اما در معامله گري، بازي هیچ وقت شروع و پایان واقعی ندارد . و نتیجه نیز هیچ وقت قابل پیش بینی نیست مگر اینکه شما معامله را ببندید .و حتی بعد از بستن نیز میتوانید بلافاصله به آن برگردید. هر تیکی که در بازار می بینید سود هاي بالقوه اي را در خود دارد و شما فقط به اندازه یک کلیک روي ماوس با اضطراب در معامله گری این سودها فاصله دارید و به راحتی می توانید وارد شده و این سود ها را جذب کنید .به همین خاطر در نظر معامله گر از دست دادن معامله مثل گذاشتن و باقی ماندن پول روي میز براي قمارباز است .حال بیایید با هم نگاهی به سه سناریویی که در معامله گري بهنگام، از دست دادن موقعیت معاملاتی، می تواند رخ دهد بیاندازیم:
کنترل هیجانات معاملهگری در ۱۰ دقیقه
اگر معاملهگر هستید توصیه می کنم این مقاله را مطالعه کنید! چطور بعنوان یک معاملهگر هیجانات خود را کنترل می کنید؟ عدم کنترل هیجانات یکی از مهمترین عوامل بازدارنده در انجام یک معامله موفق است.
در این مقاله به شکلی گسترده به آموزش نحوه کنترل هیجانات در حین، قبل و بعد معامله خواهیم پرداخت.
چطور مانند یک معاملهگر حرفه ای عمل کنیم!
برای داشتن یک معامله هوشمندانه علاوه بر تسلط کافی بر روی دو مبحث تحلیل بازار و مدیریت سرمایه، باید بر روی موضوعات روانشناسی بازار نیز تسلط داشته باشیم. صرف تسلط بر تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و مدیریت سرمایه نمیتواند شما را به موفقیت در بازارهای مالی برساند.
علم روانشناسی بازار شامل آنالیز احساسات و واکنشهای معاملهگران در طی فرایند معامله است. حتی معاملهگران خبره نیز دچار هیجانات گوناگون در بازار میشوند؛ اما تنها ویژگی قابل تامل، توانایی آنها در کنترل احساساتشان است.
اهمیت پایبندی به استراتژی معاملهگری
بسیاری از معاملهگران با توجه به آموزشهایی که دیدهاند، استراتژی معاملاتی مخصوص به خود را تدوین میکنند. تدوین استراتژی خوب یک طرف ماجرا است اما در طرف دیگر ماجرا توانایی معاملهگر در اجرای درست استراتژی قرار دارد.
حین اجرای استراتژیهای معاملهگری فقط تعداد کمی از معاملهگران میتوانند طبق اصول تدوینی خود به پیش روند. دلیل اصلی عدم پیروی معاملهگران از استراتژی معاملهگری علیرغم اطمینان بر صحت آن، عدم توانایی آنها در کنترل هیجاناتشان است.
شناخت موانع در معاملهگری به سبک حرفه ای های بازار
در ادامه به بررسی دقیق احساساتی خواهیم پرداخت که مانع انجام معاملات سودآور در بازار میشوند. کنترل هر یک از این پارامترها می تواند عملکرد شما را بعنوان یک معاملهگر بازارهای مالی افزایش دهد.
ترس از ابهام ناشی میشود؛ انسان از هر چیزی که شناختی به آن نداشته باشد، خواهد ترسید. انسان از مرگ، تاریکی و. میترسد؛ چون نمیداند در پس این اتفاقات چه چیزی انتظار او را میکشد. در معاملهگری نیز ترس جزو احساسات مشهود معاملهگران است.
انواع ترسهای غالب در معاملهگران
ترس از دست دادن سرمایه؛
ترس از انجام اضطراب در معامله گری تحلیل نادرست؛
ترس جا ماندن از سودهای بازار؛
ترس از اخبار و نحوه واکنش سایر معاملهگران؛
راهکار مقابله
برای مقابله با ترس از دست دادن سرمایه باید دانش خود را در زمینه مدیریت سرمایه و تحلیل تکنیکال بالا ببرید. تلفیق این دو دانش به شما کمک خواهد کرد تا بهدرستی نقاط ورود و خروج را تشخیص دهید و با مدیریت صحیح سرمایه، تمام دارایی خود را درگیر یک معامله نکنید. با داشتن مدیریت سرمایه صحیح حتی اگر در چندین معامله دچار زیان شوید، هرگز تمام سرمایه و دارایی شما از بین نخواهد رفت.
برای مقابله با انجام تحلیل نادرست، سعی کنید استراتژی معاملاتی خود را متناسب با روحیاتتان تنظیم کنید و مدتی آن را در معرض امتحان قرار دهید. بدین شکل شما مطمئن خواهید شد که استراتژی به کار رفته میتواند جوابگوی بازار باشد.
برای مقابله با واکنش هیجانی و معاملهگری در تایم فریمهای بلندمدتتری سرمایهگذاری کنید.
برای مقابله با ترس جا ماندن از سودهای بازار به یاد داشته باشید که بازار بورس یا سایر بازارهای مالی همیشه برقرار است. ممکن است مدتی روند بازار مثبت یا منفی باشد، اما بهطور کلی معاملهگران خبره در هر زمانی میتوانند از بازار سود کسب کنند. حال ممکن است در برههای این سود بسیار کم و در برهه دیگر بسیار زیاد باشد.
برای مقابله با واکنش هیجانی سایر معاملهگران به اخبار بازار، سعی کنید در تایم فریمهای بلندمدتتری سرمایهگذاری کنید. معامله در بازه زمانی کوتاه، نیاز به تجربه بالا و توانایی واکنش صحیح و بهموقع به تحولات بازار دارد.
طمع یکی از اساسیترین آفتهای معاملهگری است. معاملهگر طمعکار شاید در کوتاهمدت بتواند از بازار سود کسب کند؛ اما در بلندمدت ضربه بسیار بزرگی خواهد خورد.
