تحلیل چند چهارچوب زمانی


الگوی پرچم چیست؟ — از صفر تا صد و به زبان ساده

«مجله فرادرس» تا به‌ حال مطالب متعددی را در حوزه آموزش بورس و تحلیل تکنیکال، منتشر کرده است. در نوشتار حاضر، به بررسی الگوی پرچم یکی از الگوهای ساده و مهم در تحلیل تکنیکال پرداخته‌ایم. الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه‌دهنده به شمار می‌رود.

الگوی ادامه‌ دهنده چیست ؟

«الگوی ادامه‌دهنده» (Continuation Pattern) نشان‌دهنده این است که پس از کامل شدن آن، قیمت به حرکت در تحلیل چند چهارچوب زمانی جهت قبلی خود – قبل از ظهور الگوی ادامه‌دهنده – ادامه می‌دهد. تحلیل‌گران تکنیکال از تعداد زیادی الگوی ادامه‌دهنده برای دریافت سیگنالی مبنی بر ادامه پیدا کردن روند قبلی استفاده می‌کنند. از نمونه‌‌های الگوهای ادامه‌دهنده می‌توان به الگوهای مثلث، پرچم، الگوی آویز یا «پرچم سه‌گوش» (Pennant) اشاره کرد. توجه داشته باشید که تمامی الگوهای ادامه‌دهنده نشان‌دهنده ادامه روند نیستند و حتی پس از مشاهده آن‌ها، معکوس شدن روند محتمل است.

چه زمانی به الگوهای ادامه‌دهنده اعتماد کنیم؟

زمانی که روند وارد شده به الگو، روند قوی به شمار رود و الگوی ادامه‌دهنده در مقایسه با موج‌های الیوت، کوچک‌تر باشد، روند‌های ادامه‌دار، قابل اطمینان‌تر خواهند بود. برای مثال، در روند قیمتی، قیمت به طرز قابل توجهی افزایش پیدا می‌کند، مثلثی کوچکی شکل می‌گیرد، در بالای الگوی مثلث، روند، شکسته می‌شود و سپس بالاتر و بالاتر می‌رود.

الگوی پرچم چیست ؟

در تعاریف عبارت‌های بکارگرفته‌شده در تحلیل تکنیکال، «پرچم» (Flag) الگویی است که در چهارچوب زمانی کوتاه‌مدت‌تر، بر خلاف روند فعلی مشاهده شده در چارچوب زمانی بلندمدت‌تر روند قیمتی، حرکت می‌کند.

از الگوی پرچم برای شناسایی احتمال ادامه‌ یافتن روند از نقطه‌ فاصله گرفتن قیمت در خلاف جهت روند قبلی، استفاده می‌شود. اگر روند ادامه پیدا کند، افزایش قیمت قابل توجه خواهد بود و در این زمان مشاهده الگوی پرچم، برای معامله‌گران سود به همراه خواهد داشت.

الگوی پرچم چه زمانی مشاهده می‌شود؟

الگوی پرچم، زمانی ظاهر می‌شود که به صورت مداوم شاهد حرکات به سمت بالا و پایین در نمودار قیمتی سهامی باشید که روندی صعودی یا نزولی دارد. در این نمودار‌ها به سختی‌ می‌توان قله‌ها و دره‌ها را با خطوط موازی به یکدیگر متصل کرد.

الگوی پرچم نشان‌دهنده چیست؟

به صورت کلی، پرچم نشان‌دهنده عدم اطمینان در نمودار قیمتی یک سهم است. شکست مشاهده شده در پرچم، سیگنال‌دهنده این است که بازار تصمیم خود را درباره ارزش ذاتی این سهام گرفته است و این احتمال وجود دارد که حرکت قابل‌توجهی به سمت بالا یا پایین انجام شود که با جهت شکست قیمت، انطباق داشته باشد.

الگوی پرچم چگونه عمل می‌کند؟

پرچم یا نواحی ایستایی فشرده در پرایس اکشن نشان‌دهنده حرکتی برخلاف جهت روند است که به سرعت پس از حرکتی سریع در جهت روند، مشاهده می‌شود. این الگو عموماً از ۵ تا ۲۰ شمعدانی یا کندل استیک تشکیل شده است. الگوی پرچم می‌تواند صعودی یا نزولی باشد.

الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل شده است؟

الگوی پرچم از ۲ جزء «پرچم» (Flag) و «میله پرچم» (Flag Pole) تشکیل شده است. که بخش پرچم خود شبیه به کانال است که در آن می‌توانید «ایستایی» (Consolidation) یا ثبات قیمت را نیز مشاهده کنید.

آناتومی الگوی پرچم

پس از اتمام بخش پرچم، تغییر قیمتی به اندازه میله پرچم در ادامه آن وجود خواهد داشت.

۵ ویژگی اصلی الگوی پرچم چیست؟

الگوی پرچم، ۵ ویژگی اصلی دارند.

  • روند جلو رفته
  • کانال ایستایی
  • الگوی حجمی
  • شکست سطوح
  • تائید حرکت قیمت در جهتی یکسان با شکست سطوح

الگوهای صعودی و نزولی، ساختار یکسانی دارند اما جهت روند آن‌ها متفاوت است. همچنین، آن‌ها، تفاوت اندکی در الگوی حجمی دارند. الگوهای حجمی صعودی در روند جلو رفته افزایش پیدا می‌کند و در قسمت ایستایی پرچم، کاهش می‌یابد. به صورت متقابل، الگوی حجمی نزولی در جهت پیش‌رونده افزایش پیدا می‌کند و در جهت ایستایی کاهش می‌یابد.

چگونه با الگوی پرچم، معامله کنیم؟

با بکارگیری الگوی پرچم، شما می‌توانید با توجه به ۳ نقطه، ورود به معامله، حد ضرر و هدف‌گذاری کسب سود، استراتژی معاملاتی تعیین کنید.

  • نقطه ورود
  • تعیین حد ضرر
  • هدف‌گذاری کسب سود

نقطه ورود

بااینکه پرچم‌ها می‌توانند نشان‌دهنده ادامه روند فعلی باشند اما محتاطانه این است که منتظر شکست اولیه بمانیم تا سیگنال اشتباهی دریافت نکرده و گمراه نشویم. معمولاً، معامله‌گران انتظار دارند که یک‌روز پس از شکسته شدن قیمت و بسته شدن آن در خط موازی بالاتر از خط روند، وارد پرچم شوند.

تعیین حد ضرر

عموماً از معامله‌گران انتظار می‌رود که از جهت مخالف الگوی پرچم برای تعیین حد ضرر استفاده کنند. برای مثال، اگر خط روند بالایی الگو در ۵۵ دلار به ازای هر سهم و خط روند پایینی الگو در ۵۱ دلار به ازای هر سهم قرار گرفته باشد، در نتیجه، سطح قیمتی پایین‌تر از ۵۱ دلار به ازای هر سهم، ناحیه‌ای منطقی برای قراردادن حد ضرر برای پوزیشن بلند یا خرید، به شمار می‌رود.

هدف‌گذاری کسب سود

معامله‌گران محتاط‌تر ممکن است بخواهند از اختلاف بین خطوط روند موازی الگوی پرچم، برای هدف‌گذاری کسب سود استفاده کنند. برای مثال، اگر تفاوت دو خط روند به میزان ۴ دلار و نقطه ورود با توجه به شکست سطوح، ۵۵ دلار باشد معامله‌گر هدف‌گذاری کسب سود خود را در ۵۹ دلار ( ۵۵ + 4 ) قرار می‌دهد.

