واگرایی در اندیکاتور


(شکل 1 )

آموزش اندیکاتور MACD: واگرایی خط مک دی با اوج و کف‌های قیمتی

اگر اوج یا کف‌های قیمتی تشکیل شده در بازار توسط اوج یا کف‌های خط MACD تائید نشوند، می‌گوییم که بازار واگرایی دارد. واگرایی دو نوع است. واگرایی صعودی، که در آن بازار کف‌های قیمتی پایین‌تری ثبت می‌کند، اما در عین حال خط MACD متناظر با آن کف‌های قیمتی بالاتری را ثبت می‌کند. کف قیمتی پایین‌تری که در نمودار تشکیل می‌شود نشانگر روند نزولی فعلی بازار است، اما کف قیمتی متناظر با آن که در خط MACD تشکیل شده و بالاتر از کف قبلی است نشان می‌دهد که قدرت فروشندگان کاهش یافته است. با این حال بایستی توجه داشت تا وقتی که خط MACD در زیر خط میانی یا صفر قرار دارد، روند بازار متمایل به نزولی خواهد بود. در واقع تضعیف قدرت فروشندگان از تغییر روند در آینده نزدیک و یا شروع رالی صعودی در بازار حکایت دارد.

سیگنال فروش اندیکاتور MACD:

آموزش اندیکاتور MACD سیگنال واگرایی فروش

واگرایی نزولی خط MACD با اوج های قیمتی از سقوط قیمت ها در آینده نزدیک حکایت دارد.

در نمودار چهارساعته EURUSD شاهد تشکیل اوج‌های قیمتی بالاتری در بازار هستیم اما درست در همین حین اوج‌های تشکیل شده در خط MACD نزولی هستند. این یعنی هر چند هنوز حرکات قیمتی بازار متمایل به صعودی است، اما قدرت خریداران کاهش یافته است و باید انتظار کاهش قریب الوقوع قیمت‌ها را داشت. این واگرایی نزولی به خوبی عمل کرده است.
بایستی در استفاده از واگرایی‌ها احتیاط کرد. واگرایی نزولی معمولاً در روندهای صعودی قوی ظاهر می‌شود و واگرایی صعودی هم در روندهای نزولی قوی. روندهای صعودی معمولاً با حرکات قوی شروع می‌شوند که موجب تقویت مومنتوم یا قدرت خریداران می‌شود. در ادامه هر چند که شاید روند صعودی ادامه یابد، اما خط مک دی به آرامی افت خواهد کرد. تا زمانی که خط مک دی در بالای صفر قرار دارد، قدرت فروشندگان شاید کاهش یابد، اما خریداران همچنان بر بازار تسلط خواهند داشت. در روندهای نزولی هم برعکس این پدیده را شاهد خواهیم بود.

سیگنال خرید اندیکاتور MACD:

آموزش اندیکاتور MACD سیگنال واگرایی خرید

واگرایی صعودی خط MACD با کف های قیمتی از بازگشت صعودی بازار در آینده نزدیک حکایت دارد.

به نمودار چهارساعته EURUSD نگاه کنید. همان طور که ملاحظه می‌شود EURUSD کف‌های قیمتی پایین‌تری را ثبت کرد و اگر این کف‌های قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم، پاره خط نزولی قرمز رنگ را شاهد خواهیم بود. در همین حال خط MACD که با رنگ آبی در اندیکاتور مک دی نمایش داده می‌شود، کف‌های قیمتی بالاتری را ثبت کرده است. این یعنی قدرت فروشندگان در حال کاهش است. هر چند که این واگرایی صعودی منجر به تغییر روند بازار نشده، اما از رالی صعودی قریب‌الوقوعی در بازار حکایت داشت.

اندیکاتور مومنتوم و نکاتی که در مورد آن نمی‌دانید

اندیکاتور مومنتوم

در این مقاله به بررسی اندیکاتور مومنتوم Momentum که یکی از اندیکاتورهای مورداستفاده برای بررسی بازارهای مالی است پرداخته و نحوه سیگنال گیری سود ساز از این اندیکاتور در کلیه بازارهای مالی را به شما معرفی می‌کنیم پس با ما همراه باشید در بررسی جامع اندیکاتور پولساز مومنتوم (Momentum) که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

اندیکاتور مومنتوم (Momentum) چیست؟

اندیکاتور مومنتوم نوسان نمای دقیق و لحظه ای است و از روش های بررسی و تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است که با استفاده از دیتاهای کسب شده از قیمت، رفتار، سرعت افزایش یا سقوط قیمت ارز یا سهم موردنظر مارا بررسی می‌کند.

اندیکاتور مومنتوم (Momentum) در واقع برای بررسی سرعت قیمت و حرکت صعودی و یا نزولی ارز یا سهم استفاده می‌شود.

مومنتوم (Momentum)، یک نوسان نما محسوب می‌شود و در گروه اسیلاتور های روندی قرار می‌گیرد. اندازه‌ گرفتن سرعت حرکتی ارز از کارکردهای اصلی این اندیکاتور به شمار می‌رود.

