استراتژی خروج از بازار


استراتژی معاملاتی

برای موفقیت و سودآوری در بازارهای مالی باید یک استراتژی معاملاتی سودمند داشته باشید. افرادی که از بازارای مالی سود می برند با این بازار آشنایی کامل دارند.

برای موفقیت در بازارهای مالی مختلف باید یک استراتژی معاملاتی داشته باشید. امروزه میلیون ها نفر وارد بازارهای مالی می شوند و سرمایه های زیادی در این بازار رد و بدل می شود. برخی از افراد سود زیادی از بازارهای مالی کسب می کنند زیرا با فنون و استراتژی معاملات در بازارهای مالی آشنایی کامل دارند. در مقابل برخی از افرادی که بدون آشنایی و آموزش وارد بازارهای مالی می شوند ضرر زیادی می بینند.

آشنایی با استراتژی معاملاتی

خرید و فروش سهام در بورس و مدیریت استراتژی خروج از بازار ریسک در بازار بورس با یک استراتژی معاملاتی امکان پذیر است. افرادی که مطابق با یک استراتژی حساب شده در این بازار عمل می کنند از نوسانات قیمتی نهایت استفاده را می برند. در مقابل نوسانات کوچک قیمتی در بازار بورس ضرر مالی شدیدی به افراد مبتدی وارد می کند. منظور از استراتژی، روش هایی است که سرمایه گذاران بر اساس آن اقدام به خرید و فروش سهام می کنند. در واقع زمانی که یک هدف و نقشه ی مشخصی برای حضور در بازار بورس وجود داشته باشد مدیریت اتفاقات ناگهانی به آسانی انجام می گیرد.

bourse

بازار بورس پیچیدگی دارد

برای طراحی استراتژی معاملاتی در بازار بورس ایران چه اصولی باید رعایت شود؟

برای داشتن یک استراتژی معاملاتی در بازار بورس ایران باید به اصول اولیه ی طراحی یک استراتژی مطلوب و ترکیب آن با تکنیک های روانشناسی، تحلیل های بنیادی و … تسلط داشته باشید. بازار بورس ایران نسبت به سایر بازارهای مالی پیچیدگی های خاصی دارد. در بازار بورس ایران شرکت های موفق و سودآور کم هستند، اطلاعات آماری در رابطه با قیمت ها و وضعیت شرکت ها بسیار نامنظم است. از این رو برای رسیدن به سود در بازار بورس ایران باید آگاهانه و هدفمندانه عمل کرد.

data strategy

جمع آوری اطلاعات

جمع آوری اطلاعات از شرکت های موجود در بورس

برای این که بتوانید یک استراتژی معاملاتی قدرتمند داشته باشید باید در ابتدا در مورد شرکت های حاضر در بورس تحقیق کنید و اطلاعاتی در زمینه ی میزان درآمد، سودآوری و … کسب کنید. برای بدست آوردن اطلاعات از هیچ جزئیاتی چشم پوشی نکنید وسعی کنید تا اطلاعات جامع و کاملی جمع آوری کنید. برای بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز خود می توانید از خبرهای تلویزیون، سایت هایی که اخبار بورس را انعکاس می دهند، گزارش هایی که به صورت طبقه بندی از سازمان بورس منتشر می شود و … استفاده کنید. اطلاعات یکی از مهمترین عناوین مورد نیاز برای طراحی یک استراتژی موفقیت آمیز می باشد.پس از جمع آوری اطلاعات شرکت های مدنظرتان باید برای طراحی استراتژی به تحلیل اطلاعات بدست آمده بپردازید. در این مرحله باید از تمام دانش خود برای بدست آوردن مطالب سودمند از میان حجم عظیمی از اطلاعات استفاده کنید. در مرحله ی پایانی و پس از تحلیل اطلاعات باید یک استراتژی سودمند طراحی کنید.