نگرشی خوش‌بینانه‌تر این است که فاصله‌های بین قیمت‌های بالای الگو و پایه پرچم را نسبت به واحد پولی اندازه‌گیری کنیم تا بتوانیم هدف‌گذاری بهتری برای کسب سود انجام دهیم.

برای مثال، اگر پایین‌ترین قیمت میله پرچم ۴۰ دلار و بالاترین قیمت پایه پرچم، ۶۵ دلار و نقطه ورود در شکست ۵۵ دلار باشد، حد سودی که ممکن است معامله‌گر انتظار داشته باشد، معادل ۸۰ دلار (۵۵ + ۲۵) است. علاوه بر این ۳ قیمت اساسی، معامله‌گران باید توجه کافی به انتخاب‌ موقعیت‌های معاملاتی و روند‌های کلی بازار داشته باشند تا موفقیت خود را در معامله با استفاده از استراتژی پرچم، حداکثر کنند.

الگوی پرچم صعودی چیست؟

الگوی پرچم صعودی یک الگوی ادامه‌دهنده است که مانند توقفی کوتاه در روند بوجود می‌آید و در ادامه آن حتی قیمت بیشتر افزایش می‌یابد. الگوی پرچم صعودی مانند کانال یا مستطیلی به سمت پایین، با دو خط موازی علامت‌گذاری شده است که این دو خط موازی در خلاف جهت قیمت پیش‌رونده هستند. در زمان این ایستایی، حجم نیز باید دچار سکون شود و ثبات داشته باشد تا قیمت را در نقطه شکست حتی بیش از پیش افزایش دهد.

مثال الگوی پرچم در فارکس

مثال الگوی پرچم

همان‌طور که در نمودار صعودی بالا مشاهده می‌کنید، قیمت دلار استرالیا در مقایسه با اغلب ارز‌های دیگر، افزایش داشته و عملکرد خوبی را به علت بازدهی بالا، با توجه به نرخ بهره، به نمایش گذاشته است.

در تصویر بالا، الگوی پرچم را در نمودار جفت ارز AUD/CAD مشاهده می‌کنید. روند صعودی قبلی (میله پرچم) با خط طوسی مشخص شده است. می‌توانید ایستادگی قیمت‌ را در کانال نزولی مشاهده کنید. برای معامله با وجود الگوی پرچم، تحلیل‌گران می‌توانند در بازه پایین کانال قیمتی وارد شوند یا صبر کنند که شکست قیمتی در قسمت بالای کانال رخ دهد. این نواحی با دایره زردرنگ مشخص شده‌اند. همچنین، برای تعیین ناحیه‌ای که برای برداشت سود مناسب باشد، تحلیل‌گران می‌توانند انتهای پرچم را به اندازه طول میله پرچم امتداد دهند. در تصویر بالا، این مورد با نقطه‌چین مشخص شده است.

چگونه الگوی پرچم صعودی را در نمودار تشخیص دهیم؟

ممکن است تشخیص پرچم گاوی در یک نمودار، دشوار به نظر برسد زیرا این الگو دارای بخش‌های متفاوت متنوعی است. تحلیل‌گران باید به خوبی، این اجزا را تشخیص دهند و درک کنند تا بتوانند با استفاده از این الگو به خوبی معامله را انجام دهند. موارد کلیدی که باید هنگام جستجوی پرچم به آن‌ها توجه کنید به شرح زیر هستند.

الگوی پرچم صعودی

  • در ادامه روند صعودی قرار گرفته باشد.
  • ایستادگی قیمت با شیب به سمت پایین را تشخیص دهید (در الگوی پرچم صعودی).
  • اگر اصلاح قیمتی عمیق‌تر از ۵۰ درصد بود، ممکن است مورد مشاهده شده الگوی پرچم نباشد. به صورت ایده‌آل، اصلاح قیمت در کمتر از ۳۸ درصد روند اصلی رخ می‌دهد.
  • ورود به معامله در انتهای پرچم یا در شکست قسمت بالایی پرچم صورت بگیرد.
  • انتظار برای شکسته شدن قیمت با طول احتمالی برابر با اندازه میله پرچم

تفاوت بین الگوی پرچم صعودی و نزولی چیست؟

الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی هر دو نشان‌دهنده یک الگو در نمودار هستند با این‌حال، تفاوت‌هایی بین آن‌ها وجود دارد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

  • پرچم خرسی برخلاف پرچم گاوی در یک روند نزولی مشاهده می‌شود.
  • پرچم نزولی زمانی کانال یا ناحیه ایستادگی را می‌شکند که قیمت، مقداری پایین‌تر از حد کانال را اختیار کرده باشد.تحلیل چند چهارچوب زمانی
  • هردوی الگوهای پرچمی خرسی و گاوی در نمودار، برای تعیین قیمت هدف از طول میله پرچم استفاده می‌کنند.

الگوی پرچم سه‌ گوش یا الگوی آویز چیست ؟

الگوی «آویز‌» (Pennant) شباهت زیادی به الگوی پرچم دارد. تفاوت بین این دو الگو این است که خطوط روند آویز‌ها در نهایت همگرا شده و به یکدیگر می‌رسند و مثلثی کوچک را تشکیل می‌دهند. در واقع، آویز، الگوی پرچم همگرا به شمار می‌رود. خطوط روند الگوی پرچم، غالباً موازی هستند. شیب الگوی آویز نیز معمولاً در مقایسه با روند قبلی در جهت مخالف با آن قرار دارد. در بعضی مواقع، امکان دارد این ساختار‌ها افقی یا در جهتی همسان با روند غالب قرار گرفته باشند.

الگوی پرچم سه گوش

تفاوت الگوی آویز با الگوی پرچم چیست؟

هردوی این ساختار‌ها – الگوی پرچم و الگوی آویز یا سه‌گوش – نشان‌دهنده ایستادگی معینی در بازار هستند و این به نوعی نشان‌ می‌دهد که روند قبلی، روند قوی بوده است. اغلب بازیکنان بازار، دارایی خود را حفظ می‌کنند و تعداد بسیار محدودی از بازار خارج می‌شوند و این انگیزه در سایر معامله‌گران بوجود می‌آید که در جهت روند قبلی به معامله بپردازند.

بعد از شکسته‌شدن سطح در هر جهتی، پرایس اکشن را می‌توانید به صورت تعداد محدودی پولبک یا تروبک مشاهده کنید. بسیاری از معامله‌گران به دلایل گفته‌شده الگوهای پرچم و سه‌گوش را ترجیح می‌دهند.

پرچم‌ها نشان‌دهنده کانال‌های کوتاه هستند ولی شیب آن‌ها در مقایسه با روند قبلی، در جهت مخالف قرار دارد. در زمان هایی ممکن است شیب پرچم تحلیل چند چهارچوب زمانی همسو با شیب روند باشد که نشان‌دهنده قدرت هرچه بیشتر روند است

عموماً حجم در حین تشکیل الگوی پرچم کاهش پیدا می‌کند. این الگو‌ها در طی مدت زمانی کوتاه – از چند روز تا چند هفته – شکل می‌گیرند. معمولاً انتظار داریم پس از مشاهده الگوی پرچم، شاهد حرکات شدید قیمتی باشیم.

تفاوت بین پرچم و سه‌گوش

تفاوت الگوی آویز با الگوی کنج چیست؟

الگوی آویز یا سه گوش با الگوی «گوه» (Wedge) یا کنج متفاوت است زیرا آن‌ها در مدت زمانی کوتاه‌تر تشکیل می‌شوند و روند قابل‌توجهی از قیمت، در ادامه آن‌ها، قرار گرفته است. همان‌طور که ساختار الگوی سه گوش در حال تشکیل شدن است، حجم، عموماً، کاهش پیدا می‌کند. در ادامه الگو، در قسمت «شکست سطح» (Breakout)، حجم افزایش می‌یابد. در تصویر زیر می‌توانید الگوی سه گوش صعودی را در نمودار یک‌ساعته جفت ارز USD/JPY مشاهده کنید.

