شاید این یکی از دلایلی باشد که بین هزینهها و آدرسهای فعال واگرایی رخ داده باشد. بر اساس رفتار قبلی ما باید فرض کنیم که آدرسها کمی در حال کاهش هستند.
روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی سطوح مقاومت کلیدی سطوح مقاومت کلیدی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده سطوح مقاومت کلیدی از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین سطوح مقاومت کلیدی متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
دلیل کاهش قیمت اتریوم چیست؟ + تحلیل تکنیکال نمودار ETH
قیمت اتریوم به زیر سطح ۳۲۰۰ دلار رسیده است و در بازه ۳۱۰۰ الی ۳۲۰۰ دلار در حال نوسان است. در این خبر به بررسی تکنیکال و برخی شاخصهای درون زنجیرهای اتریوم میپردازیم.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از Newsbtc، شیب کاهش قیمت اتریوم در چند روز گذشته بیشتر شده است و احتمال دارد قیمت بزرگترین آلتکوین بازار به زیر ۳۱۰۰ دلار نیز برسد. قیمت هم اکنون در زیر میانگین متحرک ۱۰۰ ساعته (۳۲۵۰ دلار) قرار دارد. بر اساس دادههای کراکن (KRAKEN)، ادامه الگوی خرسی (نزولی) با حمایت ۳۱۷۰ دلار در نمودار ساعتی جفت ارز ETH/USD درحال شکلگیری است. قیمت اگر نتواند بالای ۳۱۲۰ دلار بماند، به احتمال زیاد سقوط بیشتری را تجربه خواهد کرد.
تحلیل تکنیکال نمودار قیمت اتریوم
اتریوم نتوانست بالاتر از حمایت ۳۳۰۰ دلاری باقی بماند. قیمت اتریوم سطح حمایتی ۳۲۵۰ را نیز شکست تا وارد بازار نزولی شود. دقیقا همان اتفاقی که برای بیت کوین افتاد.
قیمت حتی سطح حمایت ۳۲۰۰ دلار و میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته را نیز شکست و اکنون در حال تثبیت شدن است. قیمت تا سطح ۳۱۷۰ و ۳۱۸۰ دلار اصلاح پیدا کرده است. در نمودار قیمت اتریوم در تایمفریم یک ساعته شکستی بالاتر از سطح ۲۳.۶٪ فیبوناچی اصلاحی، با شروع حرکت نزولی از ۳۳۸۰ دلار تا ۳۱۵۰ دلار دیده میشود.
در حال حاضر قیمت رمز ارز ETH در زیر ۳۲۵۰ دلار و میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته (SMA) در حال تثبیت است. همچنین الگوی ادامه روند نزولی در نزدیکی حمایت ۳۱۷۰ دلار در نمودار ساعتی اتریوم دلار در حال شکل گیری است.
از طرف دیگر، اولین مقاومت نزدیک ۳۲۰۰ دلار وجود دارد. شکست ضلع بالایی مثلث ایجاد شده و سطح قیمت ۳۲۲۰ دلار میتواند نشانهای از حرکت صعودی مداوم باشد. مقاومت کلیدی بعدی در نزدیکی ۳۲۶۵ دلار قرار میگیرد. این مقاومت در نزدیکی سطح ۵۰٪ فیبوناچی اصلاحی از ۳۳۸۰ دلار تا ۳۱۵۰ دلار شکل گرفته است.
در صورت حمایت از روند صعودی، قیمت اتریوم میتواند به سمت ۳۳۰۰ دلار حرکت کند. در این راه ممکن است نزدیک به ۳۲۹۲ دلار یک مقاومت متوسط ایجاد شود.
آیا کاهش قیمت اتریوم ممکن است؟
اگر اتریوم نتواند از سطح ۳۲۰۰ و ۳۲۲۰ دلار بالاتر برود، این موضوع میتواند باعث کاهش بیشتر قیمت اتر شود. حمایت اولیه در روند نزولی نزدیک به ۳۱۵۰ دلار است.
