ثروتمندترین مرد بابل، داستان ثروتمند شدن یک کارگر بابلی است. اصولی که این کارگر به کار میبرد تا ثروت هنگفتی تولید کند و بتواند برای همیشه از ثروتش استفاده کند.
ده راز بزرگ ثروتمند شدن
معجزه بزرگ فکر کردن
فراتر از مسائل پیش پا افتاده فکر کنید. نگاهتان را به اهداف بزرگ بدوزید. قبل از انکه درگیر موضوع بی اهمیتی شوید از خودتان بپرسید واقعا ارزشش را دارد؟
چرا باید آموزش ببینیم ؟
آیا با آموزش هایی که در زمان تحصیل ، مدرسه و دانشگاه دیدیم می توانیم به آنچه مدنظرمان هست برسیم و یا حرفه ای را را خودمان راه اندازی کنیم ؟
هنر رزم یا هنر صلح
امروزه گرایش فکری بشر به سمت انگاشت «برد- برد» است در این تفکر برای برنده بودن لزومی ندارد که طرف دیگر بازنده باشد.
لزوم یادگیری مذاکره صحیح
بیش از هشتاد درصد از فعالیت های روزانه ما در ارتباط با ده راز بزرگ ثروتمند شدن اطرافیانمان شکل می گیرد و این آمار بیان گر اهمیت کسب مهارت در روابط انسانی است.
برچسب ها
مقاله اول
وارن بافت یکی از برترین تاجران و سرمایه گذاران آمریکایی است که هم اکنون صاحب، مدیر اجرایی و سرمایه گذار اصلی برکشایر هاتاوی است
آرامش راز بزرگ و مخفی کسب ثروت| راز موفقیت
آرامش داشتن بزرگترین راز موفقیت در کسب ثروت و ثروتمند شدن می باشد و زیرا در سایه آرامش شما می توانید قدرت ذهن خود را آزاد کنید و کسب و کار موفق برای خود ایجاد کنید.
آرامش داشتن به عنوان راز موفقیت در ایجاد کسب و کار موفق و همچنین آزاد کردن قدرت ذهن در ثروتمند شدن افراد به عنوان یک راز مخفی محصوب می شود.
به نظر شما چرا این این موضوع را به عنوان یک راز از همگان مخفی نگه داشته اند؟
آرامش داشتن مهمترین راه برای اینه که در جریان زندگی باقی بمونین تا قدرت ذهن خود را آزاد کنید و کسب و کار موفق برای خود ایحاد کنید.
این حس آرامش همون راز مخفی ثروتمند شدن است.
شما در بخش هایی از زندگیتون از دست کسانی که پولی بهتون بدهکاره هستند ناراحت بئده اید.
دست از فکر کردن به آنها بردارین. با خودتون حرف بزنین و خودتون را مجاب کنید که این دنیاست که اونا چیزها رو به شما برمی گردونه نه بدهکارهای شما. و این راز موفقیت در آزاد کردن قدرت فکر و ایجاد کسب و کار موفق می باشد تا ثروتمند شدن را تجربه کنید.
این نکته را همیشه یادتون باشه: پول از اونا به شما نمی رسه بلکه از طریق اونا به شما میرسه .ده راز بزرگ ثروتمند شدن
هر وقت که بتونین دست از ناراحتی هاتون بردارین او ن موقع ذهنتون آزاد می شود که بتونید قدرت ذهن خودتون را در راه ثروتمند شدن آزاد کنید و کسب و کار موفق ی برای خود ایحاد کنید.
این داستان تجربه خوبیه برای درک بهتر حرفام
امروز از طرف یک دوست قدیمی که مدتها بود ازش خبری نداشتم بوسیله پست یک چک بدستم رسید.
اون چک به اندازه بخشی از پولی بود که قبلا بهش قرض داده بودم اون بهم بدهکار بود. ولی از اونجایی که ده سال طول کشیده تا همین مقدار را هم بهم بده خوشحالم که بالاخره این چک رو میبینم.
ده سال پیش باهام قرارداد بست تا براش یک برنامه دقیق بازاریابی بنویسم و به کمک آن برنامه یک کسب و کار موفق ایحاد کند و به این شکل ثروتمند شدن را تحربه کند. اون موقع برای این جور خدمات چندهزار دلار بیشتر می گرفتم. اون هم قبول کرد که اون مبلغ رو بهم بده و با هم شروغ به کار کردیم . من کار رو انجام دادم ولی اون پول رو نداد.
ولی از اونجایی که اون دوستم بود موضوع ررا دیگه پیگیری نکردم. ماهها گذشت و خبری ازش نشد. بعدش هم سالها گذشت و باز هم هیچ خبری. بعدش دوستم به یک ایالت دیگه رفت و من هم به یک شهر دیگه رفتم کلی فاصله بینمون افتاد.
اون راه خودش رو توی زندگی رفت و اساساً دیگه من خبری ازش نداشتم. من هم راه خودمو رفتم و به سرعت با کتابها و نوارهایی که داشتم توی اینترنت معروف شدم.