فرمول اندیکاتور مومنتوم (Momentum)

محاسبات برای تشکیل اندیکاتور مومنتوم (Momentum) بسیار آسان به نظر می‌رسد. برای انجام این محاسبات کافی است، میزان قیمتی بسته شدن کندل هر تایم فریم موردنظر را منهای مقدار قیمتی واگرایی در اندیکاتور n کندل قبل کنیم. معمولاً به طور کلی مقدار عدد n را روی 14 در نظر می‌گیرند.

پس طبق روش بیان شده، روش بررسی اندیکاتور مومنتوم به‌صورت زیر است:

در فرمول اندیکاتور مومنتوم، M برابر با مقدار اصلی اندیکاتور، V قیمت بسته شدن کندل، V*n برابر با قیمت بسته شدن کندل در تعداد مشخصه قبلی است.

به همین نوع برای به دست آوردن درصد اندیکاتور می‌توانیم به شکل زیر برسیم:

(M=(V/Vn*100

در این مدل عدد اندیکاتور در حدود سطح 0 تا بالای 100 قرار می‌گیرد که در صورت افزایش و صعود، بالای 100 و در صورت کاهش به زیر 10 می‌رسد.

تاریخجه مومنتوم

روش بکار بردن اندیکاتور مومنتوم (Momentum)

اندیکاتور مومنتوم (Momentum)، سود سازی فراوان و قابلیت بسیاری در بررسی بازار مالی دارند. دیتاهای این اندیکاتور می‌تواند شناخت بهتری نسبت به آینده ارزها به ما بدهد. به همین دلیل با بکار بردن آن‌ها در تحلیل خود می‌توان پیش ‌بینی‌ های لازم را برای صعودی یا نزولی بودن روند سهم به دست آورد. در این بخش به برخی از قابلیت های مهم اندیکاتور مومنتوم (Momentum) اشاره می‌کنیم.

پوزیشن ‌گیری با رد شدن از سطح 100

اندیکاتور مومنتوم (Momentum) با عدد مهم 100 بررسی می‌شود. در این اندیکاتور هر وقتی که مقدار اندیکاتور به بیشتر از 100 برسد، حرکات ارز صعودی و هر وقت واگرایی در اندیکاتور به کمتر از 100 برسد رفتار ارز نزولی می‌شود. از همین جهت می‌شود رفتار ارز یا دارایی را مورد تحلیل قرار داد. این امکان در جهت پوزیشن خرید و پوزیشن فروش ارزش بسیار زیادی دارد. به نحوی که میزان موفقیت پوریشن های خرید پس از رد شدن از سطح 100 افزایش پیدا می‌کند.

اندیکاتور (Momentum) برای هر کندل یک میزان مشخص می‌کند و در طی ساخت کندل ها این عددها با متصل شدن به هم تبدیل به یک ساختار اندیکاتوری می‌شود که در پلتفرم های تحلیلی مثل تریدینگ ویو قابل بررسی خواهد بود.

پوریشن ‌گیری با تغییر حرکات مومنتوم (Momentum)

تغییر ارز از یک روند نزولی، همیشه موقعیت جذابی برای تحلیل گران است. وقتی روند ارز نسبت به چندین کندل گذشته تغییر پیدا می‌کند، به اصطلاح تغییر روند اتفاق می‌افتد. این هنگامی رخ می‌دهد که اسیلاتور مومنتوم، در چند کندل پشت سر هم نزولی باشد و بعد از چند کندل تغییر روند به سمت صعودی پیش برود. همین‌طور می‌تواند برعکس این موضوع رخ بدهد. هنگامی که شکست روند، بعد از چند کندل صعودی به نزولی باشد؛ پس کاربردی که اندیکاتور مومنتوم (Momentum) در این حالت دارد این است که بر اساس دیتاهای آن می‌توان پوزیشن خرید و یا پوزیشن فروش برای ارز را دریافت کند در زمان تغییر روند.

واگرایی واگرایی در اندیکاتور بر روی اندیکاتور مومنتوم (Momentum)

هر وقتی که قیمت ارز ساختار ریزشی داشته اما مدل اندیکاتور مومنتوم، رو به صعود باشد، به اصطلاح واگرایی صعودی صورت گرفته است. در این حالت با بررسی واگرایی می‌توان حرکات آینده ارز را تحلیل کرد.

برعکس این حالت هم قابل‌بررسی است؛ یعنی وقتی که قیمت ارز یا دارایی رو به صعود است و اندیکاتور مومنتوم (Momentum)، ساختار کاهشی را نشان می‌دهد. به اصطلاح واگرایی نزولی رخ داده و در این حالت هم اندیکاتور می‌تواند پوزیشنی برای فروش را پیش بینی کند.

اندیکاتور مومنتوم

تأثیر میزان معاملات در اندیکاتور مومنتوم(Momentum)

اندیکاتور مومنتوم (Momentum) ارتباط مستقیمی با حجم معاملات ارز دارد. از همین جهت، هر وقتی که میزان معاملات به یک‌دفعه افزایش پیدا کند، اندیکاتور مومنتوم (Momentum) از خود رفتار مخصوصی نشان می‌دهد و میزان حرکتی را می‌سنجد. این امر هم می‌تواند در پوزیشن ‌گیری ‌های ما در خصوص ارزهایی که موردنظر گرفته‌ایم سود ساز و کاربردی باشد.