حمایت کلیدی در نزدیکی محدوده ۳۱۲۰ دلار در حال شکل گیری است. کاهش محدوده نزولی به زیر حمایت ۳۱۲۰ دلار میتواند منجر به سرعت گرفتن روند نزولی قیمت شود. حمایت عمده بعدی در ۳۰۰۰ دلار خواهد بود.
شاخصهای تکنیکال
اندیکاتور ساعتی MACD: برای جفت ارز ETH/USD در کاهش سرعت در ناحیه خرسی (نزولی) قرار دارد.
شاخص ساعتی RSI: برای جفت ارز ETH/USD هنوز زیر سطح ۵۰ قرار دارد.
سطح حمایت کلیدی: ۳۱۲۰ دلار
سطح مقاومت کلیدی: ۳۲۶۵ دلار
افزایش نرخ واریز اتریوم به صرافیها
پس از رسیدن به قیمت ۳۳۰۰ دلار در اوایل هفته جاری، شاهد خارج کردن سود از بازار اتریوم توسط سرمایهگذاران هستیم. در زمان نگارش این خبر قیمت اتریوم با ۶.۴۸٪ کاهش نسبت به روز گذشته به ۳۱۶۷ دلار رسیده است و ارزش بازار آن حدود ۳۷۲ میلیارد دلار است. این موضوع به دلیل افزایش واریز اتریوم به صرافیها اتفاق افتاده است.
در نمودار زیر منحنی صورتی رنگ نرخ جریان واریزی اتریوم به صرافیها را نمایش میدهد. منحنی سبز رنگ قیمت ETH را به تصویر میکشد.
بر اساس گزارش Santiment، در مجموع ۷۷۹،۸۸۰ اتر تنها در روز دوشنبه ۲۳ آگوست (۱ شهریور) به صرافیها واریز شده است. این عدد بالاترین ورودی به صرافیها از ۲ ماه گذشته از تاریخ ۲۱ ژوئن (۳۱ خرداد) است. از اینرو سنتیمنت افت قیمت اتریوم را نتیجه مستقیم همین موضوع میداند.
علاوه بر این، Santiment همچنین به آدرسهای خاصی اشاره میکند که بیشترین میزان اتر را به شبکه ارسال کردهاند. این شرکت میافزاید:
۶۰۰،۰۰۰ اتر به صرافی بایننس واریز شده است. همان اترهایی که تا دوم جولای (۱۱ تیر) و با قیمت ۲۰۰۰ دلار خریداری شده بودند. میزان ارسال اتر به صرافی آنقدر بالاست که نمودارهای نرخ واریز به صرافیها را به هم ریخته است.
سنتیمنت در ادامه خاطر نشان کرد که احتمالا ممکن است یک نهنگ به دنبال کسب سود باشد.
شاخصهای آنچین اتریوم که باید در نظر داشته باشیم
با ادامه افزایش قیمت اتریوم هزینه گس تراکنشها نیز به طور همزمان در حال افزایش است. با این حال تعداد آدرسهای فعال اتریوم برای پشتیبانی از افزایش قیمت ETH به اندازه کافی نیست.
در نموار زیر تعداد آدرسهای فعال با رنگ صورتی، قیمت اتریوم را با رنگ سبز و میانگین کارمزد تراکنشها با رنگ قرمز نشان داده شده است.
با افزایش سریع هزینه گس، تعداد آدرسهای منحصر به فرد که با بلاکچین اتریوم در ارتباط هستند، کاهش یافته است. سنتیمنت میافزاید:
شاید این یکی از دلایلی باشد که بین هزینهها و آدرسهای فعال واگرایی رخ داده باشد. بر اساس رفتار قبلی ما باید فرض کنیم که آدرسها کمی در حال کاهش هستند.
با نگاهی به ورودی صرافیها و فعالیت پایین شبکه، سرمایهگذاران برای ورود به بازار باید محتاطانه عمل کنند.
