سطح مارجین کال


چند راه‌حل برای کال مارجین نشدن در فارکس

ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)

قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.

در این مطلب می خوانید:

لوریج (Leverage)

اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.

مثال از عملکرد ضریب اهرمی

در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.

ضریب اهرمی

ضریب اهرمی، خوب یا بد

با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سطح مارجین کال سود و ضرر بیشتر برای شما.

شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!

نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

ضریب اهرمی چقدر باشد؟

این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.

لوریج

تغییر لوریج (Leverage)

برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.

چند راه‌حل برای کال مارجین نشدن در فارکس

چند راه‌حل برای کال مارجین نشدن در فارکس

چند راه‌حل برای کال مارجین نشدن در فارکس

در این مطلب خواهید خواند

چند راه‌حل برای کال مارجین نشدن در فارکس

چند راه‌حل برای کال مارجین نشدن در فارکس

چند راه‌حل برای کال مارجین نشدن در فارکس : درک اینکه مارجین کال چیست و چگونه کار می‌کند اولین گام در نحوه دانستن چگونگی پیشگیری از آن است.

بیشتر معامله گران جدید می‌خواهند روی سایر مباحث معاملات مانند اندیکاتورهای تکنیکال یا الگوهای نموداری تمرکز کنند، تریدرهای اندکی به سایر مؤلفه‌های مهم مانند نیازهای Margin ، مانده حساب، Margin استفاده شده، مارجین آزاد و سطح مارجین فکر می‌کنند.

اگر بصورت ناگهانی با یک Margin کال مواجه شدید، معمولاً به این معنی است که شما هیچ نمی‌دانید علت Margin کال چیست و بدون در نظر گرفتن نیازهای مارجینی، معاملات خود را باز می‌کنید.

اگر اینگونه هستید، به عنوان یک تریدر محکوم به شکست هستید. تضمین.

هنگامی که سطح مارجین حساب شما به زیر حداقل سطح مورد نیاز Margin کاهش یابد، مارجین کال رخ می‌دهد. در این لحظه، کارگزاری به شما خبر می‌دهد و تقاضا می‌کند پول بیشتری را به حساب خود واریز کنید تا حداقل نیاز مارجین را احراز کنید.

امروزه، این فرآیند بصورت خودکار است بنابراین احتمالاً کارگزار شما به جای تماس تلفنی واقعی، از طریق ایمیل یا هشدار در پلتفرم معاملاتی به شما اطلاع می‌دهد.

پیش از باز کردن هر پوزیشن، به فری مارجین خود توجه داشته باشید!

دانستن نیازهای Margin پیش از شروع معاملات بسیار مهم است.

شما باید مبلغ مارجینی را که از Margin آزاد شما کسر می‌شود حساب کنید. همچنین مقداری Margin اضافی نیز داشته باشید تا معامله شما جای تنفس داشته باشد.

باز کردن چندین سفارش پندینگ، می‌تواند کاملاً گیج کننده شود و اگر مراقب نباشید، این سفارشات می‌توانند منجر به مارجین کال شوند.

برای جلوگیری از چنین فاجعه‌ای، ضروری است که دقیقاً بدانید برای هر معامله چه مقدار مارجین نیاز دارید.

برای جلوگیری از Margin کال، از استاپ لاس یا تریلینگ استاپ استفاده کنید!

اگر نمی‌دانید سفارش حد ضرر چیست، در سراشیبی جاده‌ای بنام از دست دادن مقدار زیادی پول افتاده‌اید.

برای یاداوری، سفارش حد ضرر در اصل یک سفارش استاپ است که به عنوان یک سفارش پندینگ به بروکر ارسال می‌شود. این سفارش هنگامی فعال می‌شود که قیمت در خلاف جهت معامله شما حرکت کند.

حجم معاملات خود را تقسیم کنیم و به یکباره وارد نشوید!

دلیل دیگر اینکه برخی از معامله گران در نهایت مارجین کال می‌شوند، قضاوت اشتباه در مورد حرکات قیمت است.

به عنوان مثال، شما فکر می‌کنید GBP / USD بیش از حد بالا و بیش از حد سریع بالا رفته است و معتقد هستید که به هیچ وجه نمی‌تواند بالاتر برود، بنابراین یک پوزیشن بزرگ فروش باز می‌کنید.

این نوع معامله از نوع اعتماد به نفس کاذب! احتمال ایجاد Margin کال را افزایش می‌دهد.

برای جلوگیری از آن، یک روش تقسیم حجم معاملات وجود دارد که به آن “مقیاس گذاری” نیز می گویند.

بدانید که به عنوان یک تریدر چه می‌کنید!

بارها رخ داده است که معامله گران تازه کار با مارجین کال مواجه شده و نمی‌دانند که چه بر سرشان آمده!

این معامله گران، معامله گرانی هستند که تمام فکر و ذکر خود را فقط روی کسب درآمد گذاشته‌اند. نمی‌دانند چه کار می‌کنند و خطرات معاملات فارکس را به طور کامل درک نکرده‌اند.

حساب کتاب در این بازار

در این صفحه، حساب کتاب های اولیه، جهت معاملات در این بازار مرور خواهد شد:

۱. پیپ (PIP) چیست؟ (Price Interest Point)

کوچک ترین واحد ارزش نرخ جفت ارزها و سایر محصولات در بازار فارکس می باشد. این کلمه در بین تمامی معامله گران بازار فارکس مورد استفاده قرار می­‌گیرد و معیار اندازه گیری میزان تغییر قیمت در جفت ارزها و سابر محصولات می­‌باشد.