trade

اعتماد در استراتژی معاملاتی

دو اصل اولیه برای استراتژی معاملاتی

  1. اعتماد به استراتژی معاملاتی: برای این که استراتژی ابتدایی که در بازار بورس در پیش گرفته اید نتیجه بخش باشد. باید به استراتژی خود متعهد باشید و هرگز اسیر تصمیمات هیجانی نشوید و از مسیری که در ابتدا تعیین کرده اید خارج نشوید. ممکن است بازار بورس گاهی دچار نوسان شود اما باقی ماندن در این بازار و راسخ بودن در استراتژی خود، می توانند کلید موفقیت باشد.
  2. سادگی استراتژی معاملاتی: برای اینکه در بازار بورس موفق باشید و سود زیادی کسب کنید نیازی به استراتژی پیچیده ندارید. استراتژی های پیچیده همیشه خطا و ریسک بالاتر نیز دارند. چنان چه یک تحلیل درست و اصولی انجام داده باشید می توانید با یک استراتژی ساده نیز به اهداف خود دست پیدا کنید.

mind trading strategy

استراتژی معاملاتی با ذهن قوی

برای داشتن یک استراتژی موفق باید چه کاری انجام داد؟

اصولی که برای یک استراتژی معاملاتی باید رعایت کنید عبارتند از:

  • ایجاد یک ذهنیت قوی: افرادی که از یک ذهنیت قوی برخوردار هستند اطمینان دارند که در بازار بورس موفق خواهند شد. این افراد تحت تاثیر هیجانات بازار بورس قرار نمی گیرند و تصمیمات احساسی در معاملات خود نمی گیرند.
  • انتخاب یک روش مناسب در یک مقطع زمانی: یکی از مفاهیمی که تاثیر زیادی بر روی استراتژی خروج از بازار استراتژی معاملاتی دارد بازه زمانی می باشد. در واقع هر روشی برای معاملات در یک بازه زمانی تاثیر گذار خواهد بود. به عنوان مثال ممکن است فردی استراتژی خود را برای یک ماه و فردی دیگر برای یک سال تدوین کنند. بدین ترتیب هر دو سود قابل توجهی از این استراتژی می برند.
  • شناسایی شاخص ها در بازار بورس: فردی که به بازار بورس تسلط داشته باشد با تکیه به دانش خود می تواند بر روی شاخص هایی سرمایه گذاری کند که سود دهی بالایی داشته باشد.

نکاتی که در یک استراتژی باید به آنها توجه شود

1-یکی از مواردی که در استراتژی معاملاتی باید به طور ویژه به آن توجه کنید پیدا کردن نقاط ورود استراتژی خروج از بازار و خروج می باشد. این نقاط مانع ضرر و موجب سودآوری می شوند. 2- برای این که بدانید آیا استراتژی بلند مدت شما در بازار موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر باید در مورد حد ضرر و سود خود آگاهی کامل داشته باشید. این حد ضرر به شما کمک می کند تا زمانی که در بازار وضعیت خطرناکی به وجود آمد سریعا از بازار خارج شوید. 3- برای این که از کارایی استراتژی خود اطمینان پیدا کنید باید آن را امتحان کنید. برای این کار کافی است استراتژی را با یک سرمایه اندک و در یک سهام کوچک آزمایش کنید. اگر استراتژی موثر بود می توانید از آن برای سهام های بیشتر استفاده کنید.

استراتژی های استراتژی خروج از بازار موثر در بازار رمز ارز دیجیتال

استراتژی معاملاتی در بازار ارز دیجیتال تفاوت چندانی با بازار سهام بورس ندارد. امروزه به علت رشد قیمتی بیت کوین و سایر رمز ارزها، افراد زیادی به منظور سرمایه گذاری وارد این بازار شده اند. متاسفانه با توجه به سرمایه گذاری های متعدد و نوسانات قیمتی ارز دیجیتال، سرمایه گذاری در این بازار بسیار پر ریسک است. با رعایت چند نکته می توانید ریسک سرمایه گذاری را به میزان زیادی کاهش دهید.

