آنچه در نمودار تایم ماهانه مهم به است به شرح زیر است:
جدید ترین تحلیل از شاخص کل بورس
شاخص فعلا" در یک کانال نزولی در حال نوسان است.کف و سقف کانال فعلا مهمترین حمایت و مقاومت شاخص است.
1 ) طلا و سکه
اونس طلا:
تایم فریم روزانه:
در کانال میان مدت قیمت داخل یک مثلث محصور شده است. کف و سقف این مثلث نقش حمایت و مقاومت را دارند.
از آنجایی که حمایت و مقاومت از نوع داینامیک است، با گذر زمان سطح حمایت افزایش و سطح مقاومت کاهش می یابد. محدوده 100 دلار در بازه 1750 تا 1850 دلار در حال حاضر بازه نوسان قیمت خواهد بود. حال قیمت به سقف مثلث و سطح 1850 دلار رسیده است. چنانچه قیمت از سقف مثلث عبور کند و بالای سطح 1880 دلار ( خط آبی) تثبیت شود، می توان انتظار داشت قیمت وارد کانال 2000 دلاری شود.
در غیر این صورت مقاومت 1850 دلار باعث کاهش قیمت تا کف مثلث خواهد شد.
سکه طرح جدید:
تایم فریم روزانه :
در نمودار مشخص است قیمت چند هفته ای است از کف کانال صعودی خارج شده است. به نظر قیمت در کانال 12 میلیون تومان نوسان خواهد کرد.
حد ضرر خریداران سطح 11 میلیون و 400 هزار تومان است ( خط آبی ) که چنان چه از دست برود ، روند نزولی شروع خواهد شد. مقاومت پیش رو سطح 12میلیون و 500 هزار تومان است.
صندوق سرمایه گذاری طلای لوتوس:
تایم فریم روزانه :
خروج قیمت از کف کانال صعودی مشخص است. قیمت بعد از حمایت در محدوده 8200 تومان یک پول بک به کانال شکسته شده داشته است. به نظرقیمت همچنان زیر محدوده کانال و بالای سطح حمایتی 8000 تومان نوسان کند.
از دست رفتن حمایت 8000 تومان (خط قرمز) به معنی فعال شدن حد ضرر خریداران است که البته در روزهای اخیر نقش حمایتی داشته است. پیش بینی می شود ، قیمت تا مقاومت 8700 تومان در این هفته رشد خواهد داشت.
2 ) نفت برنت :
تایم فریم هفتگی:
قیمت سقف کانال نزولی بلند مدت 5سال را شکست و به هدف 90 دلار رسید. حال محدوده 90 دلار مقاومت فعلی است که بر اساس خط مقاومتی ترسیم شده ( خط قرمز) و مقاومت استاتیک ( خط سبز ) است. تثبیت بالای 90 دلار نفت را تا 110 دلار بالا خواهد برد.
به نظر می رسد ، قبل از تثبیت ( ماندگاری دو هفته ای) 90 دلار باید شاهد اصلاح قیمت باشیم. خطوط قرمز واگرایی قیمت و اندیکاتور را نشان می دهد که احتمال اصلاح قیمت را افزایش می دهد.
3 ) فلزات پایه :
مس :
تایم فریم هفتگی:
هفته ها است قیمت در یک مستطیل با کف 8700 و سقف 10700 دلار در نوسان است و این دو محدوده مهمترین حمایت و مقاومت های پیش رو هستند.
در نگاه کوتاه مدت تر قیمت بر روی یک خط روند صعودی (سبز) در حال حرکت است. هدف این خط روند سقف مستطیل در محدوده 10700 دلار است. شکست خط روند یعنی قیمت مجدد تا کف مستطیل کاهش خواهد داشت.
قیمت همچنان در محدوده سقف تاریخی ( خط قرمز ) قرار داد و موفق به عبور همراه با تثبیت نشده است.
روی :
تایم فریم هفتگی:
قیمت در یک ساختار هارمونیک abcd و در کانال صعودی (سبز) به هدف 3900 دلاری رسید و سقف تاریخی را لمس کرد. سپس شروع به اصلاح کرده است. در نگاه کوتاه مدت نیز کانال صعودی قرمز رنگ مشخص است. قیمت فعلا در محدوده 3600 دلار چند هفته ای است در حال نوسان است. احتمال رسیدن قیمت بار دیگر تا سقف 3900 دلار وجود دارد. حمایت اصلی قیمت 3200 دلار است.
سرب :
تایم فریم هفتگی:
در نگاه بزرگ تر نوسان قیمت در محدوده چند ساله بین بازه 1550 تا 2700 دلار مشخص است ( مستطیل آبی). در نگاه کوتاه مدت تر قیمت حد ضرر بر اساس الگوی مثلث داخل یک کانال صعودی سبز رنگ است. در حال حاضر 2200 دلار کف کانال و حمایت کوتاه مدت است ، لذا احتمال رسیدن قیمت تا سقف کانال و سطح 2600 دلار وجود دارد.
آلومینیوم :
تایم فریم هفتگی:
قیمت با دیگر به سقف تاریخی خود رسیده است . محدوده 3200 تا 3300 دلار که مقاومت بسیار مهمی است. با توجه به نوع کندل بسته شده که حکایت از کاهش قدرت خریداران دارد و همچنین واگرایی موجود بین قیمت و اندیکاتور که با خطوط آبی مشخص است، به نظر می رسد ، اصلاح قیمت محتمل خواهد بود. سطح 3000 دلار اولین حمایت پیش رو است.
4 ) شاخص کل بورس :
تایم فریم روزانه:
شاخص فعلا" در یک کانال نزولی در حال نوسان است.کف و سقف کانال فعلا مهمترین حمایت و مقاومت شاخص است.