معاملهگران طمعکار رویای یکشبه ثروتمند شدن را در سر میپرورانند؛ به همین دلیل در مدت زمان کوتاه معاملات زیادی انجام داده و با هر نوسان بازار پوزیشن معاملاتی خود را تغییر میدهند. نتیجه تمامی این اعمال چیزی جز از دست دادن سرمایه نیست.
over trade یا انجام معامله به تعداد بالا یکی از آفات معاملهگری حرفهای است که متاسفانه در بازار بورس ایران بهوفور شاهد آن هستیم.
از دلایل over trade به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
جبران زیانهای قبلی با انجام معاملات پیدرپی؛
اطمینان بیش از حد به تحلیلهای خود؛
تفکر غلط انجام معامله بالا برابر با سود بالا؛
برای مقابله با حس طمع در معاملهگری باید استراتژی متناسب با روحیات خود را تدوین کرده و ملزم به رعایت آن باشید.
امید یکی از احساسات مثبت انسانی است؛ اما داشتن امید بیش از حد در انجام معامله میتواند باعث زیان بسیار بالایی شود. برخی از معاملهگران از سوی دیگر بام میافتند؛ برای مثال تحلیل خود را با توجه به نمودار سهم انجام دادهاند و با پایبندی به استراتژی معاملاتی خود، نقاط سود و زیان را مشخص کردهاند. اما روند نمودار شروع به حرکت در جهت خلاف تحلیل میکند و حد ضرر فعال میشود؛ اما معاملهگر همچنان امیدوار است که قیمت برگشته و نمودار در جهت تحلیل حرکت کند.
این امیدواری در بازار سراسر قرمز تابستان سال 1399 هم باعث زیان بسیاری از معاملهگران شد. بسیاری از نشانههای ریزش چون قدرت فروش بالا و صفهای فروش سنگین خبر از ریزش پرشتاب بازار میداد؛ اما همچنان برخی از تحلیلگران در شبکههای اجتماعی به کوتاهمدت بودن روند نزولی بازار اشاره میکردند و برای شاخص بازار هدفهای بسیار نجومی ارائه میدادند. تمامی این تحلیلها باعث گرفتار شدن بیشتر معاملهگران در باتلاق زیان شد.
ناامیدی
ناامیدی نیز دقیقا عکس امیدواری است. بسیاری از معاملهگران کمتجربه با انجام چند معامله زیانده بهطورکلی ناامید شده و با زیان از بازار خارج میشوند.
برای مقابله با این احساس باید یادآور شوم که انجام معاملات زیانده در ابتدای راه معاملهگری امری بدیهی است. همچنین ممکن است بهعنوان یک معاملهگر باتجربه چندین معامله شما زیانده باشد و چند معامله بعدی سودده، مجموع نتایج معاملات مهم است که در یک بازه زمانی مشخص سودده بوده یا نه؟
اضطراب
یک معاملهگر حرفهای باید تمامی معاملات خود را به دور از هیجان انجام دهد. اگر متوجه عدم کنترل اضطراب خود شدید، بهتر است سلامتی روحی و روانی خود را در اولویت قرار دهید.
دلایل ایجاد اضطراب در معاملهگران
عدم رعایت اصول سرمایهگذاری؛
معامله در حجمهای بسیار بالا؛
عدم دانش کافی؛
عدم تسلط بر مهارتهای معاملهگری؛
عدم اطمینان به استراتژی و تحلیل خود؛
برای مقابله با اضطراب در کنار تمارین روانشناسی بهتر است در پی افزایش مهارتها و دانش خود از بازار باشید.
وفاداری بیش از اندازه به معامله
وفاداری در روابط انسانی یکی از اخلاقیات با ارزش است؛ اما وفاداری در شغل معاملهگری میتواند به زیان شما تمام شود.
برای مثال من به عنوان معاملهگر میخواهم وارد سهم ومهان شوم؛ نمودار را زیر نظر گرفته و در پایینترین قیمت ممکن آن را خریداری میکنم. پس از ورود به سهم منتظر شروع حرکت سهم میمانم؛ اما برخلاف تحلیل من، سهم شروع به ادامه روند نزولی میکند. در ابتدا خود را قانع میکنم که فقط کمی زودتر وارد سهم شدهام، پس منتظر میمانم تا اصلاحات لازم را انجام دهد و بعد روند صعودی شروع شود.
بعد از انجام اصلاحات، روند نزولی باز هم تغییری پیدا نمیکند، در این هنگام دست به دامن تحلیلهای مثبت دیگران میشوم و خود را قانع میکنم که بازار هنوز به ارزش ذاتی سهم پی نبرده است. این روند به قدری ادامه پیدا میکند که ناگهان به خود آمده و میبینم تا سینه در باتلاق زیان فرو رفتهام.
نتیجهگیری
یادگیری و رعایت اصول روانشناسی چه در روابط انسانی و چه در معاملهگری میتواند راهگشای مسیر موفقیت باشد. به یاد داشته باشید تمامی افراد حاضر در بازار دارای احساسات انسانی هستند. شما بهراحتی با فرا گرفتن مهارتهای مربوط به روانشناسی بازار میتوانید بهترین واکنش را نسبت به تحرکات بازار انجام داده و هیجانات خود را کنترل کنید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
تغذیه و معامله گری
در سال 2014 معامله گری در بازارهای مالی یکی از پر استرس ترین مشاغل دنیا لقب گرفت. بله بالاترین سطح از استرس در میان معامله گران وجود دارد چرا که با هر نوسان قیمتی تحت فشار روانی زیادی قرار می گیرند. در اضطراب در معامله گری صورت تداوم این استرس به مرور زمان ذهن و جسم شما فرسوده خواهد شد و آثار آن به مرور در شما آشکار می شود. و دقیقا به همین علت است که در بورس های خارجی معمولا افراد از یک سن مشخص، دیگر در امور استرس زایی مثل معاملات در تالار سهام مشارکت نمی کنند.