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، استراتژی خروج از بازار تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز استراتژی خروج از بازار کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در استراتژی خروج از بازار دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند استراتژی خروج از بازار ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در استراتژی خروج از بازار یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

جزئیات خبر

مناسب ترین استراتژی

تردید سهامداران به حضور در سمت خرید در روزهایی که به نظر می رسد از منظر بنیادی ارزش خرید داشته باشد یکی از نکاتی است که ذهن سرمایه گذاران را به خود مشغول کرده است. یگانه اقبال نیا مدیرعامل سبد گردان فیروزه در این خصوص به سوالات خبرنگار بورس نیوز پاسخ می دهد.

بازار سهام در دو سال اخیر ریزش قابل توجهی داشته است. با توجه به تورم و افزایش نرخ‌ اکثر کالاها و خدمات، وضعیت بازار سرمایه از منظر تحلیلی در نقطه قابل قبولی قرار دارد؟ اقبال نیا: معتقدم اعتمادی که دو سال قبل سرمایه گذاران نسبت به بازار سرمایه داشتند، از بین رفته و به همین دلیل هم شاهد خروج نقدینگی حقیقی از بازار سهام هستیم. اما به لحاظ بنیادی بازار سرمایه وضعیت رو به بهبودی داشته و گزارش های فصل بهار، گزارش های نسبتا مناسبی بوده است. با این شرایط، به نظر می رسد در نیمه دوم سال جاری بازار بهتری را شاهد باشیم. البته باید در نظر داشته باشید که برخی متغیرهای کلان همچون افزایش نرخ بهره، تورم، افزایش نرخ ارز و همینطور قیمت کامودیتی ها در بازارهای جهانی روی بازار سرمایه ما تاثیر گذار خواهد بود. اما در مجموع از منظر تحلیلی و بنیادی نسبت به روند بازار سرمایه خوش‌بین هستم.

قیمت جهانی کامودیتی ها در هفته های اخیر کاهش داشته و عده‌ای معتقدند ریزش احتمالی قیمت های جهانی در ماه‌های آینده مهمترین ریسک پیش روی بازار سرمایه ما است. نظر شما در این خصوص چیست؟ اقبال نیا: کامودیتی ها در حال حاضر ، بازار باثباتی ندارند و دغدغه اصلی اکثر مدیران پرتفوی، تعیین تکلیف وضعیت کامودیتی ها در بازارهای جهانی است. جنگ روسیه و اوکراین هم در بازارهای جهانی تاثیر گذار بود و به عدم ثبات دامن زده است. حدود ۷۰ درصد بازار سرمایه ما هم به کامودیتی ها وابسته است‌. شخصاً معتقدم برای چیدن پرتفوی بهتر است تا تعیین تکلیف شرایط بخش کمی از پرتفوی(با تحلیل دقیق وضعیت سهم) به سهم های کامودیتی محور اختصاص یابد تا به وضعیت با ثبات ترین نزدیک شویم.

تحلیل شما از روند نرخ ارز چیست؟ اقبال نیا: یکی از مشکلات بازار سرمایه ما شکاف نرخ ارز در سامانه نیما با نرخ های بازار آزاد است. هر چقدر این فاصله بیشتر شود، نشان از آن دارد که در تامین ارز مشکلاتی وجود دارد و هر چقدر هم که این فاصله کمتر شود، نشان دهنده سیاست‌گذاری مناسب تر در بازار ارز است. محاسبه نرخ واقعی ارز با توجه به برابری نرخ ارز و تورم داخلی کار دشواری نیست. بر اساس میزان فروش نفت ایران (اگر اطلاعات منتشر شده اطلاعات صحیحی باشد) نرخ فعلی ارز کمتر از نرخ واقعی است.