فعلا محدوده سطح یک میلیون و سیصد هزار واحدی در سقف کانال نقش مقاومت را بازی کرده است، محدوده ای که یک مقاومت استاتیک نیز می باشد ( فلش سبز ) .
تا زمانی که شاخص سقف کانال را نشکند، روزهای خوب فرا نخواهد رسید. نکته مهم آن که در زمان ریزش ها مدت زمان ریزش و درصد ریزش بیشتر از زمانی است که رشد شاخص در داخل کانال است که خود فرسایشی بودن اصلاح شاخص را نشان می دهد. هر چه برخورد شاخص با سقف کانال بیشتر باشد و نتواند عبور کند، این مقاومت معتبر تر خواهد شد.
الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازهگیری میشوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبتهای فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه میشود.
شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیهای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید در خود پرورش دهد. این مساله ممکن است یک نیاز اولیه باشد، اما پیدا کردن مهارت و پیشرفت در این زمینه نیازمند تمرینات و مشاهدات مکرر این الگوها در نمودارهاست. شناخت هرچه تخصصیتر الگوهای نموداری به معاملهگران کمک میکند تا به محیط همیشه در حال تغییر بازار واکنش مناسبی نشان دهند.
این الگوها در مرحلهی اول به الگوهای «ادامه دهنده» و «بازگشتی» تقسیم میشوند و سپس در گام بعد تحت عنوان الگوهای «ساده» و «پیچیده» قرار میگیرند. ساختار الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعهای از الگوهای ساده با ترکیبی از نوسانات قبلی قیمت تشکیل شده باشد. هرچه میزان دانش معاملهگر در تشخیص، طبقهبندی و خصوصیات الگوها بیشتر باشد، پتانسیل بیشتری برای انطباق با طیف وسیع معاملات در بازارهای مالی خواهد داشت.
چرا الگوها شکل میگیرند؟
در بازارهای مالی مختلف قیمتها بر اساس روند حرکت میکنند و به ندرت روند خود را حد ضرر بر اساس الگوی مثلث به صورت ناگهانی در حرکت از دست میدهند. در تحلیل تکنیکال تبدیل روند صعودی قیمت به نزولی و برعکس توسط الگوهای قیمتی شناسایی میشود. در مراحل تبدیل روندها به یکدیگر، قیمت حرکاتی با نوسانات کمتر و حرکات عرضی و محدود را تجربه میکند که باعث تعریف الگوهای قیمتی میشوند. این مراحل گاهی روند غالب قبل از خود را ادامه میدهند که در این صورت به آنها الگوهای ادامه دهنده گفته میشود.
الگوهای مثلث متقارن، پرچم و الگوی فنجان و دسته نمونههایی از این دست است. گاهی اوقات نیز بعضی الگوها روند ماقبل خود را تغییر داده و باعث شکلگیری روندی برخلاف روند ماقبل خود میشوند که در این صورت الگوهای بازگشتی نامیده میشوند؛ مانند الگوهای سر و شانه و الگوی سقف یا کف دو قلو.
الگوهای هارمونیک
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار توسط «گارتلی» (H.M. Gartley) در سال ۱۹۳۲، در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) معرفی شد. لری پساونتو با تلفیق این الگوی اولیه که به نام الگوی گارتلی معروف شده بود با نسبتهای فیبوناچی، قوانینی برای معامله با این الگو ایجاد کرد. نویسندگان دیگری نیز بر روی نظریهی گارتلی کار کردهاند اما بهترین نمونه شاید کتاب «معاملهی هارمونیک» (Harmonic Trading) از اسکات کارنی باشد. او الگوهای هارمونیک دیگری مانند خرچنگ، خفاش و کوسه و چند الگوی دیگر که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت، را ابداع کرد و مطالب دیگری در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک، به این نظریه افزود.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت نسبت به زمان است که بر روابط نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها در بازارها استوار است. تجزیه و تحلیل نسبتهای فیبوناچی در هر بازار و تایم فریمی به خوبی عمل میکند. ایدهی اصلی استفاده از این نسبتها شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی همراه با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت است. سطوح اصلاحی و پرتابی به دست آمده از این نقاط چرخشی (سقفها و کفها)، اهداف قیمتی و حد ضرر را مشخص میکند.
الگوهای هارمونیک با استفاده از توالی نسبتهای فیبوناچی ساختارها و اشکالی هندسی در نمودار ایجاد میکنند. این ساختارها که تحت عنوان الگوهای هارمونیک شناخته میشوند، فرصتهای مختلفی برای معاملهگران مانند حرکات بالقوه قیمت و نقاط چرخشی کلیدی فراهم میکنند. این عوامل به دلیل آماده کردن اطلاعاتی موثق در مورد قیمت، اهداف و حدود سود و ضرر برای معاملهگران کاربردی هستند و این میتواند تمایزی کلیدی با اندیکاتورها و نحوهی عملکرد آنها باشد.
لیست انواع الگوهای هارمونیک
در ادامه لیستی از انواع الگوهای هارمونیک آورده شده است که هر کدام در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند.
- ABC صعودی/ نزولی
- AB = CD
- سه حرکته (Three Drive)
- گارتلی (Gartley)
- پروانه
- خفاش
- خرچنگ
- کوسه
- سایفر (Cypher)
نسبتهای فیبوناچی
در هرگونه صحبتی در مورد الگوهای هارمونیک از اعداد فیبوناچی نیز حرفی به میان آورده میشود، زیرا این الگو از نسبت های فیبوناچی استفاده میکند. سری اعداد فیبوناچی اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان بزرگ ایتالیا و اروپا در قرن سیزدهم میلادی معرفی شده است. وی در بازگشت از سفر خود از مصر در کتاب خود به نام کتاب حساب این سری اعداد را معرفی کرد. نسبتهای فیبوناچی به خصوص «نسبت طلایی» (Golden Ratio) را در طبیعت مانند آرایش دانههای برف یا تعداد و نحوهی قرار گرفتن تخمهای گل آفتابگردان میتوان یافت، همچنین در اعضای بدن انسان مانند مارپیچهای دی ان ای نیز این نسبتها رعایت شدهاند.