به قول “روی کوهن” نویسنده کتاب بقا در وال استریت: اگر خوب غذانخورید و خوب ورزش نکنید آثار ناشی از این استرس خسارتهای جبران ناپذیری در طول سالها به شما خواهد زد افزایش ضربان قلب، درد قفسه سینه، گرفتگی عضلات، سردرد و سرگیجه تنها بخشی از دردسرهایی است که استرس و فشار روانی بهدنبال دارد. استرس همچنین انسان را در معرض انواع بیماریها قرار میدهد. (می توانید همچنین به ویدئو کلیپ سگ سیاه افسردگی که در سایت ما یعنی 24 اف ایکس دات آی آر در قسمت روانشناسی عمومی مراجعه کنید) کارشناسان تغذیه معتقدند که بین استرس و تغذیه رابطه وجود دارد. بنابراین، غذاها و نوشیدنیها میتواند میزان استرس در افراد را کاهش دهند یا تشدید کنند.
نخستین توصیه مصرف آب:
برای کاهش استرس و فشار روانی در افراد،یک از راهها افزایش مصرف آب آن هم بهطور منظم است، اضطراب در معامله گری اضطراب در معامله گری چرا که آب و مایعات در تنظیم سیستم عصبی نقش بسزایی دارد. 60 تا 65 درصد بدن انسان بالغ را آب تشکیل میدهد که تنظیمکننده تمامی فعالیتهای درون و برونسلولی بدن انسان است. البته باید دانست که برای کاهش استرس حتما باید نیمی از مایعات را از طریق مصرف آب و نوشیدنیها و مابقی را از طریق مواد غذایی که آب فراوان دارند، تأمین کنند.
در میوه و سبزی مایعات فراوان وجود دارد. بهعنوان مثال، میزان آب موجود در کاهو بیشتر از آب موجود در شیر است. نوشیدن آب به افراد آرامش میدهد. علاوه بر این، رنگهای طبیعی که در میوه و سبزی وجود دارد باعث نشاط در انسان شده و این خود سبب کاهش استرس و اضطراب در افراد میشود. در میوه و سبزی ویتامین، املاح و ریزمغذیهایی وجود دارد که به تنظیم خلق و خوی افراد کمک میکند.
دومین توصیه مصرف موز:
استرس سوخت و ساز بدن را افزایش میدهد و همین مسئله باعث پایین آمدن سطح پتاسیم در بدن میشود. ( پتاسیم یک ماده معدنی ضروری برای بدن است که به طبیعی کردن ضربان قلب، اکسیژن رسانی به مغز و تنظیم تعادل سطح مایعات بدن کمک میکند) که با مصرف موز به خاطر محتوای بالای پتاسیمی که دارد میتوانید این تعادل را ایجاد کرده و عملکرد قلبتان را طبیعی کنید.
بر طبق تحقیقات به عمل آمده توسط MIND (انجمن ملّی سلامت روانی آمریکا) بر روی افرادی که دچار افسردگی بودند، بسیاری از آنان پس از خوردن یک موز، احساس خیلی بهتری پیدا کردهاند. دلیل این امر آن است که موز حاوی “تریپتوفان”، نوعی پروتئین است که بدن آن را به “سروتونین” تبدیل میکند و سروتونین نیز به نوبه خود، باعث آرامش و احساس خوشی بیشتر در انسان می گردد. والبته موز خوابآور نیست اما آرامبخشی مناسبی است.
همچنین موز توان مغزی شما را بالا می برد که می توانید قبل از شروع معاملات یک عدد موز میل کنید و بعد به معاملات بپردازید، آزمایشی بر روی 200 دانشآموز مدرسه تیکنهام در انگلستان صورت گرفته و در دوران امتحانات به آنها یک موز همراه صبحانه، یک موز در ساعت 10 و یک موز همراه ناهار برای افزایش توان مغزی آنها داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دانشآموزان هوشیارتر شده و فرآیند یادگیری آنها بالا تر رفته است.
سومین توصیه استفاده از دمنوش های گیاهی:
شما می توانید از دمنوش های گیاهی برای کاهش استرس خود در حین معامله گری استفاده کنید و با توجه به این که من شما تریدرهای عزیز را به خوبی می شناسم و می دانم که هنگامی که غرق معاملات و نمودارها می شوید حتی حاضر نیستید برای قضای حاجت نیز از جای خود بلند شوید، لیکن در حال حاضر دمنوش های مختلف بصورت کیسه شده از شرکتهای مختلف برای فروش عرضه شده که کافیست آب جوشی محیا کنید و کیسه دمنوش را داخل آن بگذارید و تمام. از گیاهانی که بسیار بر روی کاهش استرس اثر مثبت دارند می توان به سنبل الطیب، بادرنجبویه، اسطوخودوس، نعنا، بابونه و دمنوش زعفران اشاره کرد.
چهارمین توصیه مصرف آجیل و خشکبار:
آجیلهایی مثل پسته، بادام و گردو برای کاهش استرس عالی هستند. چون حاوی ویتامینهای E و B می باشند. همچنین سرشار از منیزیم، روی، سروتونین و تریپتوفان. سعی کنید در حین ترید و معامله گری خوردن مغزی جات را فراموش نکنید البته در حد اعتدال چون دارای کالری بالایی نیز هستند. همچنین حتما از مغزیجات خام استفاده کنید و به هیچ عنوان بوداده و نمکی نباشند چون اثر خود را تا میزان زیادی از دست می دهند.
پنجمین توصیه مصرف گوجه فرنگی:
گوجه فرنگی یا آب گوجه فرنگی پر از منیزیوم است که باعث آرامش اعصاب و عضلات میشود. همچنین فولیک اسید موجود در گوجه فرنگی عاملی در از بین بردن عوامل استرس زا و تولید کننده افسردگی است. مصرف گوجه دو تا شش بار در هفته احتمال بروز افسردگی را تا 46 در صد و میزان کاهش استرس های روزانه را تا 52 درصد کاهش میدهد. همچنین ویتامین c موجود در گوجه فرنگی (و نیز پرتقال) تاثیر خوبی در کاهش استرس شما خواهد داشت.