در جفت ارزها و گاز هر پیپ ۰.۰۰۰۱ قیمت می باشد. در واقع به عدد چهارم بعد از ممیز در قیمت جفت ارزها PIP گفته می شود، البته شایان ذکر است که موارد استثنا نیز وجود دارد که در ادامه توضیح خواهیم داد.

  • در نظر داشته باشید با توجه به اینکه قیمت گاز در دیده بان بازار با ۳ رقم بعد از اعشار نمایش داده می شود هر یک واحد تغییر در رقم سوم بعد از اعشار معادل ۱۰ پیپ می باشد.

نکته مهم:عددی که بعد از پیپ می آید را پیپت (Pipette) گویند. پیپت در اصل رقم پنجم بعد اعشار می‌­شود و از پیپ ۱۰ برابر کوچک تر است. (به جز موارد استثنا)

موارد استثنا در محاسبه پیپ

  • هر جفت ارزی که یک طرف آ JPY باشد. یک پیپ، عدد دوم بعد از اعشار می باشد یا به عبارتی ۰.۰۱ نرخ جفت ارز است.
    • عددی که در این جفت ارزها، بعد از پیپ می آید (رقم سوم بعد از اعشار) هم پیپت هستند.
    • EURUSD : فرض کنید قیمت جفت ارز EUR/USD در حال حاضر ۱.۳۱۴۵ است ولی در نیم ساعت آینده قیمت به ۱.۳۱۷۵ تغییر می­کند. در واقع ۳ پیپ قیمت افزایشپیدا کرده است.
    • USDJPY: فرض کنید قیمت جفت ارز USD/JPY در حال حاضر ۱۱۴.۳۵۸ است ولی طی چند ساعت آینده قیمت به ۱۱۴.۳۳۳ تغییر می­کند. در واقع ۲.۵ پیپ قیمت نزول پیدا کرده است.
    • GASus : فرض کنید قیمت GASus در حال حاضر ۳.۷۱۸ است ولی یک روز بعد، قیمت به ۳.۷۵۶ تغییر می­کند. در واقع ۳۸۰ پیپ قیمت افزایش پیدا کرده است.
    • XAUUSD: فرض کنید قیمت جفت ارز XAUUSD در حال حاضر ۱۸۰۹.۲۲ است ولی طی چند ساعت آینده قیمت به ۱۸۰۸.۲۲ تغییر می­کند. در واقع ۱۰۰ پیپ قیمت کاهش پیدا کرده است.

    ۲. لات در معاملاتLOT

    در بازار فارکس ، خرید و فروش با واحدی استاندارد به نام لات انجام میشود. در واقع Lot واحد اندازه گیری حجم معاملات در فارکس می باشد.

    یکی از فیلد هایی که قبل از شروع معامله بایستی مشخص شود، Volume (حجم معامله) می باشد که نسبتی از لات استاندارد می باشد.

    حجم معامله = X * لات استاندارد

    مقدار لات استاندارد محصولات متفاوت می باشد. در دیده بان بازار (Market Watch) روی محصول و نماد مورد نظر کلیک راست کنید، با انتخاب Specification وارد بخش توضیحات محصول شوید. Contract size مقدار لات استاندارد را نشان می دهد.

    ۳.ارزش هر پیپ(Per PIP Value)

    محاسبه ارزش تغییر هر پیپ از این نظر بسیار اهمیت دارد که معامله گر می تواند با محاسبه سود و ضرر معاملات خود، ریسک معاملات خود را کنترل نماید. اگر معامله گر ارزش پیپ را نداند نمی تواند اندازه یک پوزیشن ایده آل را برای معاملات به صورت دقیق محاسبه کند و در نتیجه میزان ریسک در معاملات وی یا خیلی کم و یا بیش از حد خواهد بود.

    همیشه این نکته را در نظر بگیرید که ارزش پیپ را ارز دوم (ارز سمت راست) تعیین می کند.

    ارزش پولی هر پیپ تحت تأثیر چند عامل است:

    • نماد و محصول در حال معامله
    • حجم معامله
    • نرخ ارز
    • ارز پایه حساب معاملاتی
      • توضبحاتی که برای محاسبه ارزش هر پیپ در ذیل ارائه خواهد شد برای حساب هایی با ارز پایه دلار می باشد که معامله گرانی که حساب با ارز پایه IRT با بورو دارند می توانند از نرخ برابری در دیده بان بازار استفاده کنند.

      محاسبه ارزش پیپ برای محصولاتی قسمت دوم (سمت راست) دلار آمریکا باشد XXX/USD

      ارزش دلاری هر ۱ پیپ تغییر در قیمت = تغییر در قیمت بابت هر ۱ پیپ لات استاندارد*حجم معامله

      • جفت ارزهایی که طرف دوم دلار آمریکا می باشد: ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد معادل ۱۰ دلارمی باشد ==> ۰.۰۰۰۱ * ۱۰۰،۰۰۰ * ۱ = ۱۰ دلار
      • طلا (XAUUSD): ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد معادل۱ دلار می باشد ==> ۰.۰۱* ۱۰۰ * ۱ = ۱ دلار
      • نقره (XAGUSD): ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد معادل ۵۰ دلار می باشد ==> ۰.۰۱ * ۵۰۰۰ * ۱ = ۵۰ دلار
      • گاز (GASus): ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد معادل ۱ دلار می باشد ==> ۰.۰۰۰۱ * ۱۰،۰۰۰ * ۱ = ۱ دلار
      • نفت (OILus): ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد معادل ۱۰ دلار می باشد ==> ۰.۰۱ * ۱،۰۰۰ * ۱ = ۱۰ دلار

