخی از موقعیتهای خود را بفروشد یا پول بیشتری واریز کند تا به حداقل مارجین برسد.
انحلال (Liquidation): در اصطلاح معاصر، انحلال را می توان به بانک شما تشبیه کرد که ساختمانی را که به عنوان وثیقه استفاده می شود قفل می کند، زیرا وام گیرنده قادر به بازپرداخت وام خود نیست. بانک اینجا صرافی رمزنگاری شماست و انحلال برای معامله گران با تجربه چیز جدیدی نیست. انحلال زمانی اتفاق می افتد که ضرر (جزئی یا کلی) به مارجین اولیه معامله گر وارد شود.
نکات مثبت و منفی معاملات اهرم دار
نکات مثبت
- تجارت مارجین در ارزهای دیجیتال ممکن است برای سودهای قابل توجه بیشتر به دلیل دسترسی بیشتر به وجوه بیشتر از طریق استقراض و بازپرداخت وام ها به اضافه بهره کمتر، حیاتی باشد. به این ترتیب، اگر کاربران در مسیر درست حرکت کنند، می توانند سود خود را افزایش دهند.
- با معاملات مارجین، می توانید تنوع ایجاد کنید. پوزیشن های کوچک را می توان با سرمایه اندکی باز کرد، اما از آزادی لذت می برید که در غیر این صورت ممکن نبود زیرا از نوعی اهرم استفاده می کنید.
نکات منفی
- همانطور که میتوانید با داشتن اهرم پول کلانی به دست آورید، زمانی که بازار بر خلاف انتخاب شما پیش میرود، ممکن است دچار ضررهای زیادی نیز شوید.
- شما می توانید متحمل ضررهای قابل توجهی شوید و در مسیر اشتباه قرار بگیرید. به عبارت ساده تر، ارزهای دیجیتال ناپایدارتر می تواند به معنای زیان بیشتر حتی در سرمایه گذاری های کوچک باشد.
معاملات اهرم دار در صرافی کوکوین
مرحله 1: از وب سایت رسمی KuCoin دیدن کرده و ثبت نام کنید (Sign Up)
مرحله 2: سپس باید گزینه “Margin Trading” را در حساب خود فعال کنید. برای انجام این کار، زمانی که وارد وب سایت کوکوین می شوید، بر روی «Trade» کلیک کرده و «Margin Trading» را انتخاب کنید.
مرحله 3: کلاس دارایی مورد نظر برای معامله با استفاده از اهرم را انتخاب کنید و در گوشه سمت راست پایین، روی “فعال کردن” (Enable) کلیک کنید.
مرحله 4: در مرحله بعد، پس از واریز وجوه، باید وجوهی را در حساب مارجین خود واریز کنید، کلاس دارایی را که می خواهید معامله کنید و اهرم ترجیحی خود را چند برابر انتخاب کنید (در مثال زیر، یک کلاس دارایی را انتخاب کردیم که اهرم آن 10X ثابت شده است.)
مرحله 5: نوع سفارش دلخواه خود را انتخاب کنید و بر اساس تحلیل خود وارد معامله شوید.
مرحله 6: زمانی که سود می کنید و می خواهید وجوه قرض گرفته شده خود را برگردانید، دو روش وجود دارد که می توانید آن را دنبال کنید. میتوانید تصمیم بگیرید که وام را بر اساس «اولویت زمانی» بازپرداخت کنید – یعنی ابتدا توکنهای قرضگرفته شده را بازپرداخت کنید. یا، میتوانید بر اساس اولویت نرخ بهره مجدداً پخش کنید – ابتدا توکنها را با نرخ بهره بالاتر بازپرداخت میکنید.
مزایای معاملات اهرم دار
معاملات مارجین ریسک بالاتری نسبت به معاملات معمولی دارد، به خصوص وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال به میان می آید. بازارهای کریپتو بسیار بی ثبات هستند، به این معنی که معامله گران مارجین باید در هنگام گرفتن موقعیت های خود مراقب باشند. به همین دلیل، معامله مارجین به معامله گران تازه کار توصیه نمی شود زیرا نیاز به استراتژی های مدیریت ریسک پیشرفته دارد.
با این حال، این بدان معنا نیست که معاملات مارجین مزایای خود را ندارد. از طریق این استراتژی، یک معامله گر می تواند موقعیتی را باز کند که او را در معرض سود بیشتری نسبت به دارایی های اصلی خود قرار دهد. همانطور که قبلا ذکر شد، یک موقعیت معاملاتی موفق با اهرم 100X به معامله گر 100 برابر بیشتر از آنچه در تجارت عادی به دست می آورد سود می دهد.
ریسک های معاملات اهرم دار
معامله مارجین یک سرمایه گذاری بسیار پر ریسک است. چندین خطر وجود دارد که باید قبل از گرفتن یک موقعیت در نظر گرفته شود. اولین مورد این است که بازار کریپتو در مقایسه با بازارهای سنتی تا حد زیادی غیرقابل تنظیم است. این امر بازار را در معرض دستکاری قیمت ها، به ویژه در معاملات مارجین کریپتو قرار می دهد.