آنچه درباره روانشناسی معامله گری باید بدانید
روانشناسی معامله گری در حقیقت به احساسات و وضعیت ذهنی اشاره دارد که به موفقیت یا شکست در معاملات کمک می کند. روانشناسی معامله گری جنبه های مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد را نشان می دهد که بر اقدامات تجاری آنها تأثیر می گذارد. این روانشناسی می تواند به اندازه سایر ویژگی ها مانند دانش، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت معاملات مهم باشد. نظم و انضباط و ریسک پذیری دو مورد از حیاتی ترین جنبه های روانشناسی معاملات هستند زیرا اجرای این جنبه ها توسط یک معامله گر برای موفقیت طرح معاملاتی او حیاتی است. ترس و طمع معمولاً با روانشناسی معاملات مرتبط است، در حالی که چیزهایی مانند امید و پشیمانی نیز در رفتار معاملاتی نقش دارند.
درک روانشناسی معامله گری
مهارت های زیادی برای معامله گری موفق در بازارهای مالی مورد نیاز است. این مهارت ها شامل توانایی ارزیابی اصول یک دارایی (مانند سهام یک شرکت) و تعیین جهت روند دارایی می شوند اما هیچ یک از این مهارت های فنی به اندازه طرز فکر معامله گر مهم نیست. احساسات، تفکر سریع و اعمال نظم و انضباط، اجزایی از چیزی است که ما آن را روانشناسی معامله گری می نامیم.
روانشناسی معامله گری یا روانشناسی تجارت می تواند با چند احساس و رفتار خاص مرتبط باشد که اغلب کاتالیزورهای معاملات بازار هستند. توصیفات مرسوم رفتارهای هیجانی در بازارها، بیشتر معاملات هیجانی را به حرص یا ترس نسبت می دهند.
حرص و طمع را می توان به عنوان میل بیش از حد به ثروت در نظر گرفت، آنقدر زیاد که گاهی عقلانیت و قضاوت را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، این توصیف سرمایه گذاری الهام گرفته شده از حرص یا تجارت غیرمنطقی، فرض می کند که احساسات طمع می تواند معامله گران را به سمت انواع رفتارهای غیرصحیح سوق دهد. این رفتارها و اقدامات ممکن است شامل انجام معاملات با ریسک بالا، خرید سهام یک شرکت یا فناوری آزمایش نشده فقط به دلیل افزایش سریع قیمت آن، یا خرید ارز دیجیتال بدون تحقیق در مورد سرمایه گذاری اساسی باشد.
علاوه بر این، طمع ممکن است سرمایه گذاران را ترغیب کند که در معاملات سودآور بیش از حد مطلوب، باقی بمانند و در تلاش برای برداشتن سود اضافی یا گرفتن موقعیت های سوداگرانه بزرگ باشند. طمع در مرحله نهایی بازارهای صعودی، زمانی که حدس و گمان بیداد می کند و سرمایه گذاران احتیاط را کنار می گذارند، آشکارتر است.
در مقابل، ترس باعث می شود معامله گران به دلیل نگرانی از ضررهای زیاد، موقعیتهای خود را زودتر ببندند یا از ریسک کردن خودداری کنند. ترس در بازارهای نزولی قابل لمس است و این یک احساس قوی است که می تواند باعث شود معامله گران و سرمایه گذاران با عجله برای خروج از بازار غیرمنطقی عمل کنند. ترس اغلب به وحشت تبدیل می شود که به طور کلی باعث فروش قابل توجهی در بازار می شود.
تحلیل تکنیکال
روانشناسی معامله گری اغلب برای تحلیلگران فنی و تکنیکالی مهم است که بر روی تکنیک های نمودارسازی تکیه می کنند تا تصمیمات تجاری خود را هدایت کنند. نمودارهای امنیتی می تواند طیف گسترده ای از بینش ها را در مورد یک حرکت امن ارائه دهد. در حالی که تکنیک های تجزیه و تحلیل فنی و ترسیم نمودار که می توانند در تشخیص روند فرصت های خرید و فروش مفید باشند، نیاز به درک و شهود برای حرکت های بازار دارد که از روان شناسی معامله گری سرمایه گذاران ناشی می شود.
موارد متعددی در نمودارهای فنی و تحلیل های تکنیکال وجود دارد که در آن یک معامله گر باید نه تنها به دانش تحلیل نموداری تسلط داشته باشد، بلکه به دانش خود در مورد امنیتی که دنبال می کند و شهود خود برای تأثیر عوامل گسترده تر بر بازار نیز تکیه کند. معامله گرانی که توجه زیادی به تأثیرات جامع قیمت، نظم و انضباط و اطمینان دارند، روانشناسی معاملاتی متعادل تری را نشان می دهند که معمولاً به موفقیت آن ها کمک می کند.
مالی رفتاری
بخشی از روانشناسی معامله گری این است که بفهمیم چرا افراد در بازار یا سایر مسائل پولی تصمیمات غیرمنطقی می گیرند. مالی رفتاری زیرشاخه ای از اقتصاد رفتاری است که تأثیرات روانی و سوگیری هایی را ارائه می دهد که بر رفتارهای مالی سرمایه گذاران و متخصصان مالی تأثیر می گذارد. علاوه بر این، تأثیرات و سوگیری ها می تواند منشأ تبیین انواع ناهنجاری های بازار، به ویژه ناهنجاری های موجود در بازار سهام، ارزهای دیجیتال و … مانند افزایش یا کاهش شدید قیمت دارایی باشد.
مالی رفتاری معمولاً شامل مفاهیم زیر است:
حسابداری ذهنی: حسابداری ذهنی به تمایل افراد به تخصیص پول برای اهداف خاص اشاره دارد.
رفتار گله: رفتار گله بیان می کند که افراد تمایل دارند رفتارهای مالی اکثریت گروه (گله، توده) را تقلید کنند. گله داری در بازار به دلیل پشت سرگذاشتن ها و فروش های چشمگیر بدنام است.
شکاف عاطفی: شکاف عاطفی به تصمیم گیری براساس احساسات شدید یا فشارهای عاطفی مانند اضطراب، خشم، ترس یا هیجان اشاره دارد. احساسات اغلب یک دلیل کلیدی برای انتخاب های غیر منطقی و منطقی افراد هستند.