      محاسبه ارزش پیپ برای محصولاتی که دلار در قسمت اول نماد باشد USD/XXX

      ارزش دلاری هر ۱ پیپ تغییر در قیمت = تغییر در قیمت بابت هر ۱ پیپ * لات استاندارد * حجم معامله / نرخ USD/XXX

      • فرض کنید نرخ خرید نماد USD/JPY در این لحظه ۱۱۴.۳۳۳ می باشد ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد معادل ۸.۷۵ دلار می باشد ==> ۰.۰۱ * ۱۰۰،۰۰۰ * ۱ / ۱۱۴.۳۳۳ = ۸.۷۵ دلار

      محاسبه ارزش پیپ برای جفت ارزهای فرعی XXX/YYY

      نکته ای که برای محاسبه ارزش پیپ به خصوص جفت ارزهای فرعی در نظر بگیرید این است که ارز دوم (ارز سمت راست) در جفت ارز تعیین کننده ارزش هر پیپ می باشد.

      ارزش دلاری هر ۱ پیپ تغییر در قیمت = تغییر در قیمت بابت هر ۱ پیپ * لات استاندارد * حجم معامله / نرخ USD/YYY

      USD/YYY = ۱ / (YYY/USD)

      • شما قصد معامله جفت ارز EURGBP را دارید، جهت محاسبه ارزش پیپ بایستی قیمت USDGBP را داشته باشید با توجه به اینکه در دیده بان بازار به نرخ GBPUSD که ۱.۳۳۹۷۷ است دسترسی داریم ابتدا نرخ USDGBP را محاسبه کرده و سپس ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد محاسبه می شود.
        ارزش هر پیپ در یک لات استاندارد معادل ۱۳.۴ دلار می باشد ==> ۰.۰۰۰۱ * ۱۰۰،۰۰۰ * ۱ / ۰.۷۴۶۴ = ۱۳.۴دلار

      ۴. مارجین - مارجین آزاد - مارجین لول

      مارجین (Margin)
      هنگام معاملات فارکس، برای باز کردن و حفظ موقعیت جدید نیاز به سرمایه کمی است. این سرمایه به عنوان مارجین شناخته می شود. مارجین یا (Required Margin) پولی است که کارگزار به عنوان وجه الضمان در هنگام پوزیشن گرفتن،در ححساب معاملگه گر مسدود و بلوکه می کند، این پول بلوکه شده، با بسته شدن معامله با سود و زیان محاسبه شده، به حساب معامه گر بر می گردد. در واقع مارجین یک کارمزد یا هزینه معامله نیست. مارجین “وجه ضمانتی” است که می توان به واسطه آن معامله را باز نگه داشت.
      سه مفهوم مارجین، ضریب اهرم و شرط مارجین با یک دیگر در ارتباط هستند. ضریب اهرمی توسط معامله گر و شرط مارجین توسط کارگزاری تعیین می شود.

      • شرط مارجین (Margin Requirement): به صورت درصدی از اندازه کل پوزیشن بیان می شود. که در بخش Specification هر نماد قابل مشاهده است. در کارگزاری فارکسر شرط مارجین اکثر جفت ارزها 1% ، نفت، طلا و نقره 2% و گاز 5% می باشد.

      محاسبه مارجین جفت ارزهایی که ارز اول (سمت چپ) آن ها دلار می باشد USD/XXX
      در محاسبه مارجین این جفت ارزها نرخ محصول هیچ تآثیری بر محاسبه مارجین ندارد.

      مارجین مورد نیاز برای هر معامله = شرط مارجین * حجم معامله* لات استاندارد/ ضریب اهرمی

      • فرض کنید نرخ خرید نماد USD/JPY در این لحظه ۱۱۴.۳۳۳ و ضریب اهرمی حساب ۱:۱۰۰ می باشد مارجین مورد نیاز برای ۰.۱ لات معامله خرید بر این محصول برابر است با ۱*۰.۱*۱۰۰،۰۰۰ / ۱۰۰ = ۱۰۰ دلار

      محاسبه مارجین محصولاتی که ارز دوم (سمت راست) آن ها دلار می باشد XXX/USD

      مارجین مورد نیاز برای هر معامله = شرط مارجین * حجم معامله* لات استاندارد*نرخ لحظه/ ضریب اهرمی

      • فرض کنید نرخ خرید نماد EUR/USD در این لحظه ۱.۱۳۱۴۵ و ضریب اهرمی حساب ۱:۱۰۰ می باشد مارجین مورد نیاز برای ۰.۱ لات معامله خرید بر این محصول برابر است با ۱*۰.۱*۱۰۰،۰۰۰*۱.۱۳۱۴۵ / ۱۰۰ = ۱۱۳.۱۵ دلار
      • فرض کنید نرخ فروش نماد XAUUSD در این لحظه ۱۸۰۹.۲۲ و ضریب اهرمی حساب ۱:۱۰۰ می باشد مارجین مورد نیاز برای ۰.۱ لات معامله فروش بر این محصول برابر است با ۲*۰.۱*۱۰۰*۱۸۰۹.۲۲ / ۱۰۰ = ۳۶۱.۸۴ دلار

      محاسبه مارجین جفت ارزهای فرعی XXX/YYY

      بر خلاف محاسبات ارزش پیپ ، در محاسبه مارجن جفت ارزهای فرعی، ارز اول ( ارز سمت چپ) اهمیت بیشتری دارد و در محاسبات مارجین نرخ جفت ارز XXX/USD تآثیر گذار می باشد:

      مارجین مورد نیاز برای هر معامله = شرط مارجین * حجم معامله* لات استاندارد*نرخ لحظهXXX/USD / ضریب اهرمی

      • جهت محاسبه مارجین مورد نیاز برای ۰.۱ لات معامله فروش بر نماد EURGBP و ضریب اهرمی ۱:۱۰۰ بایستی نرخ فروش EURUSD را جهت محاسبات از دیده بان بازار دریافت کنید ۱*۰.۱*۱۰۰،۰۰۰*۱.۱۳۱۴۵/ ۱۰۰=۱۱۳.۱۵ دلار

      مارجین آزاد (Free Margin)
      مارجین آزاد موجودی است که جهت باز کردن پوزیشن و معامله جدید و یا حتی برداشت مبلغ از حساب در دسترس می باشد.