چند ماه پیش یک روز یک کسی ده راز بزرگ ثروتمند شدن ایمیلی برام فرستاد و ازم خواست که بهش درنوشتن یک کتابی کمک کنم تا بتواند راز موفقیت در ثروتمند شدن را پیدا کند و به این شکل قدرت ذهن خود را آزاد کنم کسب و کار موفق ی برای خود ایجاد کند. اون شخص گفت که بعضی از دوستهای من را می شناسه و اسم همون دوستم رو که بهم بدهکار بود برد.
به محض این که اسم اون دوست قدیمیم رو شنیدم فشار خونم بالا رفت و حسابی عصبانی شدم. حس میکردم که دوستم سرم را کلاه گذاشته و بهم خیانت کرده .
چند تا نفس عمیق کشیدم و آرامش را دباره بدست آوردم تا قدرت ذهن م دوباره آزاد شد . کمی هم با خودم حرف زدم. به خودم یادآوری کردم که دنیا خیلی بزرگه و ثروتمند شدن و ثروت می تواند از راههای مختلفی و نه لزوماً از طلب های گذشته نصیب آدم بشه و راز موفقیت که آرامش می باشد را با خودم مرور کردم.
تصمیم گرفتم که اون دوستمو ببخشم وهمین کار رو هم به صورت ذهنی انجام دادم. صادقانه دست از دوستم و بدهی که بهم داشت برداشتم. لزومی هم نداشت که حتماً حق با من باشه.
و جالب اینجاست که بعد از این کارم اون دوستم که مبلغی بهم بدهکار بود ایمیلی برام فرستاد و برام توضیح داده بوده که در این مدت اوضاعش خوب نبوده واینو را هم اضافه کرده بود که میخواد بین مون دوباره رابطه دوستی برقرار بشه.
نامه کوتاهی براش نوشتم و گفتم که همین حالا هم بینمون صلح و ئوستی برقراره و گفتم که اگه یک چکی به اندازه بخشی (حدود بیست درصد) از پولی که بهم بدهکاره بنویسه بقیه اش رو ندید می گیرم. دوستم هم موافقت کرد.
خب، اون چکی برام نفرستاد. یعنی بلافاصله نفرستاد. چند ماه دیگه هم گذشت تا دوباره ازش خبری شد. این دفعه هم برام ایمیل فرستاد و توضیحات خودش رو گفت. من بازهم آرامش خودم رو حفظ کردم . طبق قانون آرامش که یک راز موفقیت می باشد می دانستم که به اون پول میرسم و ثروتمند شدن را تجربه می کنم. لزومی نداشت که از طرف دوستم اون پول بهم برسه.
و همون طور که اول ماجرا گفتم اون چک امروز به دستم رسید.اصلاً نمیدونم که اون دوستم موقعی که داشته اون چک رو مینوشته چه احساسی داشته. امیدوارم با دلی خوش نوشته باشه. اگه این طور بوده باشه دوستم راز موفقیت که آرامش داشتن می باشد را در راستای آزاد کردن قدرت ذهن و ایجاد کسب و کار موفق در راستای ثروتمند شدن فعال کرده است.
برای دیدن آموزش های بازاریابی شبکه ای , اصول دعوت , پرزنت و پیگیری اینحا کلیک کنید
راز ثروتمند شدن وارن بافت رسیدن چیست؟
تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به بیان راز ثروتمند شدن وارن بافت میپردازد. که در ادامه بیان میکنیم که چگونه شرکتی را پیدا کنیم که بزرگترین فرصتهای کاری و سودآوری را پیش روی ما قرار دهد. با ما همراه باشید.
بین شرکتهای رو به رشدی که برای توسعه خود نیاز به سرمایه زیادی دارند و شرکتی که بدون نیاز به سرمایه رشد میکند، تفاوت زیادی وجود دارد.
این یکی از کلیدهای درک راز ثروتمند شدن وارن بافت و موفقیت او به عنوان یک سرمایه گذار بلندمدت و مدیر کسب و کار است. شرکتهایی که از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردارند، خیلی کمتر از مقدار درآمدی که کسب میکنند، نیاز به سرمایه دارند. معمولاً به این دلیل که آن ها محصولی با یک نام تجاری تولید میکنند که هرگز نیاز به تغییر ندارد یا نوعی خدمات کلیدی ارائه میدهند که به آنها اجازه میدهد قیمتهای بیشتری برای آن تعیین کنند و در نتیجه، حاشیه سود بهتری داشته باشند.
شرکتهایی که محصولاتشان در مدت زمان طولانی ثابت هستند، سودآورترند.
شرکتی که قرار نیست نام تجاری محصول آن تغییر کند، لازم نیست مقادیر هنگفتی صرف تحقیق و توسعه نماید. یا به ده راز بزرگ ثروتمند شدن منظور تغییر طراحی محصول، به طور دائم کارخانه و تجهیزات خود را به روز نماید. لذا، چنین شرکتی می تواند از همان کارخانه و تجهیزات بارها و بارها و از سالی به سال دیگر استفاده کند. تا زمانی که تجهیزاتش درنهایت فرسوده شوند. بدین ترتیب، می تواند تمام پولی را که از این حیث صرفه جویی می کند به امر توسعه کسب و کار اختصاص دهد. بدون اینکه بخواهد شرکت را زیر بار قرض اضافی ببرد یا سهام جدیدی را بفروشد. در اینجا، تمام سرمایه مورد نیاز برای رشد، توسط خود شرکت تامین می شود. البته، کل این فرآیند موجب می شود مدیران چنین شرکت های اَبَر موفقی، افرادی شایسته و درخشان به نظر برسند!