محرکان بازار معامله گرانی هستند که به دلیل داشتن سرمایه بزرگ می توانند بر بازار کریپتو تأثیر بگذارند. آنها می توانند موضعی اتخاذ کنند که می تواند بر موقعیت های تجاری حاشیه تأثیر بگذارد و همه، به ویژه معامله گران حاشیه، را در معرض خطر بالایی قرار دهد.
یک معامله گر با اهرم بالا در موقعیت های ارز دیجیتال در یک پنجره انحلال کوتاه تر عمل می کند. لازم است حرکات بالقوه قیمت که باعث انحلال یک موقعیت معاملاتی می شود را محاسبه کنید. با این حال، چندین ابزار می تواند به محاسبه این خطر کمک کند.
نکاتی برای مدیریت ریسک
برخی از نکاتی که معامله گران برای کاهش سطح ریسک مرتبط با معاملات مارجین استفاده می کنند عبارتند از:
- معامله گران باید با یک موقعیت معاملاتی کوچک با اهرم کمتر شروع کنند. آنها می توانند با درک بازار و موقعیت خود، اندازه معاملات خود را با گذشت زمان افزایش دهند.
- توصیه می شود با معاملات آزمایشی شروع کنید. یک تجارت آزمایشی یک اکوسیستم تجارت جعلی را ایجاد می کند که به معامله گران تازه کار اجازه می دهد تجربه ای در مورد فعالیت های معاملاتی به دست آورند و استراتژی های تجاری جدیدی به دست آورند.
- معامله گران می توانند ریسک خود را با گسترش موقعیت خود به حداقل برسانند. داشتن سطوح مختلف سود به آنها اجازه می دهد تا شانس خود را برای کسب سود افزایش دهند.
- ارزیابی سود و کارمزد. هنگام بازپرداخت مبلغ وام گرفته شده، معامله گران باید کارمزد را نیز لحاظ کنند. در نظر گرفتن بهره قبل از استقراض وجوه همیشه یک استراتژی خوب است.
- همیشه در نظر گرفتن اینکه چگونه عوامل خارجی بر بازار ارزهای دیجیتال تأثیر میگذارند، به معاملهگران ایده روشنی از موقعیتی که باید اتخاذ کنند، میدهد. از این رو، آنها سعی می کنند هر گونه تغییر نظارتی، عملکرد بازار و سایر عواملی که ممکن است بر قیمت ها تأثیر بگذارند را ردیابی کنند.
سخن آخر
معامله ارزهای دیجیتال در KuCoin یک فرآیند یکپارچه است و برای محدود کردن آن، خطر انحلال اجباری را ندارید. با این کار، می توانید هر چقدر که می خواهید ریسک کنید، اما مطمئن شوید که حساب شده است. اگر یک معامله گر مبتدی کریپتو هستید، لطفاً از اهرم های کوچک استفاده کنید، که می توانید با کسب تجربه بیشتر آنها را افزایش دهید. همچنین، قبل از شروع معامله با مارجین در یک حساب واقعی، معامله بر روی یک حساب آزمایشی را در نظر بگیرید تا در حین معامله، بینش بیشتری به دست آورید.
نکته مهم: این مقاله فقط برای مقاصد آموزشی در نظر گرفته شده است و قصد ارائه هیچگونه توصیه مالی و سرمایه گذاری نداشته است. تیم کریپتوفارس مسئولیت هیچ یک از تصمیمات سرمایه گذاری شما را بر عهده نمی گیرد. لطفا قبل از معامله با مشاوران حرفه ای مشورت کنید.
راستی! برای دریافت مطالب جدید در کانال تلگرام یا پیج اینستاگرام عضو شوید.
توکن اهرم دار یا لوریج دار چیست و چه کاربردی دارد؟
توکن اهرم دار یا لوریج توکن
توکن چیست؟
همانطور که در مقالات قبلی اشاره کردیم توکن درواقع یک ارز دیجیتال است که بلاک چین اختصاصی ندارد، به عنوان مثال بیت کوین که یک رمز ارز معروف است، بلاک چین اختصاصی خود را دارد و توکنهایی مانند چین لینک و Aave بر روی بلاک چین موجود کار میکند اما توکن اینگونه نیست. توکنها روی بلاک چین ایجاد میشوند و براساس خصوصیاتی که برایشان تعریف میشود، دستهبندیها و کاربردهای متفاوتی دارند.
در ادامه این مقاله به معرفی انواع توکن و توکن اهرم دار و یا لوریج توکن (Leverage) میپردازیم.
انواع توکن کدامند؟
- توکن ارزی: روشی برای پرداخت و ذخیره ارزش است.
- توکن دارایی: نمایش دهنده مقدار مشخص یک دارایی در یک پلتفرم است.
- توکن جایزه: همانطور که از نام آن پیداست میتوان آن را به عنوان جایزه و یا امتیاز وفاداری دانست.
- توکن بهادار: علاوه بر خرید محصولات و یا خدمات میتوان با نگه داری از آن به سود و منفعت هم رسید.
- توکن کاربردی: دادن دسترسی به یک محصول و یا سرویس خاص به دارندگان این توکن.
- توکن سودده: توکن سود ده نوعی قرارداد سرمایه گذاری با هدف سود دهی است.