      مارجین آزاد = (اکوئیتی یا موجودی لحظه) - مارجین

      سطح مارجین (Margin Level)
      مفاهیم مارجین لول، مارجین کال و استاپ اوت از اهمیت بالایی برخوردار هستند. سطح مارجین در واقع یک معیار جهت سنجش این است که معامله گر امکان معامله دارد یا خیر. در کارگزاری فارکسر محدودیت سطح مارجین ۱۰۰ درصد می باشد این محدودیت، کال مارجین نام دارد. سطح مارجین صد در صد به معنی این است که سطح مارجین استفاده شده و اکویتی شما برابر می باشد و شما نمی توانید موقعیت و معامله جدیدی را باز کنید.

      سطح مارجین = (اکوئیتی / مارجین) × ۱۰۰

      کال مارجین (Call Margin)
      معامله گر در زمانی که حسابش Call Margin می شود، می تواند:

      ۱. چنانچه تحلیل معامله گر از روند معاملات در حال اجرا، تغییر روند باشد، می تواند با افزایش موجودی (واریز وجه)، پوزیشن های خود را نگه دارد.

      ۲. چنانچه تحلیل بر این باشد که روند تغییری نمی کند، بهتر هست در زمان کال مارجین معامله در حال ضرر بسته شود تا از ضرر بیشتر سطح مارجین کال جلوگیری شود.

      استاپ اوت (Stop-Out)
      در کارگزاری های مختلف سطحی پایین تر از سطح کال مارجین وجود درارد که به آن سطح Stop-Out گفته می شود.
      هنگامی که سطح مارجین به ۹۰ درصد برسد، پوزیشن در ضرر به صورت خودکار بسته می شود. چنانچه معامله گر چندین معامله در ضرر داشته باشد، ابتدا فقط یک موقعیت که ضرر بیشتری دارد به صورت خودکار بسته می شود و سطح مارجین، مجددا محاسبه خواهد شد.

      ۵. بالانس- اکوئیتی

      بالانس (Balance)
      بالانس و موجودی حساب، همان سرمایه اولیه معامله گر می باشد که با انجام معامله کم یا زیاد می شود.
      بالانس یا موجودی حساب در فارکس تا پایان بسته شدن معامله هیچ گونه تغییری نمی کند و پس از بسته شدن ترید سود یا زیان حاصله از معامله بر Balance اعمال می شود.

      در واقع بالانس در زمانی که مشتری معامله ای نداشته باشد، حداکثر مبلغ قابل برداشت تریدر می باشد.

      اکوئیتی (Equity)
      اکوئیتی همان موجودی لحظه می باشد که از فرمول زیر به دست می آید:

      اکوئیتی= بالانس + مقدار متغیر سود یا ضرر معاملات باز

      در نظر داشته باشید در زمانی که شما هیچگونه معامله و یا موقعیت بازی نداشته باشید سود یا ضرر متغیری هم ندارید. بنابر این در این حالت مقدار اکوئیتی و مقدار بالانس یکسان و برابر است.

      اصطلاحات مهم فارکس که باید بدانید.

      بازار فارکس اصطلاحات فراوان و نسبتا پیچیده ای دارد که یادگیری آن برای هرمعامله گری لازم و واجب است. زیرا بدون دانش از اصطلاحات فارکس ممکن است ضرر زیادی متحمل شویم. و به موفقیتی در این بازار پردرآمد دست پیدا نکنیم.

      اصطلاحات عمومی فارکس

      SYMBOL

      سمبل معاملاتی نمادهایی هستند که در بازار برای معامله وجود دارند. مثلا نماد معاملاتی اپل AAPL هست. یا جفت ارز یورو به دلار که با نماد معاملاتی EUR/USD در بازار حضور دارد. برای معامله روی این سیمبل ها کلیک میکنیم و معامله را انجام میدهیم.

      پیپ

      یکی دیگر از مهم‌ترین اصطلاحات رایج فارکس که بین حرفه‌ای‌های بازار بسیار شنیده می‌شود پیپ است. پیپ راهی برای محاسبه سود و ضرر یک سهم محسوب می‌شود. پیپ به کوچک‌ترین واحد تغییر قیمت یک سهم اطلاق می‌شود؛ یعنی اگر نرخ دلار به ۱٫۱۹۶۱ باشد و بعد از مدتی به ۱٫۱۹۶۴ تبدیل شود، می‌گوییم این قیمت ۳ پیپ تغییر داشته است.

      لات

      به هر ۱۰۰ هزار واحد از ارز پایه اطلاق می‌شود.

      PRICE

      نشان دهنده قیمت اکنون سیمبل معاملاتی است.

      Bid PRICE

      در بازار برای معامله کردن هر سیمبل دو قیمت وجود دارد. به قیمت فروش در بازار BID میگویند.

