بررسی رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران (از سال 1387 تا 1392) با استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای
یکی از مهم ترین مباحث بازار سرمایه، آگاهی از میزان ریسک شرکت ها، به ویژه ریسک سیستماتیک است که می تواند بازده سهام شرکت ها را تحت تاثیر قرار داده و نقش به سزایی در تصمیم گیری ها ایفا کند. در این پژوهش به بررسی رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازدهی سهام بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای در بورس اوراق بهادار تهران می پردازیم. نمونه انتخابی پژوهش، 50 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران است که داده ها را در یک دوره پنج ساله از سال 1387 تا 1392 انتخاب کرده ایم. برای هر شرکت 5 داده در سال و برای 50 شرکت نمونه 250 داده که با توجه به زمان 5 ساله مورد استفاده در مجموع، 1250 داده را برای برآورد گردآوری کرده ایم. برآورد مدل از طریق تکنیک داده های تابلویی بوده و نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که بین ریسک سیستماتیک و بازده سهام آنها از نظر آماری رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، یافته ها نشان می دهد که رابطه غیر خطی (درجه دوم) بهتر از رابطه خطی قادر است ارتباط بین ریسک سیستماتیک و بازده سهام را تبیین کند. این بدان معناست که فرض خطی بودن ارتباط بین ریسک سیستماتیک و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران رد می شود و هیچ ارتباط خطی بین ریسک سیستماتیک و بازده سهام در نمونه انتخابی وجود ندارد.
ریسک سیستماتیک ، بازده ، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ، تکنیک داده های تابلویی
برخی از خدمات از جمله دانلود متن مقالات تنها به مشترکان مگیران ارایه میگردد. شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی نامحدود همه کاربران به متن مطالب تهیه نمایند!
بررسی رابطه رشد فروش و شاخص مالی با بازده سهام در بورس
در ادبیات مالی به معیار ریسک سیستماتیک، بتا ( b ) می گویند. به عبارت دیگر بتا معیاری است که حساسیت بازده یک سهم را نسبت به بازده بازار نشان می دهد. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یکی از مدلهای پیش بینی بازده سهام است که برای سالهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مدل فرض می شود که سرمایه گذاران فقط می توانند بازده اضافی را با تحمل ریسک اضافی کسب کنند. در این مدل اگر هدف سرمایه گذار کسب بازده بیشتر از بازده بازار باشد ریسک بالاتری از ریسک بازار را تحمل می کند. ضریب بتا در این مدل توانایی لازم را پیش بینی بازده سهام دارد و یکی از عوامل مهم برای تصمیم گیری درباره خرید و فروش سهام یک شرکت، پیش بینی بازده سهام آن شرکت است .
بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل درستی است و در دنیای واقعی نیز با بازده رابطه دارد و تا حدودی نیز شواهد تجربی اولیه این نظریه را تا حدودی تأیید کرده است. از سوی دیگر شواهد تجربی سالهای اخیر و مطالعات انجام شده در بسیاری از کشورها این نظریه را با چالشهای مهمی مواجه ساخته است به طوری که ادعا می شود بتا به عنوان شاخص ریسک سیتستماتیک توان تشریح رابطه بین ریسک و بازده را در دوره های بلند مدت از دست داده است. این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر رشد فروش و شاخص بحران مالی نیز بر بازده سهام تاثیر گذار هستند و ممکن است جایگزینهای بهتری نسبت به بتا به شمار آیند. از این رو این متغیرهایی که توسط این مدل توضیح داده نمی شوند اغلب تحت عنوان استثنائات بازده سهام مطرح می شوند.
رشد فروش یکی از شاخص های ارزیابی فعالیت شرکت می باشد رشد مستمر درآمد فروش و سود شرکت منجر به آن می شود که بازار ریسک کمتری برای شرکت در نظر بگیرد. از طرفی شاخص بحران مالی یکی از شاخص های مطلوب جهت ارزیابی قدرت پرداخت بدهی ها و قابلیت نقدینگی شرکت ها می باشد که با استفاده از اطلاعات حسابداری می توان بحران مالی شرکتها را پیش بینی نمود و سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و کارکنان شرکت را در خصوص از بین رفتن کنترل در شرکت آگاه نمود. در این تحقیق موارد زیر مورد توجه قرار می گیرد.