- توکن سهمی: توکن سهمی، دادن مالکیت سهام منتشر کننده به دارندگان این توکن است.
توکن اهرم دار یا لوریج توکن؟!
شاید از اسم اهرم دار بودن این توکن متوجه شده باشید که احتمالا قرار است به جای یک سود چندین برابر سود کنید. اگر بخواهیم کمی واضحتر توضیح دهیم باید بگوییم که در واقع معامله توکن لوریجدار در یک صرافی دقیقا مشابه سایر ارزهای دیجیتال است فقط تنها تفاوت آن این است که انجام معاملات از طریق توکن لوریج دار یا همان توکن اهرم دار باعث میشود سود و یا ضرر شما چندین برابر شود.
به عبارتی دیگر فرض کنید شما پیش بینی کردهاید که قیمت بیت کوین، دوج کوین و یا هر ارز دیجیتال دیگری قرار است 20 درصد رشد کند لذا اگر اقدام به تراکنش کنید و تحلیل درستی داشته باشید با روش تراکنش معمولی که به آن اسپات (spot) میگویند تنها همان 20 درصد سود را میبرید.
اما اگر خرید خود را از طریق توکن لانگ (سبز) لوریج دار یا توکن اهرم دار با اهرم 3 انجام دهید بنابراین میزان سود شما حدودا 60 درصد میشود (60=3*20). اما اگر پیش بینی شما درست نباشد بنابراین 60 درصد ضرر خواهید کرد زیرا معامله شما اسپات و یا معمولی نیست و با اهرم 3 محاسبه شده است.
چرا از توکنهای بایننس اهرمی استفاده کنیم؟
معامله با توکن اهرمی ریسک بالاتری دارد زیرا اگر تحلیلگر خوبی نباشید ممکن است شاهد از دست دادن سرمایه های چندین برابری خود باشید. ما پیشنهاد می کنیم اگر تازه کار هستید به هیچ عنوان خرید با توکن اهرم دار یا توکن لوریج دار را امتحان نکنید و آن را به زمان بعد موکول کنید و یا حتما از یک تریدر باتجربه و تحلیلگر باسابقه مشورت بگیرید و سپس ریسک سود و یا ضرر چندین برابری آن را به دوش بکشید.
لذا در این مقاله قصد داریم راهکارهایی ارائه دهیم تا بدانید چگونه باید در معاملات خود استفاده ار توکن لوریج دار و یا اهرم دار را مدنظر قرار دهید تا از سود بیشتری بهره مند شوید.
مزایای توکن لوریج دار توکن اهرم دار چیست؟
در این قسمت به معرفی مزایای اصلی لوریج توکن میپردازیم.
- معامله آسان بدون پیچیدگی بازار آنی (فیوچرز)
- امکان سود چندبرابری
- بدون ریسک لیکوئید
معایب توکن لوریج دار یا توکن اهرم دار چیست؟
بهتر است معایب و ریسک موجود در توکن اهرم دار را در نظر داشته باشید.
- برای سرمایه گذاری بلند مدت هم مناسب نیست.
- احتمال ضرر چند برابری وجود دارد.
بنابراین باید گفت زمانی که بحث از خرید توکن اهرم دار میشود باید احتیاط کنید و تمام جوانب را در نظر داشته باشید تا به جای سود چندین برابری ضرر چندین برابری نصیبتان نشود. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که وقتی شما اقدام به خرید توکن لوریجدار اتریوم میکنید درواقع خود اتریوم را نمیخرید بلکه این توکن در صرافی شما فقط اعتبار دارد.
یعنی در یک جمله شما فقط به صرافی اعتماد کردهاید بنابراین باتوجه به تغییرات شدید ارزها، خرید توکن اهرم دار به هیچ وجه در سرمایه گذاریهای بلند مدت پیشنهاد نمیگردد زیرا تغییر و نوسانان قیمتها به طور لحظاهای و مدام در حال تغییر است.
نکته دیگر اینکه استفاده از توکن لوریج دار برای تمامی ارزها قابل دسترس نیست به خصوص برای ارزهای جدید محدودیت دارد و شما نمیتوانید از توکن اهرم دار برای خرید و فروش ارزهای تازه وارد شده و تاحدودی ارزهای ناشناخته معامله کنید.
لوریج توکن
چند نوع لوریج توکن وجود دارد؟
در ترید دو نوع توکن اهرم دار وجود دارد مورد اول، توکن لوریجدار صعودی (لانگ long) که با رنگ سبز دیده میشود و مورد بعدی لوریج توکن نزولی (شورت short) که با رنگ قرمز دیده میشود.
از کجا بفهمیم توکن لوریج دار چند اهرمی است؟
در پاسخ به این سوال که توکن لوریج دار چند اهرمی است باید گفته که نحوه نمایش این توکن با عدد و علامت ضربدر مشخص شده است که مثلا توکن اتریوم چه اهرمی دارد و از چه نوعی میباشد. به عنوان مثال توکن لوریج دار صعودی (لانگ) بیت کوین با اهرم ۳ در صرافی کوکوین به این صورت BTC3L نمایش داده میشود. یعنی این توکن بیت کوین از نوع لانگ (صعودی) و با اهرم 3 میباشد.