آغاز اصلاح نزولی بیت کوین، سطح کلیدی 53 هزار دلاری
بیت کوین از ناحیه 55،700 دلار در برابر دلار آمریکا اصلاح نزولی را آغاز کرد. بیت کوین در حال کاهش است، اما کاهش قیمت همچنان نزدیک به 53،000 دلار و 53200 دلار ادامه دارد. بیت کوین اصلاح نزولی را از سطح بالای 55،500 دلار آغاز کرد. قیمت در حال حاضر بالای 53000 دلار و میانگین متحرک ساده ساعتی معامله می شود. در نمودار ساعتی جفت BTC/USD (طبق داده های Kraken) در زیر یک خط روند صعودی کلیدی با حمایت نزدیک به 53،100 دلار شکسته شد. این جفت ارز می تواند در پایین تر صعود کند، اما گاوها احتمالا در نزدیکی سطح 53000 دلار فعال خواهند بود.
اصلاح نزولی قیمت بیت کوین
قیمت بیت کوین در محدوده مثبت بالای مقاومت 52000 دلار باقی ماند. بیت کوین حتی سطح مقاومت 55،000 دلاری را شکست و بالاتر از میانگین متحرک ساده 100 ساعتی قرار گرفت. با این حال، قیمت نتوانست بالاتر از محدوده 55،700 دلار ادامه یابد. قیمت بالایی قبل از اصلاح نزولی در نزدیکی 55،770 دلار شکل گرفت. قیمت پایین تر از سطح پشتیبانی 55،200 دلار تصحیح شد. این قیمت حتی در زیر سطح فیبری 23.6٪ موج صعودی از کمترین نوسان 50،365 دلار به سطوح مقاومت کلیدی بالاترین سطح 55،777 دلار معامله شد.
همچنین در زیر خط روند صعودی کلیدی با حمایت نزدیک به 53،100 دلار در نمودار ساعتی جفت ارز BTC/USD شکسته شد. حمایت فوری در روند نزولی نزدیک به سطح 53،500 دلار است.
قیمت بیتکوین با جهش 10 درصدی به سطح سطوح مقاومت کلیدی کلیدی مقاومت رسید
کمتر از 24 ساعت پیش قیمت بیتکوین با رسیدن به 6هزار و 468 دلار به پایینترین سطح خود در دو هفته اخیر رسید اما به سرعت از بازار خرسی جدا شد و با تغییر مسیر، به 7هزار و 190 دلار جهش کرد.
اعتمادآنلاین| در حال حاضر بیتکوین اندکی بالاتر از 7 هزار و 100 دلار دست به دست میشود. درست مطابق انتظار، آلت کوینها نیز روند کاهشی بیت کوین را در پیش گرفته بودند اما بدنبال احیای آن، آنها نیز باقدرت برگشتند.
اتریوم موفق به ثبت رشد 17.77 درصدی شد و این در حالی است که بایننسکوین و چِینلینک به ترتیب 11.65 و 15.02 درصد افزایش قیمت داشتند.
رشد 10 درصدی بیتکوین قیمت آن را به بالای میانگین متحرک 50 روزه هُل داد؛ نقطهای که در 9 روز گذشته همواره نقطه مقاومت آن بود و نوسان در بالای این سطح برای این رمزارز حیاتی محسوب میشد زیرا در غیر این صورت قیمتها قابلیت بازگشت به زیر 6 هزار و 900 دلار و رسیدن به سطوح هفته گذشته خود را داشتند.
تحلیل قبلی بر نیاز بیت کوین به جهش بالای 6 هزار و 900 دلار و رسیدن به نقطه حمایت تمرکز داشت.
بیت کوین با جهش امروز خود به 7 هزار و 190 دلار یکی از این نیازمندیها را برآورده کرد اما در زمان نوشتن این مطلب قیمتها همچنان حوالی 7 هزار و 136 در نوسان است.
با این وجود، در شرایط فعلی جهش قیمت به بالای میانگین متحرک 50 روزه (روند نزولی) پیشرفت قابل قبولی محسوب می شود.
در صورتی که روند صعودی بتواند قیمتها را به محدوده 7200 تا 7400 برساند، آنگاه صعود به میانگین متحرک 100 روزه 8 هزار و 100 دلار محتمل است.