بخشی از سرمایه گذاران در کشور ما، بین بازارهای مختلف سرگردانند و تلاش می کنند از هر بازار نوسانی بگیرند. به نظر شما با توجه به وضعیت بی ثبات اقتصاد کشور ما، مناسب ترین استراتژی برای سرمایه گذاری چیست؟ اقبال نیا: بررسی‌ها نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران ایرانی، سرمایه گذاران ریسک پذیری هستند و این ریسک پذیری را می‌توانید در رفتار سرمایه گذاران به هنگام سرمایه گذاری در بازارهای مختلف از جمله بازار کریپتوکارنسی ها مشاهده کنید. بسیاری از سرمایه گذاران برای گریز از تورم ایران، سعی می‌کند سرمایه‌گذاری‌هایی در بازارهای جهانی داشته باشد. بهتر است سرمایه گذارانی که قصد سرمایه گذاری در بازارهای داخلی را دارند، بخشی از دارایی خود را در بازار طلا، بخشی را در دارایی های وابسته به نرخ ارز، بخشی سهام و بخشی هم سپرده بانکی سرمایه گذاری کنند. البته نحوه سرمایه گذاری هر شخص بستگی به میزان ریسک پذیری وی هم دارد و طبیعی است که برای افراد ریسک گریز، سرمایه گذاری در بازارهایی همچون ملک و دلار و طلا جذاب تر باشد. برای اشخاص ریسک پذیر نیز، بازار سهام، صندوق های شاخص محور، صندوق های کالایی و بخش کوچکی هم طلا گزینه مناسب تری خواهد بود. نکته اینجاست که سرمایه گذاران باید به نحوی سرمایه گذاری کنند که تحت هیچ شرایطی بیش از ۵ الی ۱۰ درصد از اصل سرمایه خود را از دست ندهد. بنابراین بهتر است سرمایه گذاران حتماً از تجربیات مشاوران و متخصصان در حوزه سرمایه گذاری بهره بگیرند.

توصیه شما به سرمایه گذاران چیست؟ قبال نیا: به هر حال هر سرمایه گذار بر اساس میزان ریسک پذیری خود باید اقدام به استراتژی خروج از بازار سرمایه گذاری در بازارهای مختلف کند. اما برای سرمایه گذاری در بازارهای مختلف باید به طور مداوم هر بازار رصد شود و به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران عادی، زمان کافی برای تحلیل و بررسی تمام بازارهای مالی را ندارند و بهتر است به صورت غیر مستقیم از طریق سبدگردان ها و صندوق‌های سرمایه گذاری موجود در بازار سرمایه اقدام به سرمایه گذاری کنند. عملکرد هر صندوق از طریق سایت fipiran قابل بررسی است و صندوق های مختلف هم درجه ریسک پذیری متفاوتی دارند. سرمایه گذاران ریسک پذیر می توانند از طریق صندوق هایی که ریسک بالاتری را متحمل شده اند اقدام به سرمایه‌گذاری کنند و صندوق‌هایی با درجه ریسک کمتر، گزینه مناسب تری برای سرمایه گذاران ریسک گریز خواهد بود. بهتر است سرمایه گذاران در مرحله نخست چند صندوق انتخاب کرده و با بخشی از سرمایه خود از طریق این صندوق ها اقدام به سرمایه گذاری کنند و قطعا این روش سرمایه گذاری مناسب تر از سرمایه گذاری چشم بسته در بازارهای مختلف خواهد بود.

سه اشتباه استراتژیک، سه استراتژی خروج

بی‌ثباتی بازار و تنگنای ارزی موجود بی‌گمان دارای ریشه‌های اقتصادی است. البته که محیط حقوقی و سیاسی و اجتماعی دارای اثرهای فزاینده و تشدیدکننده هستند. لیکن، چنانچه مشکل اقتصادی ریشه‌ای وجود نداشته باشد هیچ توطئه‌ای نمی‌تواند بحران اقتصادی ایجاد کند. بنابراین، بحث باز می‌گردد به درک درست مسائل محیطی و اتفاق‌هایی که در سطح جهان رخ داده و نحوه‌ رویارویی ما در ایران با آنها.