گاوی یا خرسی بودن توکن لوریج دار!
شاید با مفهوم گاوی یا خرسی بودن ارز دیجیتال قبلا آشنا شده باشید اما اکنون قصد داریم این مفهوم در توکن لوریج دار را شرح دهیم. در برخی از صرافی ها توکن صعودی را با (UP) به معنای رشد و افزایش و همچین (Bull) که همان گاوی بودن یا رشد بازار است نمایش میدهند. همچنین توکن نزولی را با (DOWN) به معنای نزول و کاهش و همچین (Bear) که همان خرسی بودن یا سقوط بازار است نمایش میدهند.
ودرآخر اینکه تا زمانی که تاحدودی مسلط به امور خرید و فروش ارز دیجیتال نشدهاید از این توکن اهرم دارد استفاده نکنید و سعی کنید اگر شروع کار هستید حتما با افراد متخصص در زمینه انتخاب ارز مناسب و بلاکچین آن با آنان مشورت نمایید تا دچار ضرر و زیان نشوید و قدم بزرگی در مسیر سرمایه گذاری به روش نوین و بین المللی بردارید.
اهرم مالی چیست؛ سود بیشتر با سرمایه کمتر
پیشرفت در کسبوکار و سرمایهگذاری و دستیابی به سود بیشتر دغدغه همه ما است. افراد همواره به دنبال بهترین راهها و ابزارها برای بازدهی بیشتر هستند. یکی از این ابزارها اهرم مالی است که میتواند در کسب سود بیشتر از جمله بریا در بورس به افراد کمک کند. اما سازوکار اهرم مالی برای کمک به سرمایهگذاری چیست و چطور میتوان از آن استفاده کرد؟
سرمایهگذاران با تکیه بر این ابزار مالی میتوانند بازدهی بیشتری را از سرمایه خود به دست آورند. اما در عین حال باید شرایط را به درستی بسنجند تا با در نظر گرفتن مزایا و معایب اهرم مالی از آن استفاده کنند. در ادامه این مطلب درباره فرصتها و تهدیدهای استفاده از اهرم مالی و تاثیر آن در سرمایهگذاری و عملکرد شرکتها صحبت خواهیم کرد.
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی (Leverage) اصطلاحی است که به بهرهگیری از ابزارهای مالی یا بدهی اشاره دارد. به این ترتیب کسب سود بیشتر از طریق سرمایهگذاری ممکن خواهد بود. در واقع سرمایهگذاران یا شرکتها با استفاده از اهرم مالی میتوانند سرمایههای خود را به طریقی قرض بگیرند و به این ترتیب فعالیتهای مالی خود را گسترش دهند. شاید این سوال برایتان به وجود آید که با در نظر گرفتن بدهکار شدن شرکت در این روش، سود اهرم مالی چیست. در پاسخ به این پرسش باید گفت، به این ترتیب دیگر نیازی به افزودن سرمایهگذار جدید نخواهد بود. یعنی صرفا با ایجاد بدهی میتوان از سرمایه موجود بهره بیشتری کسب کرد.
چندین سال است که اهرمهای مالی از جمله پراستفادهترین ابزارهایی هستند که در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند. در بازار مسکن، افرادی که قصد خرید خانه یا زمین را دارند این کار را از طریق قرض یا به کمک وام انجام میدهند. هر چه مقدار وامی که میگیرند بیشتر باشد، طبیعتا مبلغ سرمایهگذاری نیز به همان میزان بیشتر خواهد بود. البته این امر به افزایش ریسک بازپرداخت وام و قرض منجر خواهد شد. در دیگر بازارهای مالی هم افراد برای اینکه بتوانند در فرصتهای بهتری سرمایهگذاری کنند و فعالیتهای مالیشان به کسب سود بیشتر منجر شود، به وامگرفتن روی میآورند. همچنین دریافت اعتبار به منظور خریداری سهام و اوراق بهادار نیز شکل دیگری از اهرم مالی محسوب میشود.
بهرهگیری از اهرم مالی در شرکتهای بورسی
در ابتدای این مطلب گفتیم که شرکتها برای اینکه بتوانند منابع مالی جدید را تامین کنند از اهرم مالی استفاده میکنند. یعنی به جای آنکه تعداد سرمایهگذاران را افزایش دهند، از ابزارهایی نظیر اوراق قرضه بهره میبرند. از جمله مزایایی که در بهرهگیری از این شیوه وجود دارد، میتوان به این مورد اشاره کرد که سودهایی که از محل سرمایهگذاریهای جدید به دست میآیند، در بین شمار زیادی از سهامداران تقسیم نمیشوند. زیرا نیازی به انتشار سهام جدید و دعوت کردن از سرمایهگذاران تازه وجود ندارد.
البته نباید فراموش کرد چنانچه برنامههای شرکت و پیشبینیها در خصوص سودهای حاصل درست از آب در نیاید، شرکت متحمل بدهیهای فراوانی خواهد شد. در چنین شرایطی شرکت ناگزیر خواهد بود تا بدهیها را از محل سود سهامداران تسویه کند.