سری اعداد فیبوناچی به این صورت تعریف میشوند که غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود به دست میآیند. اعداد در این سری عبارتاند از:
دلیل اصلی شهرت این دنباله از اعداد به این علت است که حاصل تقسیم هر عدد دنباله به عدد ماقبل خود، به عدد طلایی ۱.۶۱۸ میرسد که به «نسبت طلایی» یا «عدد فی» نیز مشهور است. این ترتیب اعدادی که فیبوناچی سالها قبل بر آنها تأکید کرد و نسبت بین این اعداد (نسبت طلایی) در بازارهای مالی و بورس نیز برای تحلیلگران کاربرد بسیاری دارد.
جملهای معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیان میکند همه چیز در قیمت خلاصه شده است، این مطلب شامل رفتارهای انسانی نیز میشود. همانطور که گفته شد نسبتهای فیبوناچی در همهی انسانها وجود دارد و انسان در ناخودآگاه خود بدون اینکه بداند تمایل به این نسبتها و اعداد دارد و آنها را زیبا میبیند همانطور که در تابلوهای نقاشی و معماریهایی که از این نسبتها استفاده میشود آنها را بسیار چشم نواز میکند.
این نسبت های فیبوناچی بر حد ضرر بر اساس الگوی مثلث حد ضرر بر اساس الگوی مثلث رفتار افراد در بازارهای سهام و معاملات آنها نیز تاثیر میگذارد. در نتیجه از این نسبتها در پیشبینی قیمت، نقاط ورود و خروج از بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و حتی پیشبینیهای زمانی نیز میتوان استفاده کرد. نسبتهای فیبوناچی در واقع سطوح حمایت و مقاومت نامریی هستند که قبل از رسیدن بازار به آنها و حتی نداشتن تاریخچهی قیمت، برای معاملهگر مشخص میشوند.
رایجترین نسبتهای فیبوناچی اعداد ۰/۳۸۲ ، ۰/۵۰ ، ۰/۶۱۸ ، ۰/۷۸۶ و ۱/۰۰ ، ۱/۲۷۲ ، / ۱/۶۱۸ هستند. نسبتهای دیگری مانند ۰/۲۳۶ و ۲/۶۱۸ و ۴/۲۳۶ نیز وجود دارند که به اندازه نسبتهای گفته شده کاربرد ندارند، با این حال مهم ترین نسبتهای فیبوناچی را میتوان ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ دانست.
ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
برای استفاده از این نسبتها در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی مانند فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی بازتابی و ابزارهای دیگری مانند کانال، دایره ، بادبزن و غیره برای استفاده در تحلیلها وجود دارد.
اکثر برنامهها و نرم افزارهای معاملاتی، ابزارهای فیبوناچی ذکر شده در بالا را برای استفادهی معاملهگران دارند، اما ابزاری که در تحلیل با استفاده از الگوهای هارمونیک کاربردی اصلی برای معاملهگر دارد، ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) است. به این صورت که معاملهگر از هر پلتفرمی که برای تحلیل خود استفاده میکند، برای سنجش هر موج قیمتی باید چندین ابزار فیبوناچی بر روی نمودار رسم کند.
الگوهای هارمونیک همانطور که گفته شد الگوهای بسیار دقیق قیمتی هستند که میزان ادامهی روند فعلی و همچنین نقاط برگشتی را مشخص میسازند. این الگوها دائما در حال تکرار شدن در بازار هستند و معاملهگر با مشاهدهی این الگوها چه در حین شکلگیری چه در هنگام تکمیل میتواند با استفاده از نسبتهای فیبوناچی که به این الگوها نسبت داده شده است، در معاملات خود از آنها استفاده کند. الگوهای هارمونیک در واقع الگوهای خاص قیمتی تکنیکالی هستند که تمرکز اصلیاش بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است و هر کدام از سطوح مختلفی از فیبوناچی استفاده میکنند.
در شکل زیر میتوانید نحوهی استفاده از ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) که عنصر اصلی شناخت الگوهای هارمونیک است را با
استفاده از پلتفرمی که در سایت تریدیگ ویو (Tradingview) تعبیه شده است مشاهده کنید.
برای مثال در الگوی پروانه صعودی نقطهی B سطح اصلاحی ۷۸.۶ درصد موج XA است. به همین ترتیب موج BC نیز در سطوح اصلاحی بین ۳۸.۲ الی ۸۸.۶ درصد موج AB قرار میگیرد. در ادامه موج نزولی CD به اندازهی ۱۶۱.۸ الی ۲۲۴ درصد موج BC گسترش مییابد که در نهایت منجر به رسیدن به نقطهی D و تکمیل الگو میشود. نقطهی D سطح گسترش یافته ۱۲۷ درصد موج XA نیز هست. نحوهی استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) به منظور پیدا کردن این سطوح در توضیحات الگوی گارتلی آورده شده است.
۴. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته میشود که نقاط بازگشتی را با دقت بالا و بسیار نزدیک به نسبتهای فیبوناچی شناسایی میکند.
حد ضرر بر اساس الگوی مثلث
الگوهای هارمونیک در هر بازار مالی و هر تایم فریم تشکیل میشوند، یعنی به دفعات میتوان این الگوها را در تایم های بسیار کوچک حتی یک دقیقه مشاهده کرد اما کاربرد اصلی این الگوها در تایم فریمهای بزرگ نمود پیدا میکنند.