الگوی آویز ۳ گوش در نمودار فارکس

جهت مشاهده تصویر در ابعاد بزرگ‌تر، روی آن کلیک کنید.

معامله‌گران عموماً تا زمانی که الگوی موردنظرشان کامل نشده است، شروع به معامله نمی‌کنند. آن‌ها پس از پیگیری این الگو‌ها، منتظر شکست سطوح می‌مانند. این اتفاق در زمان شکسته شدن خط روند و عموماً در جهت یکسانی با روند قبلی رخ می‌دهد.

الگوی سه‌گوش چیست

الگوی پرچم سه‌گوش یا آویز

معرفی فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازار‌های مالی

آموزش تحلیل تکنیکال

برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال می‌توانید به فیلم آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره آموزشی در ۱۲ درس و ۱۲ ساعت و بوسیله استادی مجرب تهیه شده است. در ادامه، سرفصل‌های عنوان شده در این دوره آموزشی را به ترتیب بیان می‌کنیم.

مدرس، در درس اول به آموزش فلسفه تحلیل تکنیکال پرداخته است. ساختار نمودار‌ها و مفاهیم مقدماتی به ترتیب در دروس دوم و سوم معرفی شده‌اند. برای یادگیری الگوهای مهم برگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده باید به درس‌های چهارم و پنجم، مراجعه کنید.

مباحث مربوط به میانگین متحرک در درس ششم مطرح شده است. اسیلاتور‌ها را در درس هفتم خواهید آموخت. نمودار‌های شمعی ژاپنی و سری‌های فیبوناچی در درس‌های هشتم و نهم مرور می‌شوند. در سه مطلب نهایی، به ترتیب با برخی از استراتژی‌های متداول معاملاتی، مدیریت سرمایه در معاملات و مباحث تکمیلی آشنا خواهید شد.

  • برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازار‌های مالی + کلیک کنید.

سخن پایانی

معامله‌گران با تجربه در اغلب مواقع به دنبال نقاط شکسته شدن روند هستند و یادگیری الگوی پرچم و تشخیص آن، می‌تواند شما را از شکست روند پیش از رخ دادن آن آگاه کند. الگوی پرچم به کرات در نمودار‌ها مشاهده می‌شود و نشان‌دهنده شکسته شدن سریع قیمت سهام به سمت بالا یا پایین است. پرچم‌ها سیگنال مهمی در بازار‌های فاقد اطمینان به شمار می‌روند زیرا پس از شکست قیمت، احساس اطمینان نسبی را برای معامله‌گر بوجود می‌آورند. الگوی پرچم به تنهایی کاربردی است اما می توان از آن جهت تائید سایر الگوها، مانند الگوهای پیچیده‌تر، همچون الگوهای پروانه یا گارتلی استفاده کرد.

سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً‌ با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایه‌گذاری،‌ تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آن‌ها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهره‌برداری از این نوشتار با هدف سرمایه‌گذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و تحلیل چند چهارچوب زمانی مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست

تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایم‌فریم‌ها از آن‌جا مشخص می‌شود، که بسیاری از معامله‌گران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و هم‌چنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه می‌دهند. بسیاری از آن‌ها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایم‌فریم نامناسب می‌پندارند!

به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیل‌دهنده هر نمودار قیمتی می‌باشند و چهارچوب زمانی نمایش داده‌های قیمتی نمودار دارایی‌های مختلف، تایم‌فریم نامیده می‌شود. در واقع می‌توان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یک‌ساعته نشان‌دهنده برآیند نوسانات قیمتی یک‌ ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن می‌باشد؛ که در پلتفرم‌های تحلیلی به اختصار OHLC خوانده می‌شوند.

تایم فریم یا قاب زمانی یکی از مفاهیم اولیه در تحلیل تکنیکال و همچنین در تحلیل بنیادی می‌باشد.

تایم فریم قابی از زمان است که بعضی وقتها آن را بازه زمانی یا فاصله زمانی نیز می‌نامیم.

همه تحلیلگران در بازار بورس، قبل از هر چیز باید تعیین کنند که در چه فاصله زمانی می‌خواهند بررسی‌های خود را انجام دهند.

مثلا مشخص کنند که این تحلیل بنیادی مربوط به کوتاه‌مدت، میان‌مدت، یا بلندمدت می‌باشد.

همچنین باید مشخص کنند که ابتدا و انتهای این فاصله زمانی کدام است.

هر بازه زمانی انتخاب شده نیز ممکن است متعلق به گذشته، حال و یا آینده باشد.

پس تایم فریم در واقع برش یا بخشی از زمان است که تحلیلگر برای بررسی و تحلیل تحلیل چند چهارچوب زمانی رفتار بازار یا رفتار یک صنعت و یا رفتار یک سهم انتخاب می‌کند.

مثلا انتخاب سه ماهه دوم سال جاری برای یک تحلیل، همان انتخاب تایم فریم می‌باشد.

در تحلیل بنیادی معمولا تایم فریم‌های انتخابی تحلیلگر بلندمدت‌ است اما در تحلیل تکنیکال همه تایم فریم‌ها کاربرد دارند.

تایم فریم معمول و منتخب هر تحلیلگر در تحلیل بنیادی یکساله یا چند ماهه می‌باشد.

اما در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران تایم فریم‌های بسیار متنوعی را مورد استفاده قرار می‌دهند.

به کمک نرم‌افزارهائی مثل متاتریدر، تایم فریم‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال از ۱ دقیقه تا ۱ ماهه قابل تنظیم هستند.

انواع تایم فریم

همانطور که در ابتدا گفتیم، تاکید ما در این مطلب از آموزش بورس بحث درباره موضوع تایم فریم در تحلیل تکنیکال است.

تحلیلگران با استفاده از نرم‌افزار متاتریدر، از این تایم فریمها در تحلیل تکنیکال خود، بیشتر استفاده می‌کنند؛

یک دقیقه یا M1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ دقیقه ۵ دقیقه یا M5 یعنی تغییرات قیمت طی ۵ دقیقه ۱۵ دقیقه یا M15 یعنی تغییرات قیمت طی ۱۵ دقیقه ۳۰ دقیقه یا M30 یعنی تغییرات قیمت طی ۳۰ دقیقه ۱ ساعت یا H1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ساعت ۴ ساعت یا H4 یعنی تغییرات قیمت طی ۴ ساعت ۱ روز یا Daily یعنی تغییرات قیمت طی ۱ روز ۱ هفته یا Weekly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ هفته ۱ ماه یا Monthly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ماه

بهترین تایم فریم

در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال نمودار تغییرات قیمت در هر تایم فریم با یک کندل نمایش داده می‌شود.

اما شاید از خود بپرسید بهترین تایم فریم برای بررسی کدام است؟ این سوال اساسی و مهم بسیاری از سرمایه گذاران است.

برای یافتن پاسخ به این سوال نکات متعددی را باید در نظر گرفت اما دو نکته مهم عبارتند از؛

روزانه چقدر زمان برای بررسی بازار یا سهام می‌توانیم صرف کنیم؟
استراتژی ما برای بررسی بازار و سرمایه گذاری چیست؟
در مورد اول باید تعیین کنیم روزانه و یا در هر هفته چقدر وقت داریم تا بازار را بررسی کنیم؟

همچنین با تعیین نوع استراتژی باید برای سرمایه گذاری خود تایم فریم مناسبی را تعیین نمائیم.