بهرهگیری از اهرم مالی همچنان که باعث کسب سود و بازدهیهای بیشتر توسط افراد و شرکتهای اهرم و دارایی موجود مختلف میشود، موجب افزایش ریسک سرمایهگذاری نیز خواهد شد. هرچه میزان استفاده از این ابزار بالاتر برود، باید ریسک بیشتری را نیز قبول کرد. از همین رو زمانی که از این ابزار در سرمایهگذاری استفاده میشود و شرایط مطابق پیشبینیها رقم نمیخورد، زیان محتمل بسیار فراوان خواهد بود. به طوری که اگر از اهرم استفاده نمیشد، ضرر کمتری متوجه شرکت میشد. اهرم همانقدر که میتواند به کسب سود بیشتر کمک کند، میتواند زیان بیشتری را نیز رقم بزند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
توجه به اهرمهای مالی در تحلیل و بررسی شرکتهای بورسی و به ویژه در تحلیل بنیادی بسیار حائز اهمیت است. چرا که این ابزار نشاندهنده میزان رشد شرکت از طریق طرحهای توسعه و فعالیتهای مختلف به کمک منابع مالیای است که قرض گرفته شدهاند. با بررسی نسبت بدهی به حقوق سهامداران میتوان این موضوع را به وضوح بررسی کرد. اما بالا یا پایین بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در صورت استفاده شرکت از اهرم مالی نشانه چیست؟ چنانچه این نسبت بالا باشد، حاکی از بالا بودن بدهی شرکت است که خود نشاندهنده استفاده فراوان از اهرم مالی است. در سمت مقابل کم بودن این میزان بیانگر آن است که شرکت به شکلی بهینه از سرمایه سهامداران و منابع مختلف بهره برده است.
نسبت بدهی به حقوق سهامداران در هر شرکت متفاوت خواهد بود. اما این میزان باید با توجه به شرایط شرکت در نظر گرفته شود تا وقوع ضررهای احتمالی کم شود.
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (Degree of Financial Leverage) یا DFL معیاری است که تحلیلگران هنگام بررسی شرکتها از آن استفاده میکنند. همچنین DFL را میتوان به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانهای درآمد عملیاتی نیز اطلاق کرد. یعنی بالا بودن اهرم مالی نشان از این دارد که سود سهام نوسان بیشتری دارد.
درجه اهرم معاملاتی را میتوان از تقسیم درصد تغییر درآمد شرکت به ازای هر سهم بر درصد تغییر سود پیش از بهره و مالیات طی یک دوره، به دست آورد. به طور مشابه، میتوان با تقسیم سود قبل از بهره و مالیات شرکت بر درآمد قبل از بهره و مالیات منهای بهره هزینهها، درجه اهرم معاملاتی را به دست آورد.
بیشتر بخوانید
بهرهگیری از اهرم مالی در قراردادهای مشتقه
اهرم مالی در ابزارهای مشتقه نیز کاربرد دارد. ابزار مشتقه به مجموعه ابزارهای مالیای گفته میشود که یک دارایی پایه اساس آنها را تشکیل میدهد. از جمله ابزارهای مشتقه میتوان به قراردادهای اختیار معامله و همچنین قرارداد آتی اشاره کرد. قرارداد آتی از اهرم مالی برخوردار است. برای آن که با مفهوم ابزار مالی و قرارداد آتی بیشتر آشنا شوید، میتوانید به مقالههای «ابزار مشتقه چیست؟» مراجعه کنید.
اما روش عملکرد اهرم مالی در ابزارهای مشتقه چیست؟ در بازار آتی قراردادهای مربوط به هر یک از داراییها در آغاز دارای اهرم ۱۰ هستند. اما شرایط بازار و تغییر در مبالغ وجوه تضمین موجب تغییر این میزان خواهد شد.
مثلا اگر فردی تصمیم داشته باشد که از این بازار یک کیلو زعفران خریداری کند، با توجه به اندازه قرارداد آتی زعفران – که ۱۰۰ گرم است- باید ۱۰ قرارداد خریداری کند تا مجموع آن برابر یک کیلوگرم شود. برای خرید این ۱۰ قرارداد، فرد موظف است که مبلغی معادل ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه را به حساب عملیاتی واریز کند. اگر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران را برابر ۲۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم، فرد باید مبلغ ۲ میلیون تومان واریز کند.
از سوی دیگر اگر قیمت گواهی سپرده زعفران پوشال را -که خود معادل یک گرم زعفران است- برابر با ۱۰ هزار تومان در نظر بگیریم، این فرد برای اینکه یک کیلو زعفران خریداری کند باید ۱۰۰۰ واحد گواهی بخرد. در نتیجه هزار گواهی به مبلغ ۱۰ هزار تومان برابر خواهد بود با ۱۰ میلیون تومان.
اهرم مالی و معاملات اعتباری
تا به اینجا دریافتیم که درصدی از معاملات بازار سرمایه به کمک اهرم مالی (اهرم بدهی) انجام میشود. این میزان از معاملات را خریداران به منظور کسب سود بیشتر از فرصتهای موجود انجام میدهند. آنها همزمان با تثبیت شرایط رشد و رونق بازار، در پی بهرهگیری از فرصت ایجادشده در جهت رشد سریع قیمتها هستند. این افراد همچنان بر این عقیده استوارند که بازار سرمایه بازدهی بالایی دارد. آنها در صدد آن هستند تا به کمک منابع مالی که از کارگزاریها میگیرند، سود بیشتری به دست آورند.