مفاهیم ریسک و بازده
رشته سرمایه گذاری معمولاً به دو قسمت « تجزیه و تحلیل اوراق بهادار » و « مدیریت مجموعه سرمایه گذاری » ( پر تفلیو ) تقسیم می شود. عمده کار تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، ارزشیابی دارایی های مالی است و ارزش تابعی است از ریسک و بازده. بنابراین، در مطالعه سرمایه گذاری این دو مفهوم از اهمیت خاصی برخوردار هستند. برای تجزیه و تحلیل نهایی و تصمیم گیری در انتخاب اوراق بهادار از رابطه ریسک و بازده مورد انتظار استفاده می شود. چرا که این رابطه معنای تأمین مالی در کل و سرمایه گذاری به طور اخص می باشد.
هدف سرمایه گذاران حداکثرکردن بازده مورد انتظار است، اگر چه در راستای حداکثر کردن بازده آنها همواره قصد دارند ریسک را نیز کاهش دهند. بازده در فرآیند سرمایه گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند وپاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. بازده ناشی از سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران از اهمیت خاصی برخوردار است، برای اینکه تمامی فعالیتهای سرمایه گذاری در راستای کسب بازده صورت می گیرد. ارزیابی بازده، تنها راه منطقی ( قبل از ارزیابی ریسک ) است که سرمایه گذاران می توانند برای مقایسه سرمایه گذاری های جایگزین ومتفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه گذاری، اندازه گیری بازده واقعی (مربوط به گذشته ) لازم است. مخصوصاً اینکه برای بازدهی مربوط به گذشته در تخمین پیش بینی بازده های آتی اهمیت به سزایی دارد
با توجه به مشکلات مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، در سالهای اخیر تحقیقات متعددی در مورد وجود استثنائات بازده سهام در بازار سرمایه صورت گرفته است. به عبارت دیگر، متغیرهای دیگری وجود دارند که احتمال دارد بهتر از بتا (شاخص ریسک سیستماتیک ) نوسانات بازده سهام را توضیح دهند.
از نخستین بررسی ها می توان به تحقیقات بانز در سال 1981 اشاره کرد. نتایج بررسی های وی منجر به معرفی اثر اندازه شرکت گردید. در سالهای اخیر دو متغیر اندازه شرکت ونسبت سهام با هم به کار گرفته شده اند. فاما و فرنچ در سال 1992نشان دادن که این دو متغیر به همراه عامل بازار، متوسط بازدهی را توضیح می دهند. همچنین فاما و فرنچ در سال1993 اثر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام را به عنوان دو فاکتور ریسک ارائه کردند که در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای نادیده گرفته شده بودند.تحقیقات فاما و فرنچ در سال 1996 نیز نشان داد که کسب بازده غیر عادی تحت تأثیر متغیرهایی از قبیل نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، نسبت جریان نقدی به قیمت سهام و نرخ رشد فروش گذشته، می باشد. ونگ ،2001، نیز در تحقیق خود به برسی رشد فروش و شاخص بحران مالی با استفاده از داده های S & P 500 طی دوره زمانی 1998-1988 و با استفاده از رگرسیون های سری زمانی پرداخت. نتایج تحقیق وی حاکی از آن بود.
که این دو عامل در بازار ایالات متحده وجود دارد. هر چند قدرت توضیحی این دو متغیر در تشریح بازده سهام در مقایسه با اثر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام فاما وفرنچ ناچیز بود.
در مورد تحقیقات داخلی نیز می توان به تحقیقات انجام شده توسط حمید حقیقت ،1385، که تأثیر دو عامل رشد فروش و شاخص بحران مالی را در پیش بینی بازده سهام با استفاده از روش شناسایی فاما و فرنچ ،1995، همراه با بکارگیری رگرسیون خطی ساده و چند متغیره مورد بررسی قرار داد اشاره کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که ترکیب عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی فاقد قدرت توضیحی لازم در تشریح میانگین بازدهی سهام شرکتهای مورد مطالعه است. همچنین می توان به تحقیق نمازی ،1383، درباره سودمندی متغیرهای حسابداری در پیش بینی ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اشاره کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که در سطح رگرسیون ساده بین دوازه متغیر تحقیق (از هفده متغیر تحقیق)، با ریسک سیستماتیک رابطه معنا دار وجود دارد.