انواع اندیکاتور مومنتوم

مومنتوم (Momentum)، مدل های مختلفی دارد که تریدر ها از آنها برای یافتن داده‌ها استفاده می‌کنند.

اندیکاتور مکدی (MACD)

این نوسان نما از مهم ‌ترین اندیکاتورهای بررسی بازار است که همگرایی و واگرایی را موردبررسی قرار می‌دهد MACD بر اساس میانگین متحرک مخصوص به خود که از آن استفاده می‌کند و توسط آن‌ها می‌تواند حرکت نمودار و سرعت حرکت را موردبررسی قرار داد. این میانگین‌ متحرک ها به‌ صورت 9، 12، 26 کندلی هستند که توسط اندیکاتور استفاده می‌شوند.

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI یکی دیگر از نوسان نماهایی است که مورد بررسی تریدر ها قرار می‌گیرد. این نوسان نما برای تعیین مناطق اشباع خرید و اشباع فروش بسیار مناسب است. اندیکاتور RSI بین 0 تا 100 حرکت می‌کند و عرفا عدد بالای 50 در آن، بیانگر ساختار صعودی نمودار است و هرچقدر به مقادیر بالاتر برسد و نزدیک 70 یا 90 می‌رسد، بیان کننده اشباع خرید در ارز خواهد بود و برعکس عددهای زیر 30، نشان از اشباع فروش است و واگرایی در اندیکاتور محتمل است برای خرید دارایی مناسب به نظر برسد. در عمل اعداد 30 و 70 نیز از ارزش بالایی برخوردار هستند. هرگاه مقدار اندیکاتور از عدد 30 به بالاتر حرکت کند احتمال پوزیشن خرید افزایش میابد و برعکس هر وقتی که از عدد 70 به سمت پایین حرکت کند احتمال پوزیشن فروش، بالا می‌رود.

اندیکاتور ADX

این نوسان نما نیز در بررسی های تکنیکالی بسیار مورداستفاده قرار می‌گیرد و جزو اندیکاتورهای بررسی مومنتوم (Momentum) به ‌حساب می‌آید. اندیکاتور ADX، با سه روند دهی مثبت، منفی و ساید، روند حرکتی نمودار را بررسی می‌کند و در عمل توان حرکتی نمودار را می‌سنجد.

این نوسان نما، در اعداد بین 0 تا 100 است و هر چقدر مقدار بیشتری داشته باشد قدرت روند بیشتری دارد. روند صعودی یا نزولی بودن سهم توسط نوسان ‌های دیگر مثبت و منفی بررسی می‌شوند و به همین علت کل داده‌های مورد نیاز را برای بررسی پیش روی تریدر ها قرار می‌دهد.

اندیکاتور مومنتوم

قابلیت های اندیکاتور مومنتوم(Momentum)

همان‌طور که در موارد بالا اشاره کردیم، اندیکاتور مومنتوم (Momentum) توانایی بسیاری در بررسی روند دارایی و چارت دارد و طبق دیتاهایی که به ما می‌دهد، رفتار چارت را می‌توان بررسی کرد و در خرید و فروش خود دقت بیشتری به خرج داد.

به همین جهت، برخی از قابلیت های استفاده از اندیکاتور مومنتوم(Momentum) را به طور خلاصه بیان می‌کنیم:

تعیین پوزیشن خرید و پوزیشن فروش

تعیین مناطق مهم مثل اشباع خرید و اشباع فروش

بررسی سرعت حرکتی چارت

بررسی نقاط تغییر روند چارت از روند نزولی به صعودی

بررسی میزان افزایش یا کاهش میزان معاملات و تأثیر آن

تنظیمات اندیکاتور مومنتوم

برای تحلیل چارت با استفاده از اندیکاتور مومنتوم، از پلتفرم های تحلیل تکنیکال همچون تریدینگ ویو استفاده می‌شود. این پلتفرم امکان اضافه کردن اندیکاتورها را در خود دارد و با تنظیم آن‌ها می‌توان اندیکاتور مومنتوم (Momentum) را برای هر چارت به طور مخصوص مشاهده و بررسی کرد.

برای تنظیم اندیکاتور مومنتوم در تریدینگ ویو در داخل سرفصل اندیکاتورها اسم اندیکاتور موردنظر را تایپ کرده و این اندیکاتور برای ما نمایش داده می‌شود و برای تغییر تنظیمات آن روی اندیکاتور موردنظر دبل کلیک نمایید. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید با انتخاب اندیکاتور، تنظیمات آن برای چارت قابل تغییر و شخصی سازی است و ارزیابی و تحلیل هر سهم بر پایه تنظیمات مخصوص اندیکاتور مومنتوم صورت می‌گیرد؛ و برای آشنایی با بهترین حالت تحلیل و بررسی چارت ها پیشنهاد ما به شما دوره آموزشی پرایس اکشن نوین همیار کریپتو است.