از آنجا که این منابع ناپایدار هستند و ریسک فراوانی برای خریداران دارند، معاملات مذکور ممکن است به ضررهای فراوانی منتج شوند.
بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی در سال ۱۳۹۲، با استفاده از این ابزار توانستند به سودی بیش از سرمایه اولیه خود دست پیدا کنند. در نتیجه روند صعودی شاخص کل بورس نیز فراتر از حد معمول بود. همین امر منجر به آن شد که در سال ۱۳۹۳ شاهد افت فراوانی در شاخص کل باشیم. در این هنگام سرمایهگذارانی که در زمانهای نادرست به استفاده از این اهرمها روی آورده بودند، بسیار متضرر شدند.
به طور کلی هر زمان که هیجان و رشد فراوان در بازار سرمایه دیده میشود، استفاده از اهرمهای مالی نظیر خرید اعتباری، موجب افزایش این هیجانها میشود. به همین ترتیب نگرانیهایی در خصوص اضافه جهش (Overshoot) به وجود میآید. همین تجربههای ناخوشایند باعث میشود افراد تصورهای نادرستی در خصوص بازار سرمایه داشته باشند. یعنی آنها این بستر را برای سرمایهگذاری مناسب نخواهند دانست. اما سازمان بورس به عنوان یک نهاد ناظر، کوشیده است تا در سالهای اخیر شرایطی مطلوب را فراهم کند.
تلاشهایی که این سازمان برای قانونمند کردن اعطای اعتبارات در کارگزاریهای کشور انجام داده، تا حد زیادی مشکل این بازار را برطرف کرده است. سازمان بورس درصدد است تا همچنان نسبتهای کفایت سرمایه و همچنین دریافت وثایق کافی از مشتریان را در دستور کار قرار دهد. هرچند باید همچنان در خصوص حجم منابع اعتباری در شبکه کارگزاری، مدیریت بهتری انجام شود.
مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی
شرکتها در راستای طرحها و پروژههای خود قطعا نیازمند منابعی هستند تا بتوانند مبلغ لازم را برای اجرای این موارد تامین کنند. از همین رو از اعتبار و یا وامهای مختلف استفاده میکنند. به عبارت دیگر آنها اقدام به افزایش اهرم مالی خود میکنند. اما مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی برای شرکتها چیست؟
مزایا
بدیهی است اهرم و دارایی موجود که اهرم مالی بیشتر برای یک شرکت، مساوی است با سرمایه کمتر. بهرهگیری از اهرم مالی موجب میشود کسب سود یا زیان بر پایه کمتری استوار باشد. اما به همان میزان نسبت بالاتری را تشکیل دهد.
همانطور که گفته شد، شرکتها از این طریق میتوانند سرمایههای خود را قرض بگیرند.به این ترتیب دیگر نیازی به افزودن سرمایهگذار جدید نخواهد بود. یعنی صرفا با ایجاد بدهی میتوان از سرمایه موجود بهره بیشتری کسب کرد. همچنین سودهایی که از محل سرمایهگذاریهای جدید به دست میآیند، در بین شمار زیادی از سهامداران تقسیم نمیشوند. زیرا نیازی به انتشار سهام جدید و دعوت کردن از سرمایهگذاران تازه وجود ندارد.
معایب
استفاده از اهرم مالی عالی به نظر میرسد و میتواند بسیار سودآور باشد. اما عکس این موضوع نیز صادق است. زیرا اهرم، هم سود و هم ضرر را بیشتر میکند. اگر یک سرمایهگذار از اهرم برای ایجاد یک سرمایهگذاری استفاده کند و این سرمایهگذاری بر خلاف پیشبینی سرمایهگذار پیش رود، زیان او از زمانی که از اهرم استفاده نشده باشد، بسیار بیشتر خواهد بود. به همین خاطر، سرمایهگذاران معمولاً در ابتدای کار خود، از بهکارگیری اهرم اجتناب میکنند تا زمانی که به تجربهی لازم دست پیدا کنند.
در دنیای تجارت، یک شرکت میتواند از اهرم برای توسعهی سرمایهی سهامدار استفاده کند؛ اما اگر این عمل موفقیتآمیز نباشد، بهره هزینهها و ریسک اعتباری پیشفرض، ارزش سهامدار را نابود خواهد کرد.
جمعبندی
اهرم مالی ابزاری است که موجب میشود فرصتهای موجود در بازارهای مالی به کسب سودهای بیشتری منجر شود. علاوه بر شرکتها، سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه نیز میتوانند از اهرم مالی استفاده کنند. ابزارهای مشتقهای مانند قراردادهای آتی نیز دارای اهرم مالی هستند. درست است که این ابزار موجب افزایش موقعیتهای سودآوری میشود، اما ریسک سرمایهگذاری را نیز بالا میبرد. به همین دلیل باید همواره در استفاده از این اهرمها دقت لازم را به خرج دهیم تا مبادا به جای سود بیشتر، اهرم و دارایی موجود متحمل ضررهای فراوان شویم. یعنی اگر با استفاده از این ابزار، سود مورد انتظار ما محقق نشود، زیان ما بسیار بیشتر از شرایطی خواهد بود که در آن بدون بهرهگیری از این ابزار سرمایهگذاری کردهایم.