مثلا استراتژی نوسان گیری در بازارها، بیشتر مبتنی بر تایم فریم‎های کوتاه‌تر است.

همچنین استراتژی نگهداری سهام نیز بیشتر باید مبتنی بر تایم فریم‌های بلندمدت‌تر باشد.

انواع تایم فریم های نموداری

به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال به چشم می‌خورند و بر حسب نیاز کاربران، دوره‌های زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقه‌ای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شده‌اند. انواع تایم‌فریم‌ها در پلتفرم‌های معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایم‌فریم‌های اصلی نموداری به شرح جدول زیر می‌باشند.

عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم

نحوه انتخاب تایم‌فریم تا حد زیادی به سبک سرمایه‌گذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفه‌های اصلی نظیر افق زمانی سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص می‌باشد. در واقع تا زمانی که معامله‌گران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچ‌کدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایم‌فریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.

۱- افق زمانی سرمایه گذاری

به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایم‌فریم نمودار، توجه شما را به دو معامله‌گر فرضی جلب می‌نماییم. شخص «الف» یک نوسان‌گیر کوتاه‌مدتی است، که معاملات دقیقه‌ای تا نهایتاً یک‌ساعتی انجام می‌دهد. در طرف مقابل، سرمایه‌گذار «ب» تمایل به اخذ موقعیت‌های معاملاتی چندهفته‌ای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایه‌گذاریشان متفاوت می‌باشد. بنابراین تایم‌فریم نموداری مناسب معامله‌گر «الف» حداکثر یک‌ساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.

۲- مدیریت سرمایه

یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار قیمت است. استفاده از تایم‌فریم‌های بزرگ‌تر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش می‌دهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقف‌های بازار در این تایم‌فریم‌ها معمولاً بیشتر بوده و معامله‌گران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.

از طرف دیگر، استفاده از تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت سبب می‌شود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیان‌ده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.

۳- روش تحلیل

یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفته‌های متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایده‌آلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمی‌شود. مجموع شرایط فوق بیان‌گر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریم‌های دقیقه‌ای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیت‌های معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی می‌گردد.

در صورت ورود به تمامی این فرصت‌های معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همان‌طور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیت‌های معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معامله‌گران را به طور کامل برآورده نمی‌کنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آن‌ها، از تعداد فرصت‌های معاملاتی معقول پیش‌روی خود اطمینان کافی داشته باشید.

۴- تفکرات شخص

روحیات فردی معامله‌گران بازار بورس، تأثیر به‌سزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آن‌ها خواهد داشت. علی‌رغم این‌که مفاهیم مرتبط با معامله‌گری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارت‌هایی در وجود افراد تبدیل می‌شوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافته‌اند، غیرقابل انکار است!

به طور مثال معامله‌گری در تایم‌فریم‌های دقیقه‌ای به دلیل نوسانات شدید میان‌روزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه خود استرس بالایی را تجربه می‌کند، به احتمال زیاد مناسب انجام این‌گونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیان‌های پیاپی و…، در عمل امکان تصمیم‌گیری صحیح را از معامله‌گر سلب می‌کند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگی‌های فردی خود دقت کنید!

بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟

با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمی‌توان در مورد بهترین تایم‌فریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایم‌فریم معاملاتی اصلاً ‌وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایم‌فریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معامله‌گران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایم‌فریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آن‌ها، اقدام به انتخاب تایم‌فریم نموداری مناسب خویش نمایند.

مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟

از جهت اهمیت تایم فریم‌ و تأثیر مستقیم آن‌ در نتایج معاملاتی افراد، پژوهش‌های بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفته‌ای از نحوه کاربری تایم‌فریم‌های نموداری رواج یافته است. مولتی تایم‌فریم یا تحلیل دوگانه بیان‌گر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایم‌فریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند می‌تواند، از تایم‌فریم ورود به معامله مستثنی باشد!

ه زبان ساده، زمانی تحلیل چند چهارچوب زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده می‌کنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگ‌تر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایم‌فریم پایین‌تر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کم‌ریسک‌ترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.

حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایده‌آل در یک تایم‌فریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رسانده‌اید و با مراجعه به تایم‌فریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شده‌اید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی‌ تایم‌فریم، کاهش احتمال غافل‌گیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.

امروزه برخی معامله‌گران در حالت حرفه‌ای‌تر، از سه یا چند تایم‌فریم معاملاتی استفاده می‌کنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایم‌فریم‌های تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایم‌فریم‌های نموداری باید به گونه‌ای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.

جمع بندی

به طور کلی، مبحث انتخاب تایم‌فریم همواره یکی از چالش‌های مهم تحلیل‌گران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل‌های نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معامله‌گری در بازار و خودشناسی فردی دقیق می‌باشد.

معرفی یک چارچوب ۳ مرحله‌ای برای نوشتن اهداف پروژه بهتر

هیچ چیز سریع‌تر از درک نادرست مشکلی که در تلاش برای حل آن هستید، شکست یک پروژه را تضمین نمی‌کند. با این حال، اغلب رهبران محصول از اهداف گسترده به اهداف پروژه خاص می‌پرند بدون اینکه واقعا بدانند به چه چیزی می‌خواهند دست پیدا کنند.

طبق گفته CB Insights، دلیل شماره یک شکست اکثر شرکت‌ها، کمبود نیاز بازار است. این شرکت‌ها منطقه حدودی مشکل را پیدا کردند؛ اما برای حل مشکل درست زمان خود را صرف نکردند.

پس راه حل چیست؟ نقل قول معروفی از آلبرت اینشتین وجود دارد که می‌گوید:

«اگر یک ساعت برای حل یک مشکل وقت داشتم، ۵۵ دقیقه به مشکل و ۵ دقیقه به راه حل‌ها فکر می‌کردم.»

در ذهن انیشتین، کیفیت راه حل شما کمتر به بینش لحظه‌ای و تحلیل چند چهارچوب زمانی بیشتر به توانایی شما در درک عمیق مشکلتان مربوط می‌شود.

بسیاری از مدیران باتجربه پروژه، نوشتن اهداف پروژه را بدیهی می‌دانند. اما اگر مشکل درستی را حل نکنید، مهم نیست که مجموعه‌ای از اهداف عالی و قابل اجرا نوشته باشید. شما از همان ابتدا پروژه خود را برای شکست آماده خواهید کرد.

این راهنما نحوه نوشتن اهداف پروژه بهتر و حل مشکلات واقعی و تاثیرگذار را پوشش می‌دهد.

اهداف پروژه چیست و چه تفاوتی با آرمان‌ها، نقاط عطف و OKRها دارد؟

اهداف پروژه (Project Objectives)، نتایج مطلوب یک پروژه هستند. اهداف باید مشخص، قابل اندازه‌گیری، محدود به زمان و مهم‌تر از همه چیز قابل دستیابی باشند. اهداف پروژه می‌تواند دارایی‌ها و موارد قابل تحویل خاص (مانند یک برنامه تمام شده یا یک صفحه اصلی بازطراحی شده) یا چیزی کمی ناملموس‌تر (مانند افزایش بهره‌وری تیم) را در بر گیرد.

این تعریف ممکن است اهداف را بسیار شبیه به آرمان‌ها (Goals) نشان دهد. با این حال، تفاوت‌هایی وجود دارد که اهداف پروژه را منحصر به فرد و برای فرآیند برنامه‌ریزی شما ضروری می‌کند.