هدف این تحقیق بررسی وجود دو استثناء رشد فروش و شاخص بحران مالی در بورس اوراق بهادار تهران و رابطه بین این دو عامل با بازده سهام بوده است. با توجه به هدف یاد شده در این تحقیق سه فرضیه بیان شد . در فرضیه اول رابطه بین رشد فروش با بازده سهام مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از آن بود که رشد فروش به عنوان یک استثناء در بازار اوراق بهادار مطرح نمی باشد . در فرضیه دوم رابطه بین شاخص بحران مالی با بازده سهام مورد برسی قرار گرفت که نتایج حاکی از آن بود که رابطه معنی داری بین شاخص بحران مالی و میانگین بازدهی سهام وجود ندارد .
در فرضیه سوم رابطه بین دو عامل رشد فروش و شاخص بحران مالی با بازده سهام مورد بررسی قرار گرفت با توجه به نوع بیان فرضیه مدلهای رگرسیونی در دو گام ارایه گردید. در گام اول رابطه بین شاخص بحران مالی و رشد فروش با بازده سهام مورد برسی قرار گرفت که نتیجه حاکی از آن است زمانی که شاخص بحران مالی و رشد فروش با همدیگردر مدل قرار می گیرند مقدارضریب تعیین بیشتر می شود.در گام دوم نیز اثر ترکیب دو متغیر مستقل شاخص بحران مالی و رشد فروش بر بازده سهام مورد توجه قرا ر گرفت نتایج بدست آمده حاکی ازآن بود که ترکیب دو عامل فوق قدرت توضیحی کافی در تشریح بازدهی سهام ندارد . اما ضریب تعیین بدست آمده بیشتر از زمانی است که فقط از یکی از عوامل فوق استفاده می شود.
نتایج حاصله از این تحقییق با نتایج تحقیقات انجام شده مشابه توسط ونگ ،2001، مطابقت دارد با این تفاوت که در تحقیق ونگ دوره های سه ماهه برای محاسبه بازده و متغیرهای تحقیق مورد استفاده قرار گرفته بود.
همچنین نتیجه این تحقیق با تحقیق انجام شده توسط حمید حقیقت ،1385، نیز مطابقت دارد با این تفاوت که در آن تحقیق برای شناسایی متغیرهای مستقل از روش شناسایی فاما و فرنچ ،1995، همراه با بکارگیری رگرسیون خطی ساده و چند متغیره استفاده شده است و نیز تأثیر عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی در تشریح میانگین بازدهی سهام شرکتها مورد برسی قرار گرفته بود
رابطه ریسک و بازده
شروین شهریاری
پرسش از آقای رحمانیان: حدود سه سال پیش به بازار سرمایه وارد شدم و پس از بررسی و انجام تحلیل، سهام شرکت کالسیمین را جهت سرمایهگذاری بلند مدت انتخاب کردم.
پرسش از آقای رحمانیان: حدود سه سال پیش به بازار سرمایه وارد شدم و پس از بررسی و انجام تحلیل، سهام شرکت کالسیمین را جهت سرمایهگذاری بلند مدت انتخاب کردم. اما در حال حاضر پس از گذشت زمانی طولانی، سرمایه اولیه به حدود یک چهارم کاهش پیدا کرده و کماکان روند سهام شرکت نزولی است. علت این مساله چیست و آیا میتوان به وضعیت این شرکت در بلندمدت امیدوار بود؟
پاسخ: تحلیلگران بنیادی، «ریسک» را به مفهوم احتمال عدم تطابق نرخ بازده مورد انتظار و نرخ بازده واقعی تعریف کرده و بر ارتباط دیرینه و ناگسستنی دو مفهوم ریسک و بازده تاکید میکنند؛ بدین معنا که هر چه بازده انتظاری سرمایهگذار بالاتر رود، ریسک یا احتمال انحراف از بازده در سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود که این انحراف میتواند مثبت (کسب سود) یا منفی (حصول زیان) باشد. کالسیمین از جمله سهامی است که همواره ریسک بالایی در بورس تهران داشته و متعاقب آن، بازدهی سهم نیز تغییرات شدیدی به خود دیده است. در چند سال گذشته، نوسانات قیمت سهام این شرکت متاثر از ریسکهایی بوده که بر فعالیت شرکت تاثیر گذاشته، اما مدیریت نقشی در ایجاد آن نداشته است. تحلیلگران بنیادی از نظایر این پدیده با عنوان «ریسک سیستماتیک» یاد میکنند. مهمترین ریسک سیستماتیک در مورد این شرکت به حدود سه سال قبل و زمانی باز میگردد که با تصمیم وزارت صنایع و معادن مقرر شد پس از پایان زمان قرارداد بهرهبرداری از معدن انگوران توسطگروه توسعه معادن روی، این معدن در اختیار شرکت تهیه و تولید مواد معدنی قرار گیرد و استخراج و تخصیص خاک معدنی با مدیریت این شرکت صورت پذیرد.