در سوی مقابل، در صورتی که قیمت بیتکوین به زیر میانگین متحرک 50 روزه یا نقطه حمایت 6 هزار و 900 دلار نزدیک شود، آنگاه سیر نزولی نتیجهای محتمل خواهد بود.
سطوح حمایت و مقاومت – Support and Resistance Levels
دو مفهوم حمایت و مقاومت بدون شک دو مورد از مهمترین و پرکاربردترین مفاهیم مورد بحث در تحلیل تکنیکال هستند. تحلیلگرها از این دو مفهوم برای اشاره به سطوح قیمتی جذبکننده و یا دفعکنندهی قیمت استفاده میکنند. در نگاه نخست، ممکن است شناسایی این سطوح اندکی دشوار به نظر برسد، اما پس از بررسی حالات مختلف آنها میتوان به راحتی بر آنها تسلط پیدا کرد.
تشریح
سطح حمایتی سطحی است که در آن انتظار میرود بر اثر اشباع تقاضا (افزایش تعداد خریداران) عملاً روند نزولی متوقف شود. همین طور که روند یک کوین یا سهم کاهش پیدا میکند، تقاضا برای آن به تدریج افزایش مییابد و بدین ترتیب، یک سطح/خط حمایت به تدریج شکل میگیرد.
در مقابل، سطح مقاومتی سطحی است که در آن انتظار میروند بر اثر اشباع عرضه (افزایش تعداد فروشندگان) عملاً روند صعودی متوقف شود. ناحیهی مقاومتی جایی است که در آن پس از افزایش تدریجی قیمت کوین/سهم، عرضه افزایش پیدا کرده و در نتیجه، یک سطح/خط مقاومتی شکل گرفته است.
معاملهگرهای باتجربه باید بتوانند سطوح حمایتی/مقاومتی را تشخیص دهند و مشخص کنند قیمت چه زمانی به این سطوح واکنش نشان میدهد.
فرض کنید معاملهگری متوجه شده است که قیمت یک سهم، کوین یا … طی چند ماه چندین بار تا نزدیکی ۸۰ دلار آمده و اگر چه بسیار به آن نزدیک شده است، اما نتوانسته از این سطح عبور کند. در این مورد، معاملهگر میتواند این سطح قیمتی یعنی سطح قیمتی نزدیک به ۸۰ دلار را یک سطح مقاومتی معتبر معرفی کند. به تصویر نمودار زیر دقت کنید:
از سال ۲۰۰۲ به بعد هر بار که قیمت سهام این شرکت به ۸۰ دلار رسیده است، با برخورد به سطح/خط مقاومت ۸۰ دلاری (خط سبز رنگ در بالای نمودار)، راه نزول قیمت را در پیش گرفته است.
همان طور که در نمودار بالا دیده میشود، سطوح مقاومتی مانند یک سقف عمل میکنند که مانع رشد بیشتر قیمت میشوند. از طرف دیگر و در مقابل سطوح مقاومتی، سطوح حمایتی را داریم که مانند یک کف عمل میکنند و مانع ریزش بیشتر قیمت میشوند. همان طور که در تصویر زیر دیده میشود، اگر معاملهگر بتواند سطح حمایتی را به درستی شناسایی کند، عملاً یک فرصت خرید خوب را برای خود شکار کرده است، زیرا این سطح عموماً همان جایی است که معاملهگرها سطوح مقاومت کلیدی به این نتیجه میرسند که سهم، کوین یا مورد معاملهی مد نظر به ارزش واقعی خود رسیده است و در نتیجه، این گونه تعداد خریداران افزایش مییابد و مجدداً قیمت به سمت بالا هدایت میشود.
نمودار بالا مربوط به بازار معاملهی یورو به دلار آمریکا در بازهی زمانی هفتگی است. ناحیهی آبی رنگ پایین از سال ۲۰۱۵ تا کنون به خوبی نقش ناحیهی حمایتی را ایفا کرده است و هر بار که قیمت به آن محدوده رسیده است با برگشت مواجه شده است. نکتهی دیگری که در این نمودار حائز اهمیت است، ناحیهی آبی رنگ بالا است که تا اواسط سال ۲۰۱۷ نقش مقاومتی را ایفا میکرده است، اما پس از اینکه قیمت از آن عبور کرده است و این ناحیهی مقاومتی به اصطلاح شکسته شده است، از آن به بعد دیگر مانند یک ناحیهی حمایتی عمل میکند که قیمت با برخورد به آن به بالا برمیگردد.