در حالی که آرمان پروژه می‌تواند سطح بالا باشد و مسیرهای متعددی را برای موفقیت ارائه دهد، اهداف پروژه جزئی و مشخص هستند. در اینجا یک مثال برای نشان دادن این تفاوت وجود دارد:

نمونه آرمان پروژه: افزودن اعضای تیم به حساب‌های کاربران جدید را آسان‌تر کنید.

نمونه هدف پروژه: در چرخه اسپرینت بعدی، پنج نقطه تماس دعوت تیم جدید را به کمپین پذیرش اضافه کنید.

تفاوت‌های ظریف مشابهی بین اهداف و نقاط عطف پروژه (Milestones) (که مجموعه‌ای از وظایف هستند که پیشرفت را در جدول زمانی پروژه نشان می‌دهند) و OKRها (اهداف بزرگ‌تر که تیم یا شرکت شما را برای یک فصل یا یک سال هدایت می‌کنند) وجود دارد.

اهداف پروژه موثر توصیف می‌کنند که قرار است چه چیزی را برای رسیدن به فوری‌ترین اهداف خود بسازید، چگونه موفقیت را اندازه‌گیری نمایید، و چه زمانی باید آن وظایف را تکمیل کنید.

این را در نظر بگیرید: آرمان‌های شما یک نقشه هستند، در حالی که اهداف به عنوان مسیرهای گام به گامی عمل می‌کنند که شما را به مقصد هدایت خواهند کرد. اما برای به دست آوردن آن سطح از جزئیات، باید اهداف مناسب را تعریف کنید. اینجاست که اکثر مدیران پروژه پیروی از چارچوب SMART را پیشنهاد می‌کنند.

چارچوب SMART ویژگی‌های ایده آل اهداف پروژه را به شرح زیر توصیف می‌کند:

خاص (Specific): آیا دقیقاً می‌دانید چه چیزی برای ساختن نیاز دارید؟

قابل اندازه گیری (Measurable):تحلیل چند چهارچوب زمانی آیا معیارهای معناداری دارید که به شما می‌گویند موفق بوده‌اید یا خیر؟ آیا به آن معیارها اعتماد دارید؟

دست یافتنی (Achievable): آیا می‌توانید با جدول زمانی، بودجه و منابع موجود به این هدف برسید؟

مرتبط (Relevant): آیا هدف اهمیت دارد؟ آیا به شما کمک می‌کند تا به آرمان کلی خود نزدیک شوید یا چشم‌انداز شرکت را تقویت کنید؟

محدود به زمان (Time-bound): آیا می‌دانید چه زمانی باید هدف خود را تکمیل کنید؟

اکنون اجازه دهید مثال اول را دوباره تجزیه کنیم تا نشان دهیم که چگونه یک هدف می‌تواند SMART باشد:

«در چرخه اسپرینت بعدی (محدود به زمان و قابل دستیابی)، پنج (قابل اندازه‌گیری) نقطه تماس دعوت تیم جدید (مرتبط) را به کمپین پذیرش (خاص) اضافه کنید.»

هدف پروژه‌ای مانند این نه تنها به شما می‌گوید که آیا در مسیر درستی هستید یا خیر، بلکه معیارهای اندازه‌گیری موفقیت را در اختیار شما قرار می‌دهد تا بدانید چه زمانی کارتان تمام شده است.

نحوه پیدا کردن مشکل مناسب و نوشتن اهداف پروژه بهتر در ۳ مرحله

عمیق شدن در مورد حل مشکل همیشه آسان نیست. با این حال، با چند قدم کوچک، می‌توانید به سرعت و به وضوح بیانیه مشکلی را تعریف کنید که اهداف، آرمان‌ها و تصمیمات شما را راهنمایی کند.

۱- بیانیه مشکل خود را بنویسید.

اگر از قبل هدفی دارید، در واقع به شکلی مؤثر فرصتی برای دنبال کردن پیدا کرده‌اید. از طریق داده‌ها، مصاحبه‌های کاربر و تجربه، شما معتقدید که اگر یک ویژگی بسازید یا رفتار تحلیل چند چهارچوب زمانی کاربر را تغییر دهید، به شما کمک می‌کند به چشم‌انداز محصول خود برسید.

لنی راچیتسکی، سرپرست سابق مدیر پروژه در شرکت Airbnb، پیشنهاد می‌کند با در نظر گرفتن پروژه یا هدف خود، برای تبلور مشکل به چند سوال پاسخ دهید:

توضیحات: مشکل چیست؟ این فقط یک توضیح مختصر از آنچه شما در مورد آن فکر می‌کنید است.

مشکل: چه مشکلی را حل می‌کند؟ این بیانیه مشکل شماست. آن را کوتاه، متمرکز و متصل به “نیاز” که برآورده نمی‌شود نگه دارید.

  • بیانیه مشکل خوب: کاربرانی که تیم خود را دعوت نمی‌کنند با نرخ بسیار بالایی در حال رویگردانی هستند.
  • بیانیه مشکل بد: کاربران در حال رویگردانی هستند. [تمرکز کافی و فرضیه چرایی را ندارد]

چرا: چگونه می‌دانید که این مشکل ارزش حل کردن دارد؟ برای حمایت از بیانیه مشکل خود شواهدی جمع‌آوری کنید؛ از جمله داده‌های کمی و کیفی. چه چیزی در ابتدا باعث شد فکر کنید این مشکل ارزش حل کردن دارد؟

موفقیت: چگونه متوجه می‌شوید که مشکل را حل کرده‌اید؟ چه معیارها و نتایج خاصی به شما نشان خواهد داد که آنچه را که برای دستیابی به آن برنامه‌ریزی کرده‌اید انجام داده‌‌اید؟ سعی کنید آن را به یک عدد مشخص تبدیل کنید.

مخاطب: برای چه کسی می‌سازید؟ آیا برای همه کاربران است؟ فقط کاربران جدید؟ کاربران بازگشتی؟ کاربران قدرت؟ فقط موبایل؟

چه چیزی: مشکل/فرصت در محصول چگونه است؟ چگونه مشکل را حل خواهید کرد؟ گزینه‌های موجود کدامند؟

حتی اگر پاسخ‌های خود را در یک صفحه خلاصه کنید، باز هم به نظر می‌رسد بیشتر از آن چیزی باشد که در یک قالب فشرده شود. راه دیگر برای ارائه بیانیه مشکل استفاده از چارچوب User, Need, Insight (کاربر، نیاز، بینش) است:

[کاربر… (توصیفی)] به [نیاز… (فعل)] نیاز دارد زیرا [بینش… (قانع کننده).]

در نهایت، اگر هنوز در نوشتن بیانیه مشکل خود مشکل دارید، یکی از این نکات را امتحان کنید:

جمع‌بندی

مدیران پروژه‌های بزرگ اطمینان حاصل می‌کنند که تیمشان از مسائل کاری خود آگاه است. اهداف پروژه موثر بهتر از هر ابزاری به شما در این امر به صورت روزانه کمک خواهند کرد.

وقتی با تیم خود برای توسعه بیانیه مشکل کار می‌کنید، به طور فعال از ذینفعان پذیرش می‌گیرید، و سپس مشکلات را به اهداف پروژه موثر و هوشمند تبدیل می‌کنید، همه می‌دانند که روی چه چیزی کار می‌کنند، چگونه موفقیت را اندازه‌گیری خواهید کرد، و چرا این امر اهمیت دارد.