مثالی از این قبیل شرکت ها
شرکتی همچون کوکاکولا، هرگز نیازی ندارد میلیاردها دلار صرف طراحی مجدد محصول یا به روز کردن کارخانه های تولیدی خود کند. تا در عرصه ی رقابت پیشگام باقی بماند. بدین ترتیب، مقادیر زیادی پول برایش باقی می ماند. که می تواند صرف امور سرگرم کننده دیگری همچون خریدن شرکت های دیگر و پرداخت پاداش های خیلی زیاد به مدیرانش نماید. از سوی دیگر، شرکتی مثل جنرال موتورز(General Motors) که سازنده اتومبیل است و سبک محصول آن تقریباً هر سال تغییر می یابد، باید میلیاردها دلار صرف طراحی های جدید و به روز کردن کارخانه های خود نماید تا بتواند رقابت مدل های خود با تولیدات شرکت های فوردز و تویوتا را در عرصه جهانی حفظ نماید.
حالا که الگوی کلی بهترین شرکتی که میتوانیم در آن فعالیت کنیم را میدانیم، بگذارید کمی دقیق تر تصویر اقتصادی آن ها را بررسی کنیم. تا بتوانیم بگوییم هر کدام چه مشخصههایی دارند و کدام شرکتها، بلیطهای برنده ما برای شغلی بسیار سودآور هستند. ما سه آزمون اقتصادی بسیار ساده را انتخاب کرده ایم تا به کمک آنها ببینید آیا شرکت مورد بحث، در زمره ی شرکتهایی که مزیت رقابت پایدار دارند، قرار میگیرد یا نه.
۳ آزمون سریع برای شناسایی بهترین شرکتی که میشود در آن کار کرد یا از سرمایه گذاری در آن سود برد.
آزمون درآمد هر سهم شرکت
یکی از سریع ترین روش ها برای بررسی وضعیت اقتصادی یک کارفرمای احتمالی، بررسی مقادیر درآمد هر سهم از آن شرکت در سال است. وارن بافت تصویر درآمد هر سهم در یک دوره ده ساله را مورد بررسی قرار می دهد. که این از نظر او نشان دهنده ی روندی مداوم و رو به ترقی است.
آزمون بدهی شرکت
نشانه دیگری از شرکتی فوق العاده که می توان در آن کار کرد، شرکتی است که بدهی های درازمدت نداشته باشد یا بدهی های درازمدتش کم باشد.
آزمون سود ناخالص
راه دیگر برای تشخیص پایدار بودن مزیت رقابتی یک شرکت که موجب می شود، شرکت مذبور گزینه خوبی برای فعالیت باشد، بررسی سود نا خالص آن است.
نتیجهگیری
می توانیم با استفاده از سه آزمون شرح داده شده در این مقاله، هرگاه نیاز داشتیم، به ارزیابی این نکته بپردازیم که آیا شرکتی شغلی را به ما پیشنهاد میدهد، یکی از کسب و کارهای بزرگی است که ما را در مسیر موفقیت قرار میدهد و برایمان درآمد زیادی ایجاد میکند. یا شرکتی متوسط است که ما را در یک زندگی با حقوق پایین، فرصتهای اندک و امنیت شغلی اندک یا هیچ محبوس خواهد کرد.
چرا بعضیها خیلی زود ثروتمند میشوند؟
حتماً تاکنون افرادی را دیدهاید که احساس میکنید یکشبه ره صدساله را پیمودهاند؛ دوستان همپیالهای که در عرض مدتی کوتاه از فرش به عرش رسیدهاند و روزانه بر تعداد صفرهای حساب بانکی خود میافزایند! قطعاً اولین پرسش شما از این افراد و از خودتان این است که «چطور؟!». چطور شخصی که تا چند وقت پیش وضعیت مالی معمولی داشت، حال به این سطح از درآمد و رفاه رسیده است؟
صرفنظر از پاسخی که میشنوید، به احتمال زیاد این تغییر چشمگیر در احوالات اقتصادی فرد ثروتمند را (در بهترین حالت) مدیون شانس خوب او میدانید. البته تا حدودی حق با شماست؛ چراکه در محیط زندگی فعلی ما، کم نیستند افرادی که بدون هیچ تلاش خاصی و تنها بهدلایل واهی به ثروتهای هنگفت میرسند. تعداد این افراد بهقدری زیاد است که کمکم همه به این باور رسیدهایم که هیچ راه درستی برای کسب ثروت وجود ندارد ده راز بزرگ ثروتمند شدن و برای پولدار شدن یا باید شانس داشت، یا رابطه.