چگونه با الگوی سر و شانه ترید کنیم؟
این الگو در تمامی تایمفریمها ظاهر میشود، به همین خاطر تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. از آنجاییکه شکل این الگو بگونهای است که در آن سطوح مهم مقاومتی به راحتی قابل تشخیص هستند، لذا تعیین نقطه ورود به معامله و حدود سود و ضرر به سادگی قابل اجرا است.
الگوی سر و شانه
در ابتدا به الگوی سر و شانه و سپس به الگوی سر و شانه معکوس میپردازیم.
شکل الگوی سر و شانه به صورت زیر است:
- شانه سمت چپ: قیمت افزایش و سپس کاهش مییابد و یک قله ایجاد میکند.
- سر: قیمت مجدداً افزایش مییابد و یک قله بالاتر از قله قبلی ایجاد میکند.
- شانه سمت راست: قیمت یکبار دیگر کاهش مییابد و سپس افزایش پیدا میکند و قله دیگری ایجاد میکند. این قله پایینتر از قله سر شکل میگیرد.
الگوی سر و شانه به ندرت به این صورت ایدهآل شکل میگیرد، یعنی معمولا ممکن است نویزهایی بین سر و شانهها وجود داشته باشد.
الگوی سر و شانه معکوس
شکل الگوی سر و شانه معکوس به صورت زیر است:
- شانه سمت چپ: قیمت کاهش و سپس افزایش مییابد و یک دره ایجاد میکند.
- سر: قیمت مجدداً کاهش مییابد و یک دره پایینتر از دره قبلی ایجاد میکند.
- شانه سمت راست: قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد و سپس کاهش پیدا میکند و دره دیگری ایجاد میکند.
مجدداً یادآوری میکنم که الگوی سر و شانه به ندرت به این صورت ایدهآل شکل میگیرد و معمولا ممکن است نویزهایی بین سر و شانهها وجود داشته باشد.
خط گردن
خط گردن یک سطح مقاومتی یا حمایتی است که معاملهگران از آن به عنوان یک ناحیه مهم برای ثبت سفارشات خود استفاده میکنند. برای تعیین خط گردن، ابتدا بایستی موقعیت شانه سمت چپ، سر و شانه سمت راست را مشخص کنید. در یک الگوی سر و حد ضرر بر اساس الگوی مثلث شانه استاندارد، کف ایجاد شده بعد از شانه سمت چپ را به کف ایجاد شده پس از قسمت سر الگو وصل میکنیم. خط واصل این دو کف، خط گردن الگو را تشکیل میدهد که در تصاویر بالا با خط آبی رنگ رسم شده است. برای رسم خط گردن در الگوی سر و شانه معکوس، سقف ایجاد شده پس از شانه سمت حد ضرر بر اساس الگوی مثلث چپ را به سقف ایجاد شده پس از قسمت سر الگو وصل میکنیم.خط واصل این دو سقف، خط گردن الگو را تشکیل میدهد. در قسمت بعدی در مورد اهمیت خط گردن صحبت میکنیم.
چگونه با استفاده از الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
در وهله اول معاملهگران باید صبر کنند تا الگو تکمیل شود. به این دلیل که شاید اصلا الگو شکل نگیرد یا در آینده کامل نشود. الگوی نیمه کامل یا نزدیک به کامل را فقط باید مشاهده کنید و تا زمانی که خط گردن شکسته نشده، هیچ معاملهای انجام ندهید.
در الگوی سر و شانه، صبر میکنیم تا قیمت پس از ایجاد قله شانه سمت راست، خط گردن را شکسته و به زیر آن حرکت کند. برای الگوی سر و شانه معکوس، صبر کنیم پس از شکلگیری شانه سمت راست، قیمت خط گردن را شکسته و به بالای آن حرکت کند.
حالا با تکمیل شدن الگو میتوانیم برای ورود به معامله اقدام کنیم. پیش از هر چیز برای معامله برنامهریزی کنید، یعنی نقطه ورود، حدود سود و ضرر و هر متغیر دیگری که میتواند در حد ضرر و هدف معامله تغییری ایجاد کند را مشخصاً برای خود بنویسید.
معمولا متداول است که پس از شکست خط روند به معامله ورود میکنند. روش دیگری هم برای ورود به معامله وجود دارد که برای آن باید قدری بیشتر صبور باشید و البته ممکن است کلاً فرصت معاملاتی را از دست بدهید. در این روش باید صبر کنید قیمت پس از شکست خط گردن به آن برگردد (پولبک کند). این روش محتاطانهتر است و میتوانیم ببینیم که آیا برگشت قیمت متوقف میشود و به حرکت خود در جهت شکست خط گردن ادامه میدهد یا خیر. اما از طرفی ممکن است قیمت بدون برگشت به سمت خط گردن به حرکت خود ادامه دهد و در نتیجه فرصت ورود به معامله از دست برود. هر دوی این روشها در تصویر زیر نشان داده شدهاند.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه پس از شکسته شدن خط گردن، حد ضرر معامله بالای شانه سمت راست قرار داده میشود. بعضاً ممکن است حد ضرر را بالای قسمت سر الگو هم قرار دهند، اما این اندازه حد ضرر ریسک بالایی دارد و لذا نسبت سود به ضرر معامله را خیلی کاهش میدهد. درالگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر معامله زیر شانه سمت راست قرار میگیرد. باز هم ممکن است بعضی افراد حد ضرر را زیر قسمت سر الگو تعیین کنند، ولی این مقدار حد ضرر برای معامله ریسک بالایی دارد. برای مثال در نمودار بالا، حد ضرر معامله در سطح ۱۰۴ دلار قرار میگیرد (یعنی زیر شانه سمت راست).