نحوه استفاده
پس از شناسایی صحیح سطح، خط یا ناحیهی حمایتی/مقاومتی، نحوهی استفاده از آن بسیار ساده است و فرصت ارزشمندی را برای ورود به معامله یا خروج از معامله در اختیار معاملهگر قرار میدهد. هنگامی که قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی نزدیک میشود، دو حالت پیش میآید: یا از آن ناحیه برگشت میخورد یا آن را میشکند و از آن عبور میکند تا به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد (سطوح حمایت/مقاومت چندگانه در ادامه توضیح داده میشوند). معاملهگر تا وقتی که این سطوح پابرجا هستند به آنها پایبند میماند و پس از شکسته شدنشان از معاملهی مبتنی بر آن خارج میشود.
اغلب معاملات بر مبنای این باور هستند که سطوح حمایتی/مقاومتی شکسته نخواهند شد. با این حال، چه قیمت توسط سطح حمایت/مقاومت متوقف شود یا این سطوح را بشکند و از آنها عبور کند، معاملهگرها میتوانند از جهتی که توسط این سطوح مشخص میشود استفاده کنند و به سرعت به این نتیجه برسند که آیا سطوح مذکور را درست تشخیص دادهاند یا خیر. اگر قیمت در جهت منطبق با تحلیل تحلیلگر پیش نرود، تحلیلگر میتواند با ضرر اندک از معامله خارج شود. با این حال، اگر قیمت در جهت درست پیش برود، سود خوبی نصیب معاملهگر خواهد شد، زیرا برگشت قیمتی از این سطوح معمولاً قابل توجه است.
سطوح حمایت و مقاومت چندگانه
برای روشن شدن بحث حمایتها و مقاومتهای چندگانه تصویر زیر را که مربوط به کل سابقهی معاملات کوین ریپل در صرافی BITFINEX در بازهی روزانه است در نظر بگیرید:
نمودار بالا را از سمت چپ به راست با هم مرور میکنیم. همان طور که در تصویر میبینید، سه خط سبز رنگ افقی بر روی نمودار رسم شده است. این خطوط در زمانهای مختلف نقش مقاومت و یا حمایت را ایفا میکنند. در ابتدای روند، قیمت پایین از R2 یا همان مقاومت دوم قرار دارد (دقت کنید که این خط در این زمان نقش مقاومت را دارد)، این مقاومت اجازهی پیشروی به قیمت نمیدهد و قیمت را به سمت سطح پایینی خود یعنی خط سبز رنگ پایینی که R1 است برمیگرداند. R1 نمیتواند مانع ریزش شود (یعنی نمیتواند نقش S1 را ایفا کند) و نقش مقاومتی به خود میگیرد. قیمت زیر R1 قرار میگیرد و تمامی خطوط R1 تا R3 برای آن مقاومت به حساب میآیند (مفهوم مقاومتهای چندگانه). پس از آن قیمت چند بار به R1 برخورد میکند و نمیتواند از آن عبور کند و چندین بار ریزش را تجربه میکند. نهایتاً، در اواخر سال ۲۰۱۷، قیمت کوین ریپل صعود خوبی را تجربه میکند و از هر سه خط سبز رنگ عبور میکند و هر سه مقاومت را پشت سر میگذارد. حال که قیمت بالاتر از بالاترین مقاومت یعنی R3 قرار گرفته است، نقش هر سه خط از مقاومت به حمایت تغییر میکند و به سه حمایت محکم برای کوین مد نظر تبدیل میشوند. سطح حمایتی اول (یعنی S1) یک بار در ماه آوریل مانع ریزش قیمت میشود و قیمت را به بالاتر از این منطقه حمایتی برمیگرداند، اما دفعهی بعد چنین توانی ندارد و شکسته میشود تا قیمت سراغ تست کردن حمایت دوم سطوح مقاومت کلیدی یعنی S2 برود که این حمایت هم شکسته میشود و این بار S3 مانع ریزش میشود و قیمت را به سمت S2 برمیگرداند اما این بار S2 نقش مقاومتی دارد (چون قیمت زیر آن قرار دارد و توان عبور از آن را هم ندارد) و مانع رشد قیمت میشود (به همین دلیل در نمودار نیز برچسب آن را از S2 به R2 در راستترین بخش نمودار تغییر دادهایم).