اما حقیقت این است که در یک محیط استاندارد و عادلانه، روشهای قانونمندی هم برای ثروتمندشدن وجود دارند! در این مقاله بهکمک یادداشتی از دیوید او (David O) که اخیراً در وبسایت مدیوم منتشر شده، برخی از این روشها را با هم مرور میکنیم. نکته کلی این مقاله این است که ثروتمندشدن همیشه هم به شانس مرتبط نیست و اغلب میتواند دلایل منطقیتری داشته باشد (البته تأکید میکنم که در یک محیط سالم!).
یکی از عواملی که در کسب ثروت تأثیر بسزایی دارد و بیشتر افراد به آن توجه نمیکنند، «محیط» است. محیط کاری و افرادی که با آنها در ارتباط هستید، تا حد زیادی تعیینکننده نوع و اندازه پولی هستند که کسب خواهید کرد. برخی از افراد بسیار سریع ثروتمند میشوند، زیرا در محیطی قرار دارند که میلیونها دلار پول بهراحتی در آن گردش میکند. البته این تنها یک عامل است و فاکتورهای دیگری هم دراینباره دخیل هستند. در ادامه، چهار عاملی را مطالعه میکنید که میتوانند دید اقتصادی شما را تغییر دهند و به شما در کسب ثروت کمک کنند.
همنشین بزرگان باشید
یکی از دوستان باتجربه من میگفت، اگر دیدید جوانی حدوداً بیست یا سیساله در کسبوکار خود بسیار موفق است، ببینید با چه کسانی دوست است. این افراد موفق معمولاً «همنشین بزرگان هستند». البته مسلماً چنین افرادی هم دوستهایی معمولی دارند که با آنها وقت میگذرانند؛ اما در مواقع حساس به حرف کسانی گوش میدهند که چند پله جلوتر از آنها هستند و تجربههای بیشتری دارند.
ممکن است با خود فکر کنید که همنشین بزرگان یعنی چه؟ و منظور ما از بزرگان، دقیقاً چه کسانی هستند؟
هر جا و در هر موقعیتی که باشید، همیشه افرادی هستند که چند پله بالاتر از شما قرار دارند. چیزی که برای شما شبیه به یک رویاست، برای آنها تجربهای معمولی است و نهایت چیزی را که شما به آن فکر میکنید سالها قبل پشتسر گذاشتهاند. همنشینی با چنین افرادی در بدبینانهترین حالت، دستکم چهار نتیجه مثبت دارد:
- شکستن تابوهای ذهنی
آنها باعث میشوند سرمایهای که از نظر شما بزرگ و دستنیافتنی است، در چشمتان کوچک جلوه کند. این خود عامل مهمی است که بههیچوجه نباید آن را دستکم بگیرید.
- آشنایی با منابع و روشهای کارآمد
همنشینی با این افراد، به شما کمک میکند که از منابعی و روشهایی که موجب ثروتمند شدنشان شده است مطلع شوید.
- دیدگاه جامعتر به زندگی
منابع و روشها را هم که کنار بگذاریم، نکته ارزشمند دیگری وجود دارد که در پی همنشینی با افراد ثروتمند از آن مطلع میشوید و آن، دیدگاه آنها نسبت به زندگی است. اهمیت این نکته، حتی از مورد قبلی هم بیشتر است؛ چراکه رسیدن به این دیدگاه سالها به طول انجامیده و عمر زیادی برای آن صرف شده است. اینکه شما بدانید یک فرد ثروتمند چگونه به دنیا نگاه میکند و چه نظری نسبت به زندگی و جهان هستی دارد، کمک بزرگی در راستای تغییر نگرش سنتی و رسیدن به ثروت است.
- توسعه ارتباطات
در نتیجه این همنشینی، شما میتوانید از ارتباطاتی که آنها در تمام این سالها برقرار کردهاند بهره ببرید. مسلماً افراد ثروتمند هم از قانون «همنشینی با بزرگان» استفاده میکنند و دوستان و آشنایانی با جایگاه بالاتر از خود دارند. بهاینترتیب، میبینید که نوع ارتباطات شما رفتهرفته تغییر خواهد کرد و وارد سطح جدیدی خواهد شد. در غیر این صورت، باید همه این اطلاعات را بهتنهایی به دست بیاورید و کل این مسیر را بهتنهایی و با آزمونوخطا طی کنید.
به همین علت است که میگوییم با کمکگرفتن از ثروتمندان دیگر، سریعتر اوج خواهید گرفت.
معاملاتی معدود با سود کلان داشته باشید
بهطور کلی، دو نوع مدل تجاری برای فروش و کسب سود وجود دارد. مدل اول فروش تعداد زیادی کالا یا خدمات با درصد سود کم است و مدل دوم این است که تعداد محدودی کالا را با درصد سود زیاد به فروش برسانید.
این مسئله به نوع کسبوکار شما و شغلی که در آن مشغول هستید مرتبط است. همیشه و از قدیم این طور بوده که سود برخی از بازارها، از بازارهای دیگر بیشتر است. یا بهعبارت دیگر، «پول درشت» در آنها جابهجا میشود. بهعنوان مثال، «بازار مسکن» نمونهای از این بازارهاست. یک معامله در این بازار میتواند بهاندازه فروش صدها محصول خدماتی سود داشته باشد.