تعیین حد سود
میزان حد سود معامله برای الگوی سر و شانه برابر است با اختلاف قیمتی سر و کف یکی از شانهها. سپس این مقدار را از سطحی که خط گردن شکسته شده کم میکنیم تا به این ترتیب حد سود معامله فروش را بدست آوریم. برای الگوی سر و شانه معکوس، این اختلاف قیمتی را به سطحی که خط گردن شکسته شده اضافه میکنیم تا حد سود معامله خرید را بدست آوریم.
به مثال زیر که برای محاسبه حد سود الگوی سر و شانه معکوس است توجه کنید (مربوط به تصویر بالا):
سپس این مقدار به سطح قیمتی شکست خط گردن اضافه میشود (یا در مورد الگوی سر و شانه کم میشود). در این مثال خط گردن در حوالی قیمت ۱۱۳٫۲۵$ شکسته شده، لذا حد سود برابر میشود با ۱۲۵٫۳۲$ (۱۱۳٫۲۵+۱۲٫۰۷).
چرا الگوی سر و شانه کار میکند؟
هیچ الگویی بینقص نیست. این الگو هم از این قاعده مستثنی نیست و همیشه کار نمیکند. با اینحال دلایلی وجود دارد که به لحاظ تئوری ثابت میکند چرا این الگوی نموداری کار میکند (برای این استدلال از الگوی سر و شانه استفاده شده، ولی برای الگوی سر و شانه معکوس هم صادق است):
- کاهش قیمت از یک سقف (سر)، نشان میدهد که فروشندگان وارد بازار شدهاند و فشار خرید کمتر شده است.
- با نزدیک شدن قیمت به خط گردن، بسیاری از افرادی که در نزدیکی سقف موج آخر یا حرکت صعودی شانه سمت راست اقدام به خرید کرده بودند، حالا متوجه شدهاند که اشتباه کردهاند و ضررهای بزرگی را تجربه میکنند. در این هنگام، همین گروه بزرگ هستند که از معاملات خود خارج میشوند و در نتیجه این اقدام آنها، قیمت نزول میکند.
- قرار دادن حد ضرر بالای شانه سمت راست منطقی است، چرا که در آن ناحیه روند حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر کرده است. توجه داشته باشید که قله شانه سمت راست از قله سر الگو پایینتر است، بنابراین شکسته شدن سقف شانه سمت راست احتمال پایینی دارد، مگر اینکه روند صعودی مجددا ادامه پیدا کند.
- در تعیین حد سود به روشی که در بالا توضیح داده شد، فرض بر این است که افرادی که به اشتباه دارایی یا جفتارز مورد معامله را در زمان نامناسب خریداری کردهاند، مجبور خواهند شد تا از معاملات خود خارج شوند و لذا در نتیجه این اقدام آنها، قیمت به اندازه حرکت صعودی شانه الگو، کاهش پیدا میکند.
- خط گردن سطحی از قیمت را نشان میدهد که بسیاری از معاملهگران در آن درد و رنج ناشی از ضرر مالی را احساس میکنند و مجبور خواهند شد از معاملات خود خارج شوند، لذا در نتیجه این اقدام آنها قیمت به سمت پایین و هدف تعیین شده حرکت میکند.
- حجم معاملات را نیز میتوان زیر نظر گرفت. برای مثال، در طول الگوی سر و شانه معکوس، انتظار داریم با شکست خط گردن حجم معاملات خرید افزایش یابد. این حرکت قیمت، افزایش تمایل معاملهگران به خرید را نشان میدهد.
مشکلات معامله کردن با الگوی سر و شانه
همانطور که گفته شد این الگو همانند تمامی الگوهای نموداری دیگر بینقص نیست. در این قسمت به بعضی از مشکلات معامله کردن با الگوی سر و شانه اشاره میکنیم:
- شما باید در ابتدا الگوها را پیدا کنید و صبر کنید شکل آنها تکمیل شود. بنابراین تا زمانی که شکل الگو تکمیل نشده نباید با آنها معامله کنید. لذا ممکن است مجبور شوید مدتزمان زیادی برای کامل شدن الگوهای نموداری منتظر بمانید.
- این الگو همیشه جوابگو نیست و گاهی اوقات حد ضرر معامله به این روش فعال میشود.
- قیمت همیشه به حد سود محاسبه شده نمیرسد، بنابراین بهتر است معاملهگران متغیرهای دیگری را هم برای خروج از معاملات خود لحاظ کنند.
- این الگو همیشه قابلیت معامله کردن را ندارد. برای مثال اگر قیمت در اثر یک اتفاق پیشبینی نشده در یکی از شانههای الگو افت چشمگیری داشته باشد، در این صورت ممکن است حد سود معامله مطابق فرمول گفته شده فعال نشود.
هر معاملهگری الگو را از دیدگاه خود نگاه میکند. یک معاملهگر ممکن است یک شانه ببیند، اما یک معاملهگر دیگر متوجه آن شانه نشود. بنابراین اگر میخواهید با استفاده از الگوهای نموداری معامله کنید، از پیش برای خود تعریف کنید که آن الگو چه مشخصاتی دارد. برای این منظور میتوانید از مطالبی که در این مقاله گفته شده استفاده کنید.
در آخر اینکه الگوی سر و شانه در تمامی تایمفریمها شکل میگیرد و به راحتی قابل تشخیص است. از آنجاییکه در معامله با استفاده از این الگو، نقطه ورود به معامله و حدود سود و ضرر آن کاملا مشخص هستند، بنابراین اجرایی کردن این استراتژی بسیار راحت است. فراموش نکنید که این سیستم معاملاتی بینقص و صددرصدی نیست، اما با اینحال روش معاملاتی خوبی براساس حرکات منطقی قیمت برای شما فراهم میکند. برای آشنایی با الگوهای تغییر روند مقاله:” محبوبترین الگوهای تغییر روند“را می توانید حد ضرر بر اساس الگوی مثلث مطالعه نمایید.