جمع‌بندی

در تحلیل تکنیکال چارت ها در کلیه بازار مالی، اندیکاتورها از قابلیت و توانایی مخصوص ای برخوردار هستند. از این جهت برای هر شخصی که قصد دارد در بازار مالی فعالیت داشته باشد، کسب توانایی و استفاده درست از اندیکاتورها از موارد مهم و ضروری به شمار می‌رود. با بکار بردن اندیکاتورها ما به دیتاهای بسیاری برای هر چارت می‌رسیم که در پوزیشن ‌گیری و برای معاملات در چارت موردنظر نقش اساسی ایفا می‌کند. اندیکاتور مومنتوم (Momentum) در نشان دادن روند و سرعت حرکتی چارت، عملکرد فوق العاده ای دارد. به همین دلیل ما به آن جایگاه مخصوصی در تحلیل های خود داده و همیشه با رعایت موارد گفته شده در نمودار از آن بهره می‌بریم.

چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و شروع خرید و فروش را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال می‌توانید از دوره های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.

این دوره‌ها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز می‌شوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقه‌مندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را به‌صورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزارمی‌کند.

سؤالات متداول

1_ مزیت اندیکاتور مومنتوم (Momentum) نسبت به سایر اندیکاتورها چیست؟

اینکه این اندیکاتور علاوه بر تعیین روند قیمتی که بقیه اندیکاتورها نیز انجام می‌دهند اقدام به مشخص کردن قدرت روند و نقاط چرخش روند نیز می‌کند

2_کدام اندیکاتور مومنتوم روندهای ساید و خنثی نیز مشخص می‌کند؟

اندیکاتور ADX به دلیل داشتن چندین نوسان نمای متفاوت بجای 1 نوسان نما توان مشخص کردن این موضوع را دارد

3_بجز خود اندیکاتور مومنتوم (Momentum) دیگر چه اندیکاتورهایی قابلیت مومنتوم را واگرایی در اندیکاتور دارند؟

اندیکاتورهای ADX و RSI MACD و. این قابلیت را در کنار توانایی های دیگر خود دارند.

واگرایی در اندیکاتور cci

3473

هر آنچه از اندیکاتور شاخص کانال کالا (CCI) باید بدانید

به ما بپیوندید

در شبکه های اجتماعی به ما بپیوندید و از آخرین تخفیف ها و آموزش های تخصصی مطلع شوید.


Instagram Telegram

مجوزها
درباره ما

موفقیت در بازارهای مالی نیازمند مهارت های متعددی است. صرف اطلاع از برخی از مفاهیم تحلیل تکنیکال نه تنها نمی تواند به درآمدزایی شما در بازارهای مالی کمک کند بلکه می تواند موجب اشتباه و از دست رفتن سرمایه شما نیز شود. در “پارس سرمایه” تلاش می کنیم با رویکردی متفاوت به آموزش و مشاوره بازارهای مالی بپردازیم تا شما را به متخصصین این عرصه تبدیل کنیم.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پارس سرمایه می باشد و باز نشر مطالب به هر نحو، تنها با کسب اجازه کتبی از مدیریت امکان پذیر می‌باشد.

واگرایی در اندیکاتور

واگرایی هنگامی ایجاد می شود که روند یک قیمت با روند اندیکاتور ها هماهنگی نداشته و مشابه هم نباشند. اندیکاتورهایی که معمولا در آنالیز واگرایی بکار می روند عبارتند از Stochastic ،CCI ،RSI و .MACD

آنالیز واگرایی کمک می کند که تغییرات در آستانه وقوع را مشخص بکنیم. تغییر روند با ناتوانی اندیکاتور در تایید حرکت و روند قیمت مشخص می شود. این ناتوانی می تواند به صورت ضعف یا قدرت ذاتی قیمت تفسیرشود که یک تغییر جهت سریع در روند را ایجاد می کند .در مورد واگرایی فرض می شود که اندیکاتور ها همیشه صحیح حرکت می کنند و قیمت مسیر غلطی را نشان می دهد و گمراه کننده هست .

یک مثال معمول در این مورد وقتی است که اندیکاتور قادر به تایید حد بالای قیمت جدید ایجاد شده، توسط ایجاد یک مقدار حد بالای جدید نباشد.

یک مثال

این مثال توسط شکل یک با استفاده ازRSI (14) شرح داده می شود:

(شکل 1 )

زمانی که قیمت یک تاپ واضح و جدید ایجاد کرده، RSI یک تاپ پائین تر ساخته. این مدل از واگرایی منفی به صورت نشانه ای از تضعیف روند تفسیر می شود و به صورت کاهش مختصر و سریعی در قیمت ادامه پیدا می کند. دایره های آبی روی شکل جهت عکس این قضیه را نشان می دهند. در اینجا قیمت یککف قیمت که در ادامه آن یک کف قیمت کمتر ایجاد شده را نشان می دهد. RSI در این نقطه یک الگوی دو کف یا double bottom ایجاد کرده که تضعیف بیشتر قیمت را رد می کند. در نتیجه شکل گیری روند به صورت بازگشتی خواهد بود.

اگر به مثالهای مطرح شده در شکل یک به دقت نگاه کنید متوجه می شوید که قیمت واندیکاتور در بخش اول خلاف جهت همدیگرحرکت کرده اند در حالی که در بخش دوم اندیکاتور به طور واضحی یک الگوی دو کف یا Double Bottom ایجاد کرده.