لنگر انداختن: لنگر انداختن به ضمیمه کردن یک سطح هزینه به یک مرجع خاص اشاره دارد. شامل هزینه های مداوم براساس سطح بودجه یا منطقی سازی هزینه ها براساس ابزارهای رضایت بخش مختلف.
در لنگر انداختن فرد ایده ها و پاسخ های اولیه خود را بر یک نقطه از اطلاعاتش استوار می کند و تغییراتی را براساس آن نقطه شروع ایجاد می کند. در این حالت شخص از یک عدد یا مقدار هدف خاص به عنوان نقطه شروع استفاده می کند که به عنوان لنگر شناخته می شود و متعاقباً آن اطلاعات را تا رسیدن به یک مقدار قابل قبول در طول زمان تنظیم می کند. البته اغلب، این تنظیمات ناکافی و بسیار نزدیک به لنگر اصلی هستند و زمانی که لنگر بسیار متفاوت از پاسخ واقعی باشد، مشکل ایجاد می کند.
خود اسنادی: خود اسنادی به تمایل به انتخاب براساس اعتماد بیش از حد به دانش یا مهارت خود اشاره دارد. انتساب به خود معمولاً از یک استعداد ذاتی در یک منطقه خاص سرچشمه می گیرد. در این دسته، افراد تمایل دارند دانش خود را بالاتر از دیگران رتبه بندی کنند، حتی زمانی که به طور عینی کوتاهی می کنند.
غلبه بر طمع
یک ضرب المثل قدیمی در وال استریت وجود دارد که می گوید “خوک ها را سلاخی می کنند.” این عادتی است که سرمایه گذاران حریص دارند که به مدت طولانی در یک موقعیت برنده باقی می مانند تا آخرین افزایش قیمت را ببینند اما غافل از اینکه دیر یا زود، روند معکوس می شود و حریصان گرفتار می شوند.
غلبه بر طمع آسان نیست. این احساس غالباً براساس غریزه برای بدست آوردن کمی سود بیشتر است. یک معامله گر باید یاد بگیرد که این غریزه را بشناسد و یک برنامه معاملاتی مبتنی بر تفکر منطقی، (نه هوس یا غرایز)، توسعه دهد.
درک ترس
وقتی معامله گران اخبار بدی درباره یک دارایی خاص یا به طور کلی در مورد اقتصاد دریافت می کنند، طبیعتاً می ترسند. آنها ممکن است بیش از حد واکنش نشان دهند و احساس کنند مجبور هستند دارایی های خود را نقد کنند، پول نقد داشته باشند و از ریسک کردن بیشتر خودداری کنند. اگر این کار را انجام دهند، ممکن است از ضررهای خاصی جلوگیری کنند اما ممکن است برخی از دستاوردها را نیز از دست بدهند.
معامله گران باید بدانند ترس چیست: یک واکنش طبیعی به یک تهدید درک شده. معامله گران باید در نظر داشته باشند که از چه چیزی می ترسند و چرا از آن می ترسند. اما این تفکر باید قبل از خبر بد رخ دهد، نه در وسط آن. ترس و طمع دو احساس درونی هستند که باید کنترل شوند.
با فکر کردن از قبل، معامله گران می دانند که چگونه رویدادها را به طور غریزی درک می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند و می توانند از پاسخ احساسی عبور کنند. البته این کار آسانی نیست اما برای سلامت پرتفوی یک سرمایه گذار ضروری است نه صرفا خود سرمایه گذار.
تنظیم قوانین
یک معامله گر باید قوانینی را ایجاد کند و در هنگام بروز بحران روانی از آنها پیروی کند. دستورالعمل هایی را براساس میزان تحمل ریسک/پاداش خود برای زمان ورود به معامله و زمان خروج از آن تنظیم کنید. یک هدف سود تعیین کنید و یک توقف ضرر ایجاد کنید تا احساسات را از فرآیند خارج کنید.
علاوه بر این، ممکن است تصمیم بگیرید که کدام رویدادهای خاص، مانند انتشار سود مثبت یا منفی، باید باعث تصمیم گیری برای خرید یا فروش دارایی شود.
عاقلانه است که محدودیت هایی برای حداکثر مقداری که می خواهید در یک روز برنده شوید یا ببازید تعیین کنید. اگر به حد سود رسیدید، پول را بردارید و خارج شوید. اگر ضررهای شما به یک عدد از پیش تعیین شده رسید، خارج شوید و معامله را ادامه ندهید. در هر صورت، شما زنده خواهید ماند تا یک روز دیگر معامله کنید.
ترس از دست دادن معامله گران
در هر زمانی از روز، هزاران بازار وجود دارد که منتظر شماهستند. صدها هزار نمودار در بیست و چهار ساعت شبانه روز و ۵ روز هفته در حال نوسان و حرکت هستند که هر تیک آن می تواند براي شما پولسازي کند. برخوردن به معاملات از دست رفته می تواند چالشی واقعی براي معامله گران باشد، و هر روز شما با پول هایی سر و کار دارید که وارد حساب معاملاتی تان نشده اند. اینکه ببینید که این پول چقدر بوده است ذهنیت معامله گر را با چالشی جدي روبرو کرده و منجر به اشتباهات بزرگ در معامله گري می شود.
هشت چیزي که معامله گرانی که از، ازدست دادن می ترسند، معمولا می گویند.
اگر خودتان را محصور در میان عبارتهاي زیر دیدید بدانید که ، ترس از ، ازدست دادن نقش زیادي را در برنامه روزانه معامله گري شما بازي می کند:
- می دانستم این طوري می شود،معامله گر در این حالت ستاپ را دنبال میکرده ولی موفق به گرفتن پوزیشن نشده است.
- دیگه اجازه نمی دهم عقب بیافتم،معامله گر بعد از اینکه ورود به یک معامله را از دست داده ، در معامله بعدي زودتر وارد شده است.