اهمیت صبر در بورس و سرمایه گذاری | چگونه با صبر در این بازار به سود می‌رسیم؟

صبر در بورس

همان‌طور که می‌دانید امروزه بسیاری از افراد علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در بازار بورس هستند و تصمیم دارند از این بازار به سود مورد نظر خود دست پیدا کنند، اما موضوعی که وجود دارد این است که برای موفق شدن در این زمینه باید به چند اصل مهم مانند صبر در بورس توجه داشت. در حقیقت افراد تازه‌کار و بی‌تجربه که پا به چنین عرصه‌ای می‌گذارند، به دلیل نداشتن اطلاعات کافی از اصل‌ها و فاکتورهای موفقیت را از دست می‌دهند. از همین رو ما تصمیم داریم در این مقاله درباره یکی از مهم‌ترین اصل‌ها، یعنی صحبت کنیم تا شما متوجه اهمیت و تاثیر این موضوع شوید.

چرا صبر در بورس و سرمایه گذاری اهمیت دارد؟

شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در اطرافیان و دوستان‌تان افرادی در بورس متضرر شده باشند و به دنبال همین موضوع شما را از ورود به چنین بازاری که پرسود و ضرر است منع کنند. این افراد معتقد هستند این بازار یک بازار پر ریسک است که می‌تواند باعث از دست رفتن سرمایه شما شود. در رابطه با این موضوع و دیدگاه باید گفت که کاملا درست است و تمام این موارد امکان دارد برای هر یک از سرمایه‌گذارها رخ دهد.

البته به‌طورکلی باید متذکر شد هر فعالیتی که سودآور و پردرآمد است، ریسک و سختی‌های مخصوص به خود را دارد. از طرفی شما می‌توانید با در نظر گرفتن چند اصل و قانون در این بازار فعالیت خوب و مثبتی داشته باشید و به سود مورد نظر برسید. صبر در سرمایه گذاری یکی از همین قوانین و اصول به شمار می‌آید که حرف اول برای موفقیت در زمینه سرمایه گذاری بورس را می‌زند.

صبر در سرمایه گذاری

انتظار برای ورود به بورس

بدون شک شما پیش از آن که یک سهم را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنید، بررسی‌های لازم را انجام داده‌اید و مطمئن شده‌اید که سهم انتخابی، سهم مطلوب شما است؛ اما توجه داشته باشید که در چنین شرایطی نیز نباید فورا دست به خرید سهم زد، بلکه باید صبر کرد و از نقطه مناسب برای ورود مطمئن شد.

یکی از مسائلی که در چنین موقعیتی تا به حال برای سرمایه‌گذاران بسیاری پیش آمده، این است که در زمان انتظار برای ورود به بورس، متوجه افزایش قیمت سهم می‌شوند و این موضوع آن‌ها را وحشت‌زده می‌کند. نکته‌ای که در این باره وجود دارد، اهمیت صبر کردن است. شما در چنین موقعیتی باید بر احساسات خود غلبه کنید و بررسی‌های لازم را انجام دهید. توجه داشته باشید که از این شاخه به آن شاخه پریدن در بورس بسیار زیان‌آور خواهد بود و می‌تواند باعث از بین رفتم سرمایه شما شود.

زمان مناسب برای توسعه معامله چیست؟

گاهی اوقات شرایط متفاوت است و شما فعالیت خود را در بازار بورس شروع‌ کرده‌اید و یکی از سهم‌هایی که در اختیار دارید، از لحاظ قیمت به نرخ بالا و مطلوبی می‌رسد. در چنین حالتی بسیاری از سرمایه‌گذاران تصمیم می‌گیرند که معامله‌ای را انجام دهند، اما باید متذکر شد که این موضوع می‌تواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد و باعث از دست رفتن سرمایه شما شود. از همین جهت عجله نکنید تا متوجه معجزه صبر در بورس شوید.

البته بسیاری از سرمایه‌گذاران معتقد هستند که تنظیم یک معامله خوب با توجه به شخصیت صبورانه کار سختی است و گاهی اوقات نیاز می‌شود که شخص تحلیل و بررسی‌های کاملی را انجام دهد تا از شرایط بازار مطلع شود. همچنین باید متذکر شد که صبر در بورس حتی در زمان شکست و ضرر و زیان نیز می‌تواند تاثیرات مثبتی بر معامله داده باشد؛ بنابراین صبر داشته باشید و اجازه دهید که شرایط و جو بازار آرام شود.

انواع سرمایه گذاری در بورس و اهداف آن‌ها

سرمایه گذاری در بورس انواع گوناگونی دارد، اما توجه داشته باشید که با هیچ یک از شیوه‌ها نمی‌توان یک‌شبه به ثروت رسید. بنابراین در ادامه انواع سرمایه‌گذاری و اهداف هر یک را ذکر خواهیم کرد تا بتوانید بر اساس این مسائل بهترین انتخاب را داشته باشید. البته پیش از آن که در رابطه با این موضوع صحبت کنیم، باید بدانید که تمام روش‌های سرمایه گذاری در بورس به دو دسته سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می‌شوند.

اما به‌طورکلی اگر شما از دسته افرادی هستید که زمان، اطلاعات و تجربه کافی دارید، می‌توانید از شیوه مستقیم سرمایه گذار‌ی استفاده کنید. از طرفی برعکس این موضوع نیز وجود دارد و اگر فردی تازه‌کار هستید، می‌توانید از سرمایه‌گذاری غیرمستقیم برای رسیدن به سود مورد نظر استفاده کنید.

سرمایه گذاری مستقیم

در این مدل از سرمایه گذاری، مدیریت شرایط بر عهده خود شما است. برای مثال می‌توان به فردی اشاره کرد که یک کارگاه کوچک و نوپا را با پس‌انداز خود راه‌اندازی می‌کند. در چنین حالتی ۰ تا ۱۰۰ شرایط با خود فرد خواهد بود، از همین رو نوع سرمایه‌ گذاری را می‌توان از نوع مستقیم در نظر گرفت. مسلما ریسک این شیوه بالاتر از شیوه غیرمستقیم است، زیرا امکان دارد فرد از تمام مهارت‌ها و دانش‌های مربوط به سرمایه‌گذاری برخوردار نباشد.

از همین رو پیشنهاد می‌شود که اگر شما فرد تازه‌کاری در بازار بورس هستید، فعلا به سراغ شیوه مستقیم نروید، چراکه ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید و متضرر شوید. در چنین حالتی، سرمایه گذاری غیرمستقیم بهترین انتخاب برای شما خواهد بود.

سرمایه گذاری غیرمستقیم

در این شیوه از سرمایه گذاری، شما باید سرمایه‌ای که تصمیم به استفاده از آن دارید را در اختیار یک واسطه که در زمینه سرمایه تحلیل چند چهارچوب زمانی گذاری مهارت دارد، قرار دهید و سپس در پایان مدت‌زمانی که مشخص می‌کنید، سود مورد نظر را دریافت کنید. مسلما ریسک این مدل از سرمایه گذاری کمتر خواهد بود، اما از طرفی میزان بازدهی و سود نیز کاهش پیدا می‌کند. بنابراین برای انتخاب هر یک از مدل‌های سرمایه گذاری در بورس، باید مهارت و دانش خود را بررسی کنید، اگر فردی هستید که در چنین زمینه‌ای حرفه‌ای به نظر می‌رسد، انتخاب شیوه مستقیم سرمایه گذاری برای شما مناسب‌تر خواهد بود.