لیکویید شدن به چه معناست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
کال مارجین یا لیکویید شدن به ضرر کردن در یک حساب به اندازه موجودی و از بین رفتن کل سرمایه گفته میشود. این دو عبارت مفهوم یکسانی دارند ولی معمولا از اصطلاح کال مارجین در بازار فارکس و لیکویید در بازار رمز ارزها استفاده میشود. لیکویید شدن زمانی اتفاق میافتد که شما در بازار رمز ارزها با اهرم و لوریچ معامله میکنید و بدون رعایت قوانین معاملاتی و قراردادن حد ضرر و با تحلیل اشتباه، بازار برخلاف جهت تحلیل شما حرکت کرده و زیان هنگفتی به شما وارد میسازد.
معاملات اهرم دار معاملاتی هستند که در آنها کارگزاری به معاملهگرانش به میزان درخواست آنها تا چندین برابر مبلغ سرمایه خود اعتبار میدهد و معاملهگر قدرت معامله بیشتری در بازار ارز دیجیتال داشته باشد.
به این صورت معاملهگر چندین برابر میزان دارایی خود معامله میکند و به همان میزان هم میتواند سود یا زیان کند. در این روش تمامی سود و زیان متعلق به معاملهگر میباشد و کارگزاری برای سود چندین برابری معاملهگر بهرهای از او دریافت نمیکند. اما از طرف دیگر کارگزاری معاملات معاملهگران را زیر نظر داشته و آن ها فقط میتوانند به میزان سرمایهای که نزد کارگزاری دارند، ضرر کنند و کارگزاری به محض زیاد شدن زیان معاملهگر، با چند بار تذکر تمام معاملات را با ضرر بسته و مبلغ اعتباری را که به معاملهگر داده شده را برداشت میکنند و کل حساب معاملهگر صفر میشود. به این صورت یک حساب معاملاتی لیکویید میشود.
اصطلاح لیکویید شدن کاربر در بازار ارز دیجیتال
به فرآیند برداشت سرمایه اولیه، به نفع صرافی طی پیش بینی غلط، در قراردادهای آتی لیکویید شدن میگویند. کلمه لیکویید در لغت به معنای آب کردن است. لیکویید شدن در بازار رمز ارزها بین تریدرها معنی متفاوتی با نقدینگی موجود در بازار را دارد. یک کاربر بر خلاف معنی مثبت رایج این اصطلاح، خبر خوبی نیست. در واقع با لیکویید شدن، همه یا بخشی از دارایی خود را از دست میدهد و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است. اصطلاح صحیح برای این اتفاق مارجین کال شدن است.
اما این اتفاق چطور و چرا رخ میدهد؟
پیشبینیهای غلط روند بازار و همچنین استفاده از معاملات مارجین (Margin Cantract) و قراردادهای آتی (futures contract) ممکن است باعث لیکویید شدن کاربر شوند.
چگونه می توانیم بگوییم یک بازار لیکویید است؟
سه اصل مهم وجود دارد که می تواند به لیکویید یا غیرلیکویید بودن بازار کمک کند:
- حجم معاملات 24 ساعته
- تعداد لیست (دفتر) سفارشات
- اسپرد بید و اسک (bid-ask spread)
اسپرد بید و اسک، تفاوت بین کمترین قیمت درخواستی (اسک یا خرید) و بالاترین قیمت پیشنهادی (بید یا فروش) است.
لیست سفارشات ممکن است به دلیل عواملی مانند سفارشات limit و iceberg که همیشه در لیست سفارشات قابل مشاهده نیستند، منبع قابل اعتمادی نباشند.
هنگام ترید لیکوییدیتی بسیار مهم است، زیرا یک عامل مهم برای ورود یا خروج آسان از یک بازار خاص است.
جلوگیری از لیکویید شدن
هنگام استفاده از اهرم، تعداد انگشت شماری از گزینهها برای کاهش شانس لیکویید وجود دارد. یکی از این گزینهها با عنوان "توقف ضرر" شناخته میشود. توقف ضرر، که در غیر این صورت به عنوان "سفارش توقف" یا "توقف بازار" شناخته میشود، سفارش پیشرفتهای است که سرمایهگذار در صرافی رمزنگاری قرار میدهد و به صرافی دستور میدهد که دارایی را در صورت رسیدن به نقطه قیمتی خاص بفروشد.
هنگام تنظیم توقف ضرر، باید موارد زیر را وارد کنید:
- قیمت توقف : قیمتی است که در آن دستور توقف ضرر اجرا میشود.
- قیمت فروش: قیمتی است که در آن قصد فروش یک دارایی رمزنگاری شده خاص را دارید.
- اندازه : چقدر دارایی خاصی را قصد فروش دارید.