خب اگر به دنبال ثروتمندشدن هستید، واضح است که فعالیت در این کسبوکارها بیشتر به نفع شماست؛ اما نباید نقش مهارت و تخصص را هم نادیده گرفت. بالاخره هرکسی در کاری تخصص دارد و ورود شما به کاری که مهارت لازم را در آن ندارید، میتواند به ضررتان تمام شود. اگر در ابتدای راه و در حال برنامهریزی برای آینده شغلی خود هستید، میتوانید این فاکتور را در نظر بگیرید و زمان باارزش خود را به کسب مهارت در کاری اختصاص دهید که سود بیشتری را برایتان بههمراه دارد.
اما همه اینها ده راز بزرگ ثروتمند شدن به این معنی نیست که نمیتوان از مدل اول برای ثروتمندشدن استفاده کرد. تنها تفاوت آنها این است که در مدل اول، شما باید تعداد بیشتری کالا را به فروش برسانید و یا تعداد بیشتری معامله انجام دهید. تصور کنید که شما از هر فروش خود ۱ دلار سود میکنید. برای اینکه بتوانید به سود ۱ میلیون دلار برسید، باید ۱ میلیون واحد از محصول خود را به فروش برسانید. بنابراین روی محصول یا خدماتی تمرکز کنید که افراد زیادی به آن احتیاج دارند و بهطور مکرر خریداری میشود.
مسیر هموارتر را انتخاب کنید
رِی دالیو (Ray Dalio)، میلیاردر و سرمایهگذار معروف آمریکایی به نکتهای اشاره کرده که هر کارآفرینی باید درباره آن فکر کند. او درباره شیوه میلیاردرشدن خود میگوید:
تنها کاری که من کردم، کسب مهارت در زمینهای بود که اگر در آن ماهر باشید، (مسلماً) پول زیادی به دست میآورید.
منظور این جمله آن است که برای میلیاردرشدن، نیازی نیست که لزوماً یک کارآفرین برتر یا یک نخبه خلاق باشید. با توجه به خصوصیات ویژه خود، سعی کنید مسیرهای هموارتر و تضمینشدهتر را برای کسب ثروت در پیش بگیرید.
در بین افراد ثروتمند، بهندرت با کسانی برخورد میکنید که شیوهای منحصربهفرد یا جدید را پیش گرفته باشند. البته شاید از این حرف کمی گیج شده باشید؛ چراکه تصور اکثریت ما از پولدارشدن و موفقیت (دستکم در آمریکا)، راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به ناگاه سروصدای زیادی به پا میکند و صاحب آن را به یک میلیادر تبدیل میکند؛ اما حقیقت این است که در دنیای واقعی، همه ثروتمندان جف بزوس و بیل گیتس و ایلان ماسک نیستند. تنها راه رسیدن به ثروت هم، طیکردن مسیری مشابه این افراد نیست.
اتفاقاً برعکس، ثروتمندان زیادی وجود دارند که راههای معمول و کمخطر را برای رسیدن به موفقیت برمیگزینند. انتخاب روشهای خاص و منحصربهفرد بهمعنی پذیرش یک ریسک بزرگ است. ممکن است این ریسک جواب بدهد و این افراد در مدتزمان خیلی کوتاهی به یک میلیاردر تبدیل شوند؛ اما خب تضمینی هم در این روشها نیست و ممکن است در نهایت با شکست مواجه شوند. این در حالی است که مسیرهای معمول و هموارتری برای کسب ثروت وجود دارد که با خیال راحتتری میتوان به آنها اطمینان کرد.
اشتباه بسیاری از افراد این است که در کاری مهارت پیدا میکنند که در طولانیمدت چندان سودآور نیست. با وجود تجربههای ناموفق مشابهی که وجود دارد، این افراد باز هم به دلایل مختلف همین اشتباه را تکرار میکنند. یکی از این دلایل این است که آنها فکر میکنند میتوانند از پس هر کاری بربیایند و بهعبارت بهتر، حسابشان با بقیه فرق میکند.
اما اگر یک لحظه منطقی فکر کنیم، چرا ما باید بتوانیم کاری که تعداد زیادی از افراد در آن شکست خوردهاند را با موفقیت به انجام برسانیم؟
این سؤال، استفهام انکاری نیست. بهعبارت دیگر، منظور ما این نیست که شما نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید؛ بلکه هدفمان این است که واقعاً به پاسخ آن فکر کنید. آیا توانایی خاصی در شما هست که بتواند شما را به یک فرد پیشرو و پیشگام تبدیل کند؟ یا این احساس تنها از روی جو رقابتی حاکم در دنیای امروزی که عمدتاً از طریق شبکههای اجتماعی ایجاد شده در شما به وجود آمده است؟ اگر پاسختان به سؤال اول مثبت است که به شما تبریک میگوییم؛ اما اگر احساس میکنید پاسخ مثبت را باید به سؤال دوم بدهید، پیشنهاد میکنیم فرمان تصمیمگیری را از احساساتتان گرفته و به منطقتان بدهید.