نتیجه صبر در بورس

انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری

مورد بعدی که برای بسیاری از سرمایه‌گذاران اهمیت دارد، توجه به زمان است. بسیاری از افراد علاقه‌مند هستند که سرمایه خود را در مدت‌زمان کوتاهی استفاده کنند و در بازه کمی به سود مورد نظر برسند، اما عده‌ای دیگر ترجیح می‌دهند که سرمایه گذاری بلند انجام دهند و در درازمدت به هدف و سود خود دست پیدا کنند. با توجه به اهمیتی که این موضوع دارد، می‌توان گفت تعیین چهارچوب زمانی یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های معاملاتی است، از همین رو شما باید تایم فریم یک سهم را مورد بررسی قرار دهید و سپس تصمیم به سرمایه گذاری بگیرید.

در نرم‌افزارهایی که برای تحلیل تکنیکال وجود دارد، شما می‌توانید تایم فریم را در بازه زمانی‌های مختلف مانند یک دقیقه تا یک ماه تنظیم کنید. سپس با مشاهده این چهارچوب زمانی متوجه می‌شوید که قیمت سهم در هر روز، هر هفته، هرماه و … چقدر است. مسلما این موضوع تحلیل و بررسی را برای شما راحتی می‌کند و از آنجایی که صبر در بورس یک فاکتور تاثیرگذار به ‌شمار می‌آید، توصیه می‌شود حتما تحلیل چهارچوب زمانی را انجام دهید تا بهترین تصمیم‌ها را بگیرید.

سرمایه گذاری کوتاه‌مدت

در این شیوه از سرمایه گذاری، شما سرمایه خود را برای مدت‌زمان کمتر از یک سال در بازار بورس قرار می‌دهید و در پایان سود مورد نظر را دریافت می‌کنید. توجه داشته باشید که پیش‌بینی بازار برای این مدت‌زمان بسیار کار پیچیده و سختی است، چراکه امکان دارد بازار دچار نوسان‌های شدید شود. از طرفی هیچ فرمول و قانونی وجود ندارد که سرمایه‌گذار بتواند به اطلاعات خاص و تضمین‌شده دست پیدا کند، در نتیجه احتمال متضرر شدن بالا خواهد بود.

سرمایه گذاری میان‌مدت

اگر شما سرمایه خود را برای مدت‌زمان ۲ تا ۵ سال وارد بازار کنید، در حقیقت سرمایه گذاری میان‌مدت انجام داده‌اید. با انتخاب این شیوه، شما می‌توانید نتیجه صبر در بورس را بهتر مشاهده کنید، زیرا پول و سرمایه شما مدت‌زمان بیشتری برای رشد دارد. البته این را نیز در نظر بگیرید که امکان ضرر نیز وجود خواهد داشت و نمی‌توان گفت سرمایه گذاری میان‌مدت حتما منجر به موفقیت می‌شود.

سرمایه گذاری بلندمدت

این شیوه از سرمایه گذاری، بیشتر انتخاب افراد حرفه‌ای و کارکشته است. مدت‌زمانی که برای این سرمایه گذاری در نظر گرفته شده را می‌توان بیش از ۵ سال در نظر گرفت. به‌طورمعمول افراد برای سرمایه‌ گذاری بلندمدت به دنبال سهام شرکت‌هایی می‌گردند که عملکرد موفقیت‌آمیزی داشته‌اند. به همین دلیل توجه به برخی از موضوعات مانند صنعت و رشد شرکت، تحلیل مدارک و اسناد مالی شرکت، کنترل احساسات و عواطف، نداشتن طمع و … اهمیت بسیاری دارد.

چگونه در بازار بورس صبر کنیم؟!

همان‌طور که در ابتدا گفته شد، صبر در بورس و سرمایه گذاری، یکی از مهم‌ترین فاکتورهای موفقیت به شمار می‌آید و اگر شما به‌خوبی از پس چنین موضوعی برآیید، می‌توانید به سود مورد نظر خود دست پیدا کنید. اکثر سرمایه‌گذاران زمانی که ارزش یک سهم بالا یا پایین می‌رود دچار استرس و سردرگمی می‌شوند و همین موضوع دلیلی است که آن‌ها تصمیمات لحظه‌ای و سریع بگیرند. در چنین حالتی امکان ضرر و زیان وجود دارد، زیرا هیچ تحلیل و بررسی صورت نگرفته است.

بنابراین فورا دست‌به‌کار نشوید و تصمیمات عجله‌ای نگیرید تا نتیجه صبر در بورس را مشاهده کنید. اجازه دهید که بازار به ثبات معقولانه برسد تا بتوانید از انواع سیگنال‌ خرید و فروش به‌درستی برای تحلیل استفاده کنید. از تحلیل و ارزیابی نیز غافل نشوید و توجه داشته باشید که اگر به تمام این موارد توجه کنید، می‌توانید به موفقیت برسید.

جمع‌بندی

سرمایه گذاری در بازار بورس یک کار ریسکی است، به‌طوری‌که می‌تواند باعث چند برابر شدن یا از دست رفتن سرمایه شما شود. اما در این میان فاکتورهایی هستند که می‌توانند احتمال موفقیت شما را افزایش دهند که یکی از آن‌ها بدون شک صبر در بورس است و اگر شما به این فاکتور در زمان سرمایه گذاری توجه داشته باشید، احتمال موفقیت‌تان افزایش پیدا خواهد کرد.

استراتژی معاملاتی فارکس خود را در 6 گام طراحی کنید

بهترین استراتژی معاملاتی بازار فارکس

تمرکز اصلی این مطلب بر راهنمایی شما در طی فرایند توسعه استراتژی معاملاتی فارکس می‌باشد. هر چند خیلی طول نخواهد کشید که به یک سیستم دست پیدا کنید اما آزمایش گسترده آن زمان زیادی خواهد برد. بنابراین صبور باشید؛ در طولانی مدت، یک استراتژی معاملاتی خوب فارکس می‌تواند به طور بالقوه مقدار زیادی پول نصیب شما کند.

گام 1: تایم فریم یا چارچوب زمانی

اولین چیزی که هنگام ایجاد سیستم خود باید در تحلیل چند چهارچوب زمانی مورد آن تصمیم بگیرید این است که شما چه نوع معامله‌گر فارکسی هستید.

آیا شما یک معامله‌گر روزانه هستید یا معامله‌گر نوسان؟ آیا دوست دارید که هر روز به نمودارها نگاه کنید، یا هر هفته، هر ماه یا حتی هر سال؟ چه مدت می‌خواهید یک معامله را نگاه دارید؟

این به شما در تشخیص چهارچوب زمانی مورد استفاده در معالات کمک خواهد کرد. با اینکه همچنان به چهارچوب‌های زمانی چندگانه نگاه خواهید کرد اما چهارچوب زمانی به دست آمده، چهارچوب زمانی اصلی مورد استفاده برای زمانی است که به دنبال یک سیگنال معاملاتی خواهید بود.

گام 2: اندیکاتورهایی را که به شناسایی یک روند جدید کمک می‌کنند پیدا کنید

از آنجایی که یکی از اهداف شما شناسایی روندها در سریع‌ترین زمان ممکن می‌باشد، باید از اندیکاتورهایی استفاده کنید که بتوانند این کار را انجام دهند. میانگین‌های متحرک یکی از محبوب‌ترین اندیکاتورهایی هستند که معامله‌گران برای شناسایی یک روند از آنها بهره می‌برند.

به طور مشخص، آنها از دو میانگین متحرک (یکی کُند و یکی سریع) استفاده خواهند کرد و منتظر می‌مانند تا اندیکاتور سریع به بالا یا پایین اندیکاتور کُند حرکت نماید. این پایه چیزی است که به عنوان سیستم "همگذری میانگین متحرک" شناخته می‌شود.