اگر قیمت بازار به قیمت توقف شما برسد، دستور توقف به طور خودکار دارایی را به هر قیمت و مبلغ ذکر شده اجرا و به فروش میرساند. اگر معاملهگر احساس میکند بازار میتواند به سرعت در برابر آنها حرکت کند، ممکن است قیمت فروش را پایینتر از قیمت توقف تعیین کنند تا احتمال پر شدن آن (توسط معامله گر دیگری خریداری شود) بیشتر باشد.
هدف اصلی توقف ضرر محدود کردن ضررهای احتمالی است. اجازه دهید برای پیش بینی همه چیز، دو مثال را در نظر بگیریم.
مثال 1 : یک معامله گر 5000 دلار در حساب خود دارد اما تصمیم میگیرد از یک حاشیه اولیه 100 دلار و اهرم 10 برابر برای ایجاد موقعیت 1000 دلاری استفاده کند. او توقف ضرر را در 2.5 درصد از موقعیت ورودی خود قرار میدهد. در این مورد، معاملهگر میتواند به طور بالقوه 25 دلار در این معامله از دست بدهد، که تنها 0.5 of از کل حساب حساب او است.
اگر معاملهگر از توقف ضرر استفاده نکند، در صورت افت 10 درصدی قیمت دارایی، موقعیت وی منحل میشود. فرمول تصفیه بالا را به خاطر بسپارید.
مثال 2 : یک معامله گر دیگر 5000 دلار در حساب تجاری خود دارد اما از حاشیه اولیه 2500 دلار و یک اهرم سه برابری برای ایجاد موقعیت 7500 دلار استفاده می کند. با قرار دادن توقف ضرر در 2.5 away دور از موقعیت ورودی خود، معامله گر می تواند 187.5 دلار در این معامله از دست بدهد، که 3.75 loss ضرر از حساب آنها است.
درس اینجا این است که در حالی که استفاده از اهرم بیشتر معمولاً بسیار خطرناک تلقی میشود، این عامل در صورتی که اندازه موقعیت شما بیش از حد بزرگ باشد، بسیار مهم میشود، همانطور که در مثال دوم مشاهده میشود. به عنوان یک قاعده کلی، سعی کنید ضررهای خود در هر معامله را کمتر از 1.5 درصد از کل اندازه حساب خود نگه دارید.
تعیین محل توقف ضرر
در معاملات حاشیهای، مدیریت ریسک مسلماً مهمترین درس است. هدف اصلی شما باید حفظ زیان در حداقل سطح باشد، حتی قبل از فکر کردن در مورد سود. هیچ مدل معاملاتی خطاناپذیر نیست. بنابراین، شما باید مکانیسمهایی را برای کمک به بقا در شرایطی که بازار مطابق انتظار پیش نمیرود، به کار گیرید.
قرار دادن صحیح توقف ضررها از اهمیت حیاتی برخوردار است و در حالی که هیچ قانون طلایی برای تعیین توقف ضرر وجود ندارد، اغلب گسترش 2 تا 5 درصد از حجم معاملات شما توصیه میشود. برخی از معاملهگران ترجیح میدهند، ضررهای توقف را دقیقاً در پایینترین میزان نوسان اخیر (به شرطی که آنقدر پایین نباشد که شما قبل از شروع آن تصفیه میشود) تعیین کنند.
ثانیاً، شما باید اندازه معاملات خود و ریسک مربوطه را مدیریت کنید. هرچه اهرم شما بیشتر باشد، شانس شما برای تصفیه بیشتر است. استفاده از اهرم بیش از حد شبیه قرار گرفتن سرمایه شما در معرض ریسک غیر ضروری است. علاوه بر این، برخی از صرافیها تصفیه تهاجمی را مدیریت میکنند. برای مثال، BitMEX فقط به معاملهگران اجازه میدهد تا BTC را به عنوان حاشیه اولیه نگه دارند. این بدان معناست که در صورت کاهش قیمت بیت کوین، میزان وجوه نگهداری شده در وثیقه نیز منجر به نقد شدن سریعتر میشود.
با توجه به ریسک مربوط به معاملات اهرم، برخی از صرافیها به پایینترین سطح دسترسی معاملهگران حرکت کردهاند. هر دو Binance و FTX یکی از صرافیهای رمزنگاری شده متمرکز هستند، که محدودیتهای اهرم را از 100x به 20x کاهش میدهند.
سخن پایانی
بهتر است که در هر بازاری که سرمایهگذاری میکنیم، ابتدا میزان ریسکهای سرمایهگذاری آن بازار را برآورد کنیم. هر دارایی دارای یک ضریب نقد شوندگی است که میتواند معیار مناسبی برای آن باشد که شما تصمیم به خرید و یا نگهداری و فروش آن بگیرید.
برای خودتان حدضرر و حدسود تعیین کنید و با استراتژی درست وارد بازار معاملات شوید. یادتان باشد که یک استراتژی خوب هم به تحلیل بنیادی و هم به تحلیل تکنیکالی یک سهم یا ارز بستگی دارد. حتما با کادر آموزشی آکادمی آسیا سرمایه در ارتباط باشید تا راه درست را به شما نشان دهند.
دیدگاه شما