      Ask PRICE

      اگر بخواهیم در بازار فارکس نمادی را خریداری کنیم، باید قیمت ASK را بپردازیم. قیمت BID پایین تر و قیمت ASK بالاتر است. به عنوان مثال در این لحظه برای معامله طلا، ASK (قیمت خرید) برابر با 1،290.00 هست و BID (قیمت فروش) برابر با 1،289.5 است.Spread: به اختلاف ASK و BID اسپرد می‌گویند. برای مثال در طلا قیمت خرید برابر با 1،290 هست و قیمت فروش برابر با 1،289.5 بنابراین عدد اسپرد برابر با 0.5 دلار است.

      Trade

      به هر معامله ای که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی انجام میشود TRADE میگویند. واژه TRADE هم به معنای معامله کردن هست و هم به معنای معاملاتی که انجام داده ایم.

      Trader

      به کسی که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی مانند بورس، آتی و CFD معامله میکند، معامله گر یا TRADER میگویند.

      BUY

      برای انجام معامله خرید در بازار فارکس، از گزینه BUY و یا خرید استفاده میکنیم و روی آن کلیک میکنیم.

      Sell

      برای انجام معامله فروش در بازار فارکس از گزینه SELL و یا فروش استفاده میکنیم.

      انواع اصطلاحات درخواست معاملاتی – Order Type

      Instant Execution

      برای معاملاتی که میخواهیم همین لحظه با قیمت الان به صورت دستی انجام دهیم، گزینه instant execution را انتخاب می‌کنیم. در این نوع از درخواست، معامله شما با سرعت زیاد، با قیمت همین لحظه و در همین لحظه انجام می‌شود.

      Pending Orders

      یکی از انواع معاملات بوده که معامله به صورت آنی انجام نمی‌شود. بلکه برای معامله خود می‌توانیم قیمت و یا زمان مشخص کرده و هنگامی که آن قیمت فرا رسید، خود کارگزاری به صورت خودکار، معامله ما را فعال می‌کند

      مثال: شما تصور می‌کنید که قیمت طلا با رد شدن از مرز 1،300 به شدت رشد خواهد کرد. بنابراین وارد حساب معاملاتی خود شده، روی طلا کلیک می‌کنیم. گزینه pending order را مشخص کرده و درخواست می‌دهیم در عدد 1،300 برای ما به صورت خودکار خرید کند. اما pending order چند نوع داشته که هر کدام کاربردهای متفاوتی برای خرید و فروش دارند.

      انواع pending order

      Buy Stop

      فرض کنید می‌خواهیم نفت را در قیمت بشکه‌ای 65 دلار بخریم. هم اکنون در یک روند صعودی قیمت 62 دلار هست. فکر میکنیم اگر قیمت به 65 دلار برسد، نشان دهنده‌ی حجم زیاد تقاضا برای نفت، تایید قطعی روند صعودی است. ما باید یک درخواست خرید در قیمت 65 دلار به کارگزاری خود بدهیم.

      اما چگونه؟ وارد حساب معاملاتی خود شده، روی نفت کلیک کرده و pending order را انتخاب میکنیم. در بخش انواع pending order روی گزینه BUY STOP کلیک میکنیم. BUY STOP برای معاملاتی هست که قیمتی که می‌خواهیم برای خرید سفارش دهیم، بالاتر از قیمت اکنون بازار هست. مثلا در یک روند صعودی می‌توانیم در قیمت های بالاتر BUY STOP بگذاریم که هر چه قدر قیمت صعود می‌کند، به صورت خودکار خریدهای ما فعال شوند.سطح مارجین کال

      Buy limit

      هنگامی که می‌خواهیم درخواست خرید یک سیمبل را پایین‌تر از قیمت کنونی بدهیم، از buy limit استفاده می‌کنیم. مثال: اکنون قیمت سهام اپل 170 دلار بوده و شما قصد دارید که اگر قیمت به 150 دلار رسید، سهام اپل را خریداری کنید. پس از گزینه buy limit استفاده میکنیم.

      Sell Stop

      اگر بخواهیم در یک روند نزولی، در قیمتی پایین‌تر از قیمت کنونی بازار، نمادی را بفروشیم، از sell stop استفاده می‌کنیم. مثال: مثلا در سال 2008 میلادی، بعد از اینکه شاخص داوجونز شروع به ریزش کرد، شما تصمیم می‌گیرید که در روند نزولی، داوجونز را فروخته و از پایین آمدن بازار کسب سود کنید. مثلا قیمت در 14،000 بوده، شما می‌توانستید چند سفارش فروش در قیمت های 13،000؛12،000؛ 10،000 و … گذاشته و هنگامی که قیمت بازار به قیمت درخواستی شما رسید، کارگزاری به صورت خودکار برای شما این معامله را انجام دهد.

      Sell limit

      هنگامی که شما می‌خواهید سیمبلی را در قیمتی بالاتر از قیمت اکنون بفروشید، از گزینه Sell limit استفاده میکنیم. مثال: هم اکنون قیمت طلا در 1،290 بوده و می‌خواهیم هنگامیکه قیمت به 1،300 رسید، طلا را بفروشیم. زیرا فکر می‌کنیم که بعد از رسیدن به این قیمت، طلا فرو می‌ریزد. در اینجا باید از سفارش Sell limit استفاده کنیم.

      Order Price

      در معاملاتی که به صورت pending هستند، ما باید قیمت خرید و یا فروش را به کارگزار خود اعلام کنیم. Order price قیمت مطلوب ما برای انجام سفارشات هست.

      Order Time

      هنگامی که از pending استفاده میکنیم، میتوانیم زمان انجام معامله را مشخص کنیم. آیا میخواهیم معامله همین امروز انجام شود، یا هر زمانی که رسید به آن قیمت صورت گیرد، و یا یک روز مشخص مدنظرمان هست.