سه اشتباه استراتژیک، سه استراتژی خروج

تنگنای ارزی و تورم فزاینده ناشی از عدم قطعیت در فضای سیاسی و اقتصادی ایران عرصه را بر همه تنگ کرده و چون راهِ چاره پیدا نیست، موجب سردرگمی و بدگمانی کم‌سابقه در سطح سیاست‌گذاران و مردم شده‌است. برای چاره‌جویی راهی جز شناخت ریشه‌ای مشکل نیست. باید دید که این عدمِ ‌قطعیت از کجا سرمنشاء گرفته و آن را درمان کرد. وگرنه تمام اقدام‌ها نتیجه‌ معکوس می‌دهد. هم‌چنانکه در این سه‌ ماهه سیاست‌های پرهزینه‌ اتخاذی نتیجه‌ی عکس داده‌است. این یادداشت و مصاحبه بر آنند که به ریشه‌های تردید در سیاست‌گذاری ملی در ایران بپردازد و بر این عقیده‌اند که تنها راه درمانِ تنگنای موجود برطرف‌کردن ریشه‌های تردید است.

بسیاری از اقتصاددانان با تکیه بر آمار و اطلاعات مشکل‌های بنیادین اقتصادی را واگو و چالش‌های ساختاری اقتصاد ایران ریشه‌ بی‌ثباتی می‌دانند و مهم‌ترین نقدشان به دولت و سیاست‌گذاران در سطح ملی، عدم احترام و پایبندی آنان به علم اقتصاد است. در برابر، سیاست‌ورزان چون ریشه مشکل را در سیاست، همراه با توطئه‌های خارجیان و باندهای سوداگر و تبهکار داخلی آنان می‌دانند، بر این گمان هستند که اساسا اقتصاد تابعی از سیاست است. به‌ویژه ارز که کاملا سیاسی است.

این قلم بر این باور استوار است که بی‌ثباتی بازار و تنگنای ارزی موجود بی‌گمان دارای ریشه‌های اقتصادی است. البته که محیط حقوقی و سیاسی و اجتماعی دارای اثرهای فزاینده و تشدیدکننده هستند. لیکن، چنانچه مشکل اقتصادی ریشه‌ای وجود نداشته باشد هیچ توطئه‌ای نمی‌تواند بحران اقتصادی ایجاد کند. بنابراین، بحث باز می‌گردد به درک درست مسائل محیطی و اتفاق‌هایی که در سطح جهان رخ داده و نحوه‌ رویارویی ما در ایران با آنها.

مشکل آن است که تغییر فقط آمدن ترامپ و سیاست مشت آهنین وی نیست. بلکه، نظم جهانی تحول بنیادین رخ‌داده ولی در ایران بر اساس درک پیشین از نظم جهانی سیاست‌گذاری می‌شود. به‌گمان این قلم، نداشتن دریافت درست از این تغییر مهم‌ترین ریشه‌ی وضعیت فعلی است. در ادامه، در رویارویی با آن، سه اشتباه استراتژیک رخ داده‌است. و نتیجه آن تنگنای ارزی موجود و بی‌ثباتی بازار فعلی است. اشتباه اول، تردید در همکاری با گروه اقدام مالی (FATF) است. تردید ده‌ساله‌ حاکمیت در این همکاری، امروز در شرایط سخت رخ‌نمون شده و تمام تجارت و نظام بانکی ایران را در معرض خطر قرار داده‌است. به‌نحوی‌ که حتی دولت‌های دوست، هیچ‌کدام نمی‌توانند در غیاب این همکاری، روابط تجاری و مالی خود را با ایران ادامه دهند. دوم، تردید در بقا در برجام و تشکیل یک جبهه ضد امریکایی با همکاری سایر قدرت‌هاست. ایران به‌جای تشکیل این جبهه در قالب ۴+۱ به چانه‌زنی با آنها پرداخت. این دو تردید ریشه‌ی عدم‌قطعیت در بازار شدند و شد آن‌چه شد.