- امروز می توانم کلی پول بدست بیاورم. معامله گر خود را با ذهنیت منفعت طلبی تنبیه میکند.
- هنوزهم جا براي جلوتر رفتن دارد.معامله گري که در ابتداي کار در ورود به علت ترس تعلل کرده ، حالا خیلی دیر وارد معامله می شود.
- فقط یکبار، معامله گر پیرو تفکر سوداگري،امید دارد که در معامله پیروز شود.
- عیبی نداره دارم با حجم کمی وارد پوزیشن میشوم، معامله گر زیر پا گذاشتن قوانین خود را توجیه میکند.
- براي این معامله بیش از حد صبر کرده ام.معامله گر بخاطر اضطراب بیش از حد با یک فشار انگشت یک معامله را وارد میکند.
- یک حسی بهم میگه ، معامله گر خود را متقاعد به ورود میکند درحالیکه ستاپ همه معیارهاي مناسب براي ورود را ندارد.
چه چیزي باعث ایجاد معامله گري به خاطر ترس از ، از دست دادن موقعیت هاي معاملاتی میشود؟
معامله گري فعالیتی است بدون داشتن ابتدا و انتهاي مشخص، و همین که کامپیوتري که با آن اقدام به معامله گري می کنید را روشن کنید، شما در وسط بازي هستید و هیچ وقت هم پایان نمی یابد . در فعالیتی که نه آغازش معلوم است و نه پایانش، شما این امکان را دارید که همیشه در هر زمانی بتوانید یک تصمیمی بگیرید ، مثلا می توانید وارد موقعیتی شوید که بطور بالقوه سود ده باشد و براي شما پولسازي کند. اما بر خَلاف معامله گري فوتبال یا چرخاندن رولت)نوعی بازي شرط بندي و شانسی( و یا بِلَک جک)نوعی بازي با کارت در قمار( شروع و پایان مشخصی دارند، و شما درآنها می دانید که کی باید شروع کنید و بعد از اینکه بازي تمام شد هم دیگر نمی توانید چیزي را تغییر دهید و مجبورید نتیجه را بپذیرید و جایی براي تفسیر نمی ماند، شما )یا تیم شما(یا برده اید و یا باخته اید.
اما در معامله گري، بازي هیچ وقت شروع و پایان واقعی ندارد . و نتیجه نیز هیچ وقت قابل پیش بینی نیست مگر اینکه شما معامله را ببندید .و حتی بعد از بستن نیز میتوانید بلافاصله به آن برگردید. هر تیکی که در بازار می بینید سود هاي بالقوه اي را در خود دارد و شما فقط به اندازه یک کلیک روي ماوس با این سودها فاصله دارید و به راحتی می توانید وارد شده و این سود ها را جذب کنید .به همین خاطر در نظر معامله گر از دست دادن معامله مثل گذاشتن و باقی ماندن پول روي میز براي قمارباز است .حال بیایید با هم نگاهی به سه سناریویی که در معامله گري بهنگام، از دست دادن موقعیت معاملاتی، می تواند رخ دهد بیاندازیم:
سناریوی اول : شما خیلی زود وارد معامله می شوید براي اینکه دوست ندارید آن را از دست بدهید.
چقدر تا حالا این موضوع براي شما اتفاق افتاده ؟ پلن معاملاتی را ساخته اید، براي همه ي شرایطی که باید در موقعیت مورد نظرتان اتفاق بیافتد صبر کرده اید، و آنوقت ، قبل از اینکه ستاپ براي ورود کامل شود و قیمت به سطح مورد نظر شما براي ورود برسد، ناگهان پرواز میکند و به نظر می رسد که می خواهد شما را جا بگذارد.
شما نمی توانید به این معامله اجازه بدهید که بدون شما به جلو برود، درست نمی گویم؟ پس زود تر وارد می شوید، و قوانین خود را نقض می کنید. ورود زود هنگام به معامله به معنی این است که ریسک شما افزوده شده ، چرا که به علت ورود زود هنگام، الان محل قرار گیري حد ضرر از نقطه ورود خیلی دورتر است . مضاف بر این ، زمانیکه معامله به سطح اصلی ورود رسید به معامله يِ بازنده تان باید اضافه کنید و حتی ریسک را افزایش دهید. این دو نکته نشان میدهد که چرا ورود زود هنگام ، شما را در تعیین اندازه پوزیشن و مدیریت ریسک ، با مشکل روبرو می کند.
و اتفاقی که پس از آن می افتد این است که شما کار را با یک معامله بازنده به پایان می برید چون، منتظر همه معیارهاي ورود ننشستید و و وارد معامله اي شدید که از اول نباید به آن ورود می کردید.
سناریوی دوم: شما منتظر قیمت هستید تا ستاپ کامل شود ولی معامله شما را جا میگذارد.
از دست رفتن معامله اي که شما را جا می گذارد، بخاطر اینکه سیگنال ورود خیلی زود اتفاق افتاده است و همه يِ معیارهاي شما را براي ورود نداشته است، خیلی دردناك است. معامله گرانی که در ذهنیت معامله يِ از دست رفته هستند، معمولا علاقه دارند که قیمت را تعقیب کنند و یا در معامله يِ بعدي زودتر وارد شوند.در ادامه با هم خواهیم دید که چرا این موضوع ایده خوبی نیست. معامله گرانی که معاملاتی را ازدست می دهند، وقایع را کاملا اشتباه تفسیر می کنند. واقعیت این استکه ستاپ این معاملات بر مبناي قوانین شما نبوده و شما قوانین خود را بنا به دلایلی وضع کرده اید. شاید گاهی با نقض کردن قوانین تان بتوانید در بعضی از معاملات برنده باشید ، ولی مطمئنا در دراز مدت ، این قوانین هستند که می توانند از شما و سرمایه تان محافظت کنند. همیشه به خودتان یاداوري کنید که ، شاید یک سناریویی یک معامله يِ قابل قبول بر اساس قوانین شخص دیگري داشته باشد ولی این سناریو براي شما نیست!!