انواع دیگر حمایتها و مقاومتها
با این حال، سطوح حمایت و مقاومت همواره به شکل خطوط (یا نواحی) افقی نیستند و انواع دیگری هم دارند که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم:
- خط روند (در نقش حمایت یا مقاومت): خطوط روند دارای شیب صعودی یا نزولی همواره وقتی قیمت بالاتر از آنها باشد نقش حمایت و هنگامی که قیمت پایینتر از آنها باشد نقش مقاومتی ایفا میکنند. در زیر یکی از این حالتها را به عنوان نمونه با هم میبینیم:
- اعداد رُند: یکی دیگر از ویژگیهای رایج حمایتها یا مقاومتها این است که قیمت کوین، سهم یا … ممکن است هنگام عبور از اعداد رُند (مثلاً قیمت ۱۰۰ دلاری) به مشکل بخورد و عبور آن مشمول مرور زمان نسبتاً طولانی شود. این تمایل طبیعی در میان بسیاری از معاملهگرها مشاهده شده است که اغلب ترجیح میدهند کوینها یا سهمهای خود را روی اعداد رند معامله کنند؛ از این رو، این اعداد در بسیاری از موارد نقشهای حمایتی یا مقاومتی ایفا میکنند که ناشی از رفتار مستقیم معاملهگرها است.
- سایر اندیکاتورها: تمام اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال نیز میتوانند نقش حمایتی یا مقاومتی ایفا کنند. در اینجا برای روشن شدن بحث به طور خلاصه به نقش حمایتی/مقاومتی دو مورد از آنها اشاره میکنیم:
- میانگینهای متحرک (MA): بسیاری از تحلیلگرها برای پیشبینی قیمتهای آینده از میانگینهای متحرک استفاده میکنند. این میانگینهای قیمتی به صورت منحنی بر روی نمودار قرار میگیرند و هنگامی که قیمت زیر آنها قرار میگیرد نقش مقاومتی و هنگامی که قیمت بالای آنها است نقش حمایتی ایفا میکنند. برای نمونه، به عملکرد حمایتی/مقاومتی میانگین متحرک ۱۵ روزه (خط آبی رنگ روی نمودار) در تصویر زیر دقت کنید (مقاومتها با برچسب R و حمایتها با برچسب S نشان داده شدهاند):
- سطوح فیبوناچی: سطوح فیبوناچی یکی از ابزارهای محبوب معاملهگران اغلب کوتاهمدتی و میانمدتی هستند، زیرا سطوح حمایت/مقاومت بالقوه را به روشنی مشخص میکنند. این سطوح نیز در بازههای زمانی و در قیمتهای مختلف میتوانند نقش حمایت/مقاومت از خود نشان بدهند.
بررسی و ارزیابی بیشتر
همان طور که دیدید، در این نوشتار از واژههای «کف» برای حمایت و «سقف» برای مقاومت نیز استفاده کردیم. در همین راستا، میتوان قیمت را به توپی لاستیکی تشبیه کرد که در یک اتاق بالا و پایین میشود و به کف (حمایت) میخورد و به سمت بالا یعنی سقف (مقاومت) بر میگردد. حال فرض کنید که این توپ لاستیکی در اواسط حرکت خود به یک توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی، در صورتی که به سمت بالا باشد، توپ را از سطح مقاومتی عبور خواهد داد و در صورتی که به سمت پایین باشد، کف حمایتی را در هم خواهد شکست. در هر صورت، نیروی اضافی (یا به عبارت تکنیکالتر، نیروی گاوها یا خرسهای بازار) برای شکست مقاومت یا حمایت مورد نیاز است.