استراتژی معاملاتی چیست؟ (آموزش انتخاب و ساخت استراتژی معاملاتی)
کسب درآمد و انجام معامله های موفق یکی از اهداف اصلی در بازار سرمایه و بورس است. اینکه سرمایه گذاری شما بر روی سهام مورد نظر موجب کسب درآمد بشود بسیار جذاب است؛ اما باید این نکته را مد نظر قرار داد که بازار سرمایه همانطور که مستعد رشد و کسب درآمد میشود، به همان اندازه میتواند مستعد نزول و کسب ضرر بشود. پس با ساخت و انتخاب استراتژی مناسب برای معاملات خود، میتوانیم تا حدود نسبتا زیادی از ضرر جلوگیری کرده و تعداد معاملات موفق خود را افزایش داد. داشتن استراتژی معاملاتی به طور کلی یعنی اینکه معاملات خود را در قالب یک سری از قوانین از پیش تعیین شده انجام دهیم؛ حال این قوانین میتواند کاملا شخصی و متناسب با نوع معاملات یا ریسک پذیری یا میزان سرمایه و…. برای هر شخص متفاوت باشد یا اینکه در قالب یک سری از قوانین اصولی و مناسب برای تمامی معاملات باشد.
اولین قدم در زمینه داشتن استراتژی معاملاتی : میزان ریسک پذیری هر شخص است.
اصولا افرادی که ریسک پذیری بالاتری دارند میتوانند ضررها و سودهای بیشتری را تجربه کنند؛ اما بیشتر معامله گران با یک حد معمول ریسک پذیری معاملات خود را انجام میدهند و یک حد سود یا حد ضرر برای خود انتخاب میکنند؛ به طور کلی داشتن حد سود و حد ضرر الزامی است اما تعیین حد سود و ضرر یک اصول دارد. اینکه هر اندازه که حد سود مد نظر داشتیم، یک چهارم یا یک پنجم آن را باید به عنوان حد ضرر تعیین کنیم؛ به طور مثال اگر حد سود 100% مد نظر داریم حد ضرر ما برابر است با 20%- یا 25%- که وقتی سهم به نقطه حد سود یا حد ضرر برسد تمام سهم یا قسمتی از آن را میفروشیم.
قدم دوم: داشتن یک چارچوب ذهنی برای تنش های روانی بازار
تفاوت عمده میان سرمایه گذاران حرفهای و موفق با سرمایه گذاران ناموفق، تنش های روانی بازار است. معامله گر در بورس باید بتواند عواطف و احساسات خود را کنترل کند و هیجان بازار را از خود دور کند و متناسب با اهدافی که مد نظر دارد پیش برود؛ این هیجانات شامل ناامیدی از سهم، مغرور شدن در سود، توقع رشد بیجا از سهم و … میباشند.
نکته: 90% سود و درآمدی که معامله گران از بورس به دست می آورند حاصل از کنترل عواطف و احساسات است.
قدم سوم در زمینه داشتن استراتژی معاملاتی : انتخاب سبک معاملاتی در چارچوب زمانی
به طور کلی 3 دسته سرمایه گذار در بازار سرمایه وجود دارند: دسته اول سرمایه گذاران کوتاه مدت که در بازه زمانی بین یک هفته تا 3 ماه سهام داری میکنند. دسته دوم سرمایه گذاران میان مدت که بین 4 ماه تا یک سال درون سهم باقی میمانند و دسته سوم سرمایه گذاران بلند مدت که اصولا بیش از یک سال سهام داری میکنند. هر معامله گر حتما درون یکی از این سه دسته برنامه ریزی مدت یرمایه گذاری قرار دارد و متناسب با یکی از این سه دسته معامله های خود را انجام میدهد.
قدم چهارم: تشخیص روند صعودی یا نزولی
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه گذاران تنها با به کار گیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند؛ لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال، برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود. به طور کلی دیدگاه سرمایه گذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکل گیری معاملات موفقتری در بازار میگردد. (مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن)
قدم پنجم در زمینه داشتن استراتژی معاملاتی : تشخیص نقاط ورود و خروج
اینکه معامله گر بتواند نقاط خروج و ورود به یک سهم را شناسایی کند یک امر واجب و ضروری است. در تحلیلهای تکنیکال ابزارهای زیادی هستند که نقاط ورود و خروج به یک سهم را به ما میدهند، مانند اندیکاتور ایچیموکو یا خط روندها یا مکدی و … ؛ اما تعیین نقطه ورود و خروج تنها به کمک تحلیل تکنیکال کار درستی نیست و معامله گر باید بخش روانی بازار، میزان عرضه و تقاضا، حمایت ها و مقاومت ها و .. را هم در نظر داشته باشد تا در یک نقطه مناسب وارد یک سهم شود و در نقطه مناسبی از سهم خارج شود. وارد شدن به یک سهم اگر در نقطه مناسبی نباشد تمام استراتژی را میتواند به هم بریزد؛ مثل چارچوب زمانی معامله گر، حد سود و ضرر معامله گر، ریسک پذیری معامله گر و..
قدم ششم : آزمایش استراتژی
معامله گر باید تمامی اصولی که به عنوان استراتژی مد نظر قرار داده را آزمایش کند و بهترین راهکارها را انتخاب نماید.