خارج شدن معدن از کنترل گروه «کروی»، ریسک عدم تامین به موقع مواد اولیه و توقفهای تولید را در کنار افزایش نرخ ماده اولیه مصرفی برای کالسیمین ایجاد کرد. مساله دیگر به ریزش دیواره معدن انگوران در جبهه شمالی باز میگردد که بنا بر اظهارات کارشناسان به سبب برداشت غیر اصولی و بیرویه، اتفاق افتاد و متعاقب آن دسترسی به منابع اصلی خاک پر عیار این معدن محدود شد. عملیات باطلهبرداری در انگوران کماکان ادامه دارد و این در حالی است که شرکتهای تولید کننده، مجبور به مصرف خاک کم عیار و حتی استفاده از باطلهها و ضایعات روی جهت جلوگیری از توقف تولید شده اند که این روند در نهایت منجر به کاهش قابل ملاحظه تناژ تولید این شرکتها و افزایش بهای تمام شدهگردید. علت مورد اخیر به طور عمده کاهش عیار خاک مصرفی (ماده اولیه) به کمتر از ۱۵درصد است که راندمان و بهرهوری کارخانجات تولیدکننده را به نحو قابلملاحظهای کاهش داده است.
در چنین شرایطی علاوه بر افزایش استهلاک ماشینآلات، هزینه مصرف انرژی برای مقادیر کمتری از تولید (نسبت به گذشته) افزایش یافته و از سوی دیگر ضریب استفاده از افزودنیها (نظیر اسید سولفوریک) نیز با رشد مواجه میشود. بدین ترتیب شرکتهای این صنعت، برای دسترسی به ظرفیت کمتری از تولید، مقدار بیشتری هزینه سربار را متحمل شده و حاشیه سود با سقوط چشمگیری مواجه شده است.
ریسک سیستماتیک دیگر به ماهیت فعالیت این صنعت بازمیگردد به طوری که سایه نوسانات نرخهای جهانی همواره بر بازدهی سهام اینگروه سنگینی کرده و در شرایط کنونی نیز افت قابل ملاحظه قیمتهای جهانی سرب و روی، گریبانگیر شرکتهای این ارتباط بین ریسک و بازده صنعت شده است که کالسیمین نیز از این واقعه مستثنا نبوده است. در حال حاضر نیز نماد معاملاتی کالسیمین با صف فروش مواجه است و با توجه به مشکلات مورد اشاره و روند کاهنده قیمتهای جهانی راه دشواری جهت پوشش کامل پیشبینی EPS ر۱۸۰۵ریالی کنونی پیش روی «فاسمین» خواهد بود.
در مجموع با مطالعه تاریخچه نوسانات بازدهی شرکتهایی نظیر کالسیمین میتوان به نتایج ارزندهای جهت تنظیم استراتژی مناسب سرمایهگذاری در بازار سرمایه رسید ؛ نخست اینکه سرمایهگذاران باید قبل از اقدام به خرید سهام هر شرکت، ریسکهای موجود در صنعت و شرکت مزبور را ارزیابی کنند و متناسب با انتظار بازدهی خود، سهام مربوطه را خریداری کنند تا در صورت بروز ریسکهای سیستماتیک، شاهد غافلگیری نباشند.
مهمتر از آن ضرورت تشکیل سبد سهام آشکار میشود. بازار سرمایه معمولا مشحون از موقعیتهایی است کهگروه خاصی از شرکتها را به عنوان «سهام پیش رو» معرفی میکند؛ این شرایط معمولا معاملهگران را اغوا میکند تا با صرفنظر از تشکیل سبد سهام، سرمایه خود را بر روی سهم یاگروه خاصی به منظور کسب بیشترین بازدهی متمرکز کنند که اغلب در بلند مدت نتایج مطلوبی در پی ندارد. درخصوص افق آینده وضعیت شرکت کالسیمین، علاوه بر پیگیری قیمتهای جهانی و روند باطلهبرداری در انگوران باید به تحولات ترکیب سهام داری در شرکت توسعه معادن روی (مالک عمده کالسیمین) نیز توجه خاص مبذول کرد. به نظر میرسد روند کنونی معاملات «کروی» منجر به برخی تغییرات مدیریتی در آینده در این هلدینگ شود که نتایج نهایی میتواند با ایجاد تغییر احتمالی در وضعیت کنونی تعامل شرکتهای اینگروه با معدن انگوران، افق بنیادی سهام شرکتهای مربوطه را با تحولات مهمی روبهرو کند.