فراموش نکنید که پیشگاان راه را برای دیگران هموار میکنند؛ اما میلیونرهایی که سریع پولدار میشوند، مسیری را طی میکنند که قبلاً هموار شده است. تلاش برای اختراع مجدد چرخ به صرف زمان احتیاج دارد، زمانی بسیار زیاد.
بنابراین، افرادی که خیلی سریع ثروتمند میشوند، در کاری مهارت کسب میکنند که پیش از این تعداد بسیار زیادی را ثروتمند کرده است؛ نه یک یا دو نفر، بلکه صدها و هزاران نفر.
در یک کلام، اگر قصد دارید سریعتر ثروتمند شوید، سودای پیشگامبودن را کنار بگذارید و به دنیای واقعی بچسبید.
شبیه به یک میلیاردر برنامهریزی کنید
در قسمت آخر این مقاله، میخواهیم کمی پا را فراتر گذاشته و روشهایی را بررسی کنیم که میتوانند لقب «میلیاردر» را به شما هدیه دهند. راستش را بخواهید، میلیاردرها هم از همان مسیری میگذرند که ثروتمندان معمولی از آن گذشتهاند؛ با این تفاوت که در مسیر میلیاردرشدن، باید فشارهای بیشتری را تحمل کنید.
اگر اندکی با دنیای کسبوکار آشنا باشید، احتمالاً در سالهای اخیر اصطلاح استارتآپ را زیاد شنیدهاید. برخلاف تصور خیلیها که استارتآپها را جایی برای تفریح و کار توأمان میدانند، استارتآپهای واقعی، سکوهای پرتابی هستند که کسبوکارهای خلاقانه را در شرایط تحتفشار، به سرعت رشد میدهند و به ثروتهای هنگفت نزدیک میکنند.
از نظر من یکی از راههای احتمالی برای میلیاردرشدن، راهاندازی یک استارتاپ موفق با کمترین بودجه ممکن است. اولین قدم برای راهاندازی ده راز بزرگ ثروتمند شدن یک استارتاپ موفق، داشتن ایدهای است که در نوع خود جدید و کارآمد باشد.
مرحله بعدی، پیداکردن سرمایهگذار است. پیداکردن سرمایهگذار اغلب دشوارترین مرحله برای کارآفرینان است؛ اما اینجاست که «همنشین بزرگان بودن» دوباره به کمکتان میآید. اگر شما دوستان و همکاران ثروتمندی داشته باشید، یافتن یک سرمایهگذار از بین آنها کار بهنسبت راحتتری خواهد بود.
پس از طی این مراحل، شما باید برای استارتاپتان تبلیغ کنید و آن را به شهرت برسانید. این مرحله هم اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر بعد از اولین مرحله تأمین مالی نتوانید نام استارتاپتان را بر سر زبانها بیندازید، در ادامه احتمالاً به دردسر خواهید افتاد.
کسب شهرت باعث جذب سرمایه بیشتر میشود. با کسب شهرت دیگر نیازی نیست که خود را به سرمایهگذاران اثبات کنید؛ بلکه سرمایهگذاران خود بهدنبال شما خواهند بود و مشتاقانه روند رشد و توسعه استارتاپتان را پیگیری میکنند.
فراموش نکنید که کسبوکار شما باید به مرحلهای برسد که بتواند هزینههای خود را مدیریت کند. بهعبارت دیگر، استارتاپ شما نباید به هیچ شخص یا عامل بیرونی وابسته باشد و باید بهصورت مستقل به کار خود ادامه دهد. این همان مرحلهای است که گفته میشود این استارتاپ به «مقیاسپذیری» رسیده است.
البته این به این معنی نیست که دیگر بههیچوجه به سرمایه سرمایهگذاران احتیاجی ندارید. بالاخره شما برای گسترش کسبوکار خود نیاز به سرمایه بیشتر دارید؛ اما مسئله این است که این سرمایه بهخودیخود تأمین میشود و نیازی نیست که شما برای تأمین آن، بهدنبال سرمایهگذار بگردید. همه اینها بهخاطر این است که سرمایهگذاران شاهد موفقیت استارتاپ شما بودهاند و به آینده آن اطمینان دارند.
برای میلیاردر شدن، باید طوری برنامهریزی کنید که پس از این دوره تأمین مالی، کسبوکارتان به سودآوری برسد. در این صورت میتوانید آسودهخاطر باشید که آینده مالی خوبی در انتظارتان است؛ وگرنه، ممکن است با مشکل مواجه شوید.
معمولاً آخرین اقدام میلیاردرها، عرضه اولیه سهام است. انتخاب زمان مناسب برای عرضه اولیه سهام بهشدت مهم است. شما باید زمانی سهام خود را عرضه کنید که به موفقیت لازم دست یافته باشید و بهعبارتی، حرفی برای گفتن داشته باشید. مشکل بسیاری از شرکتها دقیقاً همین است که پیش از اینکه از سودآوری خود مطمئن شوند، عرضه اولیه سهام را انجام میدهند؛ در صورتی که کلید اصلی موفقیت در عرضه اولیه سهام، زمانبندی درست است.