قدم هفتم در زمینه داشتن استراتژی معاملاتی : پایبند بودن به استراتژی
معامله گر باید به اصولی که برای خود در نظر گرفته است پایبند باشد و به دور از رفتارهای هیجانی و صحبتهای دیگران معاملات خود را انجام بدهد؛ در غیر این صورت باعث سردرگمی میشود و معامله گر مدیریت پرتفوی و سهام خود را از دست میدهد. یکی از دلایلی که بیشتر افراد سود کمی دریافت میکنند یا حتی ضرر میکنند؛ ایجاد آشفتگی در معاملات آنهاست که بدون مدیریت کردن پیش میروند.
جمع بندی کلی
به طور کلی بازار سرمایه و بورس برخلاف تصورات دارای بیشترین ریسک است؛ مخصوصا برای افرادی که آموزش کافی ندارند. پس قبل از ورود به این بازار میزان ریسک پذیری خود را بسنجید، بعد از آن که قبول کردید که این بازار ریسک بالایی دارد، باید بتوانید هیجانات در معاملات را از خود دور نگه دارید؛ زود ناامید یا خشمگین نشوید و بالعکس سریع خوشحال و مغرور نشوید. مرحله بعد باید شرایط خود را بسنجید که آیا بورس شغل اول شماست یا خیر؟ آیا وقت آزادی که قرار است برای معامله گری داشته باشید زیاد است یا کم و … بر این اساس در یکی از سبکهای معاملاتی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت معاملات خود را انجام دهید. بعد از آن باید آموزش کافی را دیده باشید و بتوانید روند صعودی یا روند نزولی را تشخیص دهید تا از میزان ریسک سرمایه گذاری شما کاسته شود. مرحله بعد باید بتوانید تشخیص دهید که الان مناسب ورود است یا خیر؛ حتی اگر روند صعودی باشد، اما سهم در انتهای صعود خود قرار دارد، پس مناسب ورود نیست و بالعکس. در مرحله بعد باید استراتژی خود را مورد آزمایش قرار دهید تا تمامی نواقص آن برطرف شود، همچنین باید به تمام قوانینی که برای خود تعیین کردید پایبند باشید.
معامله گر بدون استراتژی، مجموعه نامنظمی از معاملات را انجام میدهد که بسیاری از آن ها مسبب ضرر میشوند و مابقی سودآوری بسیار کمی را در بردارند.
معامله گر با استراتژی، معاملات منظم و هدف داری را انجام میدهد که بسیاری از آنها سودآوری بالایی برای معامله گر در بردارند.
سیگنال خرید دکوثر کجاست؟ احتمال رشد ۱۰۰ درصدی سهام دکوثر
شرکت داروسازی کوثر یکی از سهام بورس تهران است. که با نماد دکوثر در تابلو معاملات بورس تهران درج شده است. در تحلیل تکنیکال حاضر قصد داریم به بررسی قیمت سهام دکوثر بپردازیم. به نظر میرسد بزدوی سیگنال خرید دکوثر صادر شود. که در صورت تایید سیگنال خرید دکوثر میتوان انتظار رشد ۱۰۰ درصدی قیمت سهام را داشته باشیم. پس در ادامه این تحلیل تکنیکی با ما همراه باشید.
سیگنال خرید دکوثر کجاست؟
اگر نگاهی بلند مدت به نمودار قیمت سهام دکوثر داشته باشیم، بازار رنج طولانی مدتی نظر ما را جلب خواهد کرد. بطوریکه در نمودار تایم ماهانه این بازار رنج را میتوان بشکل الگوی مثلث ادامه دهنده مشاهده کرد. سقف الگو در محدوده ۲۱۵ تومان قرار دارد. در نتیجه برای تایید سیگنال خرید دکوثر بر اساس الگو لازم است که قیمت از ۲۱۵ تومان بگذرد.
اما آنچه در اسیلاتورهای نمودار تایم ماهانه با اهمیت دیده میشود، وضعیت اسیلاتور مکدی است. همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، به نظر میرسد بزودی شاهد مثبت شدن هیستوگرام مکدی خواهیم بود. لذا این موضوع را میتوان تایید اسیلاتوری سیگنال خرید دکوثر دانست.
آنچه در نمودار تایم ماهانه مهم به است به شرح زیر است:
- الگوی مثلث ادامه دهنده که طی مدت سه سال و نیم شکل گرفته است. (ذخیره پتانسیل در نمودار ماهانه)
- شکسته شدن مقاومت اولیه در RSI که اولین سیگنال خرید دکوثر در ماهانه است. (البته تا پایان مرداد کندل ماهانه بسته نخواهد شد)
- احتمال مثبت شدن هیستوگرام مکدی تا پایان مرداد ماه (تایید سیگنال خرید دکوثر و احتمال عبور از سقف مثلث)
- تنها ویژگی منفی وضعیت شاخص جریان نقدینگی (MFI) است که در سطح چندان مناسبی نیست.
با توجه به موارد فوق، انتظار تایید سیگنال خرید دکوثر دور از ذهن نیست. اما از آنجا که MFI در شرایط بسیار مطلوب قرار ندارد، احتمالا آهنگ رشد سهم کند خواهد بود. در هر صورت تصور میکنم طی معاملات مرداد و نهایتا نیمه اول شهریور قیمت بتواند از مرز ۲۱۵ تومان گذر کند.
هدف سیگنال خرید دکوثر پس از تایید
چنانچه سیگنال خرید دکوثر تایید شود و قیمت بتواند از ۲۱۵ تومان گذر کند، بر اساس الگوی مثلث میتوان سه هدف تعیین کرد. این اهداف به شرح زیر است. (توجه داشته باشید، این اهداف بعد از گذر از ۲۱۵ تومان در دستور کار قرار خواهد گرفت.)
- هدف اول در ۳۵۵ تومان که احتمال تحقق آن ۹۰ درصد است.