آیا این مسئله قدرتهای مختلف و گونه های مختلف واگرایی را نشان می دهد؟ واگرایی در اندیکاتور پاسخ این سوال قطعا "بله!" هست. طبقه بندی و کلاسه کردن واگراییها ما را در استفاده بهتر و صحیح تر از آنها کمک خواهد کرد.

واگراییهای قوی تر باعث حرکت های قوی تر در قیمت خواهند شد.

کلاسه های زیر شامل مثالهائی هم از واگرایی مثبت و هم از واگرایی منفی می باشند.

واگرایی کلاس A: نوع قوی واگرایی

مثال 1: قیمت یک کف قیمت جدید ایجاد می کند. اندیکاتور یک کف قیمت بالاتر از کف قیمت قبلی ایجاد می کند. (انتظار بالا رفتن قیمت هست)

مثال 2: قیمت یک High جدید می سازد. اندیکاتور یک High پایین تر از High قبلی ایجاد می کند. (انتظار کاهش قیمت هست)

واگرایی کلاس B: واگرایی با قدرت متوسط

مثال 1: قیمت یک الگوی دو کف می سازد، در حالیکه اندیکاتور یک کف قیمت بالاتر از کف قیمت قبلی خود می سازد.(انتظار افزایش قیمت هست)

مثال 2: قیمت یک الگوی دو سقف قیمت می سازد، ، در حالیکه اندیکاتور یک کف قیمت پایین تر از کف قیمت قبلی خود می سازد.(انتظار کاهش قیمت هست)

واگرایی کلاس C: ضعیف ترین نوع واگرایی

مثال 1: قیمت به یک کف قیمت پایین تراز کف قیمت قبلی می رسد، اندیکاتور یک الگوی دوکف تشکیل می دهد. (انتظار افزایش قیمت هست)

مثال 2: قیمت به یک واگرایی در اندیکاتور سقف قیمت بالاتر از سقف قیمت قبلی می رسد، قیمت قبلی می رسد ولی اندیکاتور یک ایجاد می کند. ( انتظار کاهش قیمت هست)

بر اساس قدرت، واگرایی های کلاس A باید دقیقا مانیتور شوند در حالی که واگراییهای کلاس C را معمولا می توان نادیده و کم اهمیت در نظر گرفت.

چرا آنالیز واگرایی باید کارا باشد؟

چه تئوری در پس آنالیز واگرایی نهفته است؟ چگونه می توان مطمئن بود که واگرایی بوجود آمده رفتار رندم اندیکاتورها و گول زننده نیست؟ نظریه فاندامنتال واگراییها بر این فرض بنا شده است که اندیکاتورهای تکنیکال رفتار و روانشناسی حرکت بازار را نشان می دهند و بعد از آن قیمت ها در آن سمت حرکت می کنند.

گذشته از همه این حرفها، اندیکاتورها هیچ کاری جز کنار هم قراردادن رفتار قیمت ها وقابل مقایسه کردن آنها انجام نمی دهد.

(شکل 2)

در حالی که قیمت ها نمی توانند هیچ وقت خیلی بالا یا خیلی پائین باشند، اندیکاتورها (حداقل اسیلاتورها) به طور مشخص حد بالا و پائین دارند که مشخص می کنند قیمت ها می توانند حرکت تند و زیادی داشته باشد

این مسئله اشاره به این نکته دارد که حجم حرکت می تواند خیلی خوشبینانه یا خیلی بدبینانه تفسیر شود.

جدید می رسد، کف قیمت وقتی قیمتها به یک بالاتر می سازد، کف قیمت ولی اندیکاتور ها یک فرض می شود که تمایلات سرمایه گذاری تغییر یافته است.

این واگرایی مثبت نشان می دهد که با وجود قیمت پائین جدید، سرمایه گذاران کمتر از قیمت پائین قبلی شوکه شده اند. برگشت مثبت در تمایلات بازار اولین نشانه وجود پتانسیل برای تغییر جهت بازار می باشد.

در سطوح تکنیکال صرف، وقتی اندیکاتوری نتواند High و Low قیمت جدید را تائید کند، صرفا نشانه این است که نوسانات قیمت (دینامیک قیمت) کاهش پیدا می کند.

ممنتم

ممنتم سرعت تغییر قیمت در یک بازه زمانی توسط محاسبه تفاوت قیمت در دونقطه را اندازه می گیرد. برای مثال استاندارد با بازه زمانی 12 روز، قیمت 12 روز گذشته را از قیمت کنونی تفریق می کند. وقتی قیمتها به سرعت 12 روز گذشته افزایش پیدا نمی کند ممنتم شروع به سرازیر شدن و کاهش پیدا کردن می کند. وقتی قیمتها با همان سرعتی که در بازه زمانی تعیین شده حرکت می کردند، حرکت کنند ممنتم به صورت افقی حرکت می کند. بطور ساده اگر قیمتها با قدرت کمتری فازایش پیداکنند، ممنتم محو می شود و شرایطی را بوجود می آورد که احتمال ایجاد واگرایی در هرجای نمودارمی رود. گرچه این ضعف در اندیکاتور ممنتم، این اندیکاتور را در آنالیز واگرایی بی استفاده نخواهد کرد ولی در این شرایط نمی توان به استفاده صرف از این اندیکاتور اکتفاء کرد و وجود اندیکاتور دیگری در کنار این اندیکاتور ضروری می باشد.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

اندیکاتور RSI در قیاس با ممنتم، اندیکاتورمتفاوتی است. اگر بخواهیم دقیق تر بگوئیم اندیکاتوری بهترازRSI برای نشان دادن واگرایی وجود ندارد. به این اندیکاتور تابع آنالیز واگرایی نیز می گویند چون قدرت نسبی قیمت ها را قابل مقایسه می سازد.