اشتباه سومی که رخ داد و عدم قطعیت جدی در بازار ایجاد کرد رفتار حاکمیت است. شوربختانه، حاکمیت به مفهوم کلیِ آن به جای آن‌که، ریشه‌ ناپایداری را شناسایی و درمان کند، در اولین گام، خود را از قید قانون رها ساخت و در پی دریافت مجوزهایی برای عبور از قانون بود. حال آن‌که مهم‌ترین معیار آزمون پایبندیِ دولت‌ها به قانون، رفتار آنان در مواقع بحران است. تثبیت قیمت ارز و قاچاق اعلام‌کردن حمل ارز، اعلام ممنوعیت ورود ۱۴۰۰ قلم کالا به کشور ممنوع نمونه‌ای آن است. افزون بر این، برقراری نظام قیمت‌گذاری استراتژی خروج از بازار دولتی و برقرارساختن بساط داغ و درفش از طریق تعزیرات حکومتی، اشتباه فرساینده‌ای است که شوربختانه به‌دلیل ساده‌بودنِ آن، اولین راه‌کاری است که حاکمیت در ایران طی پنجاه سالِ گذشته به آن متوسل شده‌است. تلویزیون هرشب با آب‌وتاب نشان می‌داد که چگونه ماموران تعزیرات حکومتی به انبارهای مردم سرک می‌کشند و آشکارا احترام و پایبندی به اصول بازار رقابتی و حقوق مالکیت را زیر پا می‌گذارند. طرفه آن‌که در همین وضعیت بی‌وزنی، عده‌ای انتظار سرمایه‌گذاری از سوی بخش خصوصی دارند.

حال برای جستن راهِ چاره، به‌جای وضع مقررات کوتاه‌مدت، باید رویکردها را تغییر داد و در آن چارچوب برای مشکلات پاسخ یافت. سه استراتژی خروج در واقع سه استراتژی برای جبران سه اشتباه پیش‌گفته است.

اصول پایه طراحی استراتژی معامله در بازار فارکس

مجله افیکس کار: یکی از مهم ‌ترین موضوعات در زمینه تجارت موفق در بازار فارکس، داشتن یک استراتژی معامله می ‌باشد. در اینترنت، شما می‌ توانید استراتژی ‌های زیادی مانند فیبوناچی، بریک آوت و غیره را ببینید. اما نمی‌ توانید در بازار فارکس با این استراتژی ‌ها پول کسب کنید. برای داشتن بهترین استراتژی تجاری، باید روحیه، اهداف، برنامه و رویای خود را در نظر بگیریم.

بعد از تعیین اهداف خود در بازار فارکس، گام بعدی درک این مساله است که هیچ قانون و استراتژی ثابتی در بازار فارکس وجود ندارد. همه چیز متغیر است، همه چیز در حال حرکت است، هیچ معجزه یا استراتژی وجود ندارد که بتواند به شما کمک کند یک میلیونر بشوید.

بازار فارکس یک بازار با بیش از ۵ تریلیون دلار حجم روزانه است. ما باید مانند یک متخصص در این بازار رفتار کنیم و مهارت ‌ها و استراتژی خود را برای تجارت فارکس بهبود بخشیم.

بهترین شاخص تحلیل تکنیکال برای استراتژی شما

تحلیل تکنیکال فارکس پر از شاخص ‌ها، الگو ها و دیگر ابزار های مفید برای تحلیل بازار فارکس می باشد. بهترین راه برای استفاده از تحلیل تکنیکال یافتن روندها است. بدون روند، ما نمی ‌توانیم هیچ کاری انجام دهیم، باید روند را مشخص کنیم. روند صعودی، روند نزولی، محدوده. مفید ترین استراتژی تجاری استراتژی روند است.

شما یک روند صعودی را در یک دارایی پیدا می‌ کنید. آن را می‌ خرید و سود زیادی بهتان می ‌دهد. بعد این روند رو به کاهش است. شما یک دارایی دارای روند نزولی را پیدا می ‌کنید. آن را می فروشید و مثل یک گنج می‌ شود.