ارزیابی کیفیت سود با ریسک و بازده : شواهدی از مدل بازگشت چند عاملی
هدف: سود به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای حسابداری، همواره برای اهداف متعددی همچون ارزیابی سهام و عملکرد مدیریت شرکتها و بهبود تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری بوده است. هدف این پژوهش بررسی کیفیت سود با استفاده از ریسک و بازده در صنایع ایران است . روش: پژوهش حاضر جهت ارائه شواهدی در خصوص ارتباط میان کیفیت سود با بازده و ریسک صورت پذیرفته است. برای جمعآوری دادهها از تجزیه و تحلیل صورتهای مالی استفاده شده است.
فرضیههای پژوهش، با استفاده از نمونهای متشکل از 6 صنعت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای1393 تا 1397 و با بهرهگیری از رگرسیون چندگانه مبتنی بر تکنیک دادههای تلفیقی و آزمون t-test ، مورد آزمون قرار گرفت. یافتهها: یافتهها حاکی از آن است، که بین کیفیت سود و بازده و ریسک سرمایه گذاری، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بنا بر نتایج بدست آمده فرضبه اول تاثیرگذاری بازده و ریسک بر کیفیت سود مورد قبول واقع شده و فرضیه دوم رد می شود. نتیجهگیری: شرکتهایی که کیفیت سود پایین تری دارند نسبت به نرخ ریسک، بازده سیستماتیک بالاتری دارند. هر چقدر بازده و به مراتب ریسک و بالاتر برود کیفیت سود پایینتر خواهد بود و احتمال دستکاری سود بالا خواهد رفت .
سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :
سنتز چارچوب های فلزی - آلی و کاربرد آنها در بسته بندی مواد غذایی
کاربرد آپتاسنسورهای چندگانه در تشخیص آلاینده های مواد غذایی
ماست فراسودمند غنی سازی شده و اثرات آن بر سلامتی
مروری بر پوشش های خوراکی بر پایه نشاسته در بسته بندی مواد غذایی
بررسی تنوع بیوشیمیایی در تعدادی از جمعیت های ماریتیغال (silybum marianum) در استان فارس
بررسی خصوصیات دینامیکی بستر دریاچه ارومیه
مطالعه ویژگی های زمین شناسی مهندسی تراورتن های منطقه شمال آوج در استان قزوین
تحلیل عددی پاسخ شمع های تحت بارگذاری جانبی در خاک های با رفتار الاستو-پلاستیک
ارزیابی فلزات سنگین در خاک و برنج شهرستان اهواز و باوی
عملکرد لرزه ای اتصال تیر به ستون در قاب خمشی فولادی سرد شکل داده شده
بررسی بهینه سازی کارخانه گاز و گاز مایع 600
مطالعه موردی اثرات کاربرد کود بیولوژیک بر محصولات کشاورزی
تاثیر دانش مالی و اندازه هیئت مدیره بر گزارشگری متقلبانه
بررسی عوامل ارتقا مشارکت شهروندان همدانی در اجرای مصوبه های شورای شهر
فنآوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان عاملی کلیدی و اثرگذار بر استقرار کار آفرینی الکترونیک
گرایش مردم نسبت به مواد مخدر و روانگردان و نحوه ی استفاده از آنها
numerical study of efficiency of the vacuum preloading in weak clay treatment (a case study)
laboratory evaluation of electrical resistance of concrete
evaluation and analysis of drought on the quantity and quality water resources in lorestan province (case study of khorram river)
effect of mixing rate of plaster with water on properties of gypsum plaster
- شنبه تا پنج شنبه ، 9 الی 17
- [email protected]
- 071 - 32363652
درباره تی پی بین
ما با همکاری دبیرخانه ی کنفرانس ها و همایش ها، تمام ابزار محققان را كه تنها و تنها منابع علمی است را یكجا جمع آوری كرده ایم تا با كمترین دردسر ، در كمترین زمان ممكن و بصورت کاملا رایگان منابع علمی مورد نظرشان را تهیه نمایند.
تی پی بین با پشتیبانی از كنفرانس ها و ژورنال های معتبر داخلی و سپس انتشار رایگان مقالات آنها، كوتاه ترین مسیر، برای رسیدن به منابع علمی داخلی را در اختیار شما محققین قرار داده است.