- هدف دوم در ۷۰۰ تومان که احتمال تحقق آن ۶۵ درصد است.
- هدف سوم در ۱۰۰۰ تومان که احتمال تحقق آن ۳۰ درصد است.
قیمت فعلی سهم در حدود ۱۷۰ تا ۱۷۵ تومان قرار دارد. درنتیجه هدف اول حدود ۱۰۰ درصد رشد قیمت را نشان میدهد. این درحالی است که احتمال هدف اول بسیار بالاست.
آنچه لازم به تاکید است، اینکه سیگنال خرید دکوثر در تایم ماهانه باید تایید شود. لذا تحقق اهداف نیز باید در همین تایم دنبال شود. بنابراین بهتر است صبوری لازم را برای تحقق اهداف داشته باشید.
برای اینکه بتوانیم خرید سهام را در قیمتهای مناسبتر (کمتر از ۲۱۵ تومان) انجام دهیم، لازم است نمودار را در تایمهای پائینتر بررسی کنیم. در ادامه این تحلیل همراه ما باشید.
تحلیل و سیگنال خرید دکوثر در تایم هفتگی
در نمودار تایم هفتگی بازار رنج طولانی مدت بخوبی نمایان است. بطوریکه مقاومت داخلی مهمی در محدوده ۱۹۰ تومان دیده میشود. از طرفی طی معاملات یکسال گذشته، قیمت در شکست حمایت ۱۶۰ تومان ناکام بوده است. در نتیجه از همین قیمت میتوان برای حدضرر استفاده کرد. یعنی برای هرگونه خرید داخل الگوی مثلث و قبل از شکست سقف الگو در ۲۱۵ تومان، حدضرر ۱۶۰ تومان بسیار مناسب است.
اما اجازه بدهید، نگاهی به وضعیت فعلی سهام در تایم هفتگی داشته باشیم. موارد زیر در نمودار هفتگی مورد توجه است.
- کانال موجود در RSI توانسته کف ۱۶۰ و سقف ۱۹۰ را مدیریت کند.
- هیستوگرام مکدی در حالی مثبت شده که مکدی لاین فاز منفی را تجربه نکرده است.
- قیمت در رسیدن به کف کانال رنج (۱۶۰ تومان) ناکام بوده است.
- شاخص جریان نقدینگی (MFI) در وضعیت مطلوبی قرار دارد.
موارد فوق حکایت از احتمال شکسته شدن ۱۹۰ تومان دارد. که با توجه به آنچه در تایم ماهانه عنوان شد، شکست ۱۹۰ تومان احتمالا هیستوگرام تایم ماهانه را مثبت خواهد کرد. در نتیجه شکسته شدن ۱۹۰ تومان را میتوان سیگنال خرید دکوثر پیش از تایید الگوی مثلث (در ۲۱۵ تومان) دانست.
نتیجه تحلیل تکنیکال دکوثر
با توجه با آنچه در تحلیل تکنیکال سهام دکوثر عنوان شد، سیگنال خرید دکوثر در تایم هفتگی صادر شده است. که هدف ۱۹۰ تومان را دارد. همچنین برای سیگنال خرید دکوثر در تایم هفتگی، حدضرر ۱۶۰ تومان را در نظر میگیریم.
شکسته شدن ۱۹۰ تومان باعث تایید سیگنال خرید دکوثر در تایم ماهانه خواهد شد، که هدف اولیه ۳۵۵ تومان دارد. این درحالی است مقاومت مهم ۲۱۵ تومان در مسیر هدف واقع شده. در نتیجه شکست مقاومت ۲۱۵ تومان بهترین سیگنال خرید دکوثر در بلند مدت خواهد بود.
با توجه به موراد فوق میتوان استراتژی خرید چند مرحلهای را در دستور کار قرار دهیم. بر این اساس میتوان خرید بلندمدت سهام دکوثر را به شکل زیر برنامهریزی نمود.
- خرید مرحله اول: بین ۱۷۰ تا ۱۷۷ تومان با حدضرر ۱۶۰ تومان و هدف اولیه ۱۹۰ تومان.
- خرید مرحله دوم: بعد از شکسته شدن ۱۹۰ تومان (بین ۱۹۰ تا ۱۹۵ تومان) با حدضرر ۱۷۵ تومان و هدف اولیه ۲۱۵ تومان.
- خرید مرحله سوم: بعد از شکسته شدن ۲۱۵ تومان و تایید اسیلاتوری (که نیاز به بررسی مجدد خواهد داشت)
در هر مرحلهی خرید میتوان ۳۰ تا ۳۵ درصد بودجه خرید سهم را انجام داد. یعنی اگر مثلا قصد خرید ۳۰ میلیون تومان از سهام دکوثر دارید، در هر مرحله تنها ۱۰ میلیون تومان خرید کنید. (این نکتهِی مدیریت سرمایهای است.)
خلاصه مطلب
بر اساس آنچه گفته شد، احتمال صدور سیگنال خرید دکوثر در بلندمدت بسیار زیاد است. در نتیجه خرید سهام در قیمتهای فعلی (بین ۱۷۰ تا ۱۷۵ تومان) با حدضرر ۱۶۰ تومان بلامانع است. اما آنچه باید به آن توجه داشت، مقیاس زمانی تحلیل است که در تایم ماهانه و هفتگی انجام شده است. در نتیجه برای تحقق سود و اهداف باید صبور بود.
امیدورام تحلیل تکنیکال سهام دکوثر و سیگنال خرید دکوثر مورد استفاده شما قرار بگیرد. برای دنبال کردن تحلیلها و مطالب آموزشی ما لطفا کانال تلگرام موج برتر را دنبال کنید.
دیدگاه شما