فرصت هاي سود ده در همه زمانها وجود دارند، و قرار نیست که شما در همه این فرصت ها مشارکت کنید. و در واقع قوانین شما اجازه درگیر شدن با بعضی از این میلیونها فرصت معامله گري را که در روز ایجاد می شود میدهد.
سناریوی سوم: شما صبر می کنید تا به یک ستاپ کامل برسید.
البته و صد البته ، این سناریو ایده آل ترین است و راه درست همین است. راه هایی وجود دارد تا ما بتوانیم به ذهنیت صحیح برسیم، بنابراین رسیدن به معاملات خوب چندان هم کار غیر ممکنی نیست، ولی باید نرمال و طبیعی برخورد کرد. یک پلن و یک چک لیست معاملاتی دو ابزار بسیار مهمی هستند که معامله گران باید داشته باشند. شما در پلن معاملاتی تان از قبل سناریوهاي یک معامله داراي پتانسیل مناسب سود را ترسیم کرده اید بنابراین، زمانی که سشن هاي معاملاتی تان شروع شد، کاري که باید بکنید این است که فقط صبر کنید تا معیارهاي ورود شما محقق شوند. چک لیست شما را محاسبه گر نگه می دارد و پیشرفت معامله را برایتان به نمایش می گذارد. اقدام بر علیه قوانین معاملاتی زمانی که این دو ابزار جلوي چشم تان باشد و به شما بگویند که باید صبر بکنید ، سخت تر میشود. و شما در آن وقت با وجود این دو ابزار باید بتوانید که خودتان را براي نقض کردن قوانین تان متقاعد کنید که البته بعید می دانم بتوانید چنین کاري را انجام دهید.
برای موفقیت در بازار های مالی اضطراب در معامله گری باید با ابزار های پیشرفته و آموزش آن را تکمیل کرد
چرا اکثر افراد در معاملات خود ضرر می کنند ؟ در این مقاله از نظر روانشناسی معامله گری به این سوال پاسخ خواهیم داد
بازارهای مالی مانند پازلی هستند که با استفاده از برخی ابزارهای پیشرفته می شود قطعات آن را تکمیل کرد
اما نکته مهم این است که باید قطعه های پازل را در جای درست خود قرار دهیم.
در واقع حتی اگر شخصی از بزار های پیشرفته استفاده کند تا آموزش ندیده باشد و از خود تحلیل های نداشته باشد، نمی تواند تکه های پازل را به درستی کنار هم قرار دهد.
و تا نتواند این پازل ها را در جای صحیح خود قرار دهد در معاملات خود موفق نخواهد شد.
چیدن قطعات پازل در کنار هم به روانشناسی و فردیت هر شخص بر می گردد
در این مقاله به نظم و انضباط شخصی و چگونگی غلبه کردن بر ترس های رفتاری اشاره خواهد شد پس در ادامه با ما همراه باشید .
این محتوا توسط سایت تکنیک ( teknek.ir ) تولید شده است .
چرا در اکثر معاملات شکست می خوریم و ضرر می کنیم ؟
بیش از ۹۰ درصد معاملهگرها، روزانه ضرر میکنند و کسانی به سودهای مستمر روزانه و ماهانه میرسند که نگرشی بر اساس انضباط ذهنی و شخصیت شناسی داشته باشند.
افرادی که در زمینه بازارهای مالی از مشاوره و معرفی سهم ها توسط مشاوران (تحت عنوان سیگنال فروشی یا کانال VIP) استفاده میکنند نمی توانند سود کامل را کسب کنند (در صورتی که در بهترین حالت، مشاوره درستی داده شده باشد) زیرا هر شخص نسبت به فرد دیگر، در سطوح متفاوتی از خودشناسی است و این خودشناسی در مدیریت کردن افکار تأثیر بسیاری دارد.
چرا معامله گران موفق ، در معاملات خود موفق می شوند ؟
معامله گر ها و نوسان گیری های موفق پشت سیستم سحر و جادو نمی کنند بلکه نکته مشترک تمامی برنده ها، نظم شخصی، خویشتن داری و انعطاف پذیر بودن ذهن آنهاست بدین صورت که آنها استراتژی های خاصی دارند که به آنها در معاملات خود کمک می کندو باعث افزایش اعتماد به نفس و کاهش ترس شان می شود.
یکی دیگر از نکات مشترک بین افراد موفق و شکست خورده در معاملات
یکی دیگر از نکات مشترک که بین دو گروه اقلیت و اکثریت وجود دارد استرس ضرر کردن است که اقلیت به سمت مباحث روانشناختی حرکت کرده و با شناخت خود و ساخت یک استراتژی معاملاتی پیشرفته جریان معاملاتی خود را بهبود داده اند (که البته این مورد در باهوشترین افراد هم چندین سال طول کشیده است)
و اکثریت که بیشتر کنترل بیرونی دارند حرکت بازار را اشتباه میدانند نه تحلیل های خود را.
قبل از انجام معامله سعی کنید آرامش خود را به دست آورید
مورد دیگری که در اکثریت منابع تاکید میشود این است که معاملهگر نباید در فشار مالی باشد تا بتواند با تمرکز کافی معامله کند و هر معامله غلط مهری به اتمام زندگیاش نباشد.
در غیر این صورت معاملهگر با اضطراب و استرس پا به انجام معامله گذاشته و اگر هم سودی کسب کند سریعاً از دست خواهد داد و شرایط رفته رفته بدتر خواهد شد.
نظم شخصی، خویشتن داری، کنترل احساسات و انعطاف پذیر بودن ویژگی ذاتی هر فرد نیست بلکه ویژگی هایی است که انسان در طول مسیر زندگی خود با سعی و خطا به دست می آورد که البته هزینه گزافی هم برای این مورد می پردازد و نهایت چیزی که به دست می آورند فردیت و یک استراتژی معاملات مناسب است.