ارتباط بین ریسک و بازده
نوع مقاله : علمی - پژوهشی (قیمتگذاری اوراق مالی اسلامی)
نویسندگان
1 استادیار گروه مدیریت مالی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 استادیار گروه مدیریت مالی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
3 دانشآموخته دکتری مدیریت مالی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده
ریسک و بازدهی از مفاهیم کلیدی در علم مالی و درواقع بهعنوان دو روی سکه سرمایهگذاری قلمداد میگردند. ازآنجاکه ابزارهای مالی اسلامی، ابزارهایی نوظهور در کشورهای اسلامی و بهویژه بازار سرمایه ایران هستند، شناسایی ریسکهای این ابزارها و بهتبع آن نرخ بازده موردانتظار سرمایهگذاران بهواسطه وجود ریسکهای مرتبط ارتباط بین ریسک و بازده با این ابزارها، از اهمیت چشمگیری برخوردار است. بههمین واسطه تحقیق حاضر با بررسی ریسکهای مرتبط با اوراق منفعت، تلاش میکند با استفاده از مدلهای عاملی، رابطه بین ریسک و بازدهی در اوراق منفعت را موردبررسی قرار دهد. در این تحقیق الگوی تخمین نرخبازده موردانتظار اوراق منفعت باتوجه به ریسکهای این اوراق بررسیشده است. جامعه آماری این تحقیق، صکوک منتشرشده -که دارای ساختار مالی مبتنیبر دارایی، یعنی اوراق اجاره و اوراق منفعت در بازار ابزارهای نوین مالی فرابورس ایران- است.
کلیدواژهها
20.1001.1.22518290.1398.9.1.14.8
عنوان مقاله [English]
The Relation between Risk and Expected Return of Manfa’at Sukuk
نویسندگان [English]
- MajId Shariat Panahi 1
- Jala l Sadeghi Sharif 2
- Mohamad Osoolian 2
- Akram Bodaghi 3
1 Assistant Professor at Department of Financial Management, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran.
2 Assistant Professor at Department of Financial Management, Shahid Beheshti University, Tehran, ارتباط بین ریسک و بازده Iran.
3 PhD in Financial Management, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Risk and return are key concepts in financial science and are actually considered to be the two sides of the investment coin. Since Islamic finance instruments are emerging tools in Islamic countries, especially in Iranian capital market, identifying the risks of these instruments and, consequently, the expected return from investment by investors due to the risks associated with these tools is significant. Thus this study, through examining the risks associated with manfa’at sukuk, tries to examine the relationship between risk and return from manfa’at sukuk using factor models. In this paper, the model of the expected rate of return for manfa’at sukuk has been investigated while considering the risks of these securities. The statistical population of this research is the issued sukuk, which is based on assets, i.e ejareh and manfa’at sukuk in Iran’s modern financial tools market, from 1393 to 1397, whose data are available and accessible.
کلیدواژهها [English]
- Expected Return
- Risk
- Factor Model
- Manfa’at Sukuk
- Ejareh Sukuk. JEL Classification: C02
- C19
- C33
- G12
راعی، رضا؛ و سعیدی، علی (1383). مبانی مهندسی مالی و مدیریت ریسک، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
سجادی، حسین؛ فرازمند، حسن؛ و بادپا، بهروز (1390). کاربرد تئوری قیمتگذاری آربیتراژ با استفاده از متغیّرهای کلان اقتصادی در بورس اوراق بهادار. فصلنامه تحقیقات اقتصادی، 46(181)، 45-66.
صمدی، سعید؛ و بیاتی، عذرا (1390). بررسی ارتباط متغیّرهای کلان اقتصادی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامهعلوماقتصادی، 5(16)، 91-111.
قائمی، محمدحسین (1378). بررسیعواملمؤثربربازدهسهامشرکتهایپذیرفتهشدهدر بورساوراقبهادار تهران (رساله دکتری). دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کمالرضایی، هاشم (1387). بررسیتأثیرنوساناتشاخصهایکلاناقتصادیبربازده سهام (پایاننامه کارشناسی ارشد). دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
کمیجانی، اکبر؛ نظرپور، محمدنقی؛ و خزائی، ایوب (1392). بررسی درجه ریسک اوراق مشارکت ارزی در بازارهای ثانویه در مقایسه با اوراق قرضه بینالمللی. دوفصلنامه مطالعات و سیاستهای اقتصادی، 9(2)، 3-30.