      Position

      به معاملاتی که در بازار انجام شده است، پوزیشن نیز میگویند. به عنوان مثال طلا خریده‌ایم و میگوییم در طلا پوزیشن خرید داریم.

      Volume

      هنگامی که می‌خواهیم در بازار فارکس معامله کنیم، باید حجم و تعداد دارایی ای را که میخواهیم بخریم را مشخص کنیم. به عنوان مثال چند سهام اپل، چند بشکه نفت، چند اونس طلا، چند عدد بیت کوین و … برای مشخص کردن حجم در بازار فارکس از معیاری به عنوان لات استفاده میشود. هر لات تقریبا برابر است با 100 هزار از ارز پایه و یا تقریبا 100 هزار دلار.

      Stop Loss

      یکی از مواردی که حتما هر معامله‌گری باید به فکر آن باشد، حد ضرر گذاشتن در بازار فارکس هست. فرض کنید ما طلا را در قیمت 1،300 دلار خریدیم و چند روز به آن نگاهی نمی‌کنیم. وقتی باز می‌گردیم متوجه می‌شویم که طلا ریزش کرده و به قیمت 1،280 دلار رسیده و ما تمام پول خود را از دست داده‌ایم. چه درسی از این اتفاق میگیریم؟

      ما میتوانستیم حد ضرر بگذاریم. حد ضرر یعنی به کارگزار خود بگوییم هنگامی که قیمت به عدد 1،290 دلار رسید، معامله من را ببند. من نمی‌خواهم بیشتر از این ضرر کنم. هنگامیکه داریم معامله خود را چه به صورت instant execution و یا pending انجام می‌دهیم، میتوانیم حد ضرر خود را مشخص کنیم. توجه کنید حدضرر برای خرید، پایین تر از قیمت فعلی بازار است و برای فروش بالاتر از قیمت بازار است.

      .

      Take Profit

      حد سود نیز مانند حد ضرر اهمیت زیادی در بازار فارکس دارد. حد سود قیمتی است که ما می‌خواهیم پوزیشن‌مان در آن قیمت و با سود مشخصی بسته شودبه عنوان مثال، طلا را در قیمت 1،300 دلار خریده، برای کارگزار خود سفارشی می‌گذاریم که اگر قیمت به 1،305 رسید، پوزیشن ما را با سود ببندد. در هنگام سفارش گذاری می‌توانیم حد سود معامله خود را انتخاب کنیم. توجه کنید حد سود برای خرید، بالاتر از قیمت فعلی بازار بوده و برای فروش پایینتر از قیمت بازار است.

      Balance, Equity, Margin

      Balance

      به موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز Balance می‌گویند.

      Equity

      به موجودی حساب شما با احتساب کردیت، سود و زیان معاملات باز و بونوس Equity می‌گویند. به عنوان مثال اگر شما 1،000 دلار در حساب خود داشته باشید، مجموع معاملات بازتان 300 دلار سود باشد، Equity شما 1،300 دلار بوده و Balance شما 1،000 دلار.

      Margin

      هنگامیکه ما حساب خود را در بازار فارکس شارژ می‌کنیم، با توجه به اهرم (leverage) حساب معاملاتی خود کارگزاری به ما یک اعتبار معاملاتی می‌دهد.به عنوان مثال، اگر ما یک حساب 1،000 دلاری داشته و اهرم حساب ما هم 1:100 باشد، ما می‌توانیم در بازار فارکس تقریبا 100 هزار دلار (1 لات) معامله کنیم. قبل از انجام معامله، مارجین حساب ما صفر بوده و هنگامیکه اولین معامله خود را انجام می‌دهیم، با توجه به حجم معامله مارجینی به حساب ما اضافه میشود.

      مثال: فرض کنید ما 1،000 دلار در حساب خود داشته و اهرم حساب هم 1:100 هست. یعنی کارگزاری به ما 100 برابر پول مان را اعتبار معاملاتی میدهد. ما 0.01 لات یورو به دلار بخریم، اندازه 10 دلار از حساب ما مارجین برداشته می‌شود. به زبانی دیگر، مارجین مقداری است که به ازای هر معامله در حساب ما قفل شده و دیگر نمی‌توانیم معامله‌ای انجام دهیم. بنابراین با مفهوم مارجین چیست کاملا آشنا شدید.

      Free Margin

      مارجین آزاد به مارجین استفاده نشده در حساب ما گفته می‌شود. به عنوان مثال، ما یک حساب 1،000 دلاری با اهرم 1:100 داریم. 0.01 لات یورو به دلار خریداری میکنیم و 10 دلار مارجین می‌گیرد و 10 دلار نیز از مارجین آزاد ما کم می‌کند. حالا اگر ما چند تا معامله داشته باشیم و مارجین آزادی برایمان نمانده باشد، هنگامی که درخواست معامله جدید بدهیم، سیستم به شما خطا not enough money (کافی نبودن پول) را می‌دهد. بنابراین مارجین آزاد برای انجام معامله جدید لازم بوده و اگر مارجین آزاد ما به اندازه مارجین آزادی که برای خرید و یا فروش یک دارایی لازم هست نباشد، سیستم معامله را قبول نمیکند.

      نحوه محسابه مارجین آزاد:

      Equity + margin= free margin

      اکویتی + مارجین= مارجین آزاد

      یعنی اگر ما معامله‌ای داشته باشیم که در سود باشد به مارجین آزاد ما اضافه شده و می‌توانیم معاملات بیشتری انجام دهیم.