در ساده‌ترین شکل خود، همگذری‌های میانگین متحرک سریع‌ترین راه برای شناسایی روندهای جدید می‌باشند. همچنین ساده‌ترین راه برای کشف یک روند جدید هستند.

یقینا راه‌های زیاد دیگری وجود دارند که معامله‌گران فارکس از طریق آنها روندها را شناسایی می‌کنند، اما میانگین‌های متحرک یکی از ساده‌ترین‌ها برای استفاده هستند.

گام 3: اندیکاتورهایی را که به تایید روند کمک می‌کنند پیدا کنید

هدف دوم برای سیستم ما این است که توانایی اجتناب از خروج قیمت‌های کاذب را داشته باشد به این معنی که ما نمی‌خواهیم اسیر یک روند "اشتباه" شویم. روش انجام این کار این است که مطمئن شویم وقتی نشانه‌ای از یک روند جدید می‌بینیم، می‌توانیم آن را با استفاده از اندیکاتورهای دیگر تصدیق کنیم.

اندیکتورهای خوب زیادی برای تایید روندها وجود دارند اما اندیکاتورهایی مانند MACD، استوکستیک و RSI محبوب‌تر هستند. وقتی که با اندیکاتورهای مختلف بیشتر آشنا شوید، برخی را بر بقیه ترجیح خواهید داد و می‌توانید آنها را با سیستم خود ترکیب نمایید.

گام 4: ریسک خود را تعریف کنید

هنگام توسعه استراتژی معاملاتی فارکس خود، بسیار مهم است که تعریف کنید تا چه میزان حاضر هستید در هر معامله ضرر کنید. مردم زیادی دوست ندارند در مورد زیان صحبت کنند اما در واقعیت، یک معامله‌گر خوب به چیزی که ممکن است از دست بدهد پیش از فکر کردن به چیزی که می‌تواند به دست آورد می‌اندیشد.

مقداری که حاضرید از دست بدهید در مقایسه با هر شخص دیگری متفاوت خواهد بود. باید تصمیم بگیرید که چقدر فضا کافی است تا به معامله خود فضای تنفس برای تصمیم‌گیری بدهید اما به طور همزمان نباید در یک معامله به مقدار زیادی ریسک کنید. در درس‌های آتی مطالب بیشتری را در مورد مدیریت سرمایه خواهید آموخت. مدیریت سرمایه نقش مهمی را در مقدار ریسک در هر یک معامله بازی می‌کند.

گام 5: نقاط ورود و خروج را تعریف کنید

وقتی که مقدار پولی را که حاضرید در یک معامله از دست بدهید تعریف کردید، گام بعدی شما پیدا کردن جایی است که به یک معامله وارد یا از آن خارج خواهید شد تا بیشترین سود را به دست آورید.

برخی از مردم دوست دارند به محض اینکه همه اندیکاتورهای آنها با هم مطابقت کرده و سیگنال خوبی دادند، وارد معامله شوند حتی اگر شمع بسته نشده باشد. برخی دیگر دوست دارند تا بسته شدن شمع منتظر بمانند.

یکی از معامله‌گران حرفه‌ای معتقد است که بهترین کار این است که پیش از ورود به معامله صبر کنید تا شمع بسته شود. او شرایط بسیاری را تجربه کرده است که در میانه یک شمع همه اندیکاتور با هم مطابقت داشته‌اند اما پس از بسته شدن شمع همه چیز برعکس شده است!

در واقع همه چیز مساله سبک معاملاتی است. برخی تهاجمی‌تر از دیگران هستند و شما نیز سرانجام در خواهید یافت که چه نوع معامله‌گری هستید.

برای نقاط خروج، چند گزینه مختلف دارید. یک راه این است که دستور حد توقف خود را متحرک کنید به این معنی که اگر قیمت به نفع شما به مقدار X حرکت کرد، شما نیز دستور حد توقف خود را به میزان X حرکت دهید.

راه دیگر برای خروج این است که هدفی را قرار داده باشید و وقتی قیمت به آن هدف رسید خارج شوید. نحوه محاسبه هدف به خودتان بستگی دارد. برخی سطوح حمایت و مقاومت را به عنوان اهداف خود انتخاب می‌کنند.

برخی دیگر مقدار یکسانی پیپ را برای هر معامله در نظر می‌گیرند. هر تصمیم که برای محاسبه هدف خود در نظر می‌گیرید، فراموش نکنید که به آن پایبند باشید. مهم نیست چه اتفاقی بیافتد، هرگز زودتر از موعد خارج نشوید.

به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید!

در هر صورت، خودتان آن را توسعه داده‌اید!

یک راه دیگر برای خروج این است که مجموعه‌ای از معیارها داشته باشید که برآورده شدن آنها نشانه خروج خواهد بود. برای مثال، می‌توانید یک قانون وضع کنید که وقتی اندیکاتورهای شما به سطح خاصی بازگشتند، از معامله خارج شوید.

گام 6: قوانین سیستم خود را بنویسید و از آن پیروی کنید!

این مهمترین گام از ایجاد استراتژی معاملاتی می‌باشد. شما باید قوانین استراتژی معاملاتی خود را مکتوب کنید و همیشه باید از آن پیروی کنید.

انضباط یکی از مهمترین خصوصیاتی است که یک معامله‌گر باید داشته باشد، لذا باید همواره به خاطر داشته باشید که به سیستم خود پایبند باشید! اگر به قوانین خود پایبند نباشید، هیچ سیستمی برای شما کار نخواهد کرد، بنابراین به یاد داشته باشید که باانضباط باشید.

بار دیگر تاکید می‌کنیم که همیشه باید به قوانین خود پایبند باشید!

روش آزمایش استراتژی معاملاتی فارکس

سریع‌ترین روش برای آزمایش استراتژی معاملاتی این است که یک بسته نرم‌افزاری پیدا کنید که از طریق آن بتوانید در نمودارها در طول زمان به عقب حرکت کرده و سپس نمودار را در هر بار به اندازه یک شمع به جلو ببرید. هنگامی که نمودار خود را هر بار به اندازه یک شمع به جلو حرکت می‌دهید، می‌توانید از قوانین استراتژی معاملاتی خود پیروی کرده و بر این اساس معاملات خود را انجام دهید.

تاریخچه معاملات خود را ثبت کنید و با خودتان صادق باشید! سودها، زیان‌ها، میانگین سود و میانگین زیان خود را ثبت کنید. اگر از نتایج خود خشنود هستید می‌توانید وارد مرحله بعدی آزمایش شوید، یعنی: معامله‌ی آنلاین در یک حساب آزمایشی (دمو).

بر اساس سیستم جدید خود در یک حساب آزمایشی به صورت آنلاین و به مدت حداقل دو ماه معامله کنید. این کار این حس را به شما خواهد داد که هنگام حرکات بازار چگونه می‌توانید بر اساس سیستم خود معامله کنید. به ما اعتماد کنید، معامله به صورت آنلاین بسیار متفاوت است با زمانی که سیستم را بر اساس داده‌های گذشته مورد آزمایش قرار می‌دهید.

پس از دو ماه معامله‌ی آنلاین در یک حساب آزمایشی، خواهید دید که آیا سیستم شما می‌تواند به درستی موقعیت خود را در بازار حفظ کند. اگر همچنان نتایج خوبی به دست می‌آورید، در این صورت می‌توانید بر اساس سیستم خود در یک حساب واقعی شروع به معامله کنید.

در این مرحله، باید نسبت به استراتژی معاملاتی خود حس اطمینان زیادی داشته باشید و معاملات را بدون هیچگونه تردیدی به راحتی انجام دهید.

شما موفق شده‌اید!

شما تنها چهار قدم تا ورود به فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.