موسویان، سیدعباس؛ و شیرمردیاحمدآباد، حسین (1390). شناسایی و رتبهبندی صکوک مضاربه با تأکید بر فقه امامیه با رویکرد مدلسازی تصمیمگیری چند معیاره. قم: مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره).
موسویان، سیدعباس؛ وثوق، بلال؛ و فرهادیانآرانی، علی (1392). شناخت و رتبهبندی ریسکهای ابزارهای مالی اسلامی (صکوک). دوفصلنامه اندیشه مدیریت راهبردی (اندیشه مدیریت)، 7(13)، 187-212.
Adam, Anokye M. & Tweneboah, G, (2008). Macroeconomic Factors and Stock Market Movement: Evidence from Ghana.
Alsaeed, K. (2012). Sukuk Issuance in Saudi Arabia: Recent Trends and Positive Expectations (Doctoral Dissertation, Durham University).
Alswaidan, M. W. (2017). An Investigation of Sukuk Structure Risk (Doctoral Dissertation, University of Portsmouth).
Antoniou, A., Garrette, I., & Priestley, R. (1998). Macroeconomic Variables as Common Pervasive Risk Factors and the Empirical Content of the Arbitrage Pricing Theory. Journal of Empirical Finance, 5(3), 221-240.
Azeez, A. A., & Yonezawa, Y. (2006). Macroeconomic Factors and the Empirical Content of the Arbitrage Pricing Theory in the Japanese Stock Market. Japan and the World Economy, 18(4), 568-591.
Beenstock, M., & Chan, K. F. (1988). Economic Forces in the London Stock market. Oxford Bulletin of Economics and Statistics, 50(1), 27-39.
Bordo, M. D., Dueker, M. J., & Wheelock, D. C. (2008). Inflation, Monetary Policy and Stock Market Conditions (No. w14019). National Bureau of Economic Research.
Brygham, O, C; Gapenski, L., & Ardie Wes, F., (2005). Middle Middle Management, translation by Ali Parsaeean, Tehran: Termeh (in Persian).
Burton, B. B., Nixon., R. W. El-Sharif, I., & Russell, A. (2005). Evidence of the Nature and Extent of the Relationship between Oil Prices and Equity Values in the UK. Energy Economics, 819-830.
Buyuksalvarci, A. (2010). The Effects of Macroeconomics Variables on Stock Returns: Evidence from Turkey. European Journal of Social Sciences, 14(3), 404-416.
Chen, N. F., Roll, R., & Ross, S. A. (1986). Economic Forces and the Stock Market. Journal of Business, 383-403.
Choi, J. J., Hiraki, T., & Takezawa, N. (1998). Is Foreign Exchange Risk Priced in the Japanese Stock Market?. Journal of Financial and Quantitative Analysis, 33(3), 361-382.
D.Gay, R., (2008). Effect of Macroeconomic Variables on Stock Market Returns For Four Emerging Economies: Brazil, Russia, India, And China, International Journal of Economics and Business Research, 3(7).
El-Hawary, D., Grais, W., & Iqbal, Z. (2004). Regulating Islamic Financial Institutions: The Nature of the Regulated. The World Bank.
Fama, E. F. (1981). Stock Returns, Real Activity, Inflation, and Money. The American Economic Review, 71(4), 545-565.
Fauzi, F., Locke, S., Basyith, A., & Idris, M. (2015). The Impact of Islamic Debt on Company Value. Islamic Banking and Finance–Essays on Corporate Finance, Efficiency and Product Development, 3.
Gan, C., Lee, M., Yong, H. H. A., & Zhang, J. (2006). Macroeconomic Variables and Stock Market Interactions: New Zealand Evidence. Investment Management and Financial Innovations, (3, Iss. 4), 89-101.
Ghaemi, M., (1999). The Investigation of Effective Factor on Tehran Stock Return, Phd Thesis, Tehran University, Tehran. (In Persian).
Gultekin, N. B. (1983). Stock Market Returns and Inflation: Evidence from other Countries. The Journal of Finance, 38(1), 49-65.
Hamao, Y. (1988). An Empirical Examination of the Arbitrage PricingT: Using Japanese Data. Japan and the World Economy, 1(1), 45-61.
Jalil, M. J. A., & Rahman, Z. A. (2012). Sukuk Investment: Comparison of the Profits Obtained by UsingIjarah and Musharakah Mutanaqisah Principles with Long-term Tenure. Qualitative Research in Financial Markets, 4(2/3), 206-227.