چگونه روند ‌ها را پیدا کنیم؟ رایج ‌ترین شاخص ‌ها برای یافتن روند ‌ها میانگین متحرک است. میانگین متحرک 50 و 100 روزه به طور متوسط توسط بهترین معامله گران حرفه‌ای مورد استفاده قرار می ‌گیرد. علاوه بر میانگین متحرک، شما می ‌توانید از شاخص الیگیتور، نوارهای بولینگر ، ایچیموکو و … استفاده کنید.

بیایید درباره مراحل طراحی استراتژی معامله در فارکس اطلاعات کسب کنیم:

اول: الگوهای بازار را تشخیص دهید

هر بار که به چارت یا نمودار قیمتی بازار نگاه می‌کنیم، می‌توانیم سناریوها و الگوهای مختلف بازار را تشخیص دهیم. مهم نیست که کدام تایم فریم باشد، تمامی بازارها رفتارهای مشابهی را در طول زمان به نمایش می‌گذارند.

برای مثال بازار وارد فاز کف یا اوج سازی می‌شود و در یک محدوده‌ای نوسان می‌کند. سپس از این محدوده خارج می‌شود و اصطلاحاً شکست روی می‌دهد. سپس بازار در قالب پولبک به سطح شکسته شده برخورد می‌کند و سیگنال ورود به معامله صادر می‌شود.

شاید تصور کنید که این صرفاً یک تئوری است. اما در واقعیت هم همین اتفاق می‌افتد. کافی است یک نمودار یا چارتی را باز کنید و از دید تکنیکال به آن نگاه کنید. خیلی زود متوجه خواهید شد که تمام مراحل و الگوهای بازار را می‌توانید تشخیص دهید.

الگوی اصلی بازار

روند: ابتدا روند بازار نزولی است. یعنی قیمت به تدریج پایین می آید.

الگوی اصلی بازار

فاز خنثی/ تجمع (Accumulation): در این قسمت روند اصلی بازار متوقف و بازار وارد دامنه محدود نوسانی شده است. در این مرحله به قطعیت نمی توان گفت که روند اصلی بازار به پایان رسیده است. معمولا در این مرحله فروشندگان توان پایین کشیدن بازار را ندارند و در عین حال بسیاری از فروشندگان در حال تثبیت سود و خروج هستند. همزمان با خروج فروشندگان هم خریداران در حال ورود به بازار هستند و اصطلاحا خریداران در حال تجمع در بازار هستند.

شکست جعلی: این مرحله یک شکست جعلی را نشان می دهد. بدین ترتیب در نمودار فوق، در انتهای روند نزولی، بازار وارد فاز خنثی شده و سپس یک شکست جعلی روی داده است. از این رو می توان گفت که روند نزولی به پایان رسیده است.

شروع روند جدید: بازار بعد از ثبت شکست جعلی به درون فاز خنثی بازگشته است. در ادامه قیمت سقف فاز خنثی را شکسته و روند صعودی جدید به راه انداخته است.

فاز خنثی/توزیع (Distribution): طبق تصویر بالا، سرعت روند صعودی کاهش یافته و در ادامه بازار وارد فاز خنثی شده است. در این مرحله، خریدارانی که در طول روند صعودی وارد بازار شده بودند، از بازار خارج می شوند و بازار آماده روند جدید می شوند.

شکست جعلی: در این مرحله نیز، بازار به بالای سقف فاز خنثی عبور می کند و یک شکست جعلی دیگر یا اوج قیمتی جدید ثبت می کند. در ادامه بازار به فاز خنثی باز می گردد و بعد از شکست کف فاز خنثی حرکت نزولی به راه می اندازد.