تفاوت های قابل اندازه گیری در نوسانات قیمت منجر به نتیجه گیری و تخمین در مورد حرکت قیمت خواهد شد. توانائی RSI در اندازه گیری قدرت نسبی قیمت ها از این اندیکاتور برای آنالیز واگرایی یک اندیکاتورایده آل ساخته است. با تمام این وجود ومزایای واضح این اندیکاتور، استفاده صرف ازاین اندیکاتور برای آنالیز واگرایی یک اشتباه محض خواهد بود.

مقایسه ممنتم و RSI

بگذارید قدرت و ضعف نسبی ممنتم وRSI را با توجه به یک مثال روشن کنیم. شکل 2 نشان می دهد که ممنتم ( پنجره میانی) دریک حرکت صعودی قوی به سرعت ایجاد واگرایی می کند. هنگامی که قیمت یک High جدید می سازد ممنتم به تدریج کاهش پیدا می کند ولی از طرف دیگر RSI ( پنجره بالائی) هیچ واگراییی را نشان نمی دهد. در Low قبلی به خاطر تغییر روند یک الگوی دو کف ایجاد شده، ولی حرکت رو به بالای بعدی را بطور صحیح واگرایی در اندیکاتور دنبال کرده است.

تنظیمات صحیح

بعد از انتخاب اندیکاتور مناسب، باید پارامتر زمان را تعیین کرد. در اکثر موارد دوره 14 روزه برای RSI و 12 12 روزه برای ممنتم می تواند یک تنظیم صحیح و قابل قبول باشد. مقادیر بیشتر یا کمتر از این بطور قطع ارزش

افزوده ای برای ما نخواهد داشت.

مبانی واگرایی در اندیکاتور واگرایی

قبل از شروع به شکار واگراییها مطالبی است که می بایست یادآوری شود. معامله با استفاده از واگرایی به علت طبیعت واضح و قابل درکی که دارد برای خیلی از افراد یک تصور جذاب است. بسیاری از تازه کارها با شور و هیجان نمودارها را چک می کنند تا ببینند چه موقع واگرایی در اندیکاتور یک واگرایی اتفاق می افتد. در ابتدا آرزوی دیدن واگرایی در چارت آرزوی بزرگ و دور از دسترسی به نظر می رسد. مهمترین قانون در اینجا این است که اگر در بررسی واگراییی در صحت و سقم آن سوال پیش آمد که آیا واگرایی هست یا نه، به این سوال یک جواب " نه! " بدهید.

واگراییها باید کاملا واضح و متمایز باشند (داد بزنه که واگراییه) اینها تنها نوعی از واگرایی هستند که میتوان به آنها اهمیت داد.

تناسب

قانون بنیادی دوم، به عنوان قانون تناسب تشریح می شود. گرچه واگراییها در اغلب نقاط نمودار دیدهخ می شوند اما نکته مهم افق زمانی، حجم معاملات و اندازه پترن قیمتی است که در هنگام اندازه گیری واگرایی استفاده می شود. واگراییها در High و Low های اصلی نمودار با اهمیت ترین آنها می باشند.

یک واگرایی کافی نیست

اگر در نمودار واگراییی تشخیص داده شد ابتدا سعی کنید که نسبت ریسک و نفع را مشخص کنید. دو راه برای این کار وجود دارد. یک راه گشتن به دنبال واگراییهای مسلسل و پشت سر هم است. و راه دیگر یافتن سطری از واگراییها کهبطور همزمان در اندیکاتورهای مختلف ظاهر می شوند.

واگراییهای مسلسل می توانند زهرآگین و پر خطر باشند گرچه پیدایش آنها با روند های قوی همراه است که اما اغلب منجر به ضد روند ( مقاومت در برابر روند جدید وحرکت برگشتی) می شود که ریسک زیادی در بر دارد.

روشی که ریسک کمی دارد و شدیداً توصیه شده است معامله در زمانی است که واگراییهای همراه هم در اندیکاتورهای مختلف شناسائی و تائید شده. تائید شدن در اینجا به این معنا است که اگر مثلا سه اندیکاتور بکار رفته دو تا از آنها واگرایی را نشان بدهند. ( تصمیم با اکثریت می باشد)

انتخاب روش

بعد از اینکه در تعداد متعددی از اندیکاتورها واگرایی شناسائی و تائید شد این سوالات پیش می آیند که:

- اکنون باید چه استراتژی برای ترید اعمال شود؟

- چه موقع واگرایی کامل می شود؟

- نقاط ورود و خروج ترید چگونه شناسائی می شوند؟

اندیکاتورهای استاندارد در آنالیز واگرایی برای تعیین نقاط ورود و خروج مطلوب نیستند و استفاده از قوانین کلاسیک ورود و خروج در ارتباط با اندیکاتورها و تنظیم های استاندارد آنها معمولا منجر به از بین رفتن سرمایه و ورشکستگی می شود.