Kamal Rezaei, H., (1999). The Investigation of Macroeconomic Factors Volatility on Stock Return, (Mater Thesis), Azad Central Tehran University, Tehran, Iran (In Persian).
Knight, J. L., Satchell, S., & Adcock, C. (2005). Linear Factor Models in Finance. Elsevier/Butterworth-Heinemann.
Komijani, A; Nazarpour, M, N; & Khazaei, A., (2013). Investigating the Risk of Foreign Exchange Partnerships in Secondary Markets Compared to International Bonds, Economic Studies and Policies, 9(2), 3-30 (In Persian).
Leon, K. (2008). The Effects of Interest Rates Volatility on Stock Returns and Volatility: Evidence from Korea. International Research Journal of Finance and Economics. 14, 285-290.
Moosavian, S, A, & Shirmardi Ahmad Abad, H., (2011). Identification and Ranking of Sukuk Mudarbeh with Emphasis on Imamieh Jurisprudence with Multi Criteria ارتباط بین ریسک و بازده Decision Making Modeling Approach , Ma'rifat-e Eghtesadi-e Islami, Vol.3. No.1 (In Persian).
Moosavian, S, A, & Vosough, B., (2013). Identifying and Ranking the Risks of Islamic Financial Instruments (Sukuk). Journal of Andishe Modiriat Rahbordi, 7(13), 187-212 (In Persian).
Muradoglu, y., & Metin, K., (1996). “Efficiency of the Turkish Stock Exchange with Respect to Monetary Variables: A co Integration Analysis”. European Journal of Operational Research, 90, 566-576.
Noor, N., & Shahimi, S. (2013). Credit Risk Management for Sukuk: A Case Study of Debt Based Sukuk. Prosiding Perkem VIII, JILID (3), 1259-1271.
Poon, S., & Taylor, S. J. (1991). Macroeconomic Factors and the UK Stock Market. Journal of Business Finance & Accounting, 18(5), 619-636.
Priestley, R. (1996). The Arbitrage Pricing Theory, Macroeconomic and Financial Factors, and Expectations Generating Processes. Journal of Banking & Finance, 20(5), 869-890.
Puah, C. H., & Jayaraman, T. K. (2007). Macroeconomic Activities and Stock Prices in a South Pacific Island Economy. International Journal of Economics and Management, 1(2), 229-244.
Raei, R, & Saeedi, A., (1383). Fundamentals of Financial Engineering and Risk Management of Tehran: Samt (In Persian).
Rahman, M. P. B., Duasa, J., Kassim, S., & Zainudin, W. R. A. (2017). Sovereign Sukuk Pricing Analysis: Do Macroeconomic Variables Matter? International Journal of Economics, Management and Accounting, 25(3), 513-528.
Rauf, A. L. A., & Ibrahim, Y. (2014). Determinants of Risk and Return Performance with Special Reference to GCC Sukuk market Structure. International Journal of Development and Economic Sustainability, 2(2), 64-78.
Robert, D., & Gay, J. (2008). Effect Of Macroeconomic Variables On Stock Market Returns For Four Emerging Economies: Brazil, Russia, India, And China. International Business & Economics Research Journal, 7(3),119-125.
Safari, M., & Ariff, M. (2013). Do Debt Markets Price Ṣukūk and Conventional Bonds Differently? Journal of King Abdulaziz University: Islamic Economics, 26(2).
Sajjadi, H., Farazmand, H., & Badpa, B., (2011). Application of Arbitrage Pricing Theory Using Macroeconomic Variables in Stock Exchange, Economic Research, 46, 1, 45-66 (In Persian).
Samadi, S., & Baiani, A., (2011). Investigating the Relationship between Macroeconomic Variables and Stock Returns in Tehran Stock Exchange, Quarterly Journal of Economic Sciences. 5(16), 91-111 (In Persian).
Tariq, A. A., & Dar, H. (2007). Risks of Sukuk Structures: Implications for Resource Mobilization. Thunderbird International Business Review, 49(2), 203-223.
Usmani, M. (2002). An Introduction to Islamic Finance. Kluwer Law International. the Hague: the Netherlands, 1-140.
Yunita, I. (2015). The Development, Scheme, Risk and Fair Market Value Model of Sukuk Ijarah and Mudharabah in Indonesia. American Journal of Economics, 5(2), 56-6.
دیدگاه شما