البته برخی میان بر های در این مسیر میزنند و با استفاده از آموزش دیدن و یادگیری استراتژی های دیگران که جواب داده سعی می کنند زودتر به فردی تبدیل شوند که معاملات خود را با سود به پایان می رساند
برای همین وب سایت تکنیک یکی از این راه های میان بر را برای شما عزیزان آماده کرده است
یک استراتژی که آزمایش خود را در سالیانه متوالی پس داده و هزینه های زیادی برای به دست آمدنش داده شده
برای یادگیری این استراتژی اضطراب در معامله گری می توانید روی لینک زیر بزنید
هیچ معاملهگری موفق نمیشود مگر اینکه به حالتی برسد که بتواند از رفتار هیجانی خود جلوگیری کند و از یک استراتژی خوب و عالی استفاده کند. تا خطاهای مغز را کنترل کند و نظم شخصی داشته باشد.
یکی از مسیر های تبدیل شدن به یک فرد موفق
افراد موفق از همان اول موفق نبوده اند بلکه در طول زمان به صورت سعی و خطا به بازار تسلط پیدا میکنند.
داشتن نظم شخصی در مدیریت حالت ها و کنترل کردن هیجانات در حرکات غیر منتظره بسیار حیاتی است که رفته رفته در شخصیت خود فرد هم تأثیر میگذارد به صورتی که اعتماد به نفس فرد افزایش یافته و موجب میشود فرد دور از باازر نیز شخصیت خویشتن داری داشته باشد.
تاثیر افزایش اعتماد به نفس در معاملات چیست ؟
هرچقدر ویژگی های منفی نظیر نداشتن نظم، احساسی بودن و رفتار هیجانی در فرد به پایینترین حد خود برسد باعث افزایش اعتمادبهنفس شده و همیشه فرد رفتار مناسب را برای هر شرایطی نشان میدهد و با بالا رفتن اعتمادبهنفس، ترس و اضطراب فرد معاملهگر پایین میآید.
به تحلیل های خود پایبند باشید و به دنبال تایید دیگران نباید
معاملهگر باید الگوی فکری مناسبی برای اضطراب در معامله گری خود داشته باشد. نباید بهگونهای باشد که برای حرف های خود و تحلیل های خود دنبال تائید از معامله گرهای دیگر یا سایر افراد باشد و باید عزت نفس خود را همراه با اعتماد به نفس افزایش دهد تا بتواند به معامله گری قهار تبدیل شود.
دقت شود که عزتنفس یعنی فرد به خود و فردیت خود باور داشته باشد ولی اعتمادبهنفس یعنی فرد در انجام کاری حرفهای باشد بهطوریکه گویا برای این کار زاده شده است.
برای افزایش اعتماد و عزت نفس یک استراتژی معاملاتی قوی داشته باشید
افراد معاملهگر در ذهن خود فلسفهای برای زندگی کردن و فکر کردن بایستی داشته باشند یعنی چارچوب و استراتژی قوی برای خود داشته باشد و با رعایت کردن آن قوانین، باعث بالا رفتن اعتماد به خود و رسیدن به فردیت شوند. در واقع این رفتار حیاتی ترین موضوع برای رسیدن به سود مستمر در بازار و باقی ماندن در بازار است.
شکست های خود را به بپذیرید و از آنها درس بگیرید
منطقی است که انسان هنگام شکست همهچیز را کنار گذاشته و به داراییهای خود فکر کند چون هنوز زنده و سالم است و میتواند فکر کرده و تصمیم بگیرد و در آن موقع است که میفهمد قدرت تعمل مهم ترین دارایی است که دارد.
اگر اشتباهی میکنید یا در معاملهای ضرر میکنید نباید خود را تنبیه کنید. بلکه صرفاً باید آن را قبول کنید و با قبول کردن باخت دیگر ترسی برای شما وجود نخواهد داشت و باعث میشود دیدتان به بازار تغییر یابد
سعی کنید از اشتباه های معاملات خود درس بگیرید و آنها رو گوشه ای برای خود یاد داشت کنید تا ذهنتان به ماند
چرا شکست خوردن باعث تقویت انسان می شود ؟
شکست خوردن و از دست دادن همهچیز باعث میشود فرد قوی شود چون دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد درنتیجه ترسی ندارد و هنگامیکه انسان چیزی برای از دست دادن نداشته باشد قوی میشود. این نوع بینش بیشتر شبیه اجباری بودن است چون دیگر انتخابی جز قوی شدن و تغییر الگوی فکری برای فرد باقی نمیماند و باعث میشود دیگر استرسی برای از دست دادن چیزهایی که دارد نداشته باشد و این شکستها و قوی شدنها باعث میشود تا انسان به خودشناسی برسد.
خلاصه آنچه در مقاله چرا اکثر افراد در معاملات خود ضرر می کنند گفته شد
تحلیل کردن کار راحتی است اما معامله کردن به خاطر اینکه ترس از دست دادن دارایی دارد کمی دشوار به نظر میرسد که فرد باید در این مورد کمی سنجیده عمل کرده و خویشتن دار باشد و اشتباه خود را بپذیرد.
این موارد ویژگی های اکتسابی نیستند که از ابتدا در فرد وجود داشته باشد و یاد گرفتن این موارد به تجربه، تمرین و تکرار زیادی نیاز دارد. به همین دلیل، اکثر معامله گر های بازنده در ۲ الی ۳ سال اول معامله گری خود، از بازار خارج میشوند چون ممکن است در فشار های مالی باشند یا هم این بازار زمین بازیشان نباشد. اما افرادی که به ثبات و پایداری میرسند و از یک استراتژی معاملاتی خوب و بی نقص استفاده می کنند قطعاً بعد از مدت ها به الگوی فکری ثابتی در بازار دست پیدا میکنند. ممکن است برخی در طول معاملهگری خود بارها همه چیز را از دست داده و دوباره از نو شروع کنند اما به خاطر اینکه هر بار آمادهتر و با دقت بیشتری ظاهر میشوند احتمال خطای خود را کمتر میکنند و به این نتیجه میرسد که همیشه بازار ها در حال ریزش نیستند و روزهای خوب خواهد آمد و مهمتر آن است که برآیند معاملات او در روزهای مثبت و منفی، نسبت به سایر بازارهای موازی بهتر باشد.
دیدگاه شما