(شکل 3)

بعلاوه اندیکاتورهائی که به عنوان تولید کننده سیگنال بکار می روند معمولاً یک تاخیر زمانی دارند در صورتی که واگراییها معمولاً سیگنالها را زودتر از موعد ارائه می دهند. ترکیب صحیح و دقیق ایندو با هم هیچگاه امکان پذیر نخواهد بود.

واگرایی و آنالیز تکنیکال کلاسیک:

جدا از اندیکاتورها، انالیز تکنیکال کلاسیک (استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس،خطوط روند و . ) با واگرایی تطابق و همخوانی دارند چون سیگنالهای ایجاد شده تاخیر زمانی ندارند مشکلات اصلی آنالیز تکنیکال که اغلب منجر به ترید در جهت اشتباه می شوند را ندارند. واگراییها نشان از تغییر روند می دهند و برای کاهش تعداد سیگنالهای اشتباهی که در آنالیز تکنیکال پیش می آید ایده آل هستند.

یک مثال عملی

طبق صحبت قبل مبنی بر عدم کفایت یک اندیکاتور در تشخیص واگرایی، به شکل 3 توجه کنید. دو تا اندیکاتور استفاده شده است. CCI با رنگ قرمز و RSI با رنگ آبی؛ البته یک اندیکاتور دیگر هم می توانست مورد استفاده قرار گیرد که در اینجا بخاطر شلوغ نشدن شکل از ان صرفنظر شده. برای وضوح راحتی کار همه High و Low ها شماره گذاری شده است.

سه نقطه اکستریم آخر

برای تشخیص بهتر واگرایی همیشه سه نقطه اکستریم آخر تشکیل شده در نمودار را بررسی کنید. High1، Low2 و3High، در چارت High3 کمی پایین تر از High1 هست. اگر به اندیکاتورها نگاه کنیم متوجه می شویم که High هائی که آنها نیز نشان داده اند در نقطه 3 پائین تر از نقطه 1 هست.

خوب، از واگرایی خبری نیست. در ادامه چارت توجه کنید Low2و High3 و Low4، Low4، مختصری بالاتر از Low2 است و مشابه همین امر در اندیکاتور هم قابل مشاهده می باشد. دوباره واگراییی موجود نیست. وقتی High3، Low4 و High5 را امتحان می کنیم قضیه جالب تر خواهد شد. High5 تقریبا هم سطح یا شاید کمی پایین تر از High3 می باشد و RSI هم ساختار مشابهی را نشان می دهد ولی CCI ساختار متفاوتی را نشان می دهد. ولی واگرایی در اندیکاتور CCI ساختار متفاوتی را نشان می دهد. پیک این اندیکاتور در نقطه 5 بطور واضحی بالاتر از نقطه قبلی می باشد، . یک واگرایی!

با توجه به فرض قبلی برای تعیین واگراییی که شرایط وارد شدن به ترید را مهیا کند ما احتیاج به تائید توسط بیش از یک اندیکاتورداریم. پس در این مورد می توان از وجود این واگرایی در CCI صرفنظر نمود. در ادامه اندیکاتورها به طور صحیح همه High و Low ها را دنبال می کنند تا به نقطه Low8، High9 و Low10 برسند. Low10 بوضوح پایین تر از Low8 می باشد، درصورتیکه اندیکاتورها تصویر متفاوتی را ارائه داده اند. RSI یک الگوی دو کف ایجاد کرده و این در حالی است که CCI یک واگرایی کلاس A را نشان می دهد.

حال سوال اینجاست که چطور می توان از واقعی بودن این واگرایی اطمینان حاصل کرد، چه بسا این پترنها قبل از این هم تشکیل شده بودند ولی واگرایی نبودند. می توان دو فرض واگرایی در اندیکاتور برای تشخیص واقعی بودن واگرایی در نظر گرفت. یکی اینکه Low دیگری پایین تر از نقطه 10 ایجاد نشود و دیگر اینکه Low بعدی ایجاد شده بالاتر از Low8 باشد. با ایجاد این دو مسئله واگرایی تائید و کامل خواهد شد. روزی که قیمت این شرایط را پیدا می کند در شکل 3 با یک خط آبی عمودی نشان داده شده است. این روز، روز قطعیت یافتن واگرایی که سیگنالهای RSI و CCI تایید شده اند. توجه کنید که قیمت بالاتر از خط آبی افقی بسته شده است. یک آلترناتیو دیگر این است که یک روز دیگر هم صبر کنیم تا شرایط قطعی شود.