دوم: ابزار و اندیکاتور مناسب برای تشخیص الگوی بازار

الگوی بازارابزار و اندیکاتور مناسب
کف سازی و اوج سازی (فاز خنثی)حمایت/مقاومت و اسیلاتورها
شکستحمایت/مقاومت ، اندیکاتورهای مومنتومی
پولبکحمایت/مقاومت ،میانگین متحرک،خطوط روند
شروع رونداندیکاتورهای مومنتومی،میانگین متحرک،خطوط روند
فاز خنثی یا بدون روندحمایت/مقاومت ، اسیلاتورها،خطوط روند
پایان رونداندیکاتورهای مومنتومی،میانگین متحرک،خطوط روند
اوج یا کف بازاراسیلاتورها،خطوط روند،الگوهای نموداری
بازگشت یا تغییر روندحمایت/مقاومت،میانگین متحرک،خطوط روند

اشتباه رایج تریدرهای تازه کار:

یکی از اشتباهات بزرگ معامله گران تازه‌کار این است که یک یا چند اندیکاتور تکنیکال را انتخاب می‌کنند و در تمامی چارت‌ها از آن استفاده می‌کنند و هیچ توجهی هم به فاز یا چرخه‌ای که بازار در آن قرار دارد، نمی‌کنند. شما باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنید که کار با آن‌ها را به خوبی بلد هستید و می‌دانید که برای کدام چرخه بازار مناسب هستند.

به طور مثال، اندیکاتور میانگین متحرک بهترین اندیکاتور برای دوره‌های روند دار بازار است و اگر بازار بدون روند باشد یا وارد فاز خنثی شود، اندیکاتور میانگین متحرک هم کارایی خود را از دست خواهد داد.

در واقع اندیکاتورهای مومنتومی تنها در دوره‌هایی که بازار روند دارد به کار می‌آیند. پس اگر بازار در فاز اصلاح یا پولبک باشد، اندیکاتور میانگین متحرک هم ارزیابی غلطی از بازار ارائه خواهد کرد.

بر همین اساس باید در انتخاب ابزار و اندیکاتور سعی کنید اول اندیکاتورها و چرخه‌های بازار را خوب بشناسید و سپس بر اساس وضعیت بازار، اندیکاتور مناسب را انتخاب کنید. اگر می‌خواهید در این حرفه موفق شوید، باید در مهارت‌هایی که لازم است به درجه استادی برسید.

سوم: انتخاب تایم فریم مناسب

وقتی‌که می‌خواهید با الگوهای خاص بازار معامله کنید، می‌توانید این الگوها را در انواع مختلف تایم فریم‌ها پیدا کنید. مهم نیست که در کدام تایم فریم الگویی را تشخیص دهید، تئوری‌های تکنیکال در تمام تایم فریم‌ها کارایی دارند.

با این حال باید توجه داشته باشید که هیچ تایم فریم خوبی در بازار وجود ندارد. یعنی نمی‌توان گفت که تایم فریم مثلاً چهارساعته بهترین تایم فریم است. شما باید تایم فریمی را انتخاب کنید که با سبک ترید شما همخوانی دارد.

اگر سبک معاملاتی شما به گونه‌ای است که دوست دارید با نوسانات بیشتری از بازار درگیر شوید، می‌توانید از تایم فریم‌های کوتاه‌تر استفاده کنید. اما اگر یک استراتژیست هستید و صبوری بخشی از شخصیت شماست، می‌توانید از تایم فریم‌های بالاتر استفاده کنید.

چهارم: نتیجه گیری

وقتی مشخص شد در کدام تایم فریم و با کدام ابزار و در کدام چرخه از بازار معامله خواهید کرد، زمان آن رسیده که همه چیز را جمع‌بندی کنید. با این حال این پایان کار نیست.

شما باید قوانین ورود و خروج و مدیریت سرمایه و معامله را هم به استراتژی اضافه کنید. بدون این قوانین، استراتژی شما ناقص خواهد بود. قوانین مربوط به ورود به معامله، تعیین حد سود و حد ضرر، خروج از معامله و مدیریت سرمایه را تعریف کنید. نباید این قوانین را زیر پا بگذارید. با تعریف این قوانین کار طراحی استراتژی معاملاتی هم تمام شده و شما می‌توانید استراتژی را تست کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.