نمودارها به معاملهگرها و سرمایهگذارها اجازه میدهند نواحی حمایت و مقاومت را به صورت بصری شناسایی کنند و به نشانههایی در خصوص اهمیت این سطوح دست یابند. از این میان، مشخصاً میتوان به موارد مهم زیر اشاره کرد:
- تعداد تماسها: هر چه تعداد دفعات برخورد قیمت با یک سطح یا ناحیهی حمایتی/مقاومتی بیشتر باشد (اصطلاحاً ناحیهی مذکور تست یا لمس شود)، آن سطح یا ناحیه اهمیت بیشتری پیدا میکند. هر چه برخورد قیمت با یک سطح خاص بیشتر شود، افراد بیشتری متوجه آن خواهند شد و تصمیمهای خود برای انجام معاملهشان را به آن سطح نزدیکتر خواهند کرد.
- تقدم نوسان قیمتی: نواحی حمایت و مقاومت هنگامی اهمیت بیشتری پیدا میکنند که پس از صعود یا نزولهای شدید قرار بگیرند. برای مثال، یک صعود (افزایش قیمت) سریع و شدید باید با مقاومت قدرتمندتر و مستحکمتری روبرو شود تا نیروی آن مهار شود. این در حالی است که برای یک صعود آهسته و ضعیف چنین نیازی وجود ندارد و شاید اصلاً توجه خاصی هم جلب چنین افزایش قیمتی نشود.
- میزان حجم معامله در سطوح قیمتی: هر چه خرید و فروشهای بیشتری در یک سطح قیمتی خاص انجام شود، سطح حمایتی یا مقاومتی مربوطه مستحکمتر میشود، زیرا معاملهگرها و سرمایهگذاران این سطوح قیمتی را به خاطر میسپارند و تمایل پیدا میکنند که از آنها استفاده کنند. هنگامی که این قبیل تحرکهای قدرتمند همزمان با حجمهای بالا روی میدهند و قیمت نزول پیدا میکند، هنگام بازگشت به این سطح احتمالاً باز هم شاهد فروشهای سنگینی خواهیم بود، زیرا این تمایل ذهنی پیشتر در معاملهگرها ایجاد شده است.
- زمان: اگر سطوح حمایتی و مقاومتی چندین و چند بار و در دورههای زمانی نسبتاً منظم تست شوند (و شکسته نشوند)، نواحی حمایت و مقاومت مربوطه اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
نتیجهگیری
سطوح حمایتی و مقاومتی یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفادهی تحلیلگرهای تکنیکال هستند و مبنای طیف وسیعی از ابزارهای آنالیز تکنیکال به حساب میآیند. حمایت و مقاومت را به زبان ساده میتواند همانند کف و سقفهای متوالی برای قیمتهای معامله در نظر گرفت. قیمتها افت میکنند و سطح حمایتی را تست میکنند (که یا کف پابرجا میماند و قیمت را به بالا برمیگرداند یا شکسته میشود و قیمت به سراغ تست سطح حمایتی بعدی میرود). در مقابل، برای سطح مقاومتی را نیز میتوان همین جمله را در جهت عکس تکرار کرد: قیمتها بالا میروند و سطح مقاومتی را تست میکنند (که یا سطح مقاومتی پابرجا میماند و قیمت را به پایین برمیگرداند و یا شکسته میشود و قیمت به سراغ تست سطح مقاومتی بعدی میرود).
در مجموع، تعیین سطح آیندهی حمایت/مقاومت باعث افزایش سود سرمایه گذاریها میشود، زیرا در این صورت معاملهگرها میتوانند تصویر دقیقی از روند و جهت قیمت و شرایط بازگشت (به بالا/به پایین) آن پیدا کنند. همان طور که در بالا گفته شد، روشهای متعددی برای شناسایی حمایتها و مقاومتها وجود دارد، اما صرف نظر از روش انتخابی میتوان گفت که تفسیر آنها مشابه یکدیگر است: حمایتها و مقاومتها سعی میکنند روند حرکتی قیمت را تغییر دهند.
دیدگاه شما