خروج

همانطور که قبلا گفته شد واگراییها باید درکاهش سیگنالهای غلطی که در آنالیز تکنیکال کلاسیک رخ می دهند موثر باشند. اگر ورود به ترید موفقیت آمیز باشد نقطه Stop می تواند دربهترین مکان بالای نمودار قرار گیرد. در این مورد مسئله بسیار ساده است چون بر اساس سناریوی ما که صعود قیمت را پیش بینی کرده بودیم، غلط بودن این پیش بینی وقتی ثابت می شود که قیمت کمتر از Low10 شود. پس نقطه Stop را روی این خط یا کمی پائین تر از آن قرار می دهیم.

نقطه خروج از ترید می تواند بر اساس سود مطلوب ما ( معمولاً چند برابر مقدار ضرر احتمالی تعیین شده) یا بر اساس یافتن نقاط تکنیکی در روی چارت تعیین شود.

در شکل 3 بر اساس خط روندی که رسم شده می توان نقطه شکست این خط را به عنوان نقطه خروج از ترید در نظر گرفت.

برخی از علائم هشدار دهنده

مثال بالا ثابت می کند که راههائی برای سیستماتیک کردن ترید توسط واگراییها وجود دارد. مسئله حل نشده این است که چطور می توان اهمیت یک واگرایی را ثابت کرد. راه های زیادی برای تفسیر این مسئله موجود می باشد که همگی بسته به کسی که نمودار را تحلیل می کند دارد.

به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقه‌مندان و سرمایه‌گذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور می‌کنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت می‌کنند، منجر می‌شود. در این میان جای خالی آموزش و دانش‌اندوزی به وضوح احساس می‌شود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاس‌های خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاس‌های مالتی مدیا گرفته، تا دوره‌های عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیل‌های روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.

آموزش استفاده از اندیکاتور MACD (میانگین متحرک همگرایی / واگرایی)

اندیکاتور MACD یا مک دی

شاخص‌هایی که می‌توانند در تشخیص یک روند به تریدر کمک کند، قبلاً به عنوان MACD یا مک دی (میانگین متحرک همگرایی / واگرایی) و میانگین متحرک شناسایی شده‌اند. این شاخص‌ها به محض ایجاد روند، روندها را شناسایی می‌کنند و در ورود به بازار کمک کننده است. نکته مثبت استفاده از آنها در این است که احتمال اشتباه کمتری وجود دارد.

اندیکاتور MACD یا مک دی

اندیکاتور MACD یا مک دی مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این عبارت همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) در میانگین متحرک را نشان می‌دهد. اندیکاتور MACD توسط آقای جرالد بی اپل ابداع شد و از آن در تحلیل تکنیکال برای تشخص قدرت، جهت و شتاب یک روند استفاده می‌شود. در اغلب موارد اندیکاتور مک دی با استفاده از قیمت پایانی محاسبه شده و روی نمودار قرار می‌گیرد. بر خلاف سایر اندیکاتورهای تشخیص روند، محاسبه اندیکاتور MACD فرمول سختی ندارد.

اندیکاتور MACD یا مک دی

در نمودار روزانه GBP / USD در بالا، میانگین متحرک نمایی 10 (EMA) که با رنگ آبی مشخص شده، میانگین متحرک نمایی 20 (EMA) که با رنگ قرمز مشخص شده و اندیکاتور MACD (میانگین متحرک همگرایی / واگرایی) را قرار دادیم.

اگر به تاریخ 15 اکتبر دقت کنید، میانگین متحرک نمایی 10 از میانگین متحرک نمایی 20 عبور کرده، که یک کراس اوور صعودی را ایجاد کرده است. همچنین به طور مشابه، اندیکاتور MACD یک کراس اوور صعودی ایجاد کرده که یک سیگنال خرید را نشان می‌دهد. اگر در آن زمان وارد یک معامله لانگ مدت شوید، روند صعودی بعد از آن سود خوبی به شما می‌رساند.

بعد از آن، میانگین متحرک و MACD چند سیگنال فروش ارائه کردند. و با توجه به روندهای نزولی که اتفاق افتاد، انجام این معاملات شورت سود زیادی به همراه داشت.

بررسی یک مثال دیگر

حال بیایید نمودار دیگری را بررسی کنیم، تا متوجه شوید که چگونه این سیگنال‌های کراس اور گاهی اوقات سیگنال‌‎های نادرست ارائه می‌دهند. معمولا این سیگنال‌ها را فیک‌ اوت (fakeout) می‌نامند.

سیگنال خرید MACD

در نمودار بالا به تاریخ 15 مارس نگاه کنید، اندیکاتور MACD یک کراس اور صعودی ایجاد کرد در حالی که میانگین‌های متحرک هیچ سیگنالی ارائه نکردند. در این شرایط اگر بر اساس سیگنال خرید MACD عمل کنید، فقط دچار خطای فیک‌ اوت شدید.

به طور مشابه سیگنال خرید اندیکاتور MACD تا پایان ماه می با هیچ کراس اوری از طرف میانگین متحرک همراه نبوده است. اگر در همان لحظه و بدون توجه به میانگین متحرک وارد یک معامله لانگ شوید، ممکن است خود را در معرض ضرر قرار داده باشید؛ زیرا پس از آن قیمت کمی کاهش یافته است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.