اگر زمان مناسبی را برای عرضه اولیه سهام انتخاب نکنید، ممکن است با شکست مواجه شوید و اگر زمانبندی درست را رعایت کنید، بهاحتمال زیاد یکی از میلیاردرهای آینده خواهید بود. بنابراین هر زمان که احساس کردید استارتاپتان به موفقیت لازم دست یافته، میتوانید سهام آن را در بازارهایی مانند بازار بورس عرضه کنید تا باعث جذب سرمایه بیشتر برای شما شود.
جمعبندی
شاید با مطالعه این مقاله، تنها چیزی که به ذهنتان رسیده این باشد که «چه دل خوشی». میدانیم که گفتن این حرفها راحت است؛ اما پیادهکردن آنها در سطح عملی، نه. علاوه بر این، اداره یک کسبوکار در فضای فعلی کشور ما که با مشکلاتی مثل تحریمهای خارجی، رانتهای داخلی و سیاستهای ناپایدار اقتصادی دستبهگریبان است، سختی کار را دوچندان میکند. با این حال، ناامیدی راهحل مشکل نیست.
همه روشهایی که عنوان شد، در یک شرایط استاندارد میتواند شما را یک فرد ثروتمند تبدیل کند یا دستکم میتواند دید بازتری به شما ارائه کند تا به چیزهایی فکر کنید که پیشتر فکر نمیکردید. البته لازم به ذکر است که همه روشهای کسب ثروت هم در این چهار مورد خلاصه نمیشود و مسلماً راههای دیگری وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره نشد.
با این حال، اگر بخواهیم نکات اصلی این مقاله برای ثروتمندشدن را بهطور خلاصه مرور کنیم، به این موارد میرسیم:
میتوانید با خواندن این 5 کتاب سریع تر ثروتمند شوید
فصل نمایشگاه کتاب است و بسیاری از دوستان از ما درخواست معرفی کتاب داشتند و با توجه به اینکه قبلا در بخش اختصاصی معرفی کتاب، سعی کردیم کتاب های خوبی که باید بخوانید را معرفی و خلاصه آنرا به شما بگوییم، اینبار تصمیم گرفتیم کتاب هایی را به شما معرفی کنیم تا با خواندن آنها ثروتمند شوید !
تعجب نکنید، این از آن قول های پوچ و توخالی نیست.
بلکه نتیجه ادعای نویسنده این کتاب ها و افراد ثروتمند دنیاست که به آنها اشاره کرده اند.ده راز بزرگ ثروتمند شدن
اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید ابتدا اصول آنرا بلد باشید.
بدون یادگیری اصول، شما راه دوری در امور مالی نمیتوانید بروید… باید ابتدا اصل و سنگ بنای موفقیت مالی را بلد باشید و سپس شروع به ساختن آینده مالی تان کنید.
کتاب هایی هستند که با قدرت زیادی اصول ثروت آفرینی را معرفی و آموزش داده اند؛
ما 5 تا از بهترین های این کتاب ها را در این مقاله به شما معرفی میکنیم، اگر قبلا خلاصه صوتی یا تصویری هرکدام نیز در این وبسایت منتشر شده باشد را هم ذکر میکنیم.
اولین کتابی که شما را ثروتمند میکند : بیندیشید و ثروتمند شوید
نمیتوانید تاثیر و قدرت این کتاب را نادیده بگیرید.
یکی از 5 کتاب پرفروش دنیا… اولین کتاب موفقیت مالی دنیا از نظر تجار و کارآفرینان بزرگ دنیا که به شما پیشنهاد میکنند باید بخوانید.
عنوان کتاب کمی فریبنده است.
وقتی آنرا میخوانید، شاید قانون راز یا جذب به ذهن تان برسد و فکر کنید ‘این یکی از همان کتاب های تخیلی است… مگر میشود فکر کنیم و پولدار شویم؟…’ به صورت خیلی خلاصه اگر بخواهید بدانید، بله میشود!
چون افراد ثروتمند و پولدار، دقیقا از همین روش ها استفاده میکنند که در این کتاب توضیح داده شده است؛ همانطور که قبلا در مقاله «قبل از یک شغل خوب، باید ذهن ثروتمند داشته باشید» خواندید، همه چیزی از ذهن شروع میشود.
ذهن انسان نقطه آغاز تغییرهای بزرگ است.
هر تغییری ابتدا باید از از علت آن تغییر و نه از معلول آن شروع شود. پس، اگر میخواهید ثروتمند شوید، ابتدا باید اصول ذهنی آنرا بلد باشید.
این کتاب به دستور اندرو کارنگی، تاجر فولاد و یکی از نخبگان ثروت آفرینی دنیا نوشته شده است.
وقتی ناپلئون هیل خبرنگار نزد اندرو کارنگی رفت تا راز ثروتمند شدنش را بپرسد، اندرو کارنگی به وی گفت فقط در صورتی این راز را در اختیارش میگذارد تا برود و راجع به 500 فرد خودساخته و ثروتمند دنیا تحقیق کند.
این تحقیق 20 سال طول کشید… و حاصل آن این کتاب شد.
دومین کتابی که شما را ثروتمند میکند: پدر پولدار، پدر بی پول
میخواهید بدانید افراد پولدار، به فرزندانشان راجع به پول چه چیزهایی آموزش میدهند؟ پس حتما کتاب پدر پولدار، پدر بی پول را باید بخوانید.