      Margin Level

      سطح مارجین و یا مارجین لول، از تقسیم equity بر margin به دست می‌آید و در صفحه معاملات شما نمایش داده می‌شود. به عنوان مثال ما اگر 1،000 دلار در حساب معاملاتی خود داشته و 0.2 لات یورو به دلار بخریم که تقریبا 200 دلار مارجین استفاده میکند. اگر در لحظه اول حساب ما در سود و ضرر خاصی نباشد و عدد اکویتی اندازه موجودی حساب (balance) باشد، مارجین لول ما میشود:

      این عدد در صفحه معاملات کنار مارجین و… نمایش داده میشود. بیشترین استفاده سطح مارجین و یا مارجین لول در شناسایی margin call level و stop out level هست.

      Margin call level

      مارجین کال به معنی آن است که ضرر شما به حدی میرسد که دیگر نمیتوانید معامله جدید باز کنید و فقط میتوانید معاملات باز خود را ببندید. در این لحظه کارگزاری شما از طریق ایمیل و یا تماس تلفنی به شما اطلاع داده که اوضاع حساب شما خطرناک بوده و ممکن است پول خود را از دست بدهید. مارجین کال زمانی اتفاق می‌افتد که سطح مارجین (margin level) شما به حدی برسد که دیگر نتوانید معامله جدید باز کرده و اگر حساب خود را شارژ نکنید، ممکن است تمامی معاملات باز شما بسته شوند.

      به آن مقدار از سطح مارجین (margin level) که شما کال مارجین میشوید و دیگر نمیتوانید معامله ای انجام دهید، سطح مارجین کال (margin call level) میگویند. در مثال قبلی ما 1،000 دلار داشتیم، 0.2 لات یورو به دلار خریدیم و مارجینی که استفاده شد، 200 دلار بود. حال فرض کنید یورو به دلار ریزش کند، در حدی که ما 800 دلار در ضرر باشیم و تنها 200 دلار در حسابمان باقی مانده باشد. یعنی در حقیقت سطح مارجین ما بشود 100%.

      Equity / margin *100% = margin level

      200/200 *100%= 100%
      حال اگر سطح مارجین کال کارگزاری شما 100% باشد، شما دیگر نمی‌توانید معامله جدیدی باز کرده و کارگزاری به شما در خواست شارژ حسابتان را می‌دهد. زیرا اخطار مارجین کال دریافت کردید.

      Stop Out Level

      استاپ اوت یک اتفاق ناخوشایند برای تمامی معامله گران است. زیرا هنگامی که حساب ما به سطح استاپ اوت برسد، تمامی معاملات ما به صورت خودکار بسته شده و تنها اندکی از پول ما باقی می ماند.

      مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟

      اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیده‌اید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهم‌ترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفه‌ای شود، باید حتماً همه‌چیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاری‌های، دستورالعمل‌های مشخصی برای مشخص‌کردن این پلتفرم دارند و آن‌ها تعیین می‌کنند که به کدام دارایی‌ها و حساب‌ها Margin تعلق می‌گیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وام‌دهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.
      فهرست این مقاله
      مارجین چیست؟ (Marjin)
      به پولی که تریدر به‌عنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپرده‌گذاری می‌کند، مارجین می‌گویند. دلیل این سپرده‌گذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود می‌آورد. این پلتفرم وام‌دهی معمولاً کسری از پوزیشن‌های ترید شده است و آن را با درصد نشان می‌دهند. این نوع وام‌دهی را باید سپرده‌ای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین می‌کند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص می‌کند که می‌توانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرم‌دار را معاملات مارجین‌دار نیز می‌گویند.
      تریدرهایی که با این پلتفرم ترید می‌کنند، می‌توانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه می‌دهد، پوزیشن‌های اهرم‌دار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج می‌توان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این سطح مارجین کال پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجین‌دار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همان‌طور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وام‌دهی می‌توانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.
      چگونگی محاسبه مارجین

      برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم ۱:۲۰ می‌دهد؛ یعنی به ازای هر ۲۰ واحد از ارز در معاملات باز، ۱ واحد از آن ارز برای Margin لازم است. به‌عبارت دیگر اگر پوزیشنی ۲۰ دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن ۱ دلار است و آن را ۲۰/۱ یا ۵ درصد نمایش می‌دهند.
      به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری ۱۰ درصد است، باید این ۱۰ درصد را برای هر ۱۰ دلاری که ‌ترید می‌کنید، محاسبه کنید. درواقع باید ۱ دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ به‌عبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی ۱:۱۰ قرار دهید.
      مارجین آزاد (Free Margin) چیست؟
      به مقدار پول آزاد در حساب‌های معاملاتی گفته می‌شود که برای معامله‌های جدید سطح مارجین کال کاربرد دارد. مارجین آزاد با کم‌کردن مقدار Margin استفاده‌شده از اکوییتی (Equity) به دست می‌آید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته می‌شود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی می‌گویند که در حساب خود سپرده‌گذاری کرده‌اید (که شامل Margin استفاده‌شده برای پوزیشن‌های باز نیز می‌شود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشن‌های باز را نیز حساب می‌کند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.
      مثال مارجین آزاد
      فرض کنید حسابی با موجودی ۱۰۰۰ دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه می‌خواهیم یک پوزیشن ۸۰۰۰ دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:

      موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
      مارجین: ۴۰۰ دلار (۵ درصد از ۸۰۰۰ دلار)
      مارجین آزاد: ۶۰۰ دلار (اکوییتی منهای Margin استفاده‌شده)
      اکوییتی: ۱۰۰۰ دلار

      اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه ۵۰ دلار سود کنیم، موارد بالا به‌صورت زیر تغییر می‌کند:

      موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
      مارجین: ۴۰۰ دلار
      مارجین آزاد: ۶۵۰ دلار
      اکوییتی: ۱۰۵۰ دلار

      Margin استفاده‌شده و موجودی حساب تغییری نمی‌کنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش می‌یابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشن‌های باز را نشان دهند.
      به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما به‌جای افزایش، به‌اندازه ۵۰ دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش می‌یابند.
      سطح مارجین
      یکی از مهم‌ترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفاده‌شده را نشان می‌دهد. این مفهوم را به‌صورت درصدی نمایش می‌دهند و به شکل زیر محاسبه می‌شود:

      Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * ۱۰۰

      کارگزاری‌ها ازاین سطح l استفاده می‌کنند تا ببینند آیا تریدرها می‌توانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به ۱۰۰ درصد می‌رسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشن‌های باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمی‌دهد. تصور کنید حسابی با موجودی ۱۰ هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و ۹ هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با ۱۰۰۰ دلار خواهد بود (۱۰۰۰۰ منهای ۹۰۰۰). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر می‌شود؛ یعنی سطح مارجین ۱۰۰ درصد است؛ درنتیجه نمی‌توان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.
      برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.
      فرض کنید قیمت همان‌طور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر به‌صورت خودکار پوزیشن ضرر را می‌بندد. آن محدوده‌ای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را می‌بندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) می‌گویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشن‌ها را به‌ترتیب نزولی می‌بندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشن‌های بزرگ‌تر شروع می‌کند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفاده‌شده آزاد می‌شود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش می‌یابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشن‌های باز ادامه می‌دهد.
      کال مارجین
      یکی از بزرگ‌ترین کابوس‌های هر تریدر حرفه‌ای، کال مارجین‌شدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایین‌تر برود، بروکر به شما اخطار Margin call می‌دهد. سطح کال مارجین در هر بروکری به‌طور متفاوتی محاسبه می‌شود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوت‌شدن اتفاق می‌افتد. درواقع این اخطار به تریدرها می‌گوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین می‌دهند تا از موقعیت‌هایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمی‌آید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیت‌هایی که بازار به‌سرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت می‌کند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر می‌کنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر به‌طور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشن‌های خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.
      Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.
      یکی دیگر از روش‌های مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامه‌ریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسک‌های احتمالی، درک بهتری از آن‌ها پیدا کرده و پوزیشن‌های خود را در جایی باز می‌کنید که ریسک کمتر و حساب‌شده‌تری به همراه داشته باشد.
      مزایا و معایب استفاده از Margin

      این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که می‌توان آن‌ها را به‌صورت ریسک‌ها و پاداش‌ها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وام‌دهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.
      مزایا
      اگر در معاملات خود به‌درستی از Margin استفاده کنید، از مزایای سطح مارجین کال زیر بهره‌مند می‌شوید:

      با استفاده از این پلتفرم می‌توان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
      ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش می‌دهید.
      تریدرهای باتجربه راحت‌تر و سریع‌تر معاملات خود را ارزیابی می‌کنند و در آن واحد تصمیم می‌گیرند.
      به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایه‌گذاری می‌کنید.

      معایب و ریسک‌ ها

      از آنجا که در معاملات مارجین‌دار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار می‌دهید.
      معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
      ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایه‌های خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.

      ملزومه مارجین (Margin requirement)
      Margin به‌عنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته می‌شود؛ به ‌عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته می‌شود که می‌خواهید باز کنید.
      Margin Requirement چه مفهومی دارد؟
      دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیر‌گذارند: جفت ارزی که معامله می‌کنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حساب‌های مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند ۲۵/۰ درصد، ۵/۰ درصد، ۱ درصد، ۲ درصد، ۵ درصد، ۱۰ درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement می‌گویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز هر کشور مشخص می‌شود. هر پوزیشنی که باز می‌کنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه می‌شود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.
      فرض کنید می‌خواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به ‌اندازه ۱۰۰ هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود ۱۰۰ هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی به‌اندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا می‌کند که اگر ۲ درصد باشد، برای بازکردن و باز نگه‌داشتن معامله ۱۰۰ هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها ۲ هزار دلار کفایت می‌کند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.
      ارتباط Margin و اهرم (Leverage)
      برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته می‌شود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپرده‌گذاری می‌کنند تا پوزیشن‌های خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک می‌کند تا با حجم بیشتری معامله کنند.

      نقش اهرم در معاملات مارجین‌ دار
      برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری ۱:۳۰ باشد، یعنی تریدر می‌تواند به ‌اندازه ۳۰ برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، ۵ هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم ۱:۳۰ این امکان را به او می‌دهد تا به اندازه ۱۵۰ هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص می‌کند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با ۳/۳ درصد باشد، اهرم این بروکر ۱:۳۰ خواهد بود. در همین راستا، اگر ۵ درصد باشد، متوجه می‌شویم که نسبت اهرم ۱:۲۰ است و بقیه نسبت‌ها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه می‌شوند.
      کاربرد Margin در صرافی‌ ها
      شاید با خود فکر کنید چرا صرافی‌ها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم می‌توانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب می‌شود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافی‌ها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرم‌دار خود سود می‌کند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود می‌برد. به این سطح مارجین کال ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافی‌ها به شمار می‌آید.
      جمع‌ بندی
      همان‌طور که پیش از این بیان شد، یکی از مهم‌ترین اصولی که در مسیر تبدیل‌شدن به تریدر حرفه‌ای به شما کمک می‌کند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آن‌ها چنین عقیده‌ای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وام‌دهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست می‌یابید.

      توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
      برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.