این کتاب، یکی دیگر از پرفروش ترین کتاب های ثروت آفرینی دنیاست.
کتابی که نویسنده آن رابرت کیوساکی، پس از پیمودن مسیر ثروت آفرینی که پدر پولدارش به وی آموزش داده بود نوشت.
رابرت کیوساکی، پسر یک معلم بود که وضع مالی خوبی نداشتند. او دوستی داشت که پدرش خیلی ثروتمند بود. رابرت از پدر دوستش راهنمایی هایی برای ثروتمند شدن میخواهد و پدر دوستش به وی میگوید چطور باید ثروت آفرینی کند.
این کتاب قدم به قدم به شما آموزش میدهد ثروتمندان از چه سیستمی برای ثروت آفرینی استفاده میکنند و چطور میتوانید شما هم چهار راه پولسازی که در این کتاب توضیح داده شده است، استفاده کنید.
کتاب «پدر پولدار، پدر بی پول» برای اولین بار به شما میگوید چطور قرض بگیرید تا ثروتمند شوید ! و مجددا برای اولین بار به شما میگوید چرا بعضی از سرمایه گذاری ها، اصلا سرمایه گذاری نیستند و فقط بدهی برای شما تولید میکنند.
سومین کتابی که شما را ثروتمند میکند: ثروتمندترین مرد بابل
در سال 1926 جرج کلاسون این شاهکار ثروت آفرینی را به زبان ساده نوشت.
ثروتمندترین مرد بابل، داستان ثروتمند شدن یک کارگر بابلی است. اصولی که این کارگر به کار میبرد تا ثروت هنگفتی تولید کند و بتواند برای همیشه از ثروتش استفاده کند.
از زمانی که این کتاب منتشر شد، فروش عظیمی تا به امروز داشته است. کتابی که پس از خواندن متوجه میشوید راز ثروتمند شدن، دیگر یک راز نیست، بلکه یک راهکار مشهود است که خیلی وقت بود جلوی چشم شما بود اما آنرا نادیده گرفته بودید.
شما در این کتاب راجع به موضوعاتی مثل «اول به خودت پرداخت کن» «کمتر از خواسته هایت خرج کن» «بیشتر سرمایه گذاری کن» و … آشنا میشوید که قدم های اولیه ثروتمند شدن است.
چهارمین کتابی که شما را ثروتمند میکند: پول – رهبر بازی باشید
قبلا آنتونی رابینز را با کتاب های انگیزشی می شناختند، تا وقتی که با انتشار این کتابش کل دنیا متوجه شد آنتونی رابینز نه تنها یک مربی انگیزشی درجه یک هست، بلکه یک مشاور مالی فوق حرفه ای برای رهبران و فوق ستاره های دنیاست.
آنتونی رابینز به واسطه ارتباطاتی که با افراد متخصص، حرفه ای و ثروتمند دارد، نظر 50 فرد ثروتمند دنیا را در رابطه با ثروت آفرینی جویا شده است و توانسته یک راهکار قدم به قدمی برای ثروتمند شدن پیدا کند تا واقعا عمل میکند.
این کتاب حاصل مصاحبه تک به تک آنتونی رابینز با افراد ثروتمند دنیاست؛ افرادی مثل وارن بافت، استیو فوربز و … از جمله کسانی هستند که سوالات صریح آنتونی رابینز را در این مورد که چطور (واقعا) ثروتمند شویم، جواب دادند.
این کتاب به تازگی در ایران نیز منتشر شده است که میتوانید تهیه کنید و بخوانید.
پنجمین کتابی که شما را ثروتمند میکند: موضوع راجع به پول نیست
پس از راه اندازی فروشگاه سوخت جت، اولین محصولی که در این فروشگاه قرار گرفت، «تصویرذهنی برنده» اثر باب پراکتور بود.
همانطور که از این رفتار مجموعه ما میتوانید متوجه شوید، عقاید باب پراکتور به نظر ما برای موفقیت و ثروت آفرینی خیلی مهم است.نام باب پراکتور در دنیا مترادف موفقیت است.
وقتی او راجع به موضوعات موفقیت صحبت میکند، آنقدر صحیح و دقیق با منابع معتبر و کاربردی صحبت میکند که نمیتوانید تا آخر پای صحبت هایش بنشینید و میخواهید خیلی سریع صحبت هایش را قطع کنید تا بروید بیرون و موفقیت را بدست آورید.
کتاب «موضوع راجع به پول نیست» اثر باب پراکتور، برای اولین بار اثر تصویرذهنی در ثروتمند شدن را ده راز بزرگ ثروتمند شدن به شما توضیح میدهد. کتابی قدرتمند که راهکارهایی به شما معرفی میکند تا بتوانید نه فقط ثروت، بلکه هرچیز دیگری را وارد زندگی تان کنید.
مجموعه کارآفرینان جوان، شدیدا خواندن این کتاب را به شما توصیه میکند. اگر میخواهید راجع به باب پراکتور بیشتر بدانید، این صفحه محصول را هم میتوانید مطالعه کنید.